سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

آن چنان که تو دوست داری


آن چنان که تو دوست داری

روزی ابوالعیناء برای عیادت یکی از دوستانش به منزل او رفت. آن شخص بهبود یافته بود.
ابوالعیناء به غلام آن مرد گفت: حال اربابت چه طور است؟ غلام گفت: آن چنان که تو دوست می داری!
وی گفت: …

روزی ابوالعیناء برای عیادت یکی از دوستانش به منزل او رفت. آن شخص بهبود یافته بود.

ابوالعیناء به غلام آن مرد گفت: حال اربابت چه طور است؟ غلام گفت: آن چنان که تو دوست می داری!

وی گفت: پس چرا صدای شیون نمی شنوم؟