شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

معنا و حقیقت تقوا


معنا و حقیقت تقوا

تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را از آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده, خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده, حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود

تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را از آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده، خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود. تقوا از کلمات رایج و شایع دینی است و در قرآن کریم بارها آمده است. تقریبا به همان اندازه که از ایمان و عمل نام برده شده یا نماز و زکات آمده و بیش از آن مقدار که مثلا نام روزه ذکر شده، از تقوا اسم برده شده است. در نهج البلاغه از جمله کلماتی که زیاد روی آن تکیه شده کلمه تقوا است. این کلمه از ماده وقی و به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است.تقوا به ترس، پرهیز و اجتناب معنا نشده، اما چون دیده شده لازمه صیانت خود از چیزی ترک و پرهیز است و همچنین غالبا صیانت و حفظ نفس از اموری ملازم است با ترس از آن امور، چنین تصور شده که این ماده مجازا در بعضی از موارد به معنای پرهیز و در بعضی موارد دیگر به معنای خوف و ترس استعمال شده است و البته منعی هم وجود ندارد که این کلمه مجازا به معنای پرهیز یا به معنای خوف استعمال بشود. البته از طرف دیگر دلیلی هم نیست که تایید کند که از این کلمه یک معنای مجازی مثلا ترس یا پرهیز قصد شده است.

اتقوا... به این معنا که از خدا بترسید و اتقوا النار به این معنا که از آتش بترسید نیست، بلکه معنای این گونه از جمله‌ها این است که خود را از گزند آتش حفظ کنید یا خود را از گزند کیفر الهی محفوظ بدارید. بنابراین ترجمه صحیح کلمه تقوا خود نگهداری است که همان ضبط نفس است و متقین یعنی خود نگهداران. ذات خداوند موجب ترس و وحشت نیست، اما اینکه می‌گویند از خدا باید ترسید یعنی از قانون عدل الهی باید ترسید و خداوند کمال مطلق است که انسان به او محبت بورزد و او را دوست داشته باشد و عدالت هم به نوبه خود امر موحش و ترس آوری نیست. انسان که از عدالت می‌ترسد، در حقیقت از خودش می‌ترسد که در گذشته خطاکاری کرده یا می‌ترسد که در آینده از حدود خود به حقوق دیگران تجاوز کند.در مساله خوف و رجا که مومن باید همیشه، هم امیدوار باشد و هم خائف، هم خوش‌بین باشد و هم نگران، مقصود این است که مومن همواره باید نسبت به طغیان نفس اماره و تمایلات سرکش خود خائف باشد که زمام امور را از کف عقل و ایمان نگیرد و نسبت به ذات خداوند اعتماد و اطمینان و امیدواری داشته باشد که همواره به او مدد خواهد کرد.

از آنچه در اطراف لغت تقوا گفته شد تا اندازه ای می‌توان معنا و حقیقت تقوا را از نظر اسلام دانست، ولی لازم است به موارد استعمال این کلمه درآثار دینی و اسلامی بیشتر توجه شود تا روشن گردد که تقوا یعنی چه؟انسان اگر در زندگی بخواهد اصولی داشته باشد و از آن اصول پیروی کند،خواه آنکه آن اصول از دین و مذهب گرفته شده باشد یا از منبع دیگری، ناچار باید یک خط مشی معینی داشته باشد و هرج و مرج بر کارهایش حکمفرما نباشد. لازمه خط مشی معین داشتن و اهل مسلک و مرام و عقیده بودن این است که به سوی یک هدف و یک جهت حرکت کند و از اموری که با هوا و هوس‌های آنی او موافق است اما با هدف او و اصولی که اتخاذ کرده منافات دارد خود را نگهداری کند. بنابراین تقوا به معنای عام کلمه لازمه زندگی هر فردی است که می‌خواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید.تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را از آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده،خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده،حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود.