سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مجاهد خاموش


مجاهد خاموش

در خردادماه سال ۱۳۳۵ در خانواده ای مذهبی در تهران متولد شد پس از گذراندن دوران ابتدایی و با گذشت ایام, خصوصیات اخلاقی و انسانی وی آشكارتر شد و هنگامی كه دوران دبیرستان را می گذراند, شور و شوق بیشتری نسبت به اسلام در وی ایجاد گردید

در خردادماه سال ۱۳۳۵ در خانواده ای مذهبی در تهران متولد شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی و با گذشت ایام، خصوصیات اخلاقی و انسانی وی آشكارتر شد و هنگامی كه دوران دبیرستان را می گذراند، شور و شوق بیشتری نسبت به اسلام در وی ایجاد گردید.

او علاوه بر توجه به دانش اندوزی و مطالعات مذهبی، به تیم های فوتبال جوانان نیز راه یافت و عضو باشگاه ایرانا هم شد. پس از اتمام دوران دبیرستان، برای ورود به دانشگاه نام نویسی كرد و در رشته تربیت بدنی پذیرفته شد. او پس از ورود به دانشگاه، تنها به درس خواندن اكتفا نكرد و شغل شریف معلمی را در كنار تحصیل برگزید. ناصر، فعالیت خود را متوجه مناطق محروم تهران نمود و به خاطر عشق و علاقه به محرومین جامعه، با درآمد مختصری كه داشت برای شاگردانش كتب و جزوه های دینی تهیه می كرد. شهید كاظمی، مجاهدی نستوه، فرمانده ای لایق و برادری دلسوز و مهربان برای مردم و معلمی نمونه برای همرزمانش بود. ناصر، فردی هوشمند، شجاع، قاطع و محبوب دل ها بود.

اینك پس از گذشت سال ها، هنوز مردم كردستان از شهید بروجردی به عنوان مسیح كردستان و از شهید ناصر كاظمی به عنوان مالك اشتر كردستان یاد می كنند. به همین منظور با فرارسیدن بیست وچهارمین سالگرد سردار همیشه جاوید كردستان، ناصر كاظمی گفت وگویی را با آقای پرویز كاظمی برادر وی و وزیر رفاه و تامین اجتماعی انجام داده ایم كه شرح آن در پی می آید:

* آقای كاظمی آیا ایشان قبل از انقلاب فعالیت سیاسی داشتند؟

- بله. در سال ۱۳۵۶ كه اوج فعالیت های انقلابی بود ایشان به اتفاق دیگر همكلاسی هایش هنگام ورود تیم فوتبال آمریكایی ها به دانشگاه تربیت بدنی، پرچم آمریكا را آتش زدند و با این كار، مخالفت خود را با رژیم پهلوی اعلام كردند.

بعد از جریان آتش زدن پرچم آمریكا در دانشگاه، ناصر شناسایی شد و توسط ساواك دستگیر و به زندان قصر برده شد اما چون ناصر روحیه خیلی شادی داشت، همین مسئله باعث شد بر زندانیان دیگر نیز اثرگذار شود و فضای زندان را تغییر دهد.

* بعد از آزادی از زندان چه كرد؟

- او بعد از آزادی، در اكثر فعالیت ها مانند پخش اعلامیه، تصاویر و نوارهای حضرت امام(ره) حاضر بود و ما به اتفاق دیگر دوستانمان از صبح تا عصر فقط مشغول همین كار بودیم.

* چه موقع وارد سپاه پاسداران شد؟

- ایشان جزو اولین كسانی بود كه هنگام تشكیل سپاه، به مدت دو هفته آموزش نظامی دید. بعد شش ماه در زابل و بعد هم دو ماه در خرمشهر فعالیت كرد.

* در چه سالی و به چه علت به منطقه كردستان و پاوه رفت و در آنجا ماند؟

- ایشان پس از ورود به سپاه با شهید بروجردی آشنا شد. در این هنگام شهید بروجردی از ایشان خواست كه برای مبارزه با گروهك های ضدانقلاب در كردستان راهی این خطه شود و به همین دلیل در هفدهم دی ماه سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را با سمت فرمانداری پاوه و مسئول روابط عمومی سپاه آغاز كرد.

* در آن منطقه چه اقداماتی را انجام داد؟

- ناصر در ابتدا به بررسی و مطالعه وضعیت سیاسی و اجتماعی منطقه پرداخت. وقتی به این نتیجه رسید كه اكثر قریب به اتفاق مردم منطقه، مخالف ضدانقلاب هستند، سعی كرد مردم منطقه را كه اسلحه در اختیار داشتند آموزش نظامی دهد چون معتقد بود برای پاكسازی منطقه باید از مردم منطقه استفاده كرد. علاوه بر این، ایشان بحث مناظره بین مردم و رؤسای ادارات را مطرح كرد. او در محل، مردم را با مسئولین روبه رو می كرد تا نشست پرسش و پاسخی صورت گیرد و از این طریق مشكلات منطقه و مردم حل شود. او علاوه بر این، موفق شد تمام مناطق نوسود، نودشه، گردنه شمشیر، نوریان و قشلاق را از چنگ ضدانقلاب خارج كند.

ناصر در این مسئولیت ها شایستگی و لیاقت خوبی از خود نشان داد و به همین دلیل علاوه بر مسئولیت فرمانداری، به فرماندهی سپاه پاوه نیز منصوب شد.

* خودش شخصاً در عملیات ها شركت می كرد؟

- بله، او در عملیات ها در خط مقدم حضور داشت. حتی یك بار در بازگشت از عملیاتی كه در پاوه صورت گرفت مجروح شد. به خاطر دارم كه او و چند تن دیگر از همرزمانش در حالی كه ناصر از ناحیه ستون فقرات مجروحیت داشته، مجبور می شوند از عرض رودخانه سیروان كه بسیار خروشان و عمیق است عبور كنند؛ به طوری كه مردم آن منطقه، این عمل را یك معجزه تلقی كردند. شهید ناصر، بسیار مردم دار بود و مردم هم علاقه بسیاری به او داشتند. او معتقد بود كه باید حساب ضدانقلاب از مردم منطقه جدا شود. با ضدانقلاب با قاطعیت و با مردم محروم با مهربانی رفتار شود.

* چه موقع ایشان به سمت فرماندهی سپاه كردستان منصوب شد؟

- ناصر پس از یك سال و نیم فعالیت در پاوه به پیشنهاد شهید بروجردی به سمت فرماندهی سپاه كردستان منصوب شد و به سنندج رفت و در آنجا به پاكسازی مناطقی چون جاده بانه – سردشت، مریوان، تكاب، بوكان و... پرداخت.

*نحوه شهادت او چگونه بود؟

- در عملیاتی كه برای آزادسازی جاده پیرانشهر – سردشت در روز ششم شهریور سال ۱۳۶۱ صورت گرفت ایشان در خط مقدم جبهه از پشت سر مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و بعد از انتقال به بیمارستانی در ارومیه به فوز شهادت نائل شد.

* آیا ازدواج هم كرده بود؟

- بله. او می گفت دو سال است كه آماده شهادت هستم اما می خواهم ازدواج كنم تا نسلی از من باقی بماند. به همین خاطر در اسفند ماه سال ۱۳۶۰ ازدواج كرد و حدود پنج ماه از ازدواجش نگذشته بود كه شهید شد. در اسفند سال ۱۳۶۱ نیز پسرش به دنیا آمد.

* همكاری ایشان با شهید همت به چه نحو بود؟

- هنگامی كه ناصر، فرماندار پاوه بود شهید همت مسئول روابط عمومی بود. بعد از اینكه ناصر، فرماندهی سپاه كردستان را پذیرفت، شهید همت را به سمت فرماندهی سپاه پاوه منصوب كرد. به هر حال علاقه این دو شهید به هم وصف ناپذیر بود و می توان گفت: شهید همت فرماندهی را در كنار ناصر آموخت. البته گفتنی است كه ناصر به شهید رجایی هم علاقه بسیاری داشت.

شهرزاد محمدی

گفت وگو با مهندس پرویز كاظمی؛ وزیر رفاه و برادر شهید ناصر كاظمی