جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خداحافظ آقا رحیم


خداحافظ آقا رحیم

هنوز بچه های قدیمی جنگ و حتی بسیجی ها نیز او را به همان نامی می خوانند که در زمان جنگ , سرداران شهید صدایش می کردند «آقارحیم» و این توفیق کمی نیست که کسی را به همان نامی بخوانند که شهدا صدایش می کردند

هنوز بچه های قدیمی جنگ و حتی بسیجی ها نیز او را به همان نامی می خوانند که در زمان جنگ ، سرداران شهید صدایش می کردند «آقارحیم» و این توفیق کمی نیست که کسی را به همان نامی بخوانند که شهدا صدایش می کردند.

«آقارحیم» مردی با چهره ای آرام و لحنی گرم و صمیمی ، خاطره همه بچه های جنگ است ؛ کسی که در همه بحران ها حضور داشته و پیشقدم بوده است.

جوانی او در انقلاب و مبارزه با رژیم پهلوی گذشته و میانسالی اش در جنگ. امروز آن جوان قد بلند و خوش سیمای سالهای آغازین دهه ۶۰ در آستانه پیری است. دهه ششم عمرش از نیمه گذشته است ، اما همچنان خود را سرباز انقلاب و میهن می داند و در کلامش وفاداری به نظام ، رهبری و مردم موج می زند.

وقتی جنگ شروع شد، او در کردستان بود. بلافاصله یک ماه پس از شروع جنگ به جنوب آمد و فرمانده جبهه دارخوین شد. جایی که ارتش بعث عراق پس از اشغال خرمشهر تا آنجا پیش آمده بود. چند ماه بعد شایستگی ها و توانمندی های او شناخته شده و در ابتدای سال ۱۳۶۰ مسوولیت عملیات جنوب را به عهده گرفت.

در این دوره بود که «آقا رحیم» یکی از اولین عملیات های موفق سپاه پاسداران را با همرزمان شایسته خود، کسانی همانند؛ حسن باقری و غلامعلی رشید طراحی ، برنامه ریزی و اجرا کرد. عملیات فرمانده کل قوا در شرق کارون که دستاوردهای بسیاری در بازپس گرفتن اراضی اشغالی و انهدام قوای دشمن داشت. او فرمانده این عملیات بود و وقتی در روزهای آغازین مجروح شد، فرماندهی عملیات را به یار وفادارش سردار شهید حسن باقری سپرد و خود برای مداوا به پشت جبهه رفت.

مدتی بعد، با این که او مسوولیت طرح عملیات ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده داشت ؛ اما همواره در جبهه های جنگ ، در کنار دیگر فرماندهان و بسیجیان بود. در فتح المبین ، فرمانده قرارگاه فتح و در بیت المقدس مسوول طرح عملیات قرارگاه مرکزی کربلا بود. سال ۱۳۶۴ به فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران منصوب شد و پس از جنگ قائم مقام سپاه و از سال ۱۳۷۶ نیز فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. در این کارنامه درخشان ، آنچه بیش از همه به چشم می خورد، سیمای مردی آرام و متواضع است. کسی که سالهای خوب عمرش را همنفس با مردانی بزرگ چون باقری ، کلاهدوز، بروجردی ، محلاتی ، همت ، باکری ، متوسلیان ، خرازی و کاظمی گذرانده است.

او امروز از سپاه نمی رود. سپاه خانه اوست. یادگار گرانقدری است از امام که به دستان پرمهر «آقارحیم» و یاران وفادارش سپرده اند. سپاه چشم و چراغ این سرزمین است و تنها نهادی است که از انقلاب برآمده و هنوز دشمنان قسم خورده این سرزمین ، هرگاه می خواهند زهر کین خود بریزند، سپاه را نشانه می گیرند و بی جهت نیست که نقطه عطف دشمنی امریکا، سپاه پاسداران است تا جایی که بحث واهی و مضحک تروریسم را به میان می کشند.

سپاه استوانه انقلاب و این سرزمین است. امید همه پیروان امام است. جایگاه وفاداران به نظام است. سپاه میراثی است که از شهدا برجای مانده است و سرمایه ای پربهاست که متعلق به مردم ایران است. فرزندان رشید سپاه ، کسانی چون «آقا رحیم» نیز ازسرمایه های این سرزمین اند.نامشان را تاریخ ایران در صفحات درخشان خود ثبت خواهد کرد، در کنار خیل سرداران دلاوری که برای حفظ این سرزمین ، برای حراست از شرافت ایران از جان خود گذشتند.

امروز خداحافظی با «آقا رحیم» سلامی دوباره است به مردی که او را به همان نامی می خوانیم که شهدا صدایش می کردند.

محمود جوانبخت