شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

جهان‌ بینی عرفانی


جهان‌ بینی عرفانی

در بین پیروان مکتب ابن‌‌عربی ، عبدالکریم جیلی از جمله عارفان نادری است که در حوزه‌های درسی عرفان نظری در ایران صاحب شهرت است.سبب شهرت وی کتاب مشهور « الانسان الکامل فی معرفه …

در بین پیروان مکتب ابن‌‌عربی ، عبدالکریم جیلی از جمله عارفان نادری است که در حوزه‌های درسی عرفان نظری در ایران صاحب شهرت است.سبب شهرت وی کتاب مشهور « الانسان الکامل فی معرفه الاواخر و الاوائل» است. از آنجا که وی حامل میراث ابن‌عربی است، شرح او بر برخی آثار ابن‌عربی مانند شرح الخلوه و المطلقه یا شرح رساله الاسفار و شرح مشکلات الفتوحات المکیه به چشم می‌خورد.

کتاب «مقایسه دیدگاه‌های عرفانی عبدالکریم جیلی و ابن‌عربی» نگارش علی اشرف امامی، در تطبیق بینش عرفانی این دو عارف، توسط انتشارات حکمت در سال جاری به چاپ رسیده است و در ۳ بخش اساسی به مباحث هستی‌شناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

از آنجا که ابن‌عربی و جیلی هر دو از دیدگاه عرفانی به مسأله وجود نگریسته و آن را به عنوان اصطلاحی عرفانی به کار برده‌اند، لذا نویسنده در مبحث هستی‌شناسی مفهوم عرفانی وجود را به طور مجزا از مفهوم فلسفی هستی مورد بحث قرار داده است بنابراین در این بخش مسأله هستی از دیدگاه عرفانی تحت عنوان «معرفه‌‌الوجود» و از نگاه فلسفی به عنوان «معرفه‌الکون» مطرح شده است.

تجلی در نظام عرفانی فلسفی ابن ‌عربی به قدری حائز اهمیت است که برخی محققان از آن به عنوان نقطه محوری در اندیشه ابن‌عربی یاد کرده‌اند. در مکتب ابن‌ عربی ، آفرینش سلسله ای از تجلیات الهی است که از آغاز تاکنون ادامه دارد و چنانچه تجلی حق نبود، هیچ شیئی ظاهر نمی‌شد.

جیلی آفرینش را در رابطه با تجلی اسماء و صفات الهی مطرح کرده است. به عقیده وی اسم خالق موجب ظهور صور اعیان ثابته از علم الهی به عالم خارج است. مسأله ظهور اعیان ثابته، کیفیت خلقت، خلق مدام، تنوع تجلیات، وجه‌الله، خیالی بودن عالم و... از جمله مباحثی است که در این بخش مورد بررسی و تطبیق از دیدگاه این دو عارف قرار گرفته است. انسان‌شناسی از منظر ابن‌عربی، بسیار قابل توجه است.

بر اساس این نظریه، پس از این که آفرینش سلسله مراتب نزولی خود را تا زمین طی کرد در زمین نخست معادن، سپس گیاه، حیوان و سرانجام انسان پدید آمد. اما این انسان، انسان کامل نیست بلکه انسان طبیعی یا به تعبیر ابن‌عربی انسان حیوانی است که تنها در شکل ظاهری مانند انسان کامل است.

فهم کلام جیلی و مقصود او از کمال خلافت، بسیار دشوار است، زیرا وی از سویی بحث خلافت الهی را برای افراد انسانی ثابت کرده و از سویی دیگر اثر خلافت را در ملک و سلطنت ظاهری پیگیری کرده و در همین راستا، سعادت و شقاوت را مطرح کرده است و در نهایت به این نتیجه رسیده که سعادت و شقاوت به اعتبار راهی که شخص در طریق به سوی خدا برمی‌گزیند، متفاوت است.

از این روی رنج و عذابی که در طریق وصول متحمل می‌شود منافاتی با عنایات خداوند ندارد و سرانجام به کمال غایی خویش می‌رسد.

مریم لباف‌زادی