جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
«براندو » افسانه ی قرن ما بود
«مارلون براندو» در سوم آوریل ۱۹۲۴ در «اُماها بنداسكا» بدنیا آمد. او سومین و آخرین فرزند «دوروتی پین باركر» و «مارلون براندو» بود. مادرش بازیگر محلی و پدرش فروشنده بود. در سال ۱۹۲۵، والدینش از هم جدا شدند و مادر خانواده همراه سه فرزندش به «سنتاآما» واقع در كالیفرنیا نقل مكان كرد ولی دو سال بعد، والدین او دوباره ازدواج كردند و همگی به استان «ایلی ئویز» واقع در شمال شیكاگو رفتند.
در سال ۱۹۴۰ او به پانسیون نظامی فرستاده شد كه در آنجا شروع به تمرینهای نمایش كرد ولی به خاطر سرپیچی از قوانین كمی پیش از فارغالتحصیلی اخراج شد. در سال ۱۹۴۳ براندو به نیویورك نزد خواهرش رفت و دركارگاه هنرهای دراماتیك» ثبت نام كرد كه در آنجا با بازیگرانی مثل «هدی بلافونت» و «شیلی و نیترز» آشنا شد. اولین معلمش در آنجا «استلا آدلر» (Stella Adler) بود كه اهل خانواده بزرگی از روسیه بود. او شعارش این بود كه «بازی نكنید، خودتان باشید». او راهنمای براندو بود و از همان چیزهایی آموخت كه امروز به آن «متد بازیگری» میگویند. آنچه «استلا آدلر» به دانشآموزان خود یاد داد این بود كه چگونه نیروهای درونی خود را كشف كنند تا به كمك آنها، احساسات ببیننده خود را هم بیدار كنند. براندو یكبار درباره آدلر نوشت:«او به من یاد داد كه طبیعی باشم و سعی نكنم حسی را كه خودم هنگام بازی، لمس نكردهام، تظاهر كنم» در سال ۱۹۴۴ براندو اولین تجربه صحنهاش در نمایشی درباره حضرت مسیح بود. در طول همان سال اولین همكاریاش با كمپانی «برادوی» در «من مادر را به خاطر دارم» به كارگردانی « جان ون دروتن» (yonvun Droten) كه بسیار موفق از كار درآمد و تا دوسال نمایش داده شد. این نمایش پرفروش تحسینهای بسیاری برای براندو در پی داشت كه یكی از تحسینكنندگانش «الیا كازان» (Elia Kazan) كارگردان بود. «الیاكازن» توانست تهیه كننده فیلمش «اتوبوسی به نام هوس» كه «تنسی ویلیامز» فیلمنامه آن را نوشته بود ـ را راضی كند كه براندو برای نقش «استنلی كوالسكی» مناسب است. با بازی چشمگیر براندو در این نقش مشخص میشد كه او در پی گونهای خاص از بازیگری است و قادر است روح دردمند و مجروح را به خوبی نشان دهد. شیوه بازی براندو با راهنماییهای الیاكازان خبر از ورود متد به عالم بازیگری میداد. شخصیت «استنلی كوالسكی» یكی احمقترین و هوس بازترین شخصیتهایی است كه تا به حال در سینما دیده شده است. خاطره مردی كه به آرامی به وسایل اطرافش ضربه میزند و با بیان خاصش كه بین كلمات مكث میكند و بیاختیار نام «استلا» را فریاد میزند، برای همیشه جاودان شده است.
از آن بعد هالیوود به دنبال براندو بود ولی او تمام پیشنهادات را رد میكرد. به جز فیلم «مردان» با كارگردان «استنلی خلاقیت و سركشی او بر قوانین حاكم بر سینما چه روی پرده و چه خارج از آن، او را جاودانه كرد و تا كنون هیچ بازیگری نمیتواند ادعا كند كه مثل مارلون براندو در ارتقای بازیگری مؤثر بوده است
كرامر» (Stanly Kramer) كه در آن سربازی است كه در جنگ فلج شده و نمیتواند با مشكلاتش در جامعه كنار بیاید و برای بازی در آن مدتی با این گونه بیماران سپری كرده بود. این فیلم نتوانست موفقیت فیلم قبلی براندو را تكرار كند اما او را نامزد جایزه اسكار كرد. منتقدی اشاره كرده است كه« بازی براندو در فیلم «مردان» مثل تزریق خون به جان بازیگریاست» بعدها همگی این كار بزرگ او را تأیید كردند.
