پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
چگونه سر از نیوکاسل درآوردم
٭ دقیقاً ساعت یک و نیم صبح ۲۹ اوت بود که تصمیم گرفتم به نیوکاسلیونایتد بپیوندم. همه وقایع یک سال، ماهها و روزهای اخیر طی ۲۴ ساعت در ذهنم جابهجا میشدند و از خود میپرسیدم چه کنم؟ به لیورپول بروم؟ در رئالمادرید بمانم؟
لحظههای دشوار نبود.
تصور اینکه برابر ۵۰ هزار هوادار نیوکاسل که پرشورترین تماشاگران انگلیسی طی ورود من به تیمشان بودند؛ هیجانانگیز بود وقتی دیدم بیش از ۲۰ هزار نفر تنها برای خوشامدگوئی به من در سنتجیمزپارک جمع شدهاند، اشک در چشمانم پر شد.دوشنبه شب، بسیار طولانی سپری شده بود. درگیر انتخاب بین ۳ باشگاه بودم و مکالمات تلفنی تا پاسی از نیمه شب ادامه داشتند. احساس میکردم بازگشت به مادرید تصمیمی به شدت نادرست است. بله، میخواهم بهصورت دائمی به میدان بروم، اما اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم بخشی از وجودم همیشه میگفت؛ دلت برای لیگ برتر تنگ نشده؟
نقش آلنشیرر
٭ مطمئن نبودم پیشنهاد لیورپول بهجائی برسد و میخواستم به تیمی بروم که به راستی خواهان من باشد. خصوصاً بعد از دیدار با مدیران نیوکاسل و البته آلنشیرر.نقش آلن در نهائی شدن دیدگاهم بسیار کلیدی بود. طی هفتههای اخیر بارها وی حرف زده بودم و عقیده دارم شیرر بعد از آویختن کفشهایش باید رئیس فعالیتهای توریستی شهر نیوکاسل شود؛ چرا که بهترین و دوستداشتنیترین نماینده این شهر است.آلن حتی پیشنهاد کرد که اگر میخواهم پیراهن شماره ۹ را بپوشم، وی شمارهاش را عوض میکند، اما من نپذیرفتم و با پیراهن شماره ۱۰ به میدان میروم.اینکه در طول فصل جاری در کنار آلنشیرر بازی میکنم، برایم افتخار است. وی بازیکن بزرگی بوده و هست و یکی از مهاجمان اسطورهای دوران معاصر انگلستان بهشمار میرود. شیرر برایم گفت وقتی قصد داشت بلکبرن روورز را به مقصد نیوکاسل ترک کند چه روزهای پرتب و تابی را سپری کرده و برایم توضیح داد چگونه بهصورت ناگهانی تصمیم آخرش را گرفت. فکر میکنم من هم تجربه وی را پشت سر گذاشتم.
به کجا بروم؟!
٭ هفته پیش با یک هواپیمای خصوصی راهی فرودگاه لیورپول شدم و بلافاصله با ریک پری مدیر اجرائی باشگاه و رافائل بنیتز در خانه یکی از دوستان لیورپولیام ملاقات کردم.من و رافا دو نفری حرف زدیم و مشاور من با ریک پری در اتاق دیگری درباره جزئیات دیگری بحث کرد. این ملاقات، ۲ ساعت و نیم بهطول انجامید و باید اعتراف کنم ملاقات بسیار خوبی بود و آنها بسیار مثبت با من برخورد کردند. سپس راهی نیوکاسل شدم و در یک خانه بزرگ در حومه شهر با مقامات نیوکاسل ملاقات کردم و البته نمیدانستم دوربینهای یکی، دو خبرنگار از درون درختزار در حال گرفتن تصاویری از ما است!این ملاقات بسیار سازنده بود. در راه بازگشت به خانهام همه آن پرسشهای دشوار در ذهنم جاری شدند. آیا لیورپول در موعد مقرر پیشنهادش را به رئالمادرید ارائه میدهد؟آیا توانائی مالی مبلغ درخواستی رئال را دارند؟ اگر در مادرید بمانم بر من چه خواهد گذشت؟ اگر به نیوکاسل بروم تا چه حد غبطه از دست دادن رقابتهای اروپای را میخورم؟تازه وارد خانهام شده بودم که دیوید مویس تلفن کرد و گفت آیا مکان رفتنم به گودیسونپارک وجود دارد یا نه؟ سپس برایم آرزوی موفقیت کرد و گوشی را گذاشت، فکر میکنم میدانست پدرم روزگاری پیراهن اورتون را به تن کرده بود و من در کودکیام بارها روی سکوهای گودیسونپارک نشستهام.
با پدر، مادرم و همسرم
٭ ساعت ۹ و نیم شب بود که با مادر، پدر و همسرم لوئیز در آشپزخانه نشسته بودیم و بحث میکردیم که چه باید بکنم؟ لیورپول با پیشنهاد به رئالمادرید با دشواریهای متعددی مواجه شده بود و از سوی دیگر تصویر اینکه با پیراهن باشگاه دیگری پا به آنفیلد بگذارم، دشوار بود. جمله جیمی کارهگر را به یاد میآورم که به من با طعنه گفته بود؛ در آنفیلد از تو پذیرائی بسیاری خواهد شد، بسیار گرم! از سوی دیگر میدیدم طرفداران نیوکاسلیونایتد از بدو اعلام این خبر که شاید به این تیم بپیوندم، چه استقبالی از من کردند.صف آنها برابر مغازههائی که پیراهنهای نیوکاسل را میفروختند، میدیدم. ۹۹ درصد آنها در سایت باشگاه اعلام کرده بودند من مهاجم مناسبی برای تیمشان هستم. همه اینها در شرایطی جاری بودند که خاطرههای خوبی از گلهائی که در سنتجیمزپارک به ثمر رساندهام به یاد دارم. مانند هت تریکی که طی دومین حضورم در این ورزشگاه به ثمر رساندم. با این وصف برخورد گرم طرفداران نیوکاسل با من حیرتانگیز بود.
در رئال بر من چه گذشت
٭ وقتی قراردادم را با رئالمادرید در تابستان پیش امضاء کردم باز هم قصد بازگشت به لیگ برتر در سال ۲۰۰۸ بعد از پایان قراردادم با رئالمادرید را داشتم. تا آن زمان ۲۸ ساله هستم و هنوز میتوانم چند فصل خوب را در کشورم سپری کنم.اجازه بدهید درباره شرایطم در رئالمادرید حرف بزنم. مدتها بود از ورود روبینیو به سانتیاگو برنابئو حرف میزدند، ولو آنکه ورود خولیو باپتیستا غیرمنتظره بود. در واقع امضاء قرارداد او موجب گردید تا رسانهها بیش از پیش درباره جایگاه من در این تیم به بحث و بررسی بپردازند.مقامات رئالمادرید ۳ هفته پیش در روز یکشنبه به مشاورینم تلفن کردند و اطلاع دادند ورود روبینیو و باپتیستا تغییری در جایگاه من در تیم بهوجود نمیآورد میخواهند من در سانتیاگو برنابئو بمانم، اما میدانستم در تیمی که ۵ مهاجم دارد هرگز نمیتوانید در همه دیدارها به میدان بروید.از سوی دیگر، میدانستم که فصل پیش از برگزاری جامجهانی، اهمیت فراوانی دارد. بنابراین به آنها گفتم ترجیح میدهم به تیم دیگری بروم و به آنها خبر دادم در این زمینه بررسیهایم را انجام خواهم داد، اما حقیقت این است فشاری بر من وارد نمیشد و خودم نگران فصل پیشرو بودم.از نظر ذهنی آماده آغاز فصل جدید لالیگا و بازی برای رئال شده بودم و قصد داشتم که اگر باز هم روی نیمکت قرار گرفتم بر تلاشهایم برای ورود به تیم اصلی بیفزایم. آنهائی که من را میشناسند خوب میدانند در این زمینه چه پشتکاری دارم و در چنین مواردی در سراسر فصل پیش هم با چه ارادهای تلاش کردم تا به میدان بروم.
خاطرات خوب و آمار عالی
٭ اکنون که به فصل پیش نگاه میکنم خاطرات خوب، بیش از خاطرههای بد جلب نظر میکنند. مردم دائماً از من میپرسند آیا از اینکه لیورپول قهرمان اروپا شد و رئالمادرید بهجائی نرسید مغبون شدهام؟حقیقت این است از قهرمانی لیورپول بسیار خوشحال شدم و از اینکه طرفداران و دوستانم را شاد دیدم لذت بردم، اما اگر به گذشته برمیگشتم باز هم این مسیر را طی کرده و راهی مادرید میشدم.
این تجربهای بود که به من نه تنها بهعنوان یک بازیکن؛ بلکه بهعنوان یک انسان کمک کرد. با نظام جدید تمرین آشنا شدم و کنار بهترین بازیکنان جهان قرار گرفتم؛ ضمن آنکه اگر آمار و ارقام را مبنای بررسی و نتیجهگیری قرار دهید من طی فصل پیش ناموفق نبودم. در ۲۶ بازی بهعنوان بازیکن ذخیره به میدان رفتم و ۱۶ گل زدم. طی هر ۱۴۶ دقیقه یک گل به ثمر رساندم و ۳۵ درصد فرصتهای بهدست آمده را به گل بدل کردم.
به جامجهانی میاندیشم
٭ صرفنظر از آنچه طی تابستان گذشت دوست داشتم به لیگ برتر بازگردم. حضور یک ساله در اسپانیا خیلی چیزها به من آموخت و اعتقاد دارم طی این دوران نه تنها پختهتر شدهام، بلکه بازیکن بهتری هم بهشمار میروم.بدون شک به جامجهانی میاندیشم. نمیخواهم رؤیاپردازی کنم، چون انگلستان هنوز به مرحله نهائی رقابتها در آلمان راه نیافته، اما اعتقاد دارم اگر به جامجهانی بروم از شانس بالائی برای صعود به مراحل بالا و همینطور کسب عنوان قهرمانی برخورداریم. از سوی دیگر اعتقاد دارم تیم ملی انگلستان برخلاف نیش خردهگیران ترکیب مربیگری خوبی دارد و اسون گوران اریسکون میتواند مجموعه خوبی را به رقابتها بفرستد. اخیراً بود که جائی خواندم اریکسون طی دورانی که رهبری لاتزیو را برعهده داشت سعی کرده بود، من را بهدست آورد. در آن دوران زمزمههائی در این زمینه شنیده بودم، اما هرگز رسماً چیزی به گوش من نرسید.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی معلمان رهبر انقلاب دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی تهران پلیس قوه قضاییه پلیس راهور زلزله شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو حقوق بازنشستگان سایپا کارگران تورم
سریال نمایشگاه کتاب جواد عزتی عفاف و حجاب تلویزیون فیلم سینمایی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین انگلیس اوکراین ترکیه نتانیاهو یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر تراکتور لیگ برتر ایران لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی هواپیما تلفن همراه اپل اینستاگرام گوگل همراه اول واکسن تبلیغات ناسا عیسی زارع پور
کبد چرب فشار خون بیمه کاهش وزن بیماری قلبی دیابت مسمومیت داروخانه