جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
نگاهی به زندگی استاد صدری میرعمادی
به کسی مباد از ما که بدی رسیده باشد
چند روز قبل از مرگ تختی او را دید. تختی نگاهی به چشمان خسته صدری کرد و گفت خسته ام صدری. بعد خبر آوردند که تختی تمام شده است. یک زمستان سرد در هتل آتلانتیک. رویاهای دیرین کودک خردسالش سیاه شده است.
شاید اگر اتومبیلش جلوی در هتل پنچر نشده بود، کسی برای پیگیری اینکه آقا غلام کجا است و چرا از در بیرون نمی آید، در اتاق را در هتل به هم نمی کوبید تا با پیکر بی جان قهرمان روبه رو شود. صدری میرعمادی می گفت؛ تختی که رفت دیدم یک چیزی در وجود من ته کشید، یک چیز در وجود من تمام شد. یک چیز در وجود من فوران کرد...
و او صدری میرعمادی بود. دلاور مرد بزرگواری که قلم توتم او بود. در دهه ۲۰، وقتی تازه ورزش نویسی را در مطبوعات ایرانی به راه انداخته بود روزی یک بوکسور تهرانی، کیسه یی برنج بر دوش کشیده و نزد او برد و پیشنهاد داد که؛ داداش از ما تعریف کن. صدری ردش کرد و گفت؛ هر وقت بزرگ شدی برایت می نویسم، پیشکش تو، رنگ آرزوهای مرا دارد اما من اهل این بده بستان ها نیستم.
صدری میرعمادی اولین ورزشی نویس تاریخ ایران بود. اولین بار روزنامه اطلاعات که سال آینده ۸۰ ساله می شود، ستون ورزش را به راه انداخت و صدری اولین ورزشی نویس ایرانی شد، سپس به سوی عشق و علاقه دیرینش خیز برداشت.
مربیگری فوتبال، یک بار عبدالله سعیدایی، عبدالله شوتی معروف چنان ضربه یی به توپ چرمی زد که توپ وقتی به گوش او برخورد پرده گوشش پاره شد. معالجات اما جواب نداد، داروی اشتباه پزشک، برای او ناشنوایی گوش دیگر و البته فلج تدریجی را به ارمغان آورد، با این حال، دلاور ناشنوا فوتبال را با عنوان مربیگری ادامه داد و موسس، سرمربی و همه کاره باشگاه کیان شد. باشگاهی که در سالیان آینده بزرگانی مثل منصور امیر آصفی، پرویز قلیچ خانی، علی پروین، فرامرز ظلی، امیر حاج رضایی، گودرز حبیبی و... را به فوتبال ایران معرفی کرد.
مردانی که بعضاً به دسته تاثیرگذارترین یاران تاریخ فوتبال تعلق داشتند. در این اوضاع و احوال، صدری میرعمادی با بیماری پیش رونده دست و پنجه نرم می کرد. در مردادماه سال ۱۳۵۶ فدراسیون فوتبال دست به یک اقدام بسیار ارزنده زد و از صدری میرعمادی دعوت کرد تا در دیدار دوستانه ایران و شوروی حاضر شود. دیدار را دیدار تجلیل از صدری میرعمادی نام دادند. صدری میرعمادی با صندلی چرخدار در کنار زمین شاهد برگزاری این دیدار بود.
بعد از آن صدری میرعمادی از خط اول فوتبال دور شد و تا زمان مرگ فقط یک نفر سراغ او رفت و با او مصاحبه انجام داد. «ابراهیم افشار» نویسنده قدیمی و باسابقه که قدر صدری مرحوم را خوب می شناخت.
صدری میرعمادی در روز ۲۱ تیرماه سال ۱۳۶۹ ، ۱۷ سال قبل به رحمت خدا رفت. امیدواریم خداوند مهربان این عزیز را قرین رحمت خود بدارد. صدری میرعمادی قلم ورزشی را در ورزش این آب و خاک به دست آیندگان داد. استهبانی، مهدی دری، کاظم گیلانپور، مهدی اسداللهی، عطا الله بهمنش و... جملگی بعد از او به مطبوعات آمدند. از صدری میرعمادی که یک خطاط بزرگ و یک شاعر برجسته هم بود اشعار و متون زیادی برجای مانده است؛
گرفتم پل شدی، از خویشتن گر بگذری مردی
و این شعر زیبا که؛
اگر از کسی بدی رسیده است به ما، بماند
به کسی مباد از ما که بدی رسیده باشد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
بنیامین نتانیاهو رهبر انقلاب انفجار مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان دولت بابک زنجانی مجلس شهید مطهری
ایران هواشناسی بارش باران آتش سوزی هلال احمر قوه قضاییه تهران پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش فضای مجازی
سهام عدالت قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
سریال نمایشگاه کتاب شهاب حسینی مسعود اسکویی تلویزیون تئاتر سینمای ایران سینما دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس چین ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی گوگل کولر اپل همراه اول تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت بیمه