در بهار ۱۹۵۵، براندو، كمپانی اختصاصیاش را با نام «پین باركر» كه اسم پیش از ازدواج مادرش را روی آن گذاشته بودرا تاسیس كرد. در اكتبر ۱۹۵۷، براندو با بازیگری بنام «آنا كاشیف» (Anakashif) كه اهل ولز بود ازدواج كرد. در دهه شصت او تعدادی فیلم ضعیف بازی كرد. در طول این مدت او برای پایان دادن به تبعیض نژادی و بیعدالتی اجتماعی و برگرداندن حقوق سرخپوستان وارد جنبش «قانون مدنی» شد و اعانه جمع میكرد با حضور در فیلم «دربارانداز» (۱۹۵۴) و با كارگردانی الیاكازان، براندو اولین اسكار خودش را كسب كرد.
براندو در نقش شخصیتهای متفاوتی بازی كرده بود و هیچ وقت پای ثابت نوع خاصی از نقشها نبود. او جرأت كرد كه در موزیكال «جوانان و عروسكها» آواز بخواند.
در فیلم «قهوه خانه ماه اوت» در نقش یك مترجم ژاپنی تمایلش را به كمدی نشان داد. در «سایانورا» (۱۹۵۷) او را سربازی آمریكایی میبینیم كه در حین مأموریت در ژاپن عاشق بازیگری ژاپنی میشود در حالی كه ازدواج او ممكن است مجازات سختی در پی داشته باشد. این فیلم برایش پنجمین نامزدی اسكار را به دنبال داشت. بار دیگر در هیبت یك نظامی بخت با او یار بود و و در فیلم «شیرهای جوان» در كنار «مونت گوی كلیف» (Mont Gary Clift) درخشید. این جوان عاصی و پرشور دهه پنجاه آمریكا هیچ گاه روش زندگی فوق ستارههای هالیوودی را در پیش نرفت و در عوض راه را برای ستارههای بزرگ دیگری مثل «جیمزدین» (James Dean) كه خیلی زود مرد و تنها در سه فیلم بازی كرد و «پل نیومن»(Poul Newman) هموار كرد.
در این دهه برای چهار سال پیاپی نامزده جایزه اسكار شد. سال اول برای فیلم «مردان» سال دوم «برای زنده یاد زاپادا» كه در آن رهبر دهقانانی بود كه علیه حكومت شورش كرده بودند و سومی برای «جولیوس سزار» كه در آن شكلی كاریكاتوری از مارك آنتونی سردار قدرت طلب سزاور نمایش میدهد. او خواهرزاده قیصر و مردی خوش گذران و دلیر بود كه با قدرت كلامش، مردم را تحریك به انتقام میكرد و چهارمی به خاطر یكی از بهترین ساختههای «الیاكازان» یعنی «در بارانداز» كه براندو در آن درخشید و اوج بازی او در سالهای جوانی بود و بالاخره به خاطر آن جایزه اسكار را گرفت.
دومین ازدواج براندو در سال ۱۹۶۰ با بازیگر مكزیكی بنام «موتیرا كاستاندا» (Motria Castanda) به وقوع پیوست . «سربازان یك چشم» فیلمی بود كه در سال ۱۹۶۱، براندو علاوه بر بازیگری، كارگردانی آن را هم انجام داد كه در واقع وسترنی متفاوت در زمان خودش محسوب میشد. در فیلم «شورش در كشتی بونتی» براندو یك افسر كشتی است كه با ناخدا اختلاف پیدا میكند. شكست تجاری این فیلم كه احتمالاً علت اصلی آن نیز جنجال و درگیریهای پشت صحنه بود و به خاطر هزینه زیادی كه صرف ساخت آن شده بود این شكست تقریباً باعث ورشكستگی كمپانی سازندهاش شد.
در سال ۱۹۶۲ براندو در فیلم ناموفق «آمریكایی زشت» بازی كرد. و ودر عوض فرصت همكاری دوباره با الیاكازان را از دست داد. كازان سعی كه تا براندو را برای بازی در فیلم جدیدش یعنی «سازش» راضی كند اما او نپذیرفت.
حضور براندو در وسترن « میسوری از هم میپاشد». كهدر صحنهای پیراهن به تن و كلاه زنانه به سر میكند از تواناییهای عجیب دیگر او خبر میداد و حضور موفقش در «سوپرمن» با توجهی زودگذر همراه بود. به خاطر ویژگیهای خاص فیلم «بسوزان» در سال ۱۹۶۹ ساخته «فرد زینهمان» یعنی از لحاظ بازیگری و مضمون اجتماعی به آن توجه ویژهای شد.
او درنقش مأمور سری بریتانیایی ظاهر میشود كه شورش بزرگی را در یك كشور آفریقایی به راه میاندازد فیلم اعتراضی به نژاد پرستی و استعماگری است و شخصیت براندو در آن با توجه به موقعیتهای مختلف، مرتب تغییر میكند.
در سراسر دههٔ ۶۰ شخصیت گیرای براندو هم بر روی پرده و هم بیرون از آن از او هنرمندی دوست داشتنی و نیروی تازه اجتماعی ساخت. تماشاگران جوان آن روزها او را در قامت فردی سركش، تحسین میكردند اما نسلهای بعدی او را فردی ضد اجتماع و بیبندوبار شناختند. اما باز هم، منتقدان معتقد بودند كه از یكی از مبتكرترین شخصیتهایی است كه در طول مدت طولانی روی پرده ظاهر شده است.
در طول دهه هفتاد براندو با بازیهای قدرتمند در نقشهای خاطرهانگیز در ذهنها ماندگار شد. در سال ۱۹۷۲، مارلون براندو معنی واقعی نبوغ بازیگری را با نقش «دون ویتو كورلئونه» در فیلم «پدرخوانده» كه كارگردان آن «فرانسیس فورد كوپولا» بود به تماشاگران ارائه میدهد كه برای آن دومین جایزه اسكار خود را نیز به دست آورد.
براندو در مراسم اسكار در ۲۷ مارچ ۱۹۷۳ همراه یك دختر سرخپوست ظاهر شد. براندو از پذیرفتن جایزه سر باز زد و دختر سرخپوست از طرف او بیانیهای را خواند كه در آن دلیل رد كردن مجسمه را رفتار نادرست با سرخپوستان بومی به خصوص در فیلمهای این كشور دانست. رد كردن این جایزه بوسیله براندو باعث ایجاد دورهای شد كه در آن او بیشتر به سیاست اهمیت میداد تا به بازیگری. خیلیها معتقد بودند كه كار او در مراسم اسكار بچگانه بوده و او میتوانست با روشهای دیگری از سرخپوستان حمایت كند.
براندو موفقیت رویایاش در «پدرخوانده» را با حضور در هیبت مردی میانسال در برابر «ماریا اشنایمر» در فیلم «آخرین نانگو در پاریس» كامل میكند كه احتمالاً بهترین بازیاش بود و درخشش او عامل اصلی موفقیت فیلم «برناردو برتولچی» (Bernardo Bertolcci) است كه بهترین فیلم این كارگردان نیز هست. این فیلم براندو را برای بار هفتم نامزد اسكار كرد. او دهه هفتاد را با ایفای نقش «كوتز»قهرمان فیلم «اینك آخرالزمان» به كارگردانی كوپولا به پایان رساند كه مشكلات مالی آن، فیلم و كارگردانش را به درد سر انداخت. اما در سال ۲۰۰۳ این فیلم با اضافه شدن پلانهای حذفی به صورت محدود با نام «اینك آخرالزمان»و تدوین دوباره به نمایش در آمد. براندو در دهه هشتاد مدتی از روی پردهها دور بود. در آن دوران اظهارنظرهای عجیب و غریب بر اندوه هم شنیده میشد مثل این جمله كه در بازیگری حرفهای پوچ و توخالی است، به هر حال مارلون براندو هرگز از مركز توجه و ستاره بودن راضی نبود. او در اول كتاب خاطراتش كه در سال ۱۹۹۴ به نام «آوازهایی كه از مادرم آموختم» منتشر شد، نوشته است كه هر چه پول آورده خرج روانپزشكها كرده است.
منابع:
www.yahoo.movies.com
www.filmbug.com
www.washingtonpost.com
www.filmhead.com
www.allmovie.com
ترجمهی نسترن میرجلالی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست