چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
عدل موعود از منظر آیین یهود و مسیحیت
تقریباً همهٔ كسانی كه در این زمینه مطالعه دارند متّفقند كه: تمام اقوام جهان در انتظار یك رهبر بزرگ انقلابی به سر میبرند، كه هر كدام او را به نامی مینامند، ولی همگی در اوصاف كلّی و اصول برنامههای انقلابی او اتفاق دارند. بنابراین مسألهٔ ایمان به ظهور یك نجاتبخش بزرگ یك اعتقاد عمومی و قدیمی، در میان همهٔ اقوام و مذاهب شرق و غرب است... و این خود دلیل و گواه دیگری بر فطری بودن این موضوع است.
گویاترین و جامعترین تعریف عدالت كه پارسی آن دادگری است، فرموده حضرت علی(ع) است: ((العدل یضع الامور مواضعها)).
عدالت فطری است و دو نشانه بر فطری بودن آن ذكر شده است:
۱) عشق به صلح و عدالت
۲) انتظار عمومی برای رهانندهای بزرگ
عدالت گستری از اصول مهم برنامه رهبران الهی است. از این رو در تورات نیز آمده است:
((روح خداوندی بر من استوار است؛ زیرا خداوند مرا مسح كرده است و به من رسالت داده است بینوایان را بشارت دهم كه به بند افتادگان را اعلام رهایی و نابینایان را آزاد كنم و خوش سالی خداوند را بشارت دهم)).
یهود و مسیحیت نیز منتظر موعودند و اصلیترین انتظاری كه از موعودشان دارند عدالت گستری اوست. علاوه بر این كه عقل حكم میكند، كسی رهاننده بزرگ و ناجی بشریت است كه ظلم ستیز و عدل گستر باشد و این همه انتظار زیبندهی چنین موعودی است، آیههای بسیاری از عهد عتیق و عهد جدید بر آن دلالت میكند، و حتی در گنجینهای از تلمود آمده است كه تامین سعادت بشر به واسطه موعود قسمتی از نقشه خداوند در آغاز آفرینش جهان بوده است.
گستره عدالت گستری موعود گستردهتر از جامعه بشری است از این رو موجودات دیگر نیز از حكومت عدل محور او بهرهمند میشوند.
عدالت كه لغت پارسی آن دادگری است، در قاموس كتاب مقدس به معنی دو نیم كردن[۱] و در مفردات به معنای مساوات آمده است[۲]، ولی از آنجا كه دو نیم كردن و مساوی پخش كردن همیشه عادلانه نیست و گاهی عین بیعدالتی است، به نظر میرسد گویاترین و كوتاهترین و جامعترین تعریف عدالت، فرمودهٔ حضرت علی۷ است: ((العدل یضع الامور مواضعها؛ عدالت هر چیزی را به جای خودش میگذارد)).[۳]
در این سخن، دو نیم كردن و تساوی كه در قالب عدالت بگنجد، وجود دارد و تقسیمِ برابری كه به شوره زار ظلم ختم شود، طرد شده است. بنابراین، عدالت آن است كه هر چیزی به ((جای)) واقعی خود بنشیند و به بیانی دیگر، هر چیز به حق خود برسد یا حق هر كس و هر چیز به وی داده شود.
● فطری بودن عدالت
هر مسئلهای از دو راه قابل بحث و بررسی است: از طریق ((عقل و خرد)) و از طریق ((عاطفه و فطرت)).
فطرت همان الهام و درك درونی است كه نیاز به دلیل ندارد؛ یعنی بدون استدلال و برهان انسان آن را پذیرا میشود و به آن ایمان دارد.
این گونه الهامات باطنی گاهی امواجش از داوریهای خرد نیرومندتر و اصالتش بیشتر است؛ كه اینها ادراكات ذاتی است و آنها معلومات اكتسابی...
آیا در مسأله مورد بحث، یعنی پایان گرفتن جهان با جنگ و خونریزی و ظلم و بیدادگری، یا حكومت صلح و عدالت و امنیت، الهامهای فطری میتواند به ما كمكی كند یا نه؟
پاسخ این سؤال مثبت است. زیرا دو نشانه قابل ملاحظه وجود دارد كه میتواند ما را به حقیقت رهنمون گرداند:
۱) عشق به صلح و عدالت
عشق به صلح و عدالت در درون جان هر كسی هست؛ همه از صلح و عدل لذّت میبرند؛ و با تمام وجود خودخواهان جهانی مملو از این دو هستند.با تمام اختلافهایی كه در میان ملّتها و امّتها در طرز تفكّر، آداب و رسوم، عشقها و علاقهها، خواستها و مكتبها وجود دارد، همه بدون استثنا سخت به این دو علاقهمندند و گمان میكنم دلیلی بیش از این بر فطری بودن آنها لزوم ندارد؛ چه اینكه همه جا عمومیّت خواستهها، دلیل بر فطری بودن آنهاست. آیا این یك عطش كاذب است؟ یا نیاز واقعی كه در زمینهٔ آن، الهام درونی به كمك خرد شتافته؛ تا تأكید بیشتری روی ضرورت آن كند؟ (دقّت كنید)
آیا همیشه تشنگی ما دلیل بر این نیست كه آبی در طبیعت وجود دارد؟! و اگر آب وجود خارجی نداشته باشد، آیا ممكن است عطش و عشق و علاقه به آن در درون وجود ما باشد؟ ما میخروشیم، فریاد میزنیم، فغان میكنیم، و عدالت و صلح میطلبیم؛ و این نشانه آن است كه سرانجام این خواستهها تحقق میپذیرد و در جهان پیاده میشود. اصولاً فطرت كاذب مفهومی ندارد؛ زیرا میدانیم آفرینش و جهان طبیعت یك واحد به هم پیوسته است، و هرگز مركّب از یك سلسله موجودات از هم گسسته و از هم جدا نیست... به هر حال، فطرت و نهاد آدمی به وضوح صدا میزند كه سرانجام، صلح و عدالت جهان را فرا خواهد گرفت و بساط ستم برچیده میشود؛ چرا كه این خواست عمومی انسانها است.[۴]
۲) انتظار عمومی برای یك مصلح بزرگ
تقریباً همهٔ كسانی كه در این زمینه مطالعه دارند متّفقند كه: تمام اقوام جهان در انتظار یك رهبر بزرگ انقلابی به سر میبرند، كه هر كدام او را به نامی مینامند، ولی همگی در اوصاف كلّی و اصول برنامههای انقلابی او اتفاق دارند. بنابراین... مسألهٔ ایمان به ظهور یك نجاتبخش بزرگ... یك اعتقاد عمومی و قدیمی، در میان همهٔ اقوام و مذاهب شرق و غرب است... و این خود دلیل و گواه دیگری بر فطری بودن این موضوع است.[۵]
۳) عدالتگستری از اصول مهم برنامه رهبران الهی
ایجاد عدالت، اقوام اصلی و سرلوحهٔ همهٔ برنامههای امام منجی حضرت مهدی۴ است، چنان كه این اصل از نخستین هدفها و اصلیترین برنامههای همهٔ پیامبران بوده است كه در گذشته تاریخ، اجتماعات و مردم را بدان فرا خواندند و در راه تحقق آن فداكاریهای فراوان كردند. میتوان گفت بیشترین درگیری و مبارزهٔ پیامبران بر سر اجرای عدالت بوده است، و اصول شرایع آنان از آن جهت دچار موانع میگشته و با كار شكنیهای فراوانی روبرو شده است كه ماهیتی ظلم ستیز و دادگرایانه داشته است. وگرنه صرف اعتقاد به اصول و مبانی دینی، بیآنكه در حركت اجتماعی دخالت داشته باشد و با بیداد و ستم درگیر شود و برنامههای اقتصادی و مالی را كنترل كند و ... درگیری و ستیزی را در پی نخواهد داشت.[۶]
در تورات نیز همدردی خداوند با بینوایان، هسته رسالت مسیح را تشكیل میدهد. مسیح عشق ویژه خداوندی به بینوایان است. با استناد به آیه ۶۱ یسایا آمده است:
روح خداوندی بر من استوار است؛ زیرا خداوند مرا مسح كرده است و به من رسالت داده است، بینوایان را بشارت دهم كه به بند افتادگان را اعلام رهایی و نابینایان را مژده به نور دیده میدهد. آمدهام پایمال شدگان را آزاد كنم و خوش سالی خداوند را بشارت دهم.[۷]حال كه عدالتگستری، اصلی از اصول مهم برنامه همه رهبران الهی است، و از طرفی، این اصل محوری به علت موانع عدیدهای كه وجود داشته است به صورت همه جانبه و گسترده به اجرا در نیامده است، عطش فطری جامعه جهانی برای اجرا و گسترش همه جانبهٔ عدالت محفوظ مانده است. از این رو، همگان در انتظار منجی بزرگ و عدالت گستر به سر میبرند. به ویژه اگر شاهد ظلم و زور ظالمان باشند كه در این زمان، بر اساس فطرت ذاتی خویش از خواب گران بیدار میشوند و همه كس و در همه جا در چنین موقعیتهایی بیش از پیش تشنه موعود و عدالت جهانی او میشوند.
ناگفته نماند در دوران ظهور موعود، موانع گوناگونی كه برای رهبران گذشته الهی بوده است، وجود نخواهند داشت و زمین و زمان و همه مردم، زمینه پذیرش عدالتگستری را پیدا خواهند كرد و این را میتوان یكی از امتیازهای دوران موعود دانست.اینك این پرسش مطرح است كه آیا یهود و مسیحیان نیز در انتظار موعود منجی هستند؟ و در صورتی كه چنین انتظاری را داشته باشند، آیا آن منجی موعود، عدالت گستر هم هست؟ و در فرضی كه عدالتگستر باشد آیا گستره عدالت او به گستردگی جامعه بشری است یا بركت عدالت او همگانی است و حتی شعاع عدالتگستری او موجودات دیگر را هم در بر میگیرد؟
۴) انتظار موعود در آیین یهود و مسیحیان
پیش از آن كه به بحث انتظار بپردازم، تذكر این نكته ضروری است كه پرداختن به مقوله انتظار در محدوده محدودی كه بیان شده است از دو جهت اهمیت دارد: نخست این كه در لابهلای همین فرازهایی كه در باب انتظار آمده، نكتههایی نیز در باب دادگستری موعود وجود دارد و از این زاویه مربوط به بحث و موضوع مورد نظر است.
از سوی دیگر، اگر آفتابی شود كه اهل كتاب نیز چون دیگر ملل در دایره انتظارند (علاوه بر نقل و بشارتهای عهدین) از عقل نیز یاری میگیریم كه اگر قومی در حوزه انتظار داخل شدند و از چشم به راهی موعودشان گفتند، بیدرنگ اصلیترین انتظاری كه از موعودشان دارند ظلم ستیزی و عدالت گستری او است و عقل میگوید: هر آن كس كه منتظر آمدن موعود است، منجی بودن و ظلم سوزی او را نیز لحاظ كرده است و هرگز نمیتوان گفت منتظر موعودی هستند كه پس از ظهورش در اندیشه عدالتگستری نیست یا برای عدالتپروری برنامهای ندارد.از سویی، اگر آن موعود جهانی ظهور كند و پس از آمدنش دست روی دست بگذارد و نظاره كننده تبعیضها و ستم ستمكاران به تودهی ضعیف و بیپناه باشد، هرگز نمیتوان او را ناجی بشر خواند در حالی كه اهل كتاب به ویژه یهود، همه سختیها را به امید آیندهای تحمل میكنند كه با برگشت موعودشان، آرمان شهری از عدالت بنا نهاده شود و به همین سبب این عبارت كتاب مقدس میان یهودیان رایج بود: ((اگر چه ابتدایت صغیر بود عاقبت تو بسیار رفیع میگردد)).
در دایرهٔ المعارف كتاب مقدس آمده است: به آمدن ثانوی مسیح برای سلطنت در قسمتهای زیادی از عهد عتیق و عهد جدید اشاره شده است. تثنیه ۳۰:۳؛ مرموز ۲؛ اشعیا ۶۳:۱ و... ویژگیهای روزهای پیش از آمدن ثانوی مسیح را بیان میكند و خود واقعه به شكل زیبایی در متن (۲۴:۲۷ـ۳۰) ترسیم گردیده است. آمدن ثانوی مسیح یك واقعه مخفی نخواهد بود، بلكه هر چشمی آن را خواهد دید. بنابر متی: (۲۵: ۳۱ـ۴۶.) مسیح پس از ظهور ثانوی خود تخت پادشاهی خود را برقرار خواهد نمود و امتها را داوری مینماید.
كتاب مكاشفه، از بسیاری جنبهها مهمترین بخش درباره آموزه ظهور ثانوی مسیح است. حقیقت بالا در مكاشفه (۱:۷) چنین بیان شده است:
((اینك با ابرها میآید و هر چشمی او را خواهد دید و آنانی كه او را نیزه زدند و تمامی امتهای جهان برای وی خواهند نالید...))
