پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

سخنی چند درباره نهج البلاغه امام علی ع


سخنی چند درباره نهج البلاغه امام علی ع

چرا نهج البلاغه جاودانه است چرا هر قومی و هر دانشمندی , با هر مرام و مذهبی از سنی و شیعه و مسیحی و یهودی و حتی مارکسیست , هنگامی که با این کتاب آشنا می شود آن را می ستاید و در برابر آن خضوع می کند

چرا نهج البلاغه جاودانه است ؟ چرا هر قومی و هر دانشمندی ، با هر مرام و مذهبی از سنی و شیعه و مسیحی و یهودی و حتی مارکسیست ، هنگامی که با این کتاب آشنا می‎شود آن را می‎ستاید و در برابر آن خضوع می‎کند ؟

نگاهی به آنچه تاکنون درباره امام علی (ع) و نهج البلاغه نگاشته شده ، یا دست کم نظری به کتاب شناسی های موجود در این باره نشان می‎دهد که دانشمندانی از ملیت ها و مذاهب گوناگون درباره علی (ع) و کتاب او آثاری خلق کرده و او را ستوده اند ; چه هر کس به علی (ع) معرفت یابد دیگر از او دست نخواهد شست ، و سخنان نهج البلاغه همواره چنان طراوت خویش را خواهد داشت که خواننده اش باور نمی کند ۱۴۰۰ سال از عمر این کلمات سپری می‎شود ; و پاره ای از نظریات و گفتارهای انقلابی که در قرن ما تحولات عظیمی را در پی آورده است ، با قوت و ایمانی بیشتر قبلا توسط پیشوایان شیعه بیان شده است .

ما امروزه بیش از آن که نیازمند انتقال تکنولوژی باشیم - که البته این هم در جای خویش نیازی مبرم و ضرورتی انکار ناشدنی است - نیازمند انتقال صحیح میراث گرانبهای پیشینیان به خود و نسل جدیدمان هستیم ; باید منابع آگاهی و بینایی نظیر نهج البلاغه را از محبس کتابها به پهنه رفتار و نظام اجتماعی خود انتقال دهیم .

" امام علی (ع) متعلق به ابدیت است ; در ابدیت بعد زمان مطرح نیست، ابدیت برتر از گذشته و اکنون و آینده است ... سخن او هم متعلق به تاریخ گذشته نیست ; سخن روز است " و از این رو نهج البلاغه او میراث جاودانه ای برای انسان است .

بسیاری از آثار و میراث فرهنگی گذشتگان مشمول مرور زمان شده ، محو گردیده و یا به موزه ها رفته اند و به هرحال به ندرت پایدار مانده اند ، برخی از آنها نیز به عنوان تاریخ علم و فرهنگ بشر مورد توجه و استفاده اند نه کارآمدی امروز آنها ; لیکن نهج البلاغه نه در تاریخ اندیشه ، که در نیاز امروز ما پایدار مانده و جاری است ; نه محدود به زمان است ، نه محدود به مکان . چشمه جوشان و گوارای انواع معارف است ، و هر کس در درازای عمر خویش دست کم یک دور آن را نخوانده و در آن غور نورزیده باشد به جد زیان دیده است .

۱) پیشینه و اعتبار نهج البلاغه

سید رضی ; در سن ۴۷ سالگی در اوج شهرت علمی و سیاسی خویش در سال ۴۰۶ چشم از جهان فرو بست . از میان آثار متعدد او کتاب نهج البلاغه اش شهرتی جهانی دارد ، به گونه ای که از هنگام تألیف آن در قرن چهارم تاکنون به زبانهای گوناگون برگردانیده شده و به اثری فناناپذیر مبدل گردیده است .

سید رضی از میان گفتار و نوشتار بازمانده از حضرت علی (ع) که در میان کتب آن زمان پراکنده بود ، قطعه هایی را که از نظر فصاحت و بلاغت ممتاز بوده برگزیده است ; لذا اینک جای اندوه فراوان دارد که آنچه در این کتاب گرانسنگ باقی مانده است تنها بخشی از سخنان حکیمانه امام (ع) است .

این کتاب که در سال ۴۰۰ ه۰۳۹; . ق به پایان رسیده شامل ۲۳۷ خطبه (۱)، ۷۹ نامه و ۴۸۰ سخن کوتاه است . نهج البلاغه از نظر عمق و محتوا و بلاغت به حدی است که آن را " اخ القرآن " نامیده اند، برخی نیز آن را فروتر از قرآن و فراتر از کلام بشری دانسته اند . این کتاب را می‎توان عالی ترین تفسیر بر قرآن کریم نیز دانست .

مجموع شرحهای نهج البلاغه طی قرون گذشته ، در زبانهای عربی و فارسی و زبانهای دیگر به قلم علمای اهل سنت ، شیعه و حتی مسیحی به صدها جلد می‎رسد . کتاب " در پیرامون نهج البلاغه "(۲) نام حدود ۵۰ نمونه از این کتب را با ذکر مؤلفین آنها درج کرده است که برخی از این پنجاه نمونه خود به چند جلد بالغ می‎گردند. " کتابنامه نهج البلاغه "(۳) تعداد ۳۷۰ شرح ، ترجمه و حاشیه را شناسایی کرده و نام برده است ، که به اذعان نویسنده شامل کلیه منابع و آثار منتشر شده در مورد نهج البلاغه نیست . فهرست ۲۱ نسخه خطی قدیمی و نیز ۱۶ مورد از شروح نهج البلاغه به زبانهای انگلیسی، اردو، فارسی و عربی را در کتاب " با نهج البلاغه آشنا شویم "(۴) می‎توان دید.

۲) نهج البلاغه میراث علی (ع) است

سخنان امام علی (ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت . سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بالغ بر هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد . هرچند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند ،(۴) اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود .

از آنجا که سید رضی در تدوین نهج البلاغه برخلاف بسیاری از مؤلفان کتب حدیثی که سلسله سند و راویان حدیث را نقل می‎کنند و امکان نقادی صحت خبر را فراهم می‎سازند، به ذکر سخنان امام اکتفا کرده است، برخی از محققان در سندیت نهج البلاغه ایرادهایی داشته و جماعتی نیز به پاسخ ایرادهای آنان پرداخته اند . اما در سندیت آن همین بس که با شخصیتی که تاریخ از علی (ع) در دسترس ما می‎گذارد کاملا تطبیق می‎کند - بگذریم از این که چون کلمات امام در جوامع حدیثی سنی و شیعه پراکنده بوده و بسا سلسله راویان و سند خبر در آنجا ذکر نشده بود ، به اهتمام محققان ، اسناد سخنان امام در نهج البلاغه گردآوری شده و کتبی مانند "مصادر نهج البلاغه و اسانیده" تحقیق سید عبدالزهراء حسینی و "مدارک نهج البلاغه" از شیخ هادی آل کاشف الغطاء به طبع رسیده است - و قدر متیقن این است که این کتاب متعلق به شیعه است و از مفاخر همه مسلمانان به شمار می‎آید .

به قول امام خمینی (ره):

" ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ماست "(۶).

۳) ویژگی های نهج البلاغه

این کتاب شریف با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است ، و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا واجد است ، این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی (ع) درباره قرآن آمده است : " ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه "(۷) قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود . در سخن مشابهی نیز آمده است : " لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه " نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود .

نهج البلاغه نیز در شکل و محتوا تأسی به قرآن کرده است .

۴) برجستگی ادبی

" جرج جرداق " نویسنده و ادیب معروف مسیحی در کتاب پر ارج خود می‎پرسد : (۸)

"... آیا در تاریخ مشرق زمین هیچ به سراغ نهج البلاغه رفته اید؟ ... نهج البلاغه ای که از فکر و خیال و عاطفه آیاتی به دست می‎دهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد ، با ذوق بدیع ادبی و هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت .

سخنانی به هم پیوسته و هماهنگ ، جوشان از درکی عمیق و بینشی ژرف ، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت ، سرشار از اشتیاق تمام ، برای شناخت ماوراء این حقیقت .

سخنانی زیبا و نغز که زیبایی موضوع و بیان ، آنچنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول ، و شکل با معنا یکی شده اند; همچنان که حرارت با آتش ، و نور با خورشید یکی هستند!

بشر در مقابل کلام او به مثابه موجودی در برابر سیل خروشان و دریای پرموج یا طوفانی سرکش یا گردبادی تند به شمار می‎آید... .

نهج البلاغه ای که اگر جملات آن برای انتقاد به کار برده شود، همچون تندبادی بنیان کن است ; و اگر تباهی و فساد را مورد تهدید قرار دهد، همچون آتش فشانی سهمگین زبانه می‎کشد ; و اگر برای تکامل بخشیدن به اندیشه و تفکر خوانده شود ، حس و عقل را همراه می‎سازد ; و اگر در مقام پند و اندرز باشد، مهر و عاطفه پدری را همگام با راستی و وفای انسانی در آن خواهید یافت ; و اگر برای شما از ارزش و هستی و زیبایی های آفرینش و کمالات جهان هستی سخن گوید، آنها را با مدادی آغشته به نور ستارگان در قلب شما می‎نگارد! نهج البلاغه بیانی است رساتر از هر رسا، و پاره ای است از یک تنزیه ! و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد ، و تا آنجا اوج می‎گیرد که درباره آن گفته اند : بیانی است فروتر از کلام خدا ، و فراتر از گفتار بشری ..."

سخن امام در عین وضوح کامل، کوتاه، نیرومند، خروشان و دارای پیوند همه جانبه بین الفاظ و مفاهیم و هدفهاست ; و همین جاست که روشن می‎گردد اسلوب سخن علی بن ابیطالب (ع) همانند قلب و فکرش ، صریح و روشن، و مانند نیت و قصدش ، صحیح و درست بود ; بنابراین اگر ما این اسلوب را راهنمای بلاغت بدانیم و سخن امام را "نهج البلاغة" بنامیم جای شگفتی نخواهد بود .

.......

در نهج البلاغه که گلچینی از سخنان آن حضرت است و خود نماینده ای از روح بزرگ علی (ع)، اخلاق علی (ع)، حکومت و روش حکومت علی (ع) و ... است ، شخصیتی را می‎بینیم که هر صفحه از کتابش منشوری از حقیقت است و در هر صفحه نوری را به رنگی می‎تاباند و جلوه ای از حقیقت را به کرشمه و رنگ و لباسی در می‎آورد و از هر بعدی سخن می‎گوید ;

چنانکه به قول آیت الله طالقانی (ره) :

" شخص بی اطلاع از شخصیت علی (ع) درباره وحدت گوینده دچار تردید می‎شود ".(۹)

" گاهی سخن او در میدان نبرد و گاه بر منبر کوفه و گاهی در چاه و تنهایی است، در اوج تواضع می‎گوید :

مرا مانند شاهان ساسانی بدرقه نکنید . در تنهایی می‎گرید و راز و نیاز و سر به مهر دارد و ...".(۱۰)

در کتاب شریف نهج البلاغه درباره مبدأ و معاد، آفرینش، وحی و نبوت، اخلاق و سیاست، فلسفه و ادبیات، اقتصاد، اجتماع، مدنیت، تاریخ و قضاوت سخن گفته شده است، و هرچند متأسفانه از هر کدام سخنی کوتاه مانده و گلچین شده است اما کوتاه است و پربار.

۵) علی (ع) در نگاه دیگران

هنوز نه تنها متفکران بیرون از قلمرو اسلامی ، بلکه بسیاری از اندیشه وران جهان اسلام نیز علی (ع) و نهج البلاغه او را نمی شناسند ، به گونه ای که "محمد عبده" یکی از عالمان نواندیش و مصلح معاصر و مفتی بزرگ مصر در مقدمه شرح نهج البلاغه خویش اذعان می‎نماید که به وسیله سید جمال الدین اسدآبادی از وجود کتابی چون نهج البلاغه آگاه شده و با مطالعه و تأمل در آن مفتون این کتاب گردیده است .

از این رو می‎توان گفت که علی (ع) در میان مسلمانان و غیرمسلمانان غریب است ; و اگر هر انسانی و اجتماعی بدو اندک معرفتی یابد، شور و شرری در هستی او و جان او برمی افروزد; تاکنون دهها محقق، نویسنده، و اندیشمند عرب و غیر عرب، مسیحی و مسلمان، شیعه و سنی، اروپایی و شرقی، مذهبی و مارکسیست و لائیک که توفیق آشنایی با علی (ع) و تاریخ او و سخنان او را داشته اند در ستایش از عظمت های او سخن گفته و نهج البلاغه را از نظر ادبی و محتوایی ستوده اند . نمونه ای از آنها " شبلی شمیل " از متفکران لائیک عرب است که به امور ماوراءالطبیعی اعتقاد ندارد . شبلی شمیل درباره امام علی (ع) می‎گوید:

" پیشوا ، علی بن ابیطالب، بزرگ بزرگان، یگانه نسخه ای است که نه شرق و نه غرب ، نه در گذشته و نه امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است ".(۱۱)

وی سخن مزبور را هنگامی بر قلم جاری کرده است که تاریخ گذشته صدها شخصیت برگزیده و ارزشمند همچون : سقراط، افلاطون، ابن سینا، الکندی، دکارت، کانت، هگل و ... را به خود دیده است ، اما شبلی شمیل همه آنها را نیز همسنگ علی (ع) نمی داند.

" پطرو شفسکی " محقق مارکسیست و مشهور روس نیز می‎گوید:

" علی تا سر حد شور و عشق پایبند دین بود ، صادق و راستگو و در امور اخلاقی بسیار خرده گیر و از مال جویی و مال پرستی به دور بود . بی شک او هم مردی سلحشور هم شاعر به شمار می‎آمد ، و تمام صفات لازمه اولیاء الله در وجودش جمع بود ".(۱۲)

محمد صالحی

زیرنویسها :

۱- اگر چه در چاپهای گوناگون نهج البلاغه از جهت مقدار متن فرقی نیست لیکن در شماره گذاری، خطبه ها را ۲۳۶، ۲۳۷، ۲۳۹، ۲۴۱ و یا ۲۴۲ گفته اند; و اختلاف در این است که مثلا یک قسمت دنباله خطبه قبل است یا خطبه جداگانه ای می‎باشد.

۲- در پیرامون نهج البلاغه، سید هبة الدین شهرستانی، ترجمه سید عباس میرزاده اهری، ناشر: بنیاد نهج البلاغه، مهر ۱۳۵۹، ص ۶۹ تا۷۲

۳- کتابنامه نهج البلاغه، رضا استادی، بنیاد نهج البلاغه، مهر ۱۳۵۹

۴- با نهج البلاغه آشنا شویم، بنیاد نهج البلاغه

۵- در پیرامون نهج البلاغه، ص ۴۸ تا ۵۱; با نهج البلاغه آشنا شویم، ص ۴۲ تا ۴۴

۶- صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۱۷۱

۷- نهج البلاغه، خطبه ۱۸

۸- صوت العدالة الانسانیة، جرج جرداق . ترجمه فوق به نقل از: بعثت، نشریه مرکز بررسی های اسلامی - قم، شماره دوم، سال ۱۳۶۵، ص ۲۱

۹- نهج البلاغه آیت الله طالقانی، ص ۷

۱۰- همان، ص ۸ تا ۱۱

۱۱- صوت العدالة الانسانیة، جرج جرداق، ص ۱۹، چاپ اول (به نقل از ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، محمدتقی جعفری، جلد اول، چاپ اول ۱۳۵۷، ص ۱۷۱)

۱۲- اسلام در ایران، پطرو شفسکی، ترجمه کریم کشاورز ص ۴۹ و ۵۰ (به نقل از ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، محمدتقی جعفری، جلد اول، ص ۱۷۶; یادآوری می‎شود این کتاب از ص ۱۶۸ تا ۱۹۳ به بیان دیدگاهها و نظریات متفکران عرب و غیر عرب، مسلمان و غیر مسلمان درباره علی (ع) و نهج البلاغه اختصاص داده شده است).

منبع : از مقدمه کتاب " درسهایی از نهج البلاغه – ج ۱- حضرت آیت الله العظمی منتظری "