یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

نظریه پرداز ستیزه


نظریه پرداز ستیزه

درباره کتاب فردیت و فرم های اجتماعی

همان‌طور که از عنوان کتاب مشخص است مباحث مورد بررسی در آن حول محور فردیت و چگونگی آن و همچنین رابطه فردیت با جامعه پیرامونی و شکل‌یافتگی فرم‌های شخصیتی و اجتماعی است. اما پیش از هر چیزی نویسنده تلاش کرده تا بحران اساسی درمورد زیمل که همان انتقادات معروف همیشگی نسبت به اوست را پاسخ گوید تا حس اعتماد و بی‌طرفی نسبت به مطالب مورد بحث و حتی شخصیت زیمل ایجاد کند. به نظر می‌رسد با انتخاب صحیح و مطالعه دقیق زیمل، نویسنده تا حد زیادی موفق شده این کار را انجام دهد. ترجمه کتاب در عین روانی و رسایی از دقت بالایی نیز برخوردار است و ربط منطقی میان نظریات زیمل را به خوبی حفظ کرده و حتی پیچیدگی‌های نظری نیز باعث ایجاد گسست در بخش‌های مختلف کتاب نمی‌شود.

زیمل یکی از جامعه‌شناسانی است که به‌رغم دست‌آوردهایی که در زمینه حل مشکلات فلسفی-شناختی در علوم اجتماعی و همچنین تبدیل جامعه‌شناسی به علمی که امروزه می‌شناسیم داشته است؛ با اقبال روبه‌رو نشد. انتقادات بسیاری به زیمل وارد شده است. حتی زندگی شخصی وی نیز از این دست انتقادات کلیشه‌ای دور نمانده. دونالد لوین استاد جامعه‌شناسی دانشگاه شیکاگو سعی کرده تا با جمع‌آوری و ترجمه آثار زیمل ابتدا این انتقادات را برشمارد و به برخی از آنها نیز پاسخ دهد. او با ریشه‌یابی نظریات زیمل و محاسبه میزان تاثیرگذاری او بر اندیشمندان پس از خودش یک دید بدون پیشداوری در اختیار خواننده قرار می‌دهد. لوین مهم‌ترین این انتقادات را بیان می‌کند: زیمل از فیلسوفی مانند کانت متاثر نیست، کار او در سه مرحله کاملا متمایز رشد کرده است، او نفوذ زیادی بر اندیشه قرن ۲۰ اعمال نکرده است، او درگیر مسایل اجتماعی نبوده است، در بهترین حالت او یک طفیلی و در بدترین حالت یک ایدئولوگ بورژوا بوده است، او را باید نظریه‌پرداز فایده‌گرایی دانست، او اساسا نظریه‌پرداز ستیزه (کارکردگرایانه) است، او نظریه‌پرداز بیگانگی (مارکسی) است و در نهایت انسجام و وحدتی در اندیشه او نیست.

لوین در مقدمه کتاب سعی می‌کند به این نقدها جواب دهد. بعد از مقدمه لوین، کتاب به بررسی مساله فردیت و فرم‌های اجتماعی در نگاه زیمل می‌پردازد. زیمل با بیان چگونگی امکان اجتماع و تعاملات اجتماعی به دسته‌بندی فرم‌های تعاملات اجتماعی، تیپ‌های اجتماعی و فرم‌های فردیت دست می‌زند. از طریق همین دسته‌بندی است که وی سعی می‌کند رابطه میان فردیت و اجتماع را چه در گذشته و چه در جامعه مدرن توضیح دهد. یکی از اثرگذارترین و همچنین دقیق‌ترین مباحث زیمل درمورد فرم‌های تعامل اجتماعی، بحث درمورد فرم تعامل «ستیزه» است. زیمل معتقد است ستیزه طراحی می‌شود تا دوگانگی‌های متباین را برطرف کند.

ستیزه شیوه‌ای برای رسیدن به وحدت است، حتی اگر از طریق معدوم‌کردن یکی از طرفین ستیزه این امر محقق شود. این یک واقعیت است که حادترین علایم بیماری نشان‌دهنده تلاش ارگانیسم برای آزادکردن خودش از آسیب‌هایی است که موجب بیماری شده‌اند.اگر صلح می‌خواهید آماده جنگ شوید. ستیزه تنش میان اضداد را بر طرف می‌کند. هدف نهایی و سرشت ستیزه، صلح و سنتز عناصری است که هم بر ضد هم کارمی‌کنند و هم به نفع یکدیگر. هنگامی این سرشت به روشنی نمایان می‌شود که بفهمیم هر دو فرم رابطه- مخالف و موافق- اساسا متمایز از بی‌تفاوتی افراد و گروه‌هاست. بی‌تفاوتی خواه به معنای ردکردن و خواه خاتمه‌یافتن جامعه زیستی باشد، به‌طور مطلق منفی است. ستیزه در برابر چنین نفی مطلقی دارای وجوه مثبتی نیز هست. وجوه مثبت و منفی آن هرچه که می‌خواهد باشد، درهم آمیخته است و حتی اگر بتوان آنها را از لحاظ مفهومی از هم جدا کرد اما در حیطه عمل و تجربه این کار امکان‌پذیر نخواهد بود.زیمل در مورد انواع مبادلات اجتماعی مقالات متعددی دارد.

وی بیان می‌کند که در میان تمامی مبادله‌های اجتماعی موجود تنها مبادله اقتصادی است که الگویی کاملا متفاوت از بقیه دارد زیرا متضمن مفهوم فداکردن است. هنگامی که به کسی عشق می‌ورزیم انرژی‌ای را آزاد می‌کنیم که اگر طرف مقابلمان حضور نداشت نمی‌دانستیم با این انرژی چه باید کنیم. هنگامی که به بحث می‌نشینیم و موضوعات عقلانی را مطرح می‌کنیم آن موضوعات تقلیل نمی‌یابند. اگر در مورد عقاید و باورهایمان صحبت کنیم شناخت و مالکیت‌مان نسبت به خودمان کاهش نمی‌یابد. در چنین مبادله‌ای سهم هر فرد فراسوی ملاحظات سود و زیان قرار می‌گیرد. اما در مبادله اقتصادی خواه با در نظرگرفتن ابژه‌های کار، خواه با در نظرگرفتن نیروی کاری که در ابژه‌ها ذخیره شده، زمینه همواره مستلزم فداکردن چیزی است که کارکردهای بالقوه دیگری نیز می‌تواند داشته باشد. اگر چه صرف فایده‌گرایی ممکن است در تحلیل نهایی غالب شود.بحث در مورد سنخ‌های اجتماعی (غریبه، فقیر، خسیس، ولخرج، ماجراجو و اشرافی) و همچنین تقابل و تعامل فردیت در ساختارهای اجتماعی (رشد فردیت، گسترش گروه، مد، زندگی روحی در کلانشهر، فرمانبرداری و رضایت شخصی) یکی از نقاط قوت زیمل است.

محمدرضا برقعی