جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
چگونه یونان آزادی اش را از دست داد
کشور من با سرعت تمام در حال رفتن به سمت یک دوراهی سرنوشتساز است. یونانیها یا برای باقی ماندن در هسته اروپا به جنگیدن ادامه میدهند یا اینکه ضعفشان را میپذیرند و انزوا را انتخاب میکنند.
رایگیری امروز (یکشنبه) مسیر زندگی ما را تغییر خواهد داد. این رایگیری نه تنها ماندن یا نماندن ما را در منطقه یورو مشخص خواهد کرد، بلکه طبیعت جامعه ما و سرنوشت دموکراسی در یونان را رقم خواهد زد. دموکراسیای که تنها از ۳۸ سال پیش تاکنون جایگزین دیکتاتوریهای پیشین شده است. ما به شکل غمانگیزی به دو دسته تقسیم شدهایم. دسته اول قصد دارد هر طور شده روند اصلاحات را پیش ببرند و دسته دوم میخواهد ساعتها را از حرکت باز دارند. همقطارهای ما در اتحادیه اروپا از نتایج این رایگیری هراسزدهاند، اما به نظر میرسد که نسبت به سرنوشت ما بیتفاوتند.
در حال حاضر باید تمام انتخابها تا حد امکان روشن باشند: انتخاب بین ادامه یا توقف اصلاحات، انتخاب بین اروپا و انزوا و انتخاب بین پیشرفت دردناک و راحتی فریبنده تسلیم شدن. در شرایط کنونی تمام این مسائل با امیدهای واهی، انتخابهای غلط و شکست کامل طبقه سیاستمدار که نتوانسته برای مشکلات کشور راهحلی ارائه کند، در هم آمیختهاند.
ما دو انتخاب در پیش رو داریم که هر دوی آنها مشکلات ریشهای دارند. در یک سمت حزب «دموکراسی جدید» قرار دارد که یک حزب میانهرو-راستی است که در طول دو سال گذشته روند اصلاحات اقتصادی یونان را کند کرده است. این حزب از حمایت کردن مصوبهای که دولت یونان، اتحادیه اروپا و سازمان بینالمللی پول برای کمک به یونان امضا کرده بودند، سر باز زد. چیزی که موجب تضعیف روند رشد و کماثر شدن ابتکاراتی مثل اصلاحات مالیاتی شود. این حزب هنوز هم خودش را به عنوان نیرویی مسوول که موافق ریاضت اقتصادی و ماندن در منطقه یورو است، نشان میدهد.
در طرف مقابل سیریزا قرار دارد: دستهای متشکل از دوازده گروه رادیکال که خودشان را پیامآور چپگراهای اروپا میدانند و میخواهند همقطاران ما به قرض دادن پول ادامه بدهند و کمکهای اقتصادی به یونان هر سال انجام شود. چنین چیزی میتواند منجر به خروج سریع یونان از منطقه یورو و آیندهای غیر قابل پیشبینی برای این کشور شود.
بعد از اکتبر گذشته که برای اولین بار مساله خروج یونان از منطقه یورو مطرح شد، ما در یک وضعیت عدم قطعیت بغرنج به سر میبریم. آمار خودکشی که زمانی پایین بود، همراه با افزایش فشار به برخی از اعضای جامعه، در حال رشد است. این میان خانوادهها و سیستم امنیتی که از کمبود بودجه رنج میبرد، دیگر نمیتوانند به درستی کار کنند. در کشوری که جمعیتی زیر ۱۱ میلیون نفر دارد، بیش از یک میلیون نفر بیکار هستند. باقی هم در وحشت از دست دادن کارشان به سر میبرند. مهاجرانی که در یونان ساکن بودهاند، یونان را ترک میکنند و یونانیها مهاجرت میکنند. بنا به مطالعهای که دانشگاه پانتئون آتن انجام داده است، هفتاد درصد یونانیهای بین ۱۸ تا ۲۴ سال امیدوارند در آینده از یونان خارج شوند.
چنین عدم قطعیتی موجب تصمیمگیریهای رادیکال شده است. چند هفته پیش پسرعموی من بعد از اینکه همسرش توانست در دبی شغل مناسبی به دست بیاورد، به همراه همسر و فرزندش به امارات رفتند. منطق آنها این است که یک شغل در امارات از دو شغل در یونان مطمئنتر است. بیکارها و کسانی که حقوق بیکاری میگیرند، به روستاهای خودشان برمیگردند تا در زمینهای آنجا محصولاتی را پرورش بدهند که اگر شرایط اقتصادی بدتر از این شد، برای خود و خانوادههاشان غذای کافی داشته باشند. یکی از دوستان من که وکیل موفقی است هم به کشاورزی فکر میکند. والدین سالخورده من اخبار را به دقت پیگیری میکنند و نگران کمبود احتمالی دارو هستند. آنها که فراز و فرودهای زیادی را در زندگیشان دیدهاند، از بقیه خوشبینترند. مادرم میگوید: «هرچه برای بقیه پیش بیاید، برای ما هم پیش خواهد آمد.»
ناامنی تا مغز استخوان ما را میلرزاند. هر بار که به سراغ یک ATM میروم، تا زمانی که صدای شمارش اسکناس را از داخل دستگاه نشنیده باشم نفسم در سینه حبس میماند و بعد از برداشتن مقدار پول مورد نیازم، به این فکر میکنم که آیا دفعه آینده هم همین قدر خوشبخت خواهم بود؟ من و همسرم بیش از ۲۵ سال از عمرمان را به کار کردن و پسانداز کردن پول برای تحصیل فرزندانمان گذراندهایم. زیرا با اینکه حدود نیمی از دستمزدمان صرف مالیات و امنیت اجتماعی میشود، میدانیم فرزندانمان باید به آموزشگاههای خصوصی بروند، میدانیم ما نمیتوانیم روی بیمارستانهای دولتی حساب کنیم و میدانیم حقوق بازنشستگیمان هم تضمینشده نیست. (تمام اینها به خاطر این است که دیگران مالیات نمیپردازند و دولتهای پیشین کارشان را درست انجام ندادهاند.)
انتخاب روز یکشنبه یونان، ممکن است چیز سادهای به نظر برسد: محکم کردن کمربندها و ماندن در منطقه یورو یا خروج از آن و روبهرو شدن با رکود اقتصادی. اما سیاست به هیچ وجه چیز سادهای نیست.
حزب «دموکراسی جدید» که بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ دولت را در اختیار داشته، نماد سیستم سیاسی شکستخوردهای است که در مرحله اول اجازه داد یونان به شدت مقروض شود و در مرحله بعد سیاستهای ریاضت اقتصادی را در پیش بگیرد. و ائتلاف سیریزا به رهبری آلکسیس سیپراس سی و هفت ساله، بر خلاف شعارهایی که میدهند، هوای تازه را برای یونان به ارمغان نخواهند آورد. برنامه آنها این است که حمایت کسانی را که از احزاب اصلی روگردان شدهاند، به دست بیاورند. آنها وعده میدهند که اصلاحات و ریاضتهای اقتصادی دو سال گذشته را متوقف خواهند کرد، بانکها را ملی خواهند کرد، خصوصیسازی را متوقف خواهند کرد و حتی برخی از شرکتهای دولتی واگذارشده را پس خواهند گرفت.
این میان حزب پازوک که تا مه گذشته در کنار حزب دموکراسی جدید، یکی از احزاب اصلی به شمار میرفت، به حزبی تقریبا بیاهمیت تبدیل شده است؛ زیرا این حزب هم به خاطر سیاستهایش برای عمومی ماندن برخی شرکتها و هم به خاطر حمایتش از روند اصلاحات و سیاستهای ریاضت اقتصادی به شدت سرزنش میشود. هیچکدام از این احزاب طرحی جدی برای پیشگیری از بحران ندارند. کسانی که به شدت مقروضند، خیلی ساده میخواهند همه چیز فراموش شود. کسانی که پولشان را در خارج از یونان پسانداز کردهاند، قادر خواهند بود در صورت ترک منطقه یورو، اموال شرکتها را به قیمت پایینی بخرند. اما کسانی که به شدت کار میکنند و مالیات میپردازند، کسانی که دل به اصلاح و پیشرفت بستهاند، کسانی که بار هر اشتباهی را به دوش میکشند، انتخاب مناسبی ندارند. آنهایی که خواهان یونان بهتر هستند، میتوانند به انتخاب بین بد و بدتر دلخوش باشند. احساس بازنده بودن با فهمیدن اینکه ما اغلب چهار دهه گذشته را هدر دادهایم، بدتر میشود. یونان با انجام پروژههای زیرساختی عظیم، ساختن بیمارستانها و آموزشگاهها، ایجاد یک اقتصاد شکوفا و رو به رشد و به وجود آوردن یک طبقه متوسط جدید، قدمهای بزرگی برای رسیدن به استانداردهای کشورهای اروپایی همقطارش برداشت. اما ما اجازه دادیم که توسعه به یک حباب تبدیل شود. ما دیسیپلین شخصی و قدرت ابتکاری را که زمانی موجب شده بود یونان به چیزهای بزرگی برسد، از دست دادیم. ما گرفتار توهم خودبزرگبینی و تندرویهای سیاسی شدیم.
از سال ۱۸۲۱ که جنگ استقلال یونانیها با ترکها آغاز شد، این ویژگیها در شخصیت ملی یونان وجود داشته و نتیجه آن چرخشهای متوالی بین قله افتخار و قعر ذلت بوده است. مقاومت قهرمانانه علیه آلمانیها در جنگ جهانی دوم با یک جنگ داخلی وحشتناک بین نیروهای چپ و راست پیگیری شد که سیاست یونان هنوز هم درگیر نتایج آن است. دوره رشد حاصل از برگزاری المپیک تابستانی آتن در سال ۲۰۰۴ هم در نهایت به معضلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منجر شد که امروز ما را از نظر سیاسی به فروپاشی اصلیترین حزبهای سیاسی یونان و از نظر اقتصادی به از بین رفتن مشاغل کوچک و طبقه متوسط رسانده است.
گفته میشود چیزی در حدود ۸۰ میلیارد یورو از حسابهای بانکی خارج شده است و روزانه ۵۰۰ تا ۸۰۰ میلیون یوروی دیگر هم خارج میشود. قطعا مقداری از این پول صرف پرداخت صورتحسابها میشود، در حالی که باقی این مقدار پنهان یا به بیرون از مرزهای یونان برده میشود. ماه پیش با وجود اینکه صدای ناقوس جدایی یونان از منطقه یورو به گوش میرسید، هنوز ۱۷۰ میلیارد یورو در بانکهای یونان باقی مانده بود. چرا؟ شاید زمانی که آتشفشان شروع به غریدن کند، زمانی که یک جامعه از جنگیدن برای پیشرفت دست بکشد، روزمرگی ما را به موجوداتی خنثی تبدیل خواهد کرد و از فکر کردن باز خواهد داشت. شاید ما به این فکر نکنیم که چیزهای بسیار بدی برای ما پیش خواهد آمد.
شاید این همان حسی است که مردم قسطنطنیه پیش از افتادن شهر به دست عثمانیها در سال ۱۴۵۳ داشتند. شاید این همان حس یونانیهایی است که در سال ۱۹۲۲ از آسیای صغیر رانده شدند. یا شاید این همان احساس بیگناهانی است که به درون جنگ داخلی سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۹ کشیده میشدند.
چیزی که میخواهم از یونان سال ۲۰۱۲ به خاطر بسپارم این است که چگونه تنبلی و بیمسوولیتی روشنفکرانه میتواند به از دست رفتن آزادی و بیدفاع ماندن دروازههای شهر منجر شود. اینکه چگونه رهبرانمان آنقدر فریبمان دادند تا دیگر کسی نماند که قدرت رهبری ما را داشته باشد.
نویسنده: نیکوس کنستانداراس
مترجم: حسین رحمانی
منبع: نیویورک تایمز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست