جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خدمت به بندگان خدا


خدمت به بندگان خدا

از نقاط بسیار حساس در اخلاق اسلامی حسّ تعاون و تعاضد و خدمت به مردم بخصوص خدمت به مؤمنان و صالحان است از مجموعه تعالیم اسلامی و سیره اولیاء ـ علیهم صلوات الله ـ استفاده می شود که پس از ادای فرایض, بالاترین وسیله برای تقرّب به خداوند متعال این خصلت نیکو است

از نقاط بسیار حساس در اخلاق اسلامی حسّ تعاون و تعاضد و خدمت به مردم بخصوص خدمت به مؤمنان و صالحان است. از مجموعه تعالیم اسلامی و سیره اولیاء ـ علیهم صلوات الله ـ استفاده می شود که پس از ادای فرایض، بالاترین وسیله برای تقرّب به خداوند متعال این خصلت نیکو است. اولیای خداوند همواره در خدمت مردم بودند و شخصاً در رفع حوایج آنان اقدام می کردند. از قرآن مجید استفاده می شود که آنچه به سود مردم باشد پایدار و جاوید خواهد بود و آنچه سودمند نباشد، مانند کف بر روی آب، بزودی از میان می رود و اثری از آن باقی نمی ماند. خداوند متعال می فرماید: «... فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ»[۱] ... اما کف به کناری می افتد و نابود می شود ولی آنچه به مردم سود می رساند (مثل آب یا فلز خالص) در زمین می‎ماند. خداوند متعال اینچنین مثال می زند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ در تفسیر آیه شریفه «وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ ...»[۲]که درباره حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ نازل گشته می فرماید: مقصود از «جَعَلَنی مُبارکاً» ، «جعلنی نفّاعاً»[۳] می باشد، یعنی خداوند عیسی را برای مردم بسیار سودمند قرار داد. در حدیث دیگری آمده است: آنگاه که از رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ پرسیدند: محبوب ترین مردم کیست؟ فرمود: آن کس که وجودش برای مردم سودمندتر باشد.[۴]

در حدیثی دیگر آمده است که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:

«الْخلقُ عِیالُ الله فَأحبُّ الْخلق إلی الله من نَفَع عیالَ الله و ادْخل علی اهلِ بیْتٍ سُرُوراً.»[۵] مردم عائله و جیره خواران خداوندند. محبوب ترین آنها نزد خدا کسی است که سودش به عائله خدا برسد و خانواده ای را خوشحال کند. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: «دخل عبْدٌ الْجنَّهَ بِغُصْنٍ من شوکٍ کان علی طریقِ الْمسلمین فَاَماطَهُ عنهُ.»[۶] بنده ای از بندگان خدا در اثر اینکه شاخه خاری را از سر راه مسلمین برداشت اهل بهشت شد. بعضی از مردم گمان می کنند که عبادت تنها به نماز خواندن و روزه گرفتن است و پاره ای از اینان بحدّی در غفلت و نادانی و خودخواهی فرو رفته اند که اگر در برابر دیدگانشان مردم از گرسنگی جان دهند هیچ متأثّر نمی شوند. مکرر دیده شده که این گونه افراد حتی در مسافرتهای عبادی مانند زیارت و حج تمام اوقات خود را به زیارت و دعا واعمال مستحبّه فردی می گذرانند و هیچ کمکی به همراهان و همسفران خود نمی کنند با اینکه می دانند در میان آنها افراد ضعیف و ناتوان فراوان وجود دارند که سخت به کمک و مساعدت نیازمندند. در هر حال، یکی از اسباب سلوک، حسن سلوک با مردم و حس خیرخواهی نسبت به بندگان خدا است و این احساس، انسان را از خودخواهی و خودبینی باز می دارد و به اخلاق الهی و ملکوتی متخلّق می سازد. خداوند تعالی می فرماید: همچنانکه خداوند با فضل و رحمت با شما رفتار می کند شما نیز نسبت به یکدیگر دارای فضل و نیکی باشید (وَلا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ)[۷] ، مبادا این رابطه فطری و الهی را فراموش کنید. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «أنْسکُ النّاس نُسکاً أنْصَحُهُمْ جَیْباً وَ‌اسْلَمُهُم قلباً لِجَمیعِ الْمسلمینَ.»[۸] عابدترین مردم آن کسی است که نسبت به مردم خیرخواه تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب تر و باصفاتر باشد. بنابراین، اگر مرجع حاجات مردم شدید، خوشحال باشید که خدا شما را دوست می دارد، و چنانچه در خانه یا دفتر کارتان به روی مردم بسته شد و مردم به شما مراجعه نکردند یا نتوانستند مراجعه کنند، بدانید که از رحمت خدا محروم شده اید و باید به جای خوشحالی، ناراحت و اندوهگین شوید. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید:

نزدیکترین شما به من در روز قیامت کسانی هستند که در گفتار راستگوتر و در امانت داری استوارتر و در عهد و پیمان باوفاتر و در اخلاق نیکوتر و نسبت به مردم نزدیکتر و خدمتگزارتر باشند.[۹]

حضرت اما جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:

ای رفاعه! به خدا و محمد و علی ـ علیهما السّلام ـ ایمان نیاورده است کسی که هرگاه برادر مؤمن او برای رفع حاجتی نزد وی بیاید، با چهره باز با او برخورد نکند. اگر بتواند خود حاجت او را برآورد باید در این باره به سرعت اقدام کند و اگر نمی تواند، نزد دیگران برود تا حاجت او را برآورده سازد، و اگر کسی غیر از این باشد که برایت وصف کردم هیچ گونه ولایت و رابطه ای بین ما و او نیست.[۱۰]

پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:

«إنَّما الْمؤمنون فی تَراحُمهم و تَعاطُفِهم بِمنزلهِ الْجَسد الْواحِدِ إذا اشَتَکی مِنْهُ عُضوٌ واحدٌ تداعی لهُ سائِرُ الْجسد بِالْحُمّی والسَّهَرِ.»[۱۱] مؤمنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار دردی شود سایر اعضاء (از راه تب و بیداری و ناراحتی) همدردی خود را با آن عضو ابراز می دارند و به کمکش می شتابند. بعیدنیست که حدیث شریف، الهام بخش سعدی شیرازی در شعر معروفش باشد که می گوید:

بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی[۱۲]

از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ در منی خطبه ای ایراد کرد که در ضمن آن فرمود:

مسلمانان با هم برادرند، ارزش خون آنها با یکدیگر برابر است و تعهد وامانی که کوچکترین فرد آنها بدهد برای همه شان محترم است و آنها در برابر بیگانگان، یکدل و یکدست به هم پیوسته و متشکّل اند.[۱۳]

بنابراین، فرد مسلمان هیچگاه نباید نسبت به ناراحتی و گرفتاریهای سایر مسلمانان بی تفاوت و از اوضاع و احوال آنها بی خبر باشد، چون کسی که در این گونه مسائل بی تفاوت باشد به طریق اولی در مورد مسائل مهمتری که در اجتماع رخ می دهد نیز عکس العملی از خود نشان نخواهد داد. این گونه افراد، خودآگاه یا ناخودآگاه، دچار خودخواهی خاصی هستند که جز به خود به هیچ کس نمی اندیشند و از روح تعاون و نیکوکاری برخوردار نیستند با اینکه قرآن مجید مسلمین را به همکاری و تعاون در کارهای خیر دعوت می کند و می فرماید: «تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی...»[۱۴] در راه نیکی و پرهیزکاری به یکدیگر کمک کنید... .

افراد بی تفاوت و خودخواه لزوم تعاون و همکاری در نیکوکاری و سالم سازی اجتماع را که یک اصل مهم اسلامی است نادیده می گیرند با اینکه طبق این اصل تمام مسلمین وظیفه دارند در کارهای نیک و پسندیده به کمک یکدیگر بشتابند. بنابراین، کسی که می خواهد متخلّق به اخلاق حسنه باشد باید بکوشد تا روح همیاری و همدردی را در خود ایجاد کند و با ریاضت و اقدام عملی، حالت بی تفاوتی و خونسردی را به خونگرمی و سوز و گداز و حسّ فردگرایی را به روح اجتماعی مبدّل سازد؛ یعنی همین که احساس ناراحتی و نیاز در برادر دینی خود کرد بی درنگ وارد عمل شود و در رفع مشکل او اقدام مقتضی معمول دارد و چه بهتر آنکه پیش از تقاضا و استغاثه او در مقام یاری و اغاثه برآید تا برادر دینی به ذلّ سوال دچار نشود.

رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «مَنْ أصْبح لا یَهْتمُّ بِأمورُ الْمسلمینَ فَلیْس منهم و من سَمِعَ رَجلاً یُنادی یا لَلْمسلمینَ فَلم یُجبه فلیْسَ بِمًسلمٍ.»[۱۵] کسی که در هر صبحگاه به امور مسلمین همّت نگمارد و در اندیشه کارهای آنان نباشد از آنها نیست، و کسی که بشنود مردی فریاد می زند و کمک می طلبد و به او کمک نکند مسلمان نیست. از احادیث استفاده می شود که هر کس امکانات خداداده را در رفع حوایج براداران دینی به کار نگیرد قهراً آن را در خدمت گناه و دشمنان خدا قرار خواهد داد.

امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: «مَنْ بَخِل بِمَعُونهِ أخیِه الْمسلِم و الْقیام لهُ فی حاجَتِهِ (الّا) ابْتُلِیَ بِمَعُونهٍ مَنْ یَأَثَمُ علیهِ و لا یُوجَرُ.»[۱۶] کسی که در کمک کردن به برادر مسلمانش بخل ورزد و از اقدام در انجام حاجتش کوتاهی کند ناچار می شود به کسی کمک کند که با این امکانات علیه خود او اقدام کرده و در این راه هیچ اجر و پاداشی نخواهد برد. در روایت دیگری ابی بصیر از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل می کند که آن حضرت فرمود: هر یک از شیعیان ما که نزد یکی از براداران دینی خود برود و از او کمک بخواهد و او با اینکه می تواند وی را یاری دهد کوتاهی کند خدای متعال او را گرفتار می کند که حاجت دشمنان ما را برآورد تا بدین وسیله خداوند در روز قیامت او را عذاب کند.[۱۷]

● خواری دنیا و آخرت

در روایت دیگری امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:

«مامِنْ مؤمن یَخْذُل أخاهُ و هو یقْدرُ علی نصْرتِه إلّا خَذَلهُ الله فی الدُّنیا و الْاخرهِ.[۱۸]»

هر مؤمنی که برادر دینی خود را یاری ندهد با اینکه قدرت این کار را دارد خداوند او را به حال خود واگذارد و در دنیا و آخرت خوار و ذلیلش کند.

[۱] . رعد / ۱۷.

[۲] . مریم / ۳۱.

[۳] . اصول کافی، ج ۲ / صفحه ۱۶۵، حدیث ۱۱؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۱ / صفحه ۳۴۱.

[۴] . اصول کافی، ج ۲ / صفحه ۱۶۴، حدیث ۷.

[۵] . همان، صفحه ۱۶۴، حدیث ۶.

[۶] . سفینه البحار، ج ۲ / صفحه ۸۲.

[۷] . بقره / ۲۳۷.

[۸] . اصول کافی، ج ۲ / صفحه ۱۶۳.

[۹] . بحارالانوار، ج ۷۲ / صفحه ۹۴.

[۱۰] . همان، صفحه ۱۷۶.

[۱۱] . سفینهالبحار، ج ۱ / صفحه ۱۳. این روایت به همین مضمون در تفسیر قرطبی (چاپ بیروت، جزء / ۱۶ صفحه ۳۲۷) و اصول کافی، ج ۲ / صفحات ۱۶۵، ۱۶۶، احادیث ۱ و ۴) نقل شده است.

[۱۲] . کلیات سعدی، صفحه ۲۵. البته رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ جامعه مسلمین را به منزله پیکر واحد دانسته نه جامعه بشریت را، و حق هم همین است زیرا جامعه کفر و نفاق نمی تواند پیکر واحد باشد، که در کفر و نفاق جز جنگ و نزاع و خودخواهی و فریب چیزی وجود ندارد و نیز کفر و ایمان در یک جا نمی گنجد.

[۱۳] . وسائل الشیعه، چاپ بیروت، ج ۱۹ / صفحه ۵۵؛ امالی صدوق، چاپ بیروت، مجلس ۵۶، صفحه ۲۸۷، حدیث ۳.

[۱۴] . مائده / ۲.

[۱۵] . اصول کافی، ج ۲ / صفحه ۱۶۴، حدیث ۵.

[۱۶] . همان، صفحه ۳۶۶، حدیث ۱.

[۱۷] . همان، صفحه ۳۶۶، حدیث ۲؛ معراج السعاده، صفحه ۳۸۵.

[۱۸] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۱ / صفحه ۳۱۲ و ج ۷۲ / صفحه ۱۷؛ امالی صدوق، چاپ بیروت، مجلس ۷۳، صفحه ۳۹۳، حدیث ۱۶.