جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

پرچم استقلال رنگ و فرم در دستان ماتیس


پرچم استقلال رنگ و فرم در دستان ماتیس

هنری امیل بنویت ماتیس, در ۳۱ دسامبر سال ۱۸۶۹ در یكی از شهرهای شمالی فرانسه, كاتو كمبریس, متولد شد والدینش, امیل ماتیس و هلیویس جرارز, فروشگاه اسباب و لوازم منزل داشتند

● نگاهی به زندگی و آثار هنری ماتیس؛بنیانگذار مكتب فوویسم در نقاشی

هنری امیل بنویت ماتیس، در ۳۱ دسامبر سال ۱۸۶۹ در یكی از شهرهای شمالی فرانسه، كاتو كمبریس، متولد شد. والدینش، امیل ماتیس و هلیویس جرارز، فروشگاه اسباب و لوازم منزل داشتند. شهر زادگاه او به شهر پارچه فرانسه شهرت داشت. شغل خانواده اش و پرورش در میان انبوهی از رنگ ها و طرح های متنوع پارچه سبب گردید تا از كودكی به جمع آوری منسوجات علاقه مند شود. این علاقه در سالهای بعد رنگ جدی تری به خود گرفت و او توانست مجموعه ای فوق العاده از منسوجات سرتاسر جهان را گردآوری كند.

هنری، بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی تصمیم گرفت كه در پستی دولتی مشغول به كار شود و برای همین منظور به پاریس رفت و در رشته حقوق به تحصیل پرداخت. بیماری ناگهانی كه برایش به وجود آمد او را برای طی دوران نقاهت یكسال خانه نشین كرد. نقاشی در ابتدا تنها وسیله ای برای گذران وقت و فرار از یكنواختی محیط خانه بود. بازی رنگها در صفحه و چرخش قلمو، میل نهفته وی به هنر را كه در دوران طفولیت با جمع آوری پارچه آغاز شده بود را بار دیگر آشكار كرد و بدین شكل نقاشی مهم ترین دغدغه زندگی اش گردید. خود از این كشف به «بازگشت به بهشت» یاد می كرد.

سال های طولانی آموزش نقاشی برای ماتیس جوان آغاز شد. ابتدا به آكادمی هنر ژولین رفت و بعد در استودیو بكس آرت زیر نظر گوستاو مورئو آموزش دید. همزمان در كلاس های طراحی مبلمان داخلی نیز شركت می كرد. در سال های آغازین فعالیتش تحت تاثیر نقاشان امپرسیونیست: پل سزان،گوگن، ونگوگ و پل سیگناگ قرار گرفت.در سال ۱۸۹۶ اولین نمایشگاه آثارش را برپا كرد. یكسال بعد تابلوی بزرگ و معروف او «ناهار خوران» به نمایش درآمد و نام ماتیس را بر سر زبان ها انداخت. در فاصله سالهای ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۴ در نمایشگاه های گروهی گالری ویس شركت جست و مناظر بسیاری را ازچشم اندازهای شهر به تصویر كشید. علیرغم موفقیت هنری اش در زندگی خصوصی با بحران مالی روبه رو شد و مجبور گشت مدتی را در خانه پدری سپری كند.

ماتیس از جمله هنرمندانی بود كه موفق شد زبان خاص خود در نقاشی را كشف كند و آن را با ابزار رنگ و نور بیان نماید. در سال ۱۹۰۵ ماتیس به همراه ماركه، درن، رویو و مانگن نمایشگاهی را برپا كرد كه نویددهنده یك جنبش هنری بود. وجه مشخص آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه استفاده از رنگ های خام، دفرماسیون اشیا و اشكال و سطوح تخت رنگی بود. این نقاشی ها خشم بازدیدكنندگان را برانگیخت تا جایی كه منتقد فرانسوی؛ لویی وكسل؛ بعد از تماشای آنها با غیض فریاد زد: «این ها چیزی جز وحشی گری نیست!»

رهبری این حركت را ماتیس بر عهده داشت و برای همین وی را پایه گذار مكتب فوویسم (وحشی گری) می دانند. وی عقیده داشت كه هنرجویان نقاشی باید تقلید محض از كار نقاشان پیشین را كنار بگذارند. انقلابی كه فوویسم در عرصه استفاده از رنگ پدید آورد در جریان تكوین و تكامل هنر مدرن بسیار مهم بود. برجسته ترین دستاورد این جنبش، رسیدن به استقلال در رنگ و فرم بود به گونه ای كه رنگ به عنصر اصلی نقاشی مبدل شد تا جایی كه از موضوع كار نیز اهمیت بیشتری یافت.

ماتیس در جایی نگرشش به نقاشی را اینگونه مطرح ساخته« رنگ باید در خدمت بیان هنری به بهترین نحو ممكن باشد. من رنگ ها را بدون هیچ پیش شرط ذهنی بر روی كاغذ می گذارم... من كیفیت رنگ ها را به طور غریزی كشف می كنم. برای نقاشی كردن از یك منظره پاییزی، سعی نمی كنم رنگ هایی را كه مناسب این فصل هستند را به یاد آورم، تنها از حسی كه این فصل به من می دهد الهام می گیرم؛ حتی حسی كه نسبت به مثلاً یك فصل دارم ثابت نیست و پاییز ممكن است مثل تابستان گرم و كشدار باشد.» هر چند ماتیس اینگونه به هنر می نگریست ولی جنبشی كه او پایه گذارش بود آنچنان كه باید پیام آور ذهنیت خالقش نشد و گروه فووها خیلی زود از هم پاشید.

وی مدتی را تحت تاثیر كوبیست ها گذراند ولی هیچ گاه مشخصاً یك نقاش كوبیست نشد. سالهای طولانی دوستی او و پیكاسو سبب نشد تا تفكر هیچ یك از آن دو بر دیگری چیره شود. نكته كلیدی تفاوت ماتیس و پیكاسو در تفاوت نگرش آن دو به موضوع بود. ماتیس از روی طبیعت نقش می زد در حالی كه پیكاسو تخیلش را بر آنچه در طبیعت وجود داشت برتری می داد.

كلكسیون ماتیس كه طیف وسیعی از پارچه های فرانسوی تا فرش های ایرانی، آویزهای دیواری آفریقا و ژاكت های مراكشی را شامل می شد به شكل طرح های اسلیمی و دیگر عناصر هنر شرقی در آثارش متجلی شد. می توان در بسیاری از طرح ها و چاپ هایی كه از وی به جا مانده اند این تاثیرپذیری را به خوبی مشاهده نمود.

سرانجام این هنرمند نقاش، مجسمه ساز و طراح فرانسوی در سوم نوامبر سال ۱۹۵۴ دیده از جهان فرو بست. از یاد نبریم كه وی عقیده داشت: «در رویای هنری هستم سرشار از تعادل، خلوص، آرامش و عاری از موضوعات مشوش كننده و یاس آور. هنری كه برای آنان كه مشغله فكری دارند، تاثیری لذت بخش داشته باشد، مثل یك آرامش بخش ذهنی، چیزی شبیه یك مبل راحتی نرم و گرم كه تن خسته ات را روی آن رها می كنی.»



همچنین مشاهده کنید