جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
هیجان را باید تخلیه کرد
چند روز پیش با یکی از دوستانم درباره هیجان و روشهای تخلیه هیجان حرف میزدم. دوستم معتقد بود که هیجان مختص جوانان است و تا تخلیه نشود، جوانان نمیتوانند جوانی کنند. از دکتر حسین ابراهیمیمقدم، روانشناس، درباره همین موضوع پرسیدم و ماحصل پرسشهای من و پاسخهای ایشان گفتگویی شد که پیش رو دارید...
▪ آقای دکتر! هیجان در روانشناسی چه جایگاهی دارد؟
ـ در روانشناسی، هیجانها جایگاه بسیار حساس و بنیادی دارند زیرا رابطه آنها با نیازها و انگیزشها بسیار نزدیک است. میتوانند ریشه بسیاری از اختلالهای روانی یا روان-تنی را تشکیل دهند. هیجانها حتی میتوانند سلامت انسان را تضمین کنند. مثلا، ترس موجب میشود که انسان خود را از خطر محفوظ بدارد و خشم موجب میشود که به دشمن حمله کند. مطالعات نشان میدهند که در ظهور و تکوین جلوههای هیجان، فرهنگ سهم به سزایی دارد. مثلا در چین، وقتی انسانها خشمگین میشوند، چشمهای خود را گرد میکنند.
▪ غیر از فرهنگ، دیگر به چه چیزهایی وابسته است؟
ـ اصولا هیجان یک احساس فردی است، یعنی، ممکن است یک موقعیت معین فردی را کاملا خشمگین کند یا بترساند اما در مورد دیگری هیچ واکنشی به وجود نیاورد. برای تایید این امر میتوان روزهای موشکاندازی رژیم عراق به شهرهای ایران یا بمباران شهرها را به یاد آورد. کسانی که آن روز را به چشم دیدهاند هیجانهای کاملا متفاوت افراد را نیز مشاهده کردهاند. برخی دچار سردرد شده یا و داد و فریاد میکردند و... ولی برخی دیگر حتی از رختخواب بلند نمیشدند.
▪ حالا هیجان خوب است یا بد؟
ـ ببینید؛ هیجان زمانی به وجود میآید که فرد غافلگیر شود یا موقعیت از تحمل او فراتر رود. هیجان در واقع بیانگر عدم سازگاری فرد با موقعیت و تلاش ارگانیسم برای برقراری تعادلی است که به طور موقت از بین رفته است. بنابراین میتوان گفت که هدف هیجان برقراری تعادل و حفظ موجودیت ارگانیسم است.
▪ واکنشهای بدنی هیجان چگونهاند؟
ـ میتوان گفت که هیجان یک مجموعه روانی فیزیولوژیک است و نشانههای عضوی آن تنوع زیادی دارد، بنابراین، اگر تصور کنیم که هر هیجان واکنشهای فیزیولوژیک خاص خود را دارد، کاملا سادهاندیشی خواهد بود. وقتی هیجان شدید و زودگذر است، واکنشهای فیزیولوژیک آن یکنواختتر از موقعی است که هیجان ملایم و طولانی است. کند یا تند شدن جریان خون و تنفس و انقباضهای رگهای سطحی (رگهای ریز) از جمله واکنشهایی است که در هیجانهای غم، شادی، خشم و ترس دیده میشود. وقتی هیجان ملایم و طولانی است، مثلا هیجان حسادت، واکنشهای فیزیولوژیک آن متفاوت از واکنشهای یک هیجان شدید است. در هر صورت، رابطه بین نوع هیجان و واکنشهای جسمی آن یک رابطه ساده و بدون ابهام نیست. در واکنشهای فیزیولوژیک هیجان، نوعی برانگیختگی و فروریختگی دیده میشود که در عین حال ترکیبهای متفاوت دارند. مثلا هیجان غم میتواند به شکل افسردگی جلوه کند. به این ترتیب که حالات زیر در فرد دیده میشود: کوفتگی، سستی، خمیدگی قد، افتادن شانهها و دستها، انجماد چهره، بیحرکتی بدن، بیحالتی نگاه، کند شدن گردش خون و تنفس، بیحس شدن عضلات و فعال نبودن ذهن. همچنین هیجان غم میتواند شکل فعال به خود بگیرد که در آن صورت تحرک جسمی و روانی، فریادها، گریهها، نالهها و فعالیتهای بیش از حد دستگاههای تنفسی و گردش خون مشاهده خواهد شد، بنابراین فیزیولوژی غم فعال، از برخی جهات، به فیزیولوژی شادی فعال شباهت خواهد داشت. برعکس فیزیولوژی غم غیرفعال، از برخی جهات، یادآور فیزیولوژی شادی آرام خواهد بود.
▪ ولی معمولا میتوانیم حالتهای درونی و بدنی طرف مقابل را متوجه شویم.
ـ بله، چون هیجانها علاوه بر واکنشهای درونی، واکنشهای نگرشی و حرکتی آشکاری نیز دارند که جلوه آنها را تشکیل میدهند. از روی جلوه هیجان میتوانیم هیجان دیگران را بشناسیم.
▪ ممکن است با ذکر مثالی، جلوه هیجان را شرح دهید؟
ـ بله، یک قسمت از واکنش حرکتی ترس، از دگرگونی و کشیدگی عضلات ریز حاصل میشود که کم و بیش در مکانهای خالی از بدن به وجود میآیند (پریدگی رنگ صورت، گود رفتن گونهها، افتادن فک پایین، بزرگ شدن چشمها، انبساط مردمک چشم، در مورد سگ یا گربه، پایین افتادن دم و راست شدن موهای پشت) و همچنین واکنشهای حرکتی هیجان میتوانند از انقباضهای تشنجی ماهیچهها ناشی شوند (لرزش دستها و صدا، که موجب دگرگونی طنین آن میشود.) هیجان ترس مخصوصا از طریق نگرشهای فرد نسبت به موضوع ترس مشخص میشود: تمایل به اجتناب از ترس، تمایل به دور شدن از حوزه عمل آن یا حتی از حضور آن، تمایل به فرار به نقطه دوردست، مخفی شدن در پشت مانع، کز کردن، تمایل به بیحرکت ماندن در جای خود، واکنشهای منفی در مقابل هر نوع تماس یا تهدید به تماس، واکنشهای منفی در مقابل هر تلاشی که بخواهد اعضای بدن را به حرکت درآورد، تشنج به صورت خمیدگی، دست و پا زدن، فریاد کشیدن و در برخی موارد اقدام به اعمال دفاعی فعال مثل غرغر کردن، گاز گرفتن و چنگ زدن.
▪ آیا تعلیم و تربیت یا اراده هم در واکنشهای هیجانی نقش دارند؟
ـ بله، نگرشها و حرکات ارادی مخصوصا در هیجانهایی دیده میشود که تجلی آنها نقش اساسی در روابط اجتماعی دارد. در این حالت، جلوه ذاتی هیجان با جلوه اکتسابی و اجتماعی آن همراه میشود. مثلا لبخند زدن در اثر تعلیم و تربیت، تغییر شکل مییابد و کاملا متفاوت از آنچه از نظر جسمی میتوانست باشد، جلوه میکند (لبخند محبتآمیز، موذیانه، تحقیرآمیز، ملیح، نیشدار)؛ مثلا لبخند میتواند غیرهیجانی و مصنوعی نیز باشد (لبخند از روی سیاست). واکنشهای حرکتی هیجانی اصولا میتوانند کدگذاری شود و بیانگر احساسات واقعی ما تحت نفوذ آداب و سنن باشد. اخم کردن، سر را با دو دست گرفتن (یعنی ناامید و سرگردان شدن) و خاراندن سر (یعنی تردید و حیرت کردن) نمونههایی از واکنشهای حرکتی است که بهطور طبیعی در اختیار ما قرار دارد.
▪ مگر میشود یک بازتاب را به عملی ارادی تبدیل کرد؟
ـ بله، مثلا هستند کسانی که به طور ارادی و حرفهای اشک میریزند.
▪ عملکرد ذهن در هیجان چگونه است؟
ـ عملکرد ذهن در هیجان را نیز، مثل عملکردهای فیزیولوژیک آن، میتوان از دو جنبه برانگیختگی و فروریختگی بررسی کرد: به هنگام هیجان فعالیت ذهن افزایش مییابد. به این ترتیب که تخیل انسان تازیانه میخورد و مثل اسب سرکش به جولان درمیآید، تلاشهای کند و بیحاصل جای خود را به تلاشهای مولد و الهامبخش میدهد. هیجان میتواند خلاق و طراح باشد. به هنگام هیجان، انسان سریعتر فکر میکند و اندیشههای خیلی زیاد یا خیلی تازه در اختیار دارد. همچنین انسان هیجانی نیروی زیاد برای عمل کردن دارد، مبتکر است، سریع کار میکند و از اعتماد به نفس زیادی برخوردار است. برعکس هیجان میتواند هم تفکر و هم قدرت عمل را فلج کند. هیجان ذهن را «خالی» میکند. به این صورت که انسان نه چیزی برای گفتن پیدا میکند و نه کاری برای انجام دادن. انسان هیجانی خوب فکر نمیکند، موقعیتها را روشن نمیبیند و کلمات را نمیفهمد، گاهی در اندیشههای او، تنها کندی و رکود کامل دیده میشود. انسان هیجانی، حالت انسان کودن را دارد. چنین به نظر میرسد که توانایی انجام دادن هیچ کاری را ندارد. مثلا انسانی که به شدت ترسیده است، عملا هیچ کاری نمیتواند انجام دهد و احتمالا به همین دلیل گفتهاند ترس برادر مرگ است. بنابراین جلوههای هیجان معانی متفاوت خواهد داشت. برانگیختگی در شادی و خشم و فروریختگی در ترس و غم تسلط دارد.
▪ بسیاری از افراد داوطلبانه و بهطور ارادی دست به فعالیتهایی از قبیل چتربازی و بالا رفتن از قله کوه میزنند. آیا نمیترسند؟
ـ البته آنها دچار ترس و اضطراب میشوند اما خطرجویی مستلزم دو هیجان اصلی خوشبینی و ترس است. بعضی روانشناسان معتقدند که وقتی فرد شروع به چنین فعالیتهایی میکند، ترس جای خود را به خوشبینی و اشتیاق میدهد. بررسیهای اینجانب نشان میدهد که وقتی چتربازها برای پرش از هواپیما و فرود آمدن خود را آماده میکنند، سطح انگیختگی تودهها افزایش مییابد. در مرحله مقدماتی انگیختگی به شکل ترس تجربه میشود. هنگامی که چترباز برای خروج آماده میشود، سطح انگیختگی ثابت است اما زمانی که احساس اشتیاق افزایش مییابد، به همان نسبت ترس کم میشود. بعد از خروج از هواپیما کاهش شدیدی در ترس و افزایش شدیدی در اشتیاق به وجود میآید. اندکی پیش از به زمین نشستن، ترس جانشین اشتیاق میشود اما بعد از زمین نشستن اشتیاق شدت مییابد و بر وجود فرد حکمفرما میشود.
▪ پس عدهای خاص دوست دارند بیشتر خطر کنند؟
ـ البته، از نظر هیجانخواهی افراد به دو گروه هیجانخواه بالا و هیجانخواه پایین تقسیم میشوند. افراد هیجانخواه بالا تمایل دارند اعمالی انجام دهند که با هیجانات بالا همراه است نظیر کوهنوردی، صخرهنوردی، سرعت زیاد در رانندگی و... و افراد هیجانخواه پایین به دنبال راهها، جاها و مکانهایی هستند که در آن آرامش بیشتری وجود داشته باشد، مثلا نشستن کنار رودخانه و به صدای آب گوش دادن.
▪ هیجانخواهی بالا خوب است یا هیجانخواهی پایین!؟
ـ این سوال مثل آن است که بگوییم رنگ موی تیره خوب است یا روشن؛ ولی اگر دو نفر که در هیجانخواهی متفاوت باشند و با هم ازدواج کنند، میتوانند مشکلاتی پیدا کنند. ضمنا اگر شرایط لازم برای هر گروه پیش نیاید، میتواند مشکلساز شود. مثلا فردی که هیجانخواه بالاست ولی هیچگونه امکاناتی برای تخلیه هیجاناتش ندارد، شاید به اعمالی از قبیل ویراژ دادن در اتوبانها بپردازد!
▪ درباره راهی برای تخلیه هیجان حرف زدید؛ مگر باید هیجانها را حتما تخلیه کرد؟
ـ عدهای قویا معتقد به نظریه هیدرولیکی هستند. طبق این نظریه از تراکم و انباشت انرژیهایی از قبیل ناکامی و پرخاشگری احساسهای ناخوشایندی به وجود میآید که اگر این تراکم ادامه یابد، میتواند کمکم مشکلساز شود. درست مثل یک دیگزودپز یا یک دیگبخار که اگر سوپاپ اطمینانی نداشته باشد، احتمال انفجار در آن بالاست! به این افراد توصیه میکنند که با اعمالی از قبیل ورزش، مخصوصا شنا کردن، کوهنوردی و پیادهروی فشارهای خود را تخلیه کنند. در حال حاضر در برخی کارخانهها در ژاپن، کنار در خروجی اتاقهایی تعبیه شده است که در آن اتاقها آدمکهایی قرار دادهاند. کارگری که از صبح خسته شده و مورد کملطفی رییس خود قرار گرفته است، وارد این اتاقکها شده و خشم و کینه و نفرت خود را به سر آدمکهای مصنوعی خالی میکند و پس از تخلیه هیجان به منزلاش میرود و احتمالا دیگر ناراحتیهای محیطکار را سر زن و بچهاش خالی نمیکند!
دکتر مجید سلطانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست