جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

گارد فرهنگ ایرانی در برابر غرب!


گارد فرهنگ ایرانی در برابر غرب!

هرچند جهانی سازی و یا بهتر بگوییم جهان گشایی غرب طی سال های اخیر توسط بنگاه های خبر پراکنی و انبوه شبکه های رسانه ای به صورت جدی پیگیری می شود اما در این بین برخورد جامعه ایرانی …

هرچند جهانی سازی و یا بهتر بگوییم جهان گشایی غرب طی سال های اخیر توسط بنگاه های خبر پراکنی و انبوه شبکه های رسانه ای به صورت جدی پیگیری می شود اما در این بین برخورد جامعه ایرانی با ارزش های غربی تفاوت های جدی با تصادم غرب با سایر فرهنگ ها دارد.در واقع می توان گفت تاثیر پذیری جامعه ایرانی نسبت به ارزش های غربی بسیار متفاوت با موضع گیری های سایر جوامع در این خصوص است. به عنوان مثال هرچند ایران هم اکنون از نظر توسعه صنعتی و اقتصادی در سطح پایین تری از غرب قرار دارد اما همانند برخی ملل از روی کینه و یا خود کم بینی با غرب مواجه نمی شود و با تسامح و تساهل با فرهنگ غرب مواجه می شود.

در واقع گارد جامعه ایرانی در برابر ارزش های غربی باز است. البته این مفهوم بدان معنا نیست که در کشور ما همه گرایش به ارزش های غربی دارند و در پی گسست از هنجار های فعلی جامعه هستند اما باید پذیرفت که نحوه برخورد جامعه ایرانی باارزش های غربی به دلیل فرهنگ دوست پذیر و جهانی با سایر جوامع متفاوت است و همین امر نیز دشواری کار در امور فرهنگی را صد چندان می کند.

در واقع می توان گقت فراز و نشیب های تاریخی هزاره گذشته فرهنگ ایرانی را به نحوی فرهنگی باز و بسیط کرده است که به راحتی با سایر فرهنگ ها به تبادل ارزش ها می پردازد . البته دلایل زیادی برای تعامل بیش از حد فرهنگ ایرانی ها با فرهنگ غرب وجود دارد اما شاید یکی از اصلی ترین دلایل را می بایست در اصالت فرهنگ واسطه ای کشور مان دانست. هم اکنون در کشور ما حتی بیش از غرب از پوشش کت و شلوار استفاده می شود و حتی لباس های داخل منزل ایرانی ها هم غربی شده است. حال آنکه حتی امروز در ژاپن که دنباله رو تام و تمام غرب است هنوز از کیمونو ها در منازل استفاده می شود.مثالی دیگر در این خصوص توجه بیش از پیش اقشار ایرانی به فراگیری زبان انگلیسی است که به نوبه خود از حیث کمیت و کیفیت در جامعه ای که تا چند سده پیش انگلیسی زبانان آن را مستعمره خویش می دانستند و ظلم های بسیاری را بر مردمان این سرزمین روا داشته اند جالب به نظر می رسد.

اما دلیل اصلی این موضوع را باید در ماهیت فرهنگ ایرانی جستجو کرد. فرهنگ کشور ما قدمتی چندین هزار ساله دارد و در تمام این هزاره ها نقش رابطه و واسطه فعال بین فرهنگی را بر عهده داشته است. در واقع ایران شاهراه چندین هزار ساله جهان بوده و همین امر نیز موجب شده است تا در فرهنگ ایرانی تسامح عدم بیگانه ستیزی و استفاده از باورهای سودمند دیگران نقش اساسی داشته باشد.

هرچند هم اکنون از نگاه مادی دیگر فرمانروایی ایران بر جهان معنایی ندارد اما جو معنوی این فرهنگ همچنان در کالبد اجتماع ایرانی بازخورد دارد.معماری ، الفاظ و حتی اسامی ایرانی تداعی کننده فرهنگ تعاملی کشورمان است.

اما نکته مهمتر از آن این است که در مقطع فعلی نیز مراودات فرهنگی ایران با غرب رواج بسیاری یافته است.اما نکته اساسی که مخلص این کلام است آن است که طی هزاران ساله گذشته مراودات فرهنگی دو سویه بوده است. اگر شخصی ارزش و یا باوری را از نقطه ای از آن سوی جهان متمدن همراه خویش

می آورد این ارزش با معیار های ایرانی تطبیق داده می شد ، بهسازی می گشت و دوباره به همان نقطه ارسال می گشت. برای مثال در معماری تخت جمشید هزاران نفر از سرتاسر جهان از یونان گرفته تا مصر و هند در این پروژه همکاری داشته اند اما هیچ کس نمی تواند ادعا کند که معماری تخت جمشید یک معماری تلفیقی است بلکه همه متفق القول هستند که این معماری کاملا برگرفته از یک ایرانی است . در واقع ایرانی ها با بهره گیری از دانش و تجارب دیگران تخت جمشید را بنا کردند اما تمام این تجارب با ذوق و سلیقه مهندسین ایرانی و روحیه فرهنگ کشورمان شکل گرفت.از این رو در نهایت باید گفت گارد فرهنگ ایرانی در برابر فرهنگی غربی کاملا باز است و نمود این تعامل نیز به شدت در جامعه ایرانی مشهود است و نه می توان و نه باید آن را تخطئه کرد.اما نکته اساسی آن است که هم اکنون اندیشمندان ایرانی باید در صدد پاسخگویی به این ارزش ها باشند و این آداب و رفتار را با فرهنگ ایرانی - اسلامی تطبیق دهند و آنچه را مطابق با ارزش های کشورمان نمی داند با تغییر در ظاهر و باطن به غرب ارسال کنند. بی شک در غیر این صورت جامعه ایرانی بدون هیچ صافی در برابر ارزش های غربی قرار می گیرد که نتیجه آن خودباختگی فرهنگی خواهد بود.

طهورا مهدوی