چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
تروریسم دولتی و تروریسم امپراتوری در کلمبیا
واشینگتن «طرح کلمبیا» را، که به زعم ماموران دولت ایالات متحده برنامه کاملی است از لحاظ توسعه و درگیریهای کلمبیا، طراحی و تحمیل میکند. واقعیت روزانه این است که میلیاردها دلار ناشی از این طرح تنها برای تامین بودجه دشمن داخلی همیشگی، یعنی کمونیسم و به سود منافع اقتصادی بخش خصوصی به کار میرود
با وجودی که کلمبیا کشوری است غنی و از نرخ رشد سالانهای برابر با ٧ درصد برخوردار است، یکی از بالاترین نرخهای نابرابری اجتماعی را در میان کشورهای آمریکای لاتین دارد. کلمبیا با مکزیک و پرو جزو کشورهائی هستند که در آنها هنوز سیاست نولیبرالی به حد افراط اعمال میشود. بهرهبرداری از ثروتهای طبیعی کشور تنها برای ١٠ درصد از کلمبیائیها سودآور است. نیمی از زمینهای کشاورزی به ٠٫٣ درصد از اهالی تعلق دارد. ١٫٣ میلیون خانوار کشاورز، یعنی ۵۴ درصد از اهالی کلمبیا، زمینی در اختیار ندارند در حالی که ١۵ هزار نفر صاحب ۴٩ میلیون هکتار زمین هستند. ١٧ میلیون کلمبیائی زیر خط فقر زندگی میکنند و ۶ میلیون در تنگدستی کامل قرار دارند.
در روز ٩ آوریل ١٩۴٨، خورخه الیئسر گیتان را در بوگوتا به قتل رساندند. وی که نامزد ریاست جمهوری بود و طرفدار ملی کردن بانکها و خدمات عمومی، آگاهی طبقاتی را که تا آن لحظه در این کشور ناشناخته بود، بیدار کرد. بلافاصله، شورش تودهای خونباری (که به نام بوگوتا سو معروف شده است) بر پا شد که تنها در سه روز نخست آن رسما ٣ هزار کشته بر جای گذاشت و سپس خونریزی وحشتناکی (به نام ویولنسیا) را در پی داشت. طی این کشتار بیش از ٣٠٠ هزار روستائی کلمبیائی طی ده سال به قتل میرسند. در نتیجه، مبارزه چریکی آغاز میشود و به سراسر سرزمین کلمبیا گسترش مییابد، که خشونت و نظامی شدن رژیم را در پی دارد. هم چنین ارتش در سال ١٩۵٩، کمک رسانی «غیرنظامی» خود را ، یعنی ایجاد نخستین گروههای شبه پلیسی یا شبه نظامی (به نام «تا پیروزی، همیشه») آغاز میکند. ایالات متحده، ناخرسند از روند جاری، هزاران نظامی امریکای لاتینی را برای «وظایف ضدشورشی» (بخوان ضدکمونیستی) آموزش میدهد. ایالت متحده هر سال بدون وقفه، مشاوران نظامی، اسلحه و پول را به کلمبیا رهسپار میکند. برای برقراری نظم عمومی یا بهتر بگوئیم برای سرکوب خواستهای اجتماعی، اختیارات فراتر از قانون به نیروهای نظامی کلمبیا داده میشود. دکترین امنیت ملی پرزیدنت کندی اعمال میگردد یعنی تجربه آمریکا در ویتنام، فرانسه در الجزیره و حتی آلمان نازی بر علیه مقاومت ضد فاشیسم تجدید میشود. شبه نظامیان استراتژی جدید خود را، یعنی مسلح کردن غیر نظامیان، که از تجربه بریتانیا در کنیا و مالزی الهام گرفته شده بود، تحکیم میکنند.
لایحهای در سال ١٩۶۵ به این گروههای شبه نظامی با دادن نام «گروههای دفاع از خود» جنبه قانونی میدهد. اندک اندک بین دولت کلمبیا، نیروهای نظامی و گروههای شبه نظامی، نوعی همدستی و کار تکمیلی بهوجود میآید. این نیروهای اخیر، تا همین چند سال پیش، سرزمینهای گستردهای را زیر کنترل خود داشتند و با رذیلانهترین و خونبارترین شگردها، مانند کشتار به کمک ارههای برقی، قمههای بزرگ ساقه بری، ناپدید کردنها، جابهجائیهای اجباری کشاورزان، شکنجه، تجاوز به زنان و دخترکان، غصب زمینهای کشاورزی خصوصی یا اشتراکی کشاورزان سیاه پوست یا بومی، «خدمات» خود را به شرکتهای فراملی در جهت «خنثی کردن» مبارزات اجتماعی یا مربوط به عرصه کار عرضه میکردند تا بدین ترتیب، کلان طرحهای اقتصادی و صنعتی اجرا شوند.
● شبه نظامیگری پیش از فارک
در سال ١٩۶۴، در واکنش به ایجاد نیروهای شبه نظامی نامبرده، ارتش آزادیبخش ملی (ا.ال.ان.) با الهام از چهگوارا و یک سال پس ازآن، نیروهای مسلح انقابی کلمبیا (فارک) پدیدار میشوند که هر دو به جریان مارکسیستی تعلق داشتند. تنگدستی و بیعدالتی اجتماعی فزاینده، انحصارگری قدرت سیاسی دولتی که تحمل حضور نیروی دیگری را نداشت و اعمال استراتژی شبه نظامیها با پشتیبانی ایالات متحده، و نه برعکس آن که الیگارشی کلمبیائی ادعا میکند، بود که موجب بهوجود آمدن جنبشهای مسلح شورشی شد. لازم به توضیح است که گرچه فارک یک جنبش مسلح شورشی است ولی همواره این چنین نبوده است. در سال ١٩٨۵، این جنبش وارد مذاکرات صلح با دولت میشود و در واقع، با پذیرش خلع سلاح، دست به تشکیل اتحاد میهن دوستان (او.پ.) میزند. اتحاد میهن دوستان با شرکت در انتخابات ٣٢٠ هزار رای میآورد و شماری مقام شهرداری و نماینده مجلس را ازآن خود میکند. این پیروزی به مذاق بعضیها خوشایند نمیآید به گونهای که اتحاد میهن دوستان هدف نیروهای مسلح و شبه نظامی قرار میگیرد و در هفتههای پس از انتخابات، طی یک نسل کشی واقعی، ٣هزار نفر از اعضای آن به قتل میرسند. فارک بار دیگر به زندگی مخفی روی میآورد و دوباره مسلح میشود.
هیچکس نیست نداند که کلمبیا نخستین تولید کننده کوکائین در دنیاست. اما این موضوع را باید در نظر داشت که در اوائل سالهای ٨٠ میلادی، قاچاقچیان مواد مخدر نیاز به سرمایهگذاری در منطقههائی را یافتند که به تازگی توسط شبه نظامیان «پاکسازی» شده بود. رفته رفته، قاچاق مواد مخدر بودجه عملیات شبه نظامی را تامین میکند و قاچاقچیان مواد مخدر به روسای شبه نظامی تبدیل میشوند و برعکس. در آن زمان، سازمان سیا برای تامین بودجه کنتراها در نیکاراگوئه به قاچاقچیان مواد مخدر در کلمبیا روی میآورد. بدین ترتیب، کوکائین کلمبیا، جا سازی شده در هواپیماهای نظامی و با گذر از آمریکای مرکزی، به ایالات متحده میرود تا در آنجا، در خیابانها به فروش برسد. این امر در واقع، ذخیره کردن سودهای «ناپاک» برای تامین جنگی «کثیف» است. اربابان مواد مخدر که هر آن نیرومندتر میشوند، به همراه شرکای شبه نظامی خود، رفته رفته به بخش بزرگی از ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور نفوذ میکنند. فرآوردههای قاچاق در تمام نظام پولی کشورمورد بازیافت قرارمیگیرد و رد پای شبه نظامیگری در مولفههای رژیم سیاسی «دموکراتیک» یعنی دولت، مجلس و دادگستری پدیدار میشود.
سالهای ٩٠ میلادی، سالهای «جنگ تمام عیار» با چریکهاست. بودجه نظامی افزایش مییابد ولی زندانهای رژیم بیشتر از فعالان مسائل اجتماعی و سیاسی پر است تا چریکها. نرخ تبهکاری به قلههای دست نیافتنی میرسد و نرخ تنگدستان به گونه قابل ملاحظهای بالا میرود؛ در حالی که گشایش رژیم به یک نولیبرالیسم لجام گسیخته موجب میشود که اقتصاد «آزاد» گردد و شمار زیادی از شرکتهای دولتی در اختیار بخش خصوصی قرار گیرند. به منحل کردن گروههای شبه نظامی تظاهر میشود در حالی که آنها به وسیله گروههای جدیدی (مانند «کن بیبیر») که از همان اصول شبه نظامیان پیروی میکنند، جایگزین میشوند. قردی به نام آلوارو اوریبه ولس که در آن زمان فرماندار استان است از هواداران سر سخت این جایگزینیهاست.
● «جنگ با تروریسم» و «طرح کلمبیا»
١١ سپتامبر ٢٠٠١. با به راه افتادن «جنگ با تروریسم»، فارک و ا.ال.ان.دیگر جزو «تروریستها» محسوب میشوند. واشینگتن «طرح کلمبیا» را، که به زعم ماموران دولت ایالات متحده برنامه کاملی است از لحاظ توسعه و درگیریهای کلمبیا، طراحی و تحمیل میکند. واقعیت روزانه این است که میلیاردها دلار ناشی از این طرح تنها برای تامین بودجه دشمن داخلی همیشگی، یعنی کمونیسم و به سود منافع اقتصادی بخش خصوصی به کار میرود. آلوارو اوریبه ولس خودکامه، با ارائه وعدههای انتخاباتیای مانند پایان دادن سریع مساله فارک، در سال ٢٠٠٢ به قدرت میرسد. او سیاست «امنیت دموکراتیک» را که استراتژی واقعی جنگ به کمک شبکه خبرچینها، روستائی-سربازان و شرکتهای امنیتی خصوصی است، به مرحله اجرا میگذارد. در نظر اوریبه، درگیری مسلحانهای در کلمبیا وجود ندارد بلکه فقط «جنگ با تروریسم» است که ادامه دارد. و «طرح پاتریوت» یا به عبارت دیگر، بخش نظامی «طرح کلمبیا» بهویژه، که با هدف شکست دادن فارک تهیه شده است، به ایالات متحده امکان وارد شدن آشکار در مبارزه «ضد شورشی» در کلمبیا را میدهد. بین ١۴ تا ١٨ هزار نظامی به جنوب کلمبیا، یعنی جائی که کادرها و شمار زیادی از چریکهای فارک قرار دارند، گسیل میشوند.
همزمان، سازمانهای دفاع از حقوق بشر، تخطیهای بیشمار رژیم و شبه نظامیان را افشاء میکنند. طی این بیست سال اخیر، بیش از ٧٠ هزار نفر، که اغلب آنها از غیرنظامیان تشکیل میشوند، به قتل رسیده، ٣٠ هزار نفر دیگر «ناپدید» شده و چهار میلیون کلمبیائی پناهنده سیاسی یا اقتصادی شده اند! سه میلیون دهقان بومی یا آفریقائی تبار با زور و اعمال وحشت، یا به علت درگیریهای موجود فرار کردهاند و زمینهایشان برای ایجاد طرحهای اقتصادی غصب شده است. فتل عامها و جنایتهای سیاسی شبه نظامیان در عرض سه سال ۶٠٠ در صد افزایش یافته است. از لحاظ قتل فعالان سندیکاها، کلمبیا نخستین کشور در جهان است! فقط از آغاز سال ٢٠٠٨ تا کنون، بیش از ۴٠ فعال سندیکائی یا روزنامه نگار به قتل رسیدهاند. بهویژه اینکه مصونیت در کلمبیا تقریبا فراگیر است. این مطلب در دادگاه بینالمللی افکار و اندیشه در باره زیر پا گذاشتن حقوق بشر در کلمبیا، که اخیرا در بروکسل به ریاست فرانسوا اوتار(*) جامعه شناس بلژیکی برگزار شده بود، تاکید شده است. عملا کلیه جنایتهای مربوط به حقوق بشر بدون مجازات باقی میماند!
در حداکثر قریب به اتفاق تجاوزات به حقوق بشر، مسئولیت دولت کلمبیا نشان داده شده است. حال خواه این تجاوزات توسط نظامیان یا پلیس صورت گرفته باشد خواه توسط سایر ماموران. کلیه جنایتها از همان منطق پیروی میکنند و آنهم سودرسانی سیاسی یا اقتصادی به دولت، به شبه نظامیان یا به شرکتهای فرا ملی آمریکائی یا اروپائی با پیروی از منطق ناب نو لیبرالی است.
در سال ٢٠٠۵، لایحهای به نام «عدالت و صلح» که به قانون مصونیت معروف گشته است، به تقریبا ٣٠ هزار شبه نظامی امکان بر زمین گذاشتن سلاحهایشان و بازگشت به زندگی غیرنظامی را اعطاء کرد. در این قانون فقط کیفری برابر با ٨ سال زندان برای شدیدترین جنایتها در قبال قول متهمان به اقرار کامل در نظر گرفته شده است. ولی قانون مصونیت از مسیر خود منحرف شده و سر آغاز یک مبارزه علنی بین اوریبه و شبه نظانیان شده است که خود را به اندازه کاقی در برابر قانون نامبرده مصون نمیبینند و آغاز به افشاگری بیش از حد کرده اند. در سال ٢٠٠۶، رسوائی بزرگ «شبه سیاسی» برملا میشود. بدین معنی که ۶۴ نفر از نمایندگان مجلس (یا یک چهارم آنها)، از سوی دادستانی به داشتن روابط با شبه نظامیان متهم میشوند و ٣٢ تن از آنها که در میانشان تمام نمایندگان حزب اوریبه، به جز یک نفر، قرار داشتند زندانی میگردند. فاکتها نشان میدهند که تا این لحظه، گروههای شبه نظامی فعالیتهای خود را متوقف نکردهاند ونه تنها در روستاها بلکه همچنین در محلههای بوگوتا یا مدلین، همانند پیشترها مشغول پاشاندن بذر ایدئولوژی وحشت آفرین خود هستند.
در قانون «عدالت و صلح»، بدون در نظر گرفتن اهمیت جنایت انجام شده، مجازاتی حداقل برای شبه نظامیان پیش بینی شده است. از سوی دیگر، برخی از سران جنبش چریکی کلمبیا در ایالات متحده دادگاهی شده و به چندین سال زندان محکوم شدهاند. از آن جمله سیمون ترینیداد، بانکدار سابق که به جرم «تروریسم» و «قاچاق مواد مخدر» به ۶٠ سال زندان محکوم شده است.
آیا کلمبیای اوریبه یک دموکراسی است یا یک تروریسم دولتی جیرهخوار امپراتوری؟
نوشته: آرماندو گارسیا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست