پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
زبان به مثابه سنگ بنای توسعه
![زبان به مثابه سنگ بنای توسعه](/web/imgs/16/166/t63jk1.jpeg)
درباره توسعه تاکنون نظریات بسیار گوناگونی مطرح شده. از پسانداز و انباشت سرمایه گرفته، تا جهشهای تکنولوژیک و ضرورت توجه به نهادسازی و ایجاد بسترهای قانونی، تا اخیرتر از اینها بحث دانایی محوری و در نهایت هم نظریاتی که به بنیانهای فرهنگی میپردازند و فرهنگ را موتور محرک هرگونه توسعه ملی میدانند.
داریوش آشوری، اما در « زبانِ باز» بر نکتهای بدیعتر و بنیادی تری از تمام اینها انگشت میگذارد. او نه اینکه نقش و یاریکنندگی نظریات پیش گفته درباره توسعه را انکار کند، یا دعوی ارائه دستورالعملی جدید برای رشد و پیشرفت را داشته باشد، بلکه تنها همگان را به نکتهای توجه میدهد که درک ماهیت اندیشه مترقی که نهایتا به توسعه علمی و اقتصادی و اجتماعی میانجامد، در گرو دریافت صحیح از آن است. این آموزه را میتوان در یک عبارت خیلی مختصر چنین خلاصه کرد: «زبان به مثابه سنگ بنای توسعه.» نقش زبان در شکلدهی به ساختارهای ذهن و اندیشه امری است که از زمان انقلاب ساختارگرایی دوسوسور و دیگر صاحبنظران این عرصه در محافل آکادمیک مبحثی شناخته محسوب میشود.
اما آشوری در اینجا آن را از زوایه تازه و بازتری مینگرد. اینکه انسانهای فعال در یک نظام اقتصادی-اجتماعی با چه چارچوب فکری میاندیشند، بی شک در شکل دادن به روند توسعه و پیشرفت آن جامعه اهمیتی انکار ناشدنی دارد. این ساختار اندیشه به نوبه خود تحت تاثیر زبانی است که به آن شکل میدهد و از این رهگذر است که زبان فارسی به یکی از عوامل بنیادینی تبدیل میشود که برای رسیدن به توسعه همه جانبه باید به آن توجهی ویژه مبذول داشت. خود آشوری در این زمینه مینویسد:
«[یکی از دستاوردهای کوششهای زبان شناختی من و راه یافتن به قلب مساله] توجه یافتن به رابطه ناگزیر و بسیار اساسی توسعه اندیشه علمی و فلسفی، همچنین تکنولوژیک و اقتصادی و سیاسی و در کل، همه زمینههای زندگانی مدرن، با توسعه زبان بود. [...] به راستی، پرسش از رابطه مدرنیت و زبان آن از راه درنگ در رفتار انسان اندیشه گر مدرن با زبان، یعنی در اختیار گرفتن زبان و شکل دادن به آن، یکی از سرراستترین و چه بسا سرراستترین راه، به فهم مدرنیت و جهان آن باشد.
از راه سیر و گشت هوشیارانه و با چشم باز در فضای این زبانها و بازگشت و بازنگریستن به فضای بومی خود است که میتوان فرقهای بنیادی ذهنیت مدرن و پیشامدرن و همچنین جهانهای «توسعه یافته» و «توسعه نیافته» را در بن فهمید. در این پژوهش ترم «اقتصاد زبانی» را به کار بردهام و دادوستد زبانی را با دادوستد اقتصادی قیاس کردهام. با نگاهانداختن از چنین چشماندازی میتوان «اختلاف سطح زندگیِ» زبانی در این دو ساحت را فهمید. تنها با فهم بنیادی این نکته است که میتوانیم به سطح فروپایه زندگی زبانی خود و از این راه، به آشفتگی ذهنی و زبانی مان آگاه شویم.»
او پس از چنین اشارهای به آشفتگی ذهنی و زبانی ما، که نمود بیرونی آن را بهتر از هر جایی میتوان در آشفتگی توسعهای مان دید، برای توضیح بیشتر میگوید:
«نام این رساله را « زبانِ باز» گذاشته ام، به قیاس «جامعهِ باز». زیرا میان زبانِ باز و جامعه باز نسبتی ضروری هست. به عبارت دیگر، میان زبانِ باز و جامعه مدرن، یا مدرنیت در کل، رابطهای جداییناپذیر هست. میان دستاوردهای عظیم و شگفت انگیز انسان مدرن در این همه زمینههای برون از شمارِ علم و فن شناسی و فن آوری و ساختارهای مدرن زیست، ازجمله ساختوسازهای بسیار پیچیده زندگانی شهری تا نهادهای زندگی مدنی و سیاسی مدرن و نیز تمامی دستاوردهای فرهنگ و هنر و اندیشه در این همه زمینههای پهناور و رو به گسترش، از سویی و زبانی که میباید بردار آنها باشد و نیاز دائمی آنها را پاسخ دهد، از سوی دیگر، نسبت و رابطه سرراست و ناگزیر هست.»
این رابطه مستقیم شاید در نگاه اول چندان روشن به نظر نرسد. ما مظاهر پیشرفت، دستاوردهایی که چون تکنولوژی نمود خارجی دارند، را در جوامع توسعه یافته میبینیم و سپس میکوشیم با الگوگیری از این نمودها، سیاستها و راهکارهای توسعهای خود را استخراج کنیم، اما از یک نکته اساسیتر که در بطن آنها نهفته است غافل میمانیم. ذهن و اندیشهای که چنین زایندگی داشته و این دستاوردها را آفریده، احتمالا ساختار متفاوتی با ذهن و اندیشه ما داشته است. این ساختار متفاوت از قابلیتهای زبانی متفاوت ناشی شده است. آشوری مطلب را اینگونه تشریح میکند:
«شکافی که تمدن مدرن غربی را از دیگر قلمروهای فرهنگی و تمدنی جدا میکند قلمروهایی که میتوان آنها را در کل پیشامدرن نامید در نمود بیرونی خود، یک شکاف تکنولوژیک است. این شکاف همان است که خود را، در یک سو، به صورت توانایی شگرف آدمیان در ساختن کالاها و ابزارها نشان میدهد و در سوی دیگر، ناتوانی و درماندگی در این کار و حسرت زدگی برای آن. شکاف تکنولوژیک را اگر نمایانترین وجه جداگانگی دنیای مدرن و پیشامدرن یا «توسعه یافته» و «توسعه نیافته» بگیریم و چند و چون آن را دنبال کنیم، به این نکته اساسی میرسیم که این شکاف اگرچه خود را به صورت ناهمطرازی عظیم سطح توانایی صنعتی تولید کالاها و ابزارها و ساختارهای مادی نمایان میکند، دارای زیرساختهای ناپیدای ذهنی و اجتماعی و تاریخی پیچیدهای است؛ زیرساختهایی که برای ذهن بیگانه با آنها بسیار دیر و دشوار کشف و فهم میشود. یکی از پایهایترین و بلکه پایهایترین، زیرساختهای آن زیرساخت زبانی است.»
البته روشن است که بحث بر سر عدم الگوگیری یا استفاده نکردن از تجربیات دیگران نیست، بلکه ماهیت و آفرینندگی اندیشهای است که این فکرها از آن میزاید. به این مفهوم آشوری زبانها را نیز به دو دسته «توسعه یافته» و «توسعه نیافته» تقسیم میکند. زبانهای توسعه نیافته نیز، درست همانطور که کشورهای توسعه نیافته در نظامات اقتصادی و اجتماعی خود دنباله رو کشورهای توسعه یافته هستند، در قانونمندیها و امکانات خود پیرو زبانهای توسعه یافته میشوند. او این شکاف را چنین تبیین میکند:
«اقتصاد و تکنولوژی زبانهای مدرن که میتواند نمود بساویدنی آن را در ترم «برنامهریزی زبان» (Language Planning) دید امروزه در زیر چنگال قدرت کرهگیر خود اقتصاد زبانی زبانهای جامعههای واپس مانده را به چالش طلبیده و ناگزیر آنها را وادار به پذیرش توسعه و ورود به اقتصاد جهانی زبانی و «بازارِ آزاد» زبانی کرده است یا محکوم به نابودی.
با دو مفهوم اقتصاد زبانی و تکنولوژی زبانی میتوان به مساله زبانهای توسعه یافته و زبانهای توسعه نیافته نزدیک شد و شکافهای اساسی میان آنها، ناهمطرازی سطح زندگی در آنها و ناهمترازیهای اساسی تواناییها و ناتوانیهاشان را دید.
[...] جامعه زبانی مدرن یک «جامعه فراخ زیست» (affluent society) است و جامعه زبانی توسعه نیافته، به عنوان جامعه تنگ زیست، همه نشانههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی و رفتاری جامعههای واپس مانده، یا، به برداشتی دیگر، جامعههای رو به توسعه را دارد.»
یعنی علاوه بر اینکه بسترهای زبانی بر چارچوبهای فکری و رشد و زایندگی و در نهایت پیشرفت اثر دارند، خود توسعه یافتگی و مظاهر آن نیز بر حال زبان تاثیرگذار است.
«تمامی ویژگیهایی که جامعه مدرن را به عنوان جامعه صنعتی از جامعه سنتی جدا میکند، در کار زبان نیز بازتاب دارد. جامعه صنعتی نسبت به طبیعت رهیافتی چیرگی خواه دارد و میکوشد با یاری شناخت علمی و دستکاری تکنولوژیک آن را در خدمت خود درآورد. اما بنیاد این رهیافت بر آن انقلابی در نگرش به طبیعت قرار دارد که از طبیعت جادوزدایی کرده وهالههای رمز و راز متافیزیکی را از آن سترده و آن را عریان در اختیار انسان قرار داده است.»
البته آشوری بین صنعتی شدن و مدرنیت تمایز ظریف تری نیز قائل است و اشاره میکند که: «چنان که پیش از این گفتیم، هرجامعه صنعتی مانند کشورهایی که امروزه توانستهاند علم کاربردی و تکنولوژی را از کشورهای مادر مدرنیت و صنعت بگیرند و به بازار جهانی تولید و فروش کالاهای صنعتی وارد شوند به معنای دقیق و کامل کلمه مدرن نیست. جامعههای دست دوم صنعتی همواره دنباله رو جامعههای مادراند. آنها نه تنها از نظر علوم و تکنولوژی که از نظر زبانی نیز ناگزیر دنباله رو و وامگیرندهاند. زبانهای این جامعهها، نه تنها در قلمرو علوم انسانی و ادبیات و هنر، که در گستره علوم طبیعی و تکنولوژی نیز ناگزیر وامگیرندهاند و نمیتوانند در پهنههای بنیادی نظری با زبانهای اصلی رقابت کنند.
نکته اساسی این است که مدرنیت و دستاوردهای عظیم آن بدون یک بستر زبانی کارآمد و توسعهپذیر و بینهایت توسعهپذیر، بدون یک زبانِ باز، هرگز نمیتوانست به آنچه رسیده است دست یابد.»
و مدرنیت غرب در اساس خود، جدا از تمام بازنمودهای تکنولوژیک و اقتصادی، حکایت از تحولی به مراتب بنیانیتر دارد که بدون توجه به آن نمیتوان به چنان یکه تازی در عرصه علم و اجتماع رسید. با نداشتن این بسترهای زایندگی دیگران همواره به عنوان پیرو و کشورهای دست دوم باقی میمانند. آشوری مینویسد:
«[در کنار تمام انقلابات] یک انقلاب زبانی نیز در غرب رخ داده است. این انقلاب زبانی، برپایه علوم مدرن زبانی، یک صنعت و تکنولوژی زبانی آفریده است که به زبانهای پیشروی مدرنیت امکان توسعهپذیری بیپایانی داده است؛ امکانی که برای پیشرفت بیامان علوم طبیعی و تکنولوژی در دو قرن گذشته ضرورت بیچون و چرا داشته است.»
بنابراین، شاید بتوان در صنعت و پیشرفتهای تکنولوژیک از سایرین تقلید و الگوگیری کرد، اما زاینده شدن به این سادگیها به دست آمدنی نیست. اولین گام برای حرکت در این مسیر اندیشیدن به خود و به ساختارهای ذهن است، که از رهگذر آن اندیشیدن به زبان فارسی (به عنوان ابزار شکلگیری تفکر و خلق مفاهیم تازه) اهمیتی غیرقابل چشمپوشی دارد.
« زبانِ باز»، داریوش آشوری، نشر مرکز، ۱۳۸۷.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست