سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

زبانهای مقدس و متون مقدس


تقریبا در غالب سنتهای دینی و ادیان معروف جهان به پدیده زبان اشاره شده است و سنتهای دینی و مطالعات علوم الهی همواره انگیزه ای قوی برای مطالعه زبان بوده اند, خواه برای قرائت درست و فهم متون و نصوص دینی و خواه برای ترجمه آنها

تقریبا در غالب سنتهای دینی و ادیان معروف جهان به پدیده زبان اشاره شده است(۱) و سنتهای دینی و مطالعات علوم الهی همواره انگیزه‏ای قوی برای مطالعه زبان بوده‏اند، خواه برای قرائت درست و فهم متون و نصوص دینی و خواه برای ترجمه آنها. سنت زبانشناسی هند باستان كه رفیعترین قله دستاوردهای آن، در دستور زبان سانسكریت، اثر پانینی(۲) می‏باشد، در اصل به منظور صیانت قرائت و تلفظ اصیل ریگ ودا، یعنی متون مقدس هندوان، تدوین شد و اساسا مطالعه زبان در هند باستان از دل نیازهای مراسم و شعائر جوانه زد و همواره رابطه تنگاتنگی با دین داشت.(۳) در ایران، ابداع خط اوستایی (دین دبیری یا دین دپیری) هم ناظر به ثبت تلفظ صحیح متون مقدس زردشتی بود.(۴) در سنت زبانشناسی اسلامی و عربی كه بنیاد آن با نامه معروف حضرت امام علی ابن ابی‏طالب(ع) به ابوالاسود دوئلی و تعریف جامع، مانع و اقتصادی از اسم و فعل و حرف [در زبان عربی] آغاز می‏شود، هدف و انگیزه اولیه آن حضرت، ثبت و ضبط قواعد زبان عربی برای قرائت و فهم درست قرآن مجید بود.(۵) صرف، نحو، معانی و بیان و حتی بحث الفاظ در علم اصول فقه، كه همگی بحثهایی زبان شناختی‏اند، ناظر به همین رابطه میان زبان و دین هستند و به طور سنتی تعلیم و تعلم تجوید قرآن مجید (آواشناسی عربی قرآنی) هم تاییدی بر پیوند میان دین و زبان است. این پدیده، خاص جهان اسلام نبوده و در مسیحیت هم رواج دارد. در آمریكا مكتب زبانشناسی نقشگاهی(۶) كه به مطالعه زبانهای گوناگون می‏پردازد، مطالعات زبانشناختی را با هدف ارائه ترجمه‏هایی بهتر از كتاب مقدس (عهدین) به سایر زبانها انجام می‏دهد، این نهاد علمی به همت كنث پایك(۷) و با همكاری یوجین نایدا(۸) - كه هر دو از كشیشان زبان‏شناس هستند - بنیاد نهاده شد. از این رو، دین احتمالا یكی از مؤثرترین عوامل اجتماعی و جلوه‏های فرهنگی بشر است كه تاثیراتی شگرف بر زبان دارد و در غالب زبانها، متون دینی در زمره نخستین شواهد مكتوب از آن زبانها می‏باشند.(۹) افزون بر این، یكی از نظریه‏های پیدایش زبان هم به منشا الهی آن مربوط می‏شود.(۱۰)

نویسنده كتاب، آقای جان سویر، مدارج عالی علمی خود را در رشته علوم الهی و زبانهای كلاسیك (لاتینی و یونانی) از دانشگاه ادینبورو در انگلستان گرفته و سپس مطالعات زبان عبری و یهودشناسی را در دانشگاه عبری بیت‏المقدس (اورشلیم) ادامه داده است. او مدتی مدیر بخش مطالعات دینی در دانشگاه نیوكاسل آپن تاین بود و اكنون استاد مطالعات كتاب مقدس و یهودشناسی در دانشگاه لنكستر انگلستان می‏باشد و به زبان فارسی هم آشنایی دارد. در سرتاسر كتاب، بیشتر توجه به دین یهود و زبان عبری می‏باشد. غالبا هر جا كه پدیده‏ای دارای نمونه‏هایی در ادیان مختلف بوده است، وی مثالها را از زبان عبری و عهد عتیق می‏آورد. در چند مورد، وی از كشور اسرائیل باستان سخن می‏گوید و هرچند كه حضرت عیسی ابن مریم(ع) آخرین پیامبر از نسل یعقوب می‏باشد، اما برای شریعت وی هویتی مستقل قایل نشده و آن را دارای ریشه یهودی می‏داند، حتی اعلام مربوط به اسلام، قرآن و زبان عربی را در نمایه مندرج در پایان كتاب نمی‏آورد. از همین روی نیز مثالهایی از زبان عربی و دین اسلام در كتاب اندك می‏باشند، اما نگارنده این مقاله به دلیل ناآشنایی بیشتر ایرانیان [مخاطبان اولیه مقاله] با زبانهایی مانند عبری، سریانی، لاتین و یونانی، برخی مثالهای كتاب را با حفظ مفاهیم و محتوای مباحث، با معادلهای عربی یا فارسی جایگزین نموده است. در اینجا یادآوری دو نكته لازم است: نخست آن كه این كتاب از سرشتی دینی - زبانشناختی برخوردار است و آنچه در پی می‏آید بیشتر ناظر بر جنبه‏های زبانشناختی آن است، نه استدلالهای دینی، كلامی، فلسفی و جز آن، زیرا نویسنده مقاله حاضر از زاویه دید زبانشناسی به این كتاب نگریسته است. دوم آن كه همو - نویسنده مقاله - طی جلسات مختلف گفتگو با اساتید و همكاران زبانشناس خود به دو مطلب وقوف پیدا كرده است: اولا، شمار اندكی از این بزرگواران - زبانشناسان - جایگاه زبانشناسی معاصر را در رویكرد به متون دینی و نگاه زبانشناسانه به زبان دین را خالی می‏بینند، در حالی كه برخی دیگر - مع‏الاسف - چندان بدین مهم عنایت لازم را مبذول نمی‏دارند. لذا بازنمایی ابعاد زبانشناختی مطروحه در كتاب با مثالهایی از فارسی یا عربی به همین منظور بوده است. ثانیا، نفس طرح مثالهای فارسی و یا عربی به نیت گام برداشتن در این راه و ترغیب دیگر زبانشناسان به چنین مطالعاتی می‏باشد. در سرتاسر این مقاله، مثالهای فارسی و عربی كه افزوده نگارنده مقاله می‏باشد، در پی‏نوشتها آورده می‏شود تا كتاب وفادارانه معرفی شده باشد.

كتاب حاضر از یازده فصل تشكیل شده است. ۱ - مقدمه (ص‏۱-۸)، ۲- وضعیت زبانی (ص‏۹-۲۲)، ۳- زبانهای مقدس (ص‏۲۳-۴۳)، ۴ - قرائت و كتابت (ص‏۴۴-۵۸)، ۵ - تقدس‏بخشیدن (ص‏۵۹-۷۵)، ۶- ترجمه (ص‏۷۶-۹۵)، ۷- معتقدات و نظارتها (ص ۹۳-۱۱)، ۸ - اسماء و اعداد (ص ۱۱۲-۱۲۸)، ۹ - سبكها و روشها (ص‏۱۲۹-۱۴۲)، ۱۰- تفسیر (ص‏۱۴۳-۱۶۱)، ۱۱ - نتیجه‏گیری (ص‏۱۶۲-۱۷۰)، كتابنامه (ص‏۱۷۱-۱۸۲) و نمایه (ص‏۱۸۳-۱۹۰). آنچه در پی می‏آید، نكات برجسته‏ای است كه در فصلهای كتاب مطرح شده است.

فصل ۱ - مقدمه: در آغاز به یهودی‏الاصل بودن كتاب مقدس اشاره شده است و نویسنده آن را نكته‏ای پذیرفته شده می‏داند. سپس به تاریخ تاثیرگذاری متون(۱۱) اشاره می‏كند كه چگونه متنی می‏تواند جوامع و فرهنگها را در طی قرون متاثر سازد. وی از میان رهیافت‏های گوناگون به زبانها و متون مقدس به رهیافت‏های مردم شناختی، فرهنگ شناختی، جامعه‏شناختی، سیاسی، اقتصادی و جامعه‏شناختی زبان اشاره می‏كند. وی زبانها و متون مقدس را این گونه معرفی می‏كند كه دارای نقشهای گوناگون در محیطهای دینی بوده‏اند و بیشتر مثالها را از عهد عتیق، زبان عبری و آیینهای دینی یهودیت می‏آورد و همین‏ها هم عمده مواد تحقیق وی را فراهم ساخته‏اند. فصل ۲ - وضعیت زبانی: در این فصل، نویسنده به تاثیر زبان بر سایر جنبه‏های تمدن بشری، اعم از سیاست، تجارت، طبقات اجتماعی و دین اشاره می‏كند و از جمله پرسشهای وی این است: چه چیزی سبب شده تا برخی زبانها به عنوان زبانهایی «مقدس‏» از سایرین متمایز گردند؟ ترجمه یك اثر دینی چه تاثیری بر پیروان آن دین و آن متونی دارد كه مقدس تلقی می‏گردند؟ ترجمه متون دینی از زبانهای سامی (مانند عربی، عبری و جز آن) به یك زبان هندو اروپایی (آلمانی، فارسی، انگلیسی، ارمنی و جز آن) چه تاثیری بر مردم دارد؟ چرا، چگونه و كدام زبانها با ادیان خاصی ملازمت و مجانست پیدا می‏كنند؟ وی در پاسخ به این پرسشها به دو شهر بیت‏المقدس (اورشلیم) و رم نظر می‏كند كه اولی مركز ادیان ابراهیمی و جایگاه رشد و بالندگی برخی زبانهای سامی است، و دومی - شهر رم - پایگاه حكومت كلیسا بر اروپاییان قرون وسطی بود. هر دو شهر، همچون غالب مراكز دینی و سیاسی، شهرهایی چندزبانه بوده‏اند. اگر غیر از این بود، شاید این امكان كمتر فراهم می‏شد كه برخی از این زبانها از چنین رفعت و خامت‏شانی برخوردار شوند. در خصوص زبان آرامی در مشرق زمین این ویژگیها وجود داشت كه زبان سوداگری، دادوستد، سیاست و حكومت در بخش وسیعی از خاورمیانه امروزی بود: از غرب هندوستان، ایران و بین‏النهرین گرفته تا عراق، سوریه، فلسطین و مصر. كتابت آن با الفبایی آسان انجام می‏شد لذا فراگیری آن چندان دشوار نمی‏نمود.

در اروپا، ابتدا زبان یونانی و سپس لاتینی به منزلت زبان حكومت و سیاست‏بار یافتند. یونانی موقعیتی فراگیر بدست آورد، زیرا كه زبان فلاسفه یونان و نیز زبان حال خدایان یا اسطوره‏های یونان بود. با چرخش قدرت از یونان به رم، زبان یونانی جای خود را به لاتین داد و رم مركز حكومت‏شد و لاتین نیز زبان كلیسا.

فصل ۳ - زبانهای مقدس: این فصل به بررسی زبانهای مقدس اصلی در روزگاران باستان و روندی كه به مقدس شدن آنها انجامید می‏پردازد. از جمله این زبانهای اصلی، عبری، یونانی و لاتین را می‏توان نام برد، هر چند كه بعدها زبانهایی مانند آرامی یهودی، سریانی، مسیحی و اوستایی هم بدانها پیوستند. پدیده تكلم به چند زبان(۱۲) نیز در همین‏جا بررسی می‏شود و عواملی از قبیل محافظه‏كاری دینی، ملی‏گرایی، دوزبانگی و خواندن و نوشتن از جمله عوامل مهم در زمینه بررسی زبانهای مقدس هستند.

فصل مشترك همه ادیان این است كه اعمال عبادی و مناسك دینی با زبانهایی خاص و گونه‏های معینی از زبانها مجانست و آمیختگی پیدا می‏كنند. در برخی ادیان، زبان شعائر دینی گونه‏ای خاص از زبان مردم بوده و در برخی دیگر گونه‏ای مهجور و قدیمی است كه برای غالب مؤمنین ناآشنا و گنگ می‏نماید، به طوری كه تنها عالمان دین بدان آگاهی دارند. مثلا یهودیان هر كجا كه رفتند زبان آن قوم را به خوبی فراگرفتند، لیكن در اعمال و مناسك دینی و نیز قرائت عهد عتیق همان زبان عبری باستانی را حفظ نموده‏اند. برعكس، مسیحیان از همان آغاز تمایل داشتند كه مفاهیم و مطالب دینی خود را به زبان مردم عادی بیان كنند و لذا ترجمه عهدین به دست مسیحیان از رواج بسیار فراوانی برخوردار شده است. یكی از دیگر ویژگیهای زبان و محیط دینی، استفاده از چند زبان است كه این را قدرت تكلم به چند زبان می‏نامند، یعنی این كه می‏توان به چند زبان با خداوند و یا دیگر موجودات روحانی صحبت كرد و این ارتباط، خاص یك زبان واحد و مشخص نیست.(۱۳)

در صورتی كه زبان به كار رفته در متون دینی به همان صورت قدیمی حفظ شود، چندین اثر دارد كه اجمالا عبارتند از: ۱ - تنها افراد خاصی اجازه تفسیر كتاب مقدس را دارند كه این كار موقعیتی ویژه برایشان می‏آورد; ۲ - نامفهوم بودن زبان به كار رفته در متون دینی برای عامه مردم; ۳ - در امر انتقال ادعیه و اذكار به طور شفاهی، و نه كتبی، تاكید روی تلفظ صحیح و قرائت اصلی است; ۴ - هركسی مجاز به نسخه‏برداری از متون دینی نمی‏باشد و ۵ - زبان مقدس با هاله‏ای از احترام و تقدس همراه است و چنین تلقی می‏شود كه زبان فرشتگان، خداوند و اهل بهشت می‏باشد.(۱۴)

آنچه در این میان برای نویسنده جالب است این است كه چه عواملی سبب می‏شوند تا یك زبان یا گونه زبانی به زبانی مقدس و دینی تبدیل شود. این عوامل دخیل عبارتند از: ۱- عوامل جامعه‏شناختی زبان و ۲- عوامل دینی - كلامی. از دسته اول می‏توان به روابط میان جامعه دینی و دیگر جوامع زبانی اشاره كرد، مثلا رابطه میان روحانیان و كاهنان با دیگر طبقات جامعه كه گروه اول در درون جامعه صنفی خویش به احتمال زیاد از گونه‏ای خاص استفاده می‏كنند. دیگر آن كه زبان دینی تنها برای مقاصد خاص شعائر و مناسك دینی به كار می‏رود و زبان یا گونه متداول میان عامه مردم نیست. دوزبانگی هم عامل مهمی است كه سبب می‏شود یكی از دوزبان، یعنی آن كه به دین مرتبط است همواره محفوظ بماند.(۱۵)

دیگر آن كه قرائت و كتابت متون دینی، و در برخی سنتهای دینی استماع نصوص دینی، مستلزم كسب دانشهای دینی و خاصی بوده، لذا هر كسی ماذون به استنساخ متون دینی نیست. همین مطلب درباره كاهنان، دعانویسان و جن‏گیران هم كه اورادی را می‏نویسند صادق است كه تنها خودشان ماذون به قرائت و كتابت و حتی رؤیت آنها می‏باشند. از جمله عوامل دینی - كلامی می‏توان به احترام و تقدس برای متون اصلی دینی به دلیل اصالتشان اشاره كرد كه همین امر سبب محفوظ ماندن آنها شده است. عامل دیگر، محافظه‏كاری دینی است كه از هر گونه دست‏یازیدن به متون دینی، و لو املای كلمات، هم جلوگیری می‏كند. حتی اگر در متن دینی اشتباهی هم وجود داشته باشد، به اعتبار آن متن ممكن است درست تلقی شود و لذا جلو هر گونه ابداع، نوآوری و بدعت گرفته می‏شود. همین امر عاملی است در جهت‏حفظ رابطه و تحكیم و تنسیق آن با گذشته و سرچشمه منابع دینی.

جالب است‏بدانیم كه مثلا در دین یهود، تمامی گونه‏های زبان عبری مقدس تلقی نمی‏شوند، بلكه مراد از زبان عبری «مقدس‏» گونه به كار رفته در مكتوبات عبری خاخامی یا زبانی است كه طومارهای مكشوفه در بحرالمیت‏به آن نوشته شده است. به همین دلیل نزد یهودیان، مراد از زبان مقدس، زبان عبری متون مقدس دینی یهود بوده است.(۱۶) به همین نحو، پیروان ادیان گوناگون در شعائر و مناسك دینی خود، همان‏گونه قدیم و اصلی به كار رفته در متون مقدس را به كار می‏برند كه حاكی از وجود محافظه‏كاری و احتیاط می‏باشد. البته در گذر زمان عقایدی تابو وار(۱۷) حول زبان مقدس به وجود می‏آید كه آن را با عقایدی خاص درمی‏آمیزد، از جمله قداست آن زبان و نیز ازلی، الهی و قدیم بودن آن است. اما این وضعیت در خصوص مسیحیت و زبان یونانی وضعیت تفاوت می‏كند. وجود اساطیر و خدایان یونانی، آثار فلسفی یونانی و نیز ترجمه هفتادی یا سبعینی(۱۸) از عهد عتیق به یونانی شان و منزلتی دینی به زبان یونانی بخشید كه با اقتدار سیاسی یونان در هم آمیخت و سبب شد كه یونانی هم از شانی دینی برخوردار شود، اما نه در سطح و ساحت عبری یا عربی. اندك اندك در كلیسای امپراطوری روم غربی، لاتین جای یونانی را گرفت و تا تشكیل شورای واتیكانی دوم در سالهای ۶۵-۱۹۶۲، زبان كلیسای كاتولیك رومی بود.(۱۹) در خصوص زبان اوستایی، وضعیت زبانی همان است كه درباره عهد عتیق یا قرآن گفته شد. گاتاها كه به قولی عین‏الفاظ صادر شده از زردشت تلقی می‏شوند به زبان اوستایی باستان بوده و همچنان حفظ شده‏اند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.