پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

باید در لحظه زندگی کرد


باید در لحظه زندگی کرد

در بهداشت روانی باید وابسته به مسیر باشیم به جای وابستگی به نتیجه فرآیندمدار بودن به جای هدف مدار بودن یعنی به جای این که برای آینده, زندگی کنیم, حال گرا و اکنون گرا باشیم کسانی از سلامت روانی برخوردارند که فرآیندمدار باشند

در بهداشت روانی باید وابسته به مسیر باشیم به جای وابستگی به نتیجه؛ فرآیندمدار بودن به جای هدف‌مدار بودن یعنی به جای این که برای آینده، زندگی کنیم، حال‌گرا و اکنون‌گرا باشیم. کسانی از سلامت روانی برخوردارند که فرآیندمدار باشند.

مادری را در نظر بگیرید که هر روز صبح زود از خواب بیدار می شود و برای فرزند دانش آموز خود صبحانه تدارک می بیند. اگر از این مادر علت رفتارش را بپرسیم، ممکن است پاسخ دهد که اگر به فرزندم صبحانه بدهم، تا نزدیک های ظهر گرسنه نمی شود و بهتر به درس ها گوش می دهد و پایان ترم، نمره های بهتری را کسب می کند.

فرض کنید نمره های پایان ترم این دانش آموز پایین باشد، اولین چیزی که به مخیله این مادر خطور می کند این است که حیف صبح های زودی که بیدار شدم و برای تو صبحانه آماده کردم.

حالا اگر این پرسش را از مادر دیگری که همین عمل را در قبال فرزندش انجام می دهد، بپرسیم، ممکن است بگوید؛ وقتی با فرزندم نشسته ام و صبحانه می خورم، لذت بسیاری می برم، به هردوی ما خوش می گذرد و دوست داریم با هم باشیم.

این مادر اگر در پایان ترم، نمره های فرزندش پایین باشد، نمی گوید حیف صبح های زودی که بیدار بودم، چون به آینده فکر نمی کرده و در لحظه اکنون در آن مسیر و فرآیند، لذت هایش را برده؛ به جای هدف، وابسته به مسیر بوده است.

آنچه واقعیت دارد، لحظه اکنون است. امیرالمومنین می گوید؛ آنچه گذشته است کجا و آنچه نیامده است کجاست؟ پس برخیز و دریاب فاصله بین دو عدم را. گوته، شاعر آلمانی نیز می گوید؛ دیروز، تاریخ است، فردا معماست، امروز، زندگی است.

شاید با این تعریف، کمی از هدف مداری دور شده ایم. بحث این است که تو مراقب اکنون باش، آن هدف و آینده اگر بخواهد ساخته شود، ساخته می شود.

اگر هم نشود، دچار آسیب روانی و افسردگی نخواهی شد. باید بدانیم الان بهترین کاری که می توان انجام داد چیست و مدام خود را با گذشته مقایسه نکنیم.

کسی که هنوز ایستاده تا ببیند چه چیزی را دوست دارد، باید از لحظه اکنون شروع کند. ایستادن برای پیدا کردن علاقه، افسوس گذشته و اضطراب آینده را در پی خواهد داشت. من چگونه می توانم با همسر بداخلاق خود سر کنم؟ این که بایستم تا استعدادم را پیدا کنم، از دست دادن لحظه اکنون است. باید کاری را شروع کنم، هرچند به آن علاقه نداشته باشم. این فرآیند مسیری را به من نشان می دهد که بتدریج بدانم چه چیزهایی را دوست دارم.

در اینجا بحث برنامه ریزی، ایستادگی، نظم و پشتکار مطرح می شود. به عنوان مثال من باید در آزمون کنکور شرکت کنم؛ در لحظه اکنون بهترین کاری که می توانم انجام دهم این است که با یک تقسیم بندی بین درس خواندن، ورزش، سرگرمی و... اولویت را برای درس خواندن قرار دهم تا به نتیجه دلخواهم برسم. حال اگر این درس خواندن همراه با افسوس باشد مثل این که چرا من از سال گذشته شروع نکرده ام یا توام با خیالاتی در آینده، لحظه اکنون از دست خواهد رفت.

کسانی که گذشته را با خود حمل می کنند مثل این است که کیسه و انبانی را بر دوش می کشند و مدام خمیده تر می شوند. یا مثل کسی که بخواهد با استفاده از آینه عقب، به سمت جلو رانندگی کند! باید به مرور زمان بارهای اضافه را کنار گذاشت و فارغ از گذشته در لحظه اکنون زندگی کرد.

مهدی دوایی

عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی ایران