پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

گل جرارد واقعاً تصادفی بود كاپیتان لیورپول در برزخ


گلی كه استیون جرارد یكشنبه شب این هفته در فینال جام اتحادیه فوتبال انگلیس در شهر كاردیف به اشتباه در دروازه خودی جای داد و پایه گذار شكست ۲ ۳ لیورپولی ها در برابر چلسی شد, یك «دور» تازه از شایعات و احتمال ها را درباره آینده او مطرح كرده و او را در یك حالت برزخی قرار داده است

نمی توان بعضی نكات عجیب را از ذهن بیرون كرد. او در مقابل حریفی دروازه خودی را گشود كه ماه ها دنبال او بوده و برای تصاحب او حاضر به پرداخت حتی ۳۰ میلیون پوند نیز شده بود و طبیعی بود كه هواداران هر دو تیم و رسانه ها به طور وسیع به این نكته و «تصادف احتمالاً غیرتصادفی!» بپردازند و از آن نتیجه گیری های خاصی كنند. اما این كه نتیجه گیری كنیم واقعه مذكور و شكست لیورپول به تنهایی باعث ترسیم آینده او و رفتن یا ماندنش در این تیم می شود، برآورد صحیحی نیست. این «گل به خودی» از حوادثی بود كه برای هر كس در هر جا و در هر شرایطی ممكن است روی بدهد. شاید حتی یك اشتباه فردی صرف هم نبوده باشد و فقط می توان گفت كه سه مدافع لیورپول نباید به طور همزمان به روی آن توپ (ارسالی به روی دروازه این تیم) می رفتند تا در میان شان جرارد آن چنان قاطی و خطا كند و دروازه خودی را بگشاید.

اگر نتیجه گیری شود كه این یك توطئه بوده و از سوی كسی شكل گرفته است كه می خواهد راهی چلسی شود و قصد و عمدی در كار بوده، حرف نامربوطی است. در عین حال نمی توان شایعه سازی در این خصوص را غیرمنطقی شمرد، زیرا در برابر «تیم خواهان جرارد» روی داد، اما مطمئنم كه جرارد متزلزل نخواهد شد و از این پس و تا پایان فصل تمام توانش را فقط مصروف یك هدف خواهد كرد و آن هدف، رساندن مجدد تیم به عرصه پیكارهای جام قهرمانان اروپا است.

قدر مسلم این كه اتفاق كاردیف، به تنهایی سرنوشت و تكلیف جرارد را روشن نكرده است. لیورپول اگر دوباره در جدول رده بندی لیگ انگلیس چهارم شود و به فصل بعدی رقابت های لیگ قهرمانان اروپا راه یابد، شاید جرارد تشویق شود كه بماند و به چلسی و سایر باشگاه های متقاضی خود نپیوندد.

برای لیورپول این شكست بسیار تلخ بود و در عین حال وقتی غم ها زایل شود، این تیم می تواند به روزهای اخیر بیندیشد كه كلاً بیشتر منادی اخبار و رویدادهای خوب برایش بوده است تا بد. به عنوان مثال بازی لیورپول در برابر بایر لوركوزن در جام قهرمانان باشگاه های اروپا یك نمایش روحیه ساز بود. در آن شب لیورپول فقط به فوتبال پرداخت، تلاش كرد و پاداش آن را هم با كسب پیروزی ۱ - ۳ گرفت. حتی در فینال جام اتحادیه انگلیس در برابر چلسی نیز با این كه گل به خودی جرارد همه چیز را از هم پاشید، اما تا قبل از آن لیورپول توانسته بود در برابر حملات یك طرفه حریف به خوبی مقاومت كند و كم نیاورد.

فكر می كنم رافابنیتز سوار بر سرنوشت تیمش شده و یك رهبر موفق برای این تیم است و این را در حرف هایی هم كه در خصوص تیمش می زند، می توان حس كرد.

• بازی های سرنوشت ساز

در عین حال دو بازی بعدی لیورپول برای این تیم سرنوشت ساز است و تكلیف این تیم را برای كل فصل تعیین می كند. این تیم ابتدا در لیگ برتر انگلیس به خانه نیوكاسل می رود و سپس به آلمان سفر می كند تا مسابقه برگشت خود را با لوركوزن برگزار كند. به نفع لیورپول است كه در این مسابقات اصلاً شبیه به تیمی نباشد كه در برابر برنلی، ساوت همپتون یا بیرمنگام مشاهده كردیم. اگر لیورپول در برابر نیوكاسل نتیجه نگیرد و اورتون ۲۴ ساعت بعد از آن بلكبرن را ببرد، آنگاه بین دو تیم برتر بندر لیورپول ۱۱ امتیاز فاصله خواهد افتاد و این بیش از آن است كه سرخ های آنفیلد بتوانند در راه كسب رتبه چهارم لیگ و راهیابی به جام قهرمانان اروپا به جبران آن نائل آیند. برای لیورپول این نكته كه یك همشهری همچون اورتون بالاتر از این تیم صاحب رتبه چهارم لیگ و راهی دور مقدماتی جام قهرمانان اروپا شود، بیش از هر چیزی دردناك است. البته انكار ارزش ها و تلاش اورتون در این فصل دشوار است زیرا خوب كار كرده و پاداش تلاش خود را گرفته است.

درست است كه اورتون در هفته های اخیر لغزش هایی هم داشته اما اینجا و آنجا امتیازاتی را هم كه برای حفظ رتبه چهارمی اش لازم بوده اندوخته است و طبیعی است كه این دستاورد را باید حاصل كار دیوید مویس مربی اورتون و دستیارانش در كادر فنی این باشگاه دانست.

یك بازیكن خاص در این تیم نیز جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد و او تیم كاهیل استرالیایی است. مردی كه برای كشاندنش به گودیسون پارك دو میلیون پوند هزینه شده اما بسیار بیش از اینها می ارزد. لیورپول به خودی خود یك جاذبه برای بازیكنانی است كه می خواهند تغییر باشگاه بدهند اما به نفع این تیم است كه در زمان خرید نفرات جدید بازیكنانی مثل كاهیل را هدف بگیرد. بازیكنانی كه صاحب شهرت افراطی نیستند. از غرور دورند، تلاش می كنند و نتیجه می گیرند.

اگر لیورپول نتوانست ركورد هفت بار قهرمانی اش را در جام اتحادیه انگلیس بیشتر كند، چلسی با فتح این جام از بحرانی كه می توانست به آن گرفتار شود بیرون آمد. اگر چلسی این بازی را هم می باخت تعداد شكست های متوالی اش به عدد سه می رسید و آنگاه جمع وجور كردن این تیم به كاری طاقت فرسا بدل می شد. خوزه مورینیو مربی چلسی نیز حتماً بسیار خوشحال است. درست است كه پیرامون حركت تحریك كننده او در مقابل سكوهای محل استقرار طرفداران لیورپول حرف های زیادی زده شد اما او راضی است زیرا معطوف شدن تمام حواس ها به او سبب شد شاگردانش نفس بكشند و قدری راحت شوند و از زیر ذره بین درآیند.

دركورسی كه برای تصاحب مقام قهرمانی لیگ برتر انگلیس بین چلسی و منچستر یونایتد به راه افتاده فعلاً برتری با مردان مورینیو است اما آنها باید بدانند كه یونایتد استاد تعقیب و جنگ است و بهتر است كه حتی یك لحظه هم از ماجرا غافل نشوند. برای جرارد نیز توجه به دیدارهای بعدی لیورپول الزامی است. او و تیمش در این فصل هر سه بازی خود را به چلسی باخته اند، اما كیفیت بازی های دوم و سوم نشان داد كه فاصله دو حریف زیاد نیست. اگر جرارد در آنفیلد بماند می تواند كاری كند كه این فاصله به كلی از بین برود.