دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گنجشک ها


گنجشک ها

در روستای ما برق نبود. و ما چراغ قوه داشتیم. ما شب ها نور چراغ قوه را روی درخت گز می انداختیم و گنجشک ها از خواب بیدار می شدند و می ترسیدند. البته این کار ما کاردرستی نبود اما ما کودکان …

در روستای ما برق نبود. و ما چراغ قوه داشتیم. ما شب ها نور چراغ قوه را روی درخت گز می انداختیم و گنجشک ها از خواب بیدار می شدند و می ترسیدند. البته این کار ما کاردرستی نبود اما ما کودکان آن را انجام می دادیم. لانه گنجشک ها بر روی شاخه های بلند درخت گز بود. ما از شاخه های بلند گز بالا می رفتیم و جوجه گنجشک ها را پایین می آوردیم. بعضی از گنجشک ها در سوراخ دیوار خانه های کاه گلی لانه می کردند.

اما آنجا هم از دست ما امنیت نداشتند. گنجشک ها بیشتر از برگ درختان و پرلانه های خود را می ساختند اگر دستمان به لانه آنها نمی رسید با یک چوب بلند آن را پایین می آوردیم و جوجه ها را می گرفتیم. گنجشک ها در ظهرهای گرم تابستان به خانه ما می آمدند و ما ظرف های پر از آب برای آنها می گذاشتیم تا بخورند. گنجشک ها زندگی شادی داشتند که ما هم از بازی کردن با جوجه آنها خوشحال می شدیم.

محمد احمدی