حضرت مسیح در حالی تصویر گردیده است كه سوار بر اسب سفید و همراه با لشكریان آسمان میآید تا به عنوان شاه شاهان و ربالارباب، زمینی را كه مملو از شرارت است داوری نماید و سلطنت هزارساله خود را به همراه مقدسین آغاز نماید. در این مدت، هزارسال شیطان بسته شده و به چاه هاویه افكنده میگردد تا در سرتاسر این مدت از فعالیت او جلوگیری شود.[۸]
سپس مینویسد: باید توجه داشت كه ربوده شدن كلیسا و ظهور ثانوی مسیح بر زمین دو واقعه مختلف هستند، اگر چه در هر دو واقعه ((خداوند)) میآید ولی در واقعه ربوده شدن، او تنها به جو زمین میآید تا مقدسین را به آسمان ببرد در حالی كه در ظهور ثانوی مسیح، به روی زمین میآید و سلطنت هزارساله را بر روی زمین برقرار میسازد.[۹]
از سویی، اندیشه مسیحا ماهیتاً یهودی است. یهودیان پس از نخستین ویرانی شهر قدس، همواره در انتظار یك رهبر الهی فاتح بودهاند كه اقتدار و شكوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سلیمان برگرداند. شخصیت مورد انتظار، ماشیح (مسح شده) خوانده میشد... دلهای بنیاسرائیل از عشق مسیحای موعود لبریز بود و در مقابل حاكمان ستمگر، همواره در كمین چنین رهبر رهایی بخشی بودهاند. در باب دوم انجیل متی میخوانیم كه: هیرودیس كبیر، پادشاه فلسطین پس از زاده شدن حضرت عیسی درصدد قتل او برآمد. اما چون وی را به فرمان الهی به مصر بردند خطر را از سر گذراند.[۱۰]مستر هاكس درباره شیوع اعتقاد به ظهور، و انتظار پیدایش یك ((منجی بزرگ جهانی)) در میان قوم ((یهود)) مینویسد:
عبرانیان منتظر قدوم مبارك ((مسیح)) نسلاً بعد نسل بودند و وعدهٔ آن وجود مبارك، مكرراً در ((زبور)) و كتب پیامبران علیالخصوص در كتاب ((اشعیا)) داده شده است. تا وقتی كه ((یحیای تعمیددهنده)) آمده، به قدوم مبارك وی بشارت داده، لیكن یهود آن نبوآت (پیشگوییها) را نفهمیده، با خود همی اندیشیدند كه ((مسیح)) سلطان زمان خواهد شد و ایشان را از ذلّت جورپیشگان و ظالمان رهایی خواهد داد و به اعلا درجهٔ مجد و جلال ترقّی خواهد كرد.[۱۱]
● موعود و عدالتگستری در عهدین
حال كه بیان شد یهود و مسیحیان در صراط انتظار موعودند و آن موعود را، شاه شاهان میدانند، اینك به این پرسش و پاسخش میپردازیم كه آیا اهل كتاب، آن موعود جهانی را عدالتگستر هم میدانند؟
شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ پر نشیب و فراز یهود و مسیحیان موج میزند. یهودیان در سراسر تاریخ محنتبار خود هرگونه خواری و شكنجه را به این امید بر خود هموار كردهاند كه روزی مسیحا بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهاند و فرمانروای جهان گرداند.[۱۲]مهمترین مژده مسیحایی و عدالت گستریاش در كتاب ((اشعیاء)) نبی آمده است كه تصویر روشنی از عدالتپروری او را به نمایش میگذارد.
نویسنده:محمد صادق محمدی
پی نوشت ها :
[۱] قاموس كتاب مقدس، ترجمه مستر هاكس آمریكایی، طبع بیروت، ۱۹۲۸. ص ۵۹۹ .
[۲]. راغب اصفهانی، مفردات، المكتبهٔ المرتضویه، ص ۳۲۵
[۳]. آه بشته ـ س ـ م، میردامادی، گفتوگو، عدالت در روابط بینالملل و بین ادیان از دیدگاه اندیشمندان مسلمان و مسیحی، انتشارات بینالمللی المهدی، چ اول، ص ۲۸.
[۴]. ناصر مكارم شیرازی، حكومت جهانی حضرت مهدی۴، قم، انتشارات نسل جوان، چ ۱۱، ص ۵۱.
[۵]. همان.
[۶]. محمد حكیمی، عصر زندگی، قم، مؤسسه بوستان كتاب، چ ۵، ص ۲۴.
[۷]. گفتوگو، ص ۲۸
[۸]. بهرام محمدی، (ویراستار و مسئول گروه ترجمه)، دایرهٔ المعارف كتاب مقدس، تهران: سرخدا، ص ۵۲۱ .
[۹]. همان
[۱۰]. حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ: سازمان مطالعه و تدوین كتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) و مؤسسه فرهنگی طه و مركز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول بهار ۷۹، ص ۱۰۰ـ۱۰۱.
[۱۱]. قاموس كتاب مقدس، ص ۸۰۶.
[۱۲]. آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۱۰۱.
[۱۳]. كتاب مقدس، عهد عتیق، كتاب اشعیاء نبی، دارالسلطنه لندن، مطبوع سنه۱۹۳۲، باب ۱۱، ص ۱۰۳۱، بند ۱ـ۶
[۱۴]. همان.
[۱۵]. همان، باب ۴۱، بندهای ۲ـ۴، ص ۱۰۵۷.
[۱۶]. همان، باب ۳۲، بندهای ۱۶ـ ۱۸.
[۱۷]. همان، باب دوم، بندهای ۲ـ۶، ص ۱۰۰۹.
[۱۸]. انبیاء، ۱۰۵.
[۱۹]. كتاب عهد عتیق و جدید، مرموز، ۳۷، بندهای ۹ـ۳۸.
[۲۰]. واضح است میراث بردن زمین مژده ویژهای است به صالحان كه آینده زمین از آن آنان خواهد بود و این صاحب اختیاری منحصر به منطقهای یا مقطعی از زمان نخواهد بود و قابل زوال و بازگشت به عقب نیست.
[۲۱]. سید اسدالله هاشمی شهیدی، ظهور حضرت مهدی (عج) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، انتشارات جمكران، ص ۳۱۰.
[۲۲]. كتاب مقدس، عهد جدید، انجیل متی، باب ۲۴، بندهای ۱ـ۸، ۲۳، ۲۸ـ۲۹، ص ۴۱
[۲۳]. همان، باب ۲۵، بند ۳۱ـ۳۴، ص ۴۴.
[۲۴]. قاموس كتاب مقدس، ص ۲۱۹.
[۲۵]. راب، دكتر، ۱، كهن، گنجینهای از تلمود، ترجمه از متن انگلیسی، امیر فریدون گرگانی، تصحیح چاپ، غلامرضا ملكی به اهتمام امیرحسین صدری پور، ص ۳۵۲، (به نقل از پساحیم، ۵۴ الف.)
[۲۶]. گنجینهای از تلمود (به نقل از ملاكی۴: ۲ یا ۳:۱۹).
[۲۷]. همان، (به نقل از اشعیاء، ۶۰:۱۹).
[۲۸]. گنجینهای از تلمود، (به نقل از اشعیا، ۶،۷،۱۱،۱۸ و... ).
[۲۹]. همان، (به نقل از هوشع، ۲: ۲۰).
[۳۰]. همان، (به نقل از اشعیاء، ۶۵:۱۹).
[۳۱]. همان، (به نقل از اشعیاء، ۳۵ـ۱۰، شموت ربا، ۱۵ـ۲۱).
[۳۲]. همان، ص ۳۵۸ ـ۳۵۹ (به نقل از پساحیم ۱۵۰ الف).
[۳۳]. گنجینهای از تلمود، ص ۳۶۰ (به نقل از مزامیر داود ۱۴۷:۲).
[۳۴]. همان، ص ۳۶۱ (شیر هشیرم ربا، مربوط به آیه سیزدهم از فصل دوم غزل غزلهای سلیمان).
[۳۵]. كتاب مقدس، عهد عتیق، كتاب اشعیاء نبی، بندهای ۶ـ۹.
[۳۶]. انتظار، فصلنامهٔ علمی ـ تخصصی ویژه امام مهدی۴، سال اول، شماره اول، پاییز ۱۳۸۰، مقالهٔ مهدی منتظر۴ و نشانههای ظهور، نوشته سامی بدری، ص ۱۷۵.
[۳۷] . همان؛ به نقل از The Stone edtion, The chvmash, by R.hosson Scherman, First.
منبع:فصلنامه انتظار ، شماره ۱۵
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست