پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
موجودات فضایی واقعیت یا خیال
بیش از پنج میلیون سال است كه هرازگاهی اخباری از رویت بشقاب پرندهها و انسانهای فضایی گزارش شده است. تاكنون هزاران برگ پرونده محرمانه برای اثبات وجود این پدیدهها تحت بررسی قرار گرفتهاند ولی هنوز هم بسیاری از جوانب مربوط به <فضاییها> ناشناخته باقی مانده است. موضع دانشمندان نسبت به این گزارشات نیز وضعیت را بغرنجتر مینماید. به نظر میرسد كه آنها میل دارند این حرفها را رد كنند ولی باز هم چندان به حرف خود اطمینان ندارند. فضاییها ارتباط نزدیكی به ارتش، علوم و سیاستهای تحقیقاتی قدرتهای جهانی دارند و این موضوع در برخی از مدارك محرمانه موسسات سری دولتهایی همچون آمریكا مثل CIA، FBI، وزارت اطلاعات، ناسا و > NORADفرمانداری دفاع هوایی آمریكای شمالی) وجود دارد.
برخی بر این باورند كه این موسسات نه تنها از وجود فضاییها آگاه هستند بلكه سعی دارند تكنولوژیهایی شبیه به تكنولوژی فضاییها را نیز بسازند و ظاهرا به دانشمندان گفته شده است چشم خود را بر روی این موضوع ببندند و در نتیجه موسسات سری به راحتی آزمایشات مخفی خود را انجام میدهند.
<لئوناردو اسپرینگ> فضاییشناس آمریكایی از طریق منبعی موثق >كه میل دارد نامی از او ذكر نشود) مدركی به دست آورد كه حكایت از وجود موجودات فضایی داشت. این مدرك متعلق به شانزدهم جولای سال ۱۹۴۷ است و ظاهرا قطعهای از یك <شی پرنده> است. در آن سال پس از كشف این شی وقتی واحدهای نظامی و نیروی هوایی آمریكا این قطعه را مورد بررسی قرار دادند، به این نتیجه رسیدند كه به دلایل مختلفی ممكن نیست ساخت كشور آمریكا باشد و با اطلاعات دقیقی كه دارند، شوروی نیز نمیتوانسته آن را بسازد. وقتی كارشناسان نظامی آن شی را دقیقتر مورد بررسی قرار دادند، قطعهای شبیه به یك موتور اتمی درون آن یافتند. احتمالا این نیروگاه شبیه به یك تبادلگر حرارتی عمل میكرده است. یك قطعه پرنده نیز در قسمت جلویی این شی قرار دارد. دلایلی در دست است كه نشان میدهد این شی با كنترل از راه دور هدایت میشده است. آیا این وسیله دلیلی بر وجود آدم فضاییهای كاملا پیشرفته نیست؟ و به گفته این محقق جالب اینجاست كه آن موسسات سری ابرقدرتهای دنیا از این وسیله بهره گرفتهاند و از روی آن بمبهای اتمی را ساختهاند.
● آدم فضاییها در ماه
در سال ۱۹۶۹ سفینه <آپولو >۱۱ به ماه فرستاده شد. گروه فضانوردان از جمله <آرمسترانگ>، <كالینز> و <اولدرین> پس از چندین ساعت حركت به سوی ماه، خبر دادند كه چند گلوله نورانی اطراف پایههای سفینه هستند و با همان سرعت به دنبال آن حركت میكنند. این گزارش كاركنان مركز كنترل را نگران كرد. سه روز گذشت و هیچ انفجاری رخ نداد و آنها به ماه رسیدند.
دستیار آرمسترانگ سالها بعد در این باره میگفت: <گلولههای نورانی در فاصله سه فوتی ما بودند. سه بشقاب پرنده به قطرهای پانزده تا سیمتر. مثل این كه از یك مخزن اصلی جدا شده بودند. صداهای عجیبی از فرستندهها میآمد. آرمسترانگ موج فرستنده را عوض كرد و به اوپراتور گفت: <میخواهم بدانم جریان چیه؟> اوپراتور خبر نداشت چه شده است و پرسید: <چی شده؟ آنجا اوضاع خوبه؟> یكی از فضانوردان گفت: <قربان، یك چیزهای بزرگی كنار دهانه انفجار سفینه هستند. خداوندا! مثل اینكه روی آن نشستهاند. انگار از روی ماه دارند به ما نگاه میكنند.> پنج ساعت بعد كه روحیهها كمی بهتر شد آرمسترانگ و اولدرین تصمیم گرفتند از سفینه خارج شوند و به كالینز گفتند در سفینه آماده بماند تا در صورت بروز خطر به سرعت از ماه فراركنند. دو فضانورد از سفینه خارج و در تاریكی گم شدند. در حالی كه خانوادههایشان با چشمان هراسان بر روی زمین به مونیتورها خیره مانده بودند. زمان به كندی میگذشت تا اینكه بالاخره آرمسترانگ و اولدرین باز گشتند و آرمسترانگ آن جمله تاریخی را گفت <برای یك مرد قدم كوچكی است ولی برای بشریت پرشی بلند.> آنها اثری از آن شیهای فضایی پیدا نكرده بودند اما سالهای پس از آن فضانوردان بارها و بارها چیزهای مشكوكی را در اطراف خود دیدهاند.
● آیا فضاییها وجود دارند؟
در حالی كه هرگز سند مطمئنی از وجود موجودات سیارات دیگر در دست نیست ولی بسیاری از مردم نمیتوانند قبول كنند كه در كهكشانی به این بزرگی كه اندازه آن در حدود صد هزار سال نوری است، هیچ موجود زنده دیگری نباشد. این موضوع تا حدی پیش رفته است كه در سالهای اخیر توجه خیلیها به دولت آمریكا و ارتباط آن با فضاییها جلب گشته و در این رابطه داستانهای زیادی بر سر زبانها افتاده و فیلمهای زیادی ساخته شده است و راست یا دروغ افراد بسیاری گزارش دادهاند كه با چشمان خود آدم فضاییها را دیدهاند.
● تجربه بعد از طوفان
نام من <لیندون> است و در <ساسكس> استرالیا زندگی میكنم. مدتی پیش وقتی سگهایم را بعد از طوفان برای هواخوری برده بودم، اتفاق خیلی عجیبی برایم افتاد. وقتی طوفان تمام شد توجهم به آسمان جلب شد. دو ستاره برخلاف بقیه ستارگان نور سرخ رنگی داشتند و سوسو میزدند و كاملا نزدیك سطح زمین بودند. این نورها تقریبا ده دقیقه ادامه داشتند تا اینكه من تصمیم گرفتم به خانه برگردم. وقتی به سوی خانه میرفتم به عقب نگاه كردم و دیدم كه نور آن دو ستاره خیلی شفاف و سرخ شده است. بعد ستاره كوچكتر به سمت ستاره بزرگتر رفت. نور هر دوتایشان مثل ضربان نبض كم و زیاد میشد. بعد ستاره كوچكتر دوباره به جای قبلی خود بازگشت و پس از چند ثانیه به سرعت برق جهش كرد و به سوی آسمان رفت و ناپدید شد و كمی بعد خط سرخ رنگی كه از آن باقی مانده بود نیز محو شد. چیزی كه میدیدم برایم باور كردنی نبود به همین خاطر با خود گفتم حتما اشتباه كردهام. ولی روز بعد در روزنامهها خواندم كه زنی یك بشقاب پرنده را كه نور قرمز رنگی داشته در آسمان دیده است. این زن حتی پنجرههای این بشقاب پرنده را نیز دیده بود.
● حادثه در اودسا۳۲
سال پیش بود. برای اینكه بتوانم قرضم را بدهم خیلی كار كرده بودم. خیلی خسته بودم. به همین خاطر وقتی به خانه رسیدم كمی خوابیدم. آن روز یك روز آفتابی تابستانی بود و تمام اتفاقات در روز روشن افتاد. مادربزرگ من در جنوب شهر <اودسا> زندگی میكرد. وقتی خواب بودم او به همسرم تلفن زد و گفت: به استنلی بگو برود بیرون را نگاه كند. یك بشقاب پرنده دارد به سمت خانه شما میآید. من خارج از شهر زندگی میكردم و آن موقع خانههای زیادی آن جا نبود. وقتی بیدار شدم نشستم و كمی در این مورد فكر كردم و با خود گفتم مادربزرگ آدم جدی است. او شوخی نمیكند. بیرون رفتم به اطراف نگاه كردم و ناگهان در سمت غرب شهر، درست بالای برج رادیو و حدودا در یك مایلی خانهام، آن را دیدم. هیچ صدایی نداشت. من و همسرم خیلی هیجانزده بودیم. به سمت رادیو دویدم و آن را روشن كردم و موجها را عوض كردم. در یكی از موجها گوینده داشت میگفت: شنوندگان عزیز الان درست بالای سر ما یك بشقاب پرنده است. این بشقاب پرنده تقریبا ۲۰ دقیقه همان بالا بود. من و همسرم با اتومبیل به سمت برج رادیویی رفتیم. با سرعت در اتوبان پیش میرفتیم. بعد به یك جاده میانبر رسیدیم كه به سمت محل بشقاب پرنده میرفت. وقتی كمی جلوتر رفتیم ناگهان اتومبیل خاموش شد و به هیچ صورتی روشن نمیشد. فكر میكنم این كار از طرف بیگانگان صورت گرفته بود. بشقاب پرنده كه به رنگ استیل بود، چرخی زد و به سمت شمال رفت و به سرعت از نظر ما پنهان شد.
● تعطیلات در لهستان
این حادثه تابستان امسال اتفاق افتاد. زمانی كه برای تعطیلات به <كوزوو> در لهستان رفته بودیم. ما هر شب بعد از شام برای پیادهروی با چند نفر از اعضای فامیل بیرون میرفتیم. آن شب هم به دشت و جنگلی كه در نزدیكی محل اقامتمان بود، رفتیم. هوا تاریك بود و ما فقط با نور چراغ قوه میتوانستیم جلوی پایمان را ببینیم. یكی از پسرعموها یك دفعه گفت: سمت چپمان روی دشت گردباد شده است. به آن جا نگاه كردم ولی چیزی ندیدم. چند دقیقه بعد دوباره همان حرف را زد، من دوباره با بیحوصلگی به آن طرف نگاه كردم و برخلاف تصورم چشمم به گردبادی افتاد كه انگار تازه شكل گرفته بود. آن گردباد به شكل سه حلقه دیسك مانند بود كه بزرگترین آنها بالاتر از همه قرار داشت و هر سه با سرعتهای متفاوتی به دور خود میچرخیدند. اول زیاد مشخص نبودند ولی وقتی بیشتر به آنها نگاه كردم واضحتر شدند. كمی از آسمان روشنتر بودند، پدرم نور چراغ را به روی آن شی انداخت. انگار آن حلقهها فلزی بودند چون از نور چراغ قوه انرژی گرفتند و رنگشان مثل رنگهای شبرنگ براقتر شد. همهمان ترسیدