دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پاسخ به یک سوال


پاسخ به یک سوال

شاید این سوال برای هر صاحب مطالعه و هر کس که موضوعات سیاسی و اجتماعی رادنبال می کند مطرح باشد که دلیل حمایت بی قید و شرط بخشی از جریان اصولگرا از رئیس دولت نهم چیست; حمایت هایی که تقریبا مطلق و به همراه پرداخت هزینه های سنگین از کیسه رهبری و کلیت نظام جمهوری اسلامی صورت می پذیرد

شاید این سوال برای هر صاحب مطالعه و هر کس که موضوعات سیاسی و اجتماعی رادنبال می کند مطرح باشد که دلیل حمایت بی قید و شرط بخشی از جریان اصولگرا از رئیس دولت نهم چیست; حمایت هایی که تقریبا مطلق و به همراه پرداخت هزینه های سنگین از کیسه رهبری و کلیت نظام جمهوری اسلامی صورت می پذیرد. چشم پوشی از نقاط ضعف اساسی دولت مانند عدم انسجام مدیران، بی انضباطی مالی، راهبردهای غلط اقتصادی که منجر به تورم و شکاف طبقاتی شده و بسیاری مواضع دیگر، بی سابقه ترین نوع برخورد با دولت های پس از انقلاب اسلامی بوده است.

شاید در وهله اول علت این حمایت ها، در نوع ارتباط دولت و جریان حامی آن تداعی شود اما گذشته نه چندان دور و سوابق سه سال طی شده، حاکی از عدم تعهد رئیس جمهور به پاسخگویی یا تبعیت بی چون و چرا ازحامیان خود است. بی توجهی به نقطه نظرات و مشورت ها در عزل و نصب مدیران ارشد و نیز رعایت نکردن خط مشی های مرسوم درسیاست خارجی و امثال آنها، کمترین پایبندی و وابستگی تشکیلاتی رئیس دولت نهم به جریانات طرفدار خود را نشان می دهد.

علت دوم را می توان در محبوبیت گسترده و مردمی آقای رئیس جمهور فرض نمود. در این خصوص حتی آمارهای تهیه شده توسط نهادهای رسمی از طریق سنجش افکار عمومی نیز وضعیت فوق العاده ای را نشان نمی دهد. با این وجود شبکه وسیع تبلیغاتی جناح راست، شامل ده ها هزار روحانی مستقر در مساجد، صدها منبری و مداح، جراید دولتی، صدا و سیما و تریبون ها ی دیگر بصورت یکپارچه ضعف های دولت را پنهان و نقاط مثبت را دوچندان می نمایانند که اگر این حجم از حمایت ها نبود بی تردید وجهه دولت نهم به مراتب بیشتر از شرایط فعلی نزول می کرد.

فرضیه سوم را می توان در نگاه ابزاری به شخص رئیس جمهور دانست به این معنا که طی دوران حاکمیت جمهوری خواهان در آمریکا به ویژه در مقطع دوم که خطرات بیشتری از ناحیه آنان احساس می شد فردی چون آقای احمدی نژاد می توانست بدون علاقه به تشریفات متعارف دیپلماتیک، به طرف غرب چنگ و دندان نشان دهد به طوری که قصد داشت چهره ای آهنین از خود به نمایش بگذارد.

اگر اتفاقاتی که در ماه های اخیر در دیپلماسی کشورمان به وقوع پیوست رخ نمی داد شاید همین فرضیه اخیر قابل اثبات بود اما نرمش ها و چرخش های ناگهانی توسط رئیس جمهور و برخی نزدیکان وی، این نظریه را ابطال می کند. مثلا تلاش برای نزدیکی و مذاکره با آمریکا از طریق شورای همکاری ایرانیان، ارسال نامه، مواضع آقای مشایی و... حرکت هایی بودند که انجام هر یک از آنها در دولت های قبلی می توانست تا حد تکفیر مسئولین به پیش برود.

آن چه را که می توان با درجه اطمینان بالا به عنوان یک فرضیه دیگر مطرح نمود تبدیل آقای احمدی نژاد به نماد یک جریان خاص فکری است جریانی که با شعار احیای ارزش های انقلابی یا به عرصه انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری گذاشت. این گروه با تغییرگفتمان رایج به ادبیات دهه اول انقلاب اسلامی و کناره گیری از مظاهر قدرت های بروکراتیک سعی نمود تا نو بودن و معصوم بودن خود را اثبات نماید و پس از استقرار دولت نهم، تقریبا هر عضو سرشناس اداری از دولت های سابق به دست امواج پاکسازی سپرده شد.

در مواضع بین المللی نیز رویکردی به ظاهر ابتدایی اتخاذ شد و همزمان با کاهش حجم روابط با دولت های اروپایی، ارتباط با کشورهایی که به هر دلیل با غرب مشکل داشتند بیشتر شد به علاوه شعار عدالت و کاهش فاصله طبقاتی، ترجیع بند روزانه مصاحبه ها و سخنرانی های مسئولین گردید.

نتیجه آن که سنجاق کردن رئیس دولت نهم به موجودیت یک جریان فکری و با ویژگی های ذکر شده باعث گردیده تا معادله ای یک به یک بین حیثیت ایشان با طیف اصولگرا برقرار گردد که حاصل آن قربانی شدن منافع ملی پیش پای گروهی خاص خواهد بود. خسارات وارده بر کشور و مردم نه تنها به لحاظ از دست رفتن فرصت ها، افزایش تورم و پراکنده کردن ذخایرمالی است که آنها بخش کوچکی به شمار می روند بلکه زیان عمده را می توان در وارد ساختن ضربه های مهلک بر ارزش های انقلاب اسلامی دانست که شوربختانه آنها را در حد و اندازه یک فرد یا جناحی سیاسی پایین آورده است.

حال که در آستانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته ایم جا دارد که عقلای عرصه سیاست به بازنگری روند گذشته بپردازند. اقرار به اشتباهات نه تنها ارزش ها را کم نمی کند بلکه زاینده اعتبار و حیات بخش حضور می باشد. بی گمان قضاوت مردم چه در پای صندوق های رای و چه در اذهان خودشان، دقیق ترین قضاوت هاست و احکامی که صادر می کنند لاجرم به اجرا در خواهد آمد. البته این به معنای نادیده گرفتن برخی از محسنات دولت نهم نیست و آن موضوعی است که باید در جای دیگر به آن پرداخت.

نویسنده : هدایت آقایی