شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
وجودم را با لطافت شعر درمان می کنم
گفتوگو با شاعری که زاده خاک دامنگیر جنوب است، اندکی آرام اما به شیرینی میگذرد. زبان ساده دنیای شعری بهمنی را میتوان در همکلامی با او نیز دید. «محمدعلی بهمنی» شاعری که انس با جهان پیچیده شعر را در سن کودکی تجربه کرده است،هنوز ناگفتههای زیادی را از دوران کودکیاش به یاد دارد. فضایی که نشستن و گوش دادن به شاهنامه در آن توفیق اجباری تلقی میشده است، هنوز در خاطرهاش مانده است. بهمنی هنوز خود را مدیون روزهای کودکیاش میداند که زمینه ورودش را به دنیای شاعران تضمین کرده است.صحبت با محمدعلی بهمنی زود به دنیای غزل میرسد. دنیایی که بهمنی آن را پهلوانی میبیند که باید با آن دست و پنجه نرم کند. شاعری که در عرصه ترانهسرایی نیز دستی قوی دارد فضای ترانهسرایی را ناعادلانه میبیند و معتقد است ترانهها حالا دارند به فرهنگ جامعه لطمه میزنند. بهمنی تا به امروز آثار زیادی همچون در بیوزنی (١٣۵١)عامیانهها (١٣۵۵)گیسو، کلاه، کفتر (١٣۵۶)گاهی دلم برای خودم تنگ میشود (١٣۶٩) را سروده است که تاکنون با استقبال زیادی مواجه شده است. محمدعلی بهمنی در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت تندیس خورشید مهر بهعنوان برترین غزلسرای ایران شد. بسیاری معتقدند زبان ساده بهمنی در غزل سرایی دریچه نوینی برای احیا غزل بوده است به بهانه یک عمر فعالیتهای تاثیرگذار این شاعر مردمی به سراغ او رفتیم تا شرح زندگی و خلق آثار هنریاش را از زبان خودش بشنویم.
● در خانه ما سفره شعر پهن بود
دوران کودکی هر کسی برای او یادگارهایی برجا میگذارد. یادگارهایی که آنچنان در ذهن تثبیت میشوند که هرگز از یادمان نمیرود. یادگار عصر زلال کودکی من نیز شنیدن شعر بود.در خانواده ما نیز شعر سفرهای بود که برای تقویت روح خانواده از آن بهره گرفته میشد. در این شرایط گوش دادن به شاهنامه سنتی بود که شکستن آن از دیدگاه خانواده جرم محسوب میشد. گاه برادرم از من میخواست بیتی را که خوانده تکرار کنم و اگر از سر بیحواسی،از عهده این کار بر نمیآمدم با تنبیه او مواجه میشدم. این شرایط سبب شد که شعر جزء جدایی ناپذیر زندگی من تلقی شود و به قول معروف با گوشت وخون من در آمیخته شود.
● به شعر درمانی معتقد هستم
در حالی که در جهان امروز از درمانیهای علمی برای بهبود بیماریها سخن گفته میشود من شاعر نیز برای خودم درمانهایی را اختراع کردم. بارها شده است که برای بیماری قلبی به بیمارستان مراجعه کردم در فاصلهای که از سوار شدن بر آمبولانس تا رسیدن به بیمارستان طول کشیده است. سعی کردم قطعهای از اشعاری را که دوست دارم را با خود زمزمه کنم. من با این روش سعی میکنم بخشی از وجود خودم را با لطافت شعر درمان کنم به همین دلیل باورمند و مطمئن از شعر نیرو میگیرم و بعد به پزشک مراجعه میکنم و معمولا نیز از این درمان نتیجه میگیرم. میتوانم بگویم داروی دردهای من شعر است و بس. دارویی که هیچگاه من را ناامید نکرده است.
● با غزل دست و پنجه نرم میکنم
زبانهای شعری گوناگون هر کدام کارکردهای خاص خود را دارند و به همین سبب نمیتوان آنها را با یکدیگر مقایسه کرد و برای آنان برتری مشخص کرد. با وجود این در میان غالبهای شعری گوناگون غزل برای من حس و حال دیگری دارد. برخی تصور میکنند که از عشق گفتن و از دلدادگی سرودن تنها کارکرد غزل است. حال آنکه غزلهای اجتماعی بخصوص در دوران معاصر رونق ویژهای داشتهاند و حتی مردمیتر بودهاند. زبان غزل بهگونهای است که میتواند پیرامون هر موضوعی صحبتی داشته باشد از همین روست که غزل هنوز هم طرفداران زیادی دارد. دنیای غزل برای من از جهان شعری دیگر توانمندتر است شاید به این دلیل که من غزل را پهلوانی قوی و قدر میبینم که مجبورم برای مهار کردنش با او دست و پنجه نرم کنم. این جنگ برای من حس زیباتری به همراه میآورد. حسی که با آن میتوانم دنیای شاعرانه خود را سر و سامان بدهم. اولین مجموعه شعری که در سال ۱۳۵۰ از من منتشر شد «باغ لال» بود. مجموعهای که متشکل از شعرهای نیمایی بود. بنابراین باید بگویم من کارخود را با غزل شروع کردهام و با این شعر به دنیای شاعران وارد شدم. ورود من به دنیای شاعری با غزل سرایی همراه بوده و این ورود همیشه علاقه من را به غزل دو چندان کرده است.
● ترانههای خوب شنیده نمیشوند
ترانهها نیز حالا بخشی از دنیای هنر شعر را به نام خود سند زده است. تفاوت شعر و ترانه این است که شعر مخاطبهای خاص خود را دارد و ترانه مخاطب عام دارد. بنابراین باید گفت که زمانی که ما به دنیای ترانهسرایی قدم مینهیم با مخاطبهای ناگزیر سر و کار داریم. با اینکه وجود ترانههای خوب و با ارزش را کتمان نمیکنم اما معتقدم که ترانههای خوب، شنیده نمیشوند. این موضوع نیز به سوءمدیریت فرهنگی در کشور ما گره میخورد. بسیاری از افراد مستعدی که در شهرها و استانهای گوناگون زندگی میکنند نمیتوانند آثار خود را برای تولید و انتشار عرضه کنند دلیل این موضوع هم این است که ما هنوز فاقد بانک ترانهای مستقل هستیم که شرایط مشارکت گسترده افراد مستعد را به عرصه ترانهسرایی باز کند. در این شرایط ما نیز عادت کردهایم که در ورطه گسترده ترانهسرایی به همان تعداد محدود ترانهسرا، خود را دلخوش کنیم. البته نباید از این موضوع گذر کرد که فقر ترانههای خوب تنها علت کم شدن موسیقیهای موفق نیست. زیرا ترانه هر قدر از محتوای غنی برخوردار باشد نیازمند موسیقی و تنظیم خوب و صدای خوش است. در این شرایط است که خوانندههای نه چندان خوب زیاد میشوند و افرادی با کمتر از ۴ یا پنجمیلیون تومان دست به تولید ترانه میزنند. این اتفاق ناخوشایند به مرور زمان بر عرصه فرهنگ تاثیر میگذارد و سبب میشود که باورمندی مردم به ترانهسرایی کمتر شود و فرهنگ عمومی نیز آسیب ببیند. این موضوعات ناراحتم میکند و رنجنامه این روزهای من است.
● ممیزی شعر با کارشناسی فرق دارد
نقد اثر یک هنرمند در همه جای جهان امری ثابت شده است. من نیز غالبا در شورای شعر با این انتقادات مواجه میشدم. بسیاری از افراد نسبت به مقوله نقد حساسیتهایی از خود نشان میدهند. این حساسیت بدانجا برمیگردد که ما بین کارشناس و ممیز فرقی قائل نیستیم.شاعران یا ترانهسرایان ما وقتی که شعر خود را به شورای شعر عرضه میکنند بخشی از کار خود را به عمد کوتاه میکنند همین مسئله سبب میشود که آنها دربرابر کوچکترین نقدی که بر اثرشان وارد میشود،جبههگیری کنند و اصول کارشناسی را در فرایند ممیزی تلقی کنند. ولی ما وقتی در شورای شعر، اثری قوی و بامضمون اجتماعی میبینیم خرسند و خوشحال میشویم که حالا یک اثر قوی تولید شده است که مردم از آن بهره میگیرند. این انتقادات همواره در جشنوارههای مختلف نیز وجود دارد.کسانی که جایزه نمیگیرند بهطور طبیعی ناراحت میشوند اما اگر به فرایند این ماجرا نگاه کنیم متوجه میشویم که در یک فراخوان قضاوت کردن درباره دو یا چند اثر که ارزش ادبی تقریبا یکسانی دارند کاری چندان آسان نیست.
بهرغم شکوه و شکایتهایی که همیشه درباره داوری جایزهها وجود دارد نکتهای که در بسیاری از موارد از آن کمتر یاد میشود این است که اثر خوب خود بال پرواز خود را پیدا میکند. جایزه گرفتن نباید باعث شود که کسی خود را استعداد برتر ببیند یا دیگری را به باور بیاستعدادی برساند. به نظر من چیزی که سبب میشود کسی در عرصه شعر و ادب راه خودش را پیدا کند که به گشودن دریچههای ناشناخته شعر فکر کند. حنجره شعر حالا صداهای نارسایی را پخش میکند. وظیفه ترمیم این حنجره آسیب دیده به عهده نسل جوان است.
زهرا نوروزی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیستان و بلوچستان چین دولت انتخابات مجلس شورای اسلامی جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی نیکا شاکرمی رهبر انقلاب معلمان رسانه
سیل هواشناسی ایران تهران آتش سوزی باران هلال احمر سازمان هواشناسی اصفهان روز معلم شهرداری تهران پلیس
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار تورم مسکن قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان سهام عدالت دلار ایران خودرو بانک مرکزی
صدا و سیما مهران غفوریان تلویزیون ساواک صداوسیما سریال موسیقی سینمای ایران دفاع مقدس رضا عطاران
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین غزه آمریکا ترکیه روسیه حماس اوکراین انگلیس نوار غزه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر سپاهان جواد نکونام علی خطیر باشگاه استقلال بازی تراکتور باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اپل ناسا گوگل صاعقه عکاسی تماس تصویری تلفن همراه
کبد چرب فشار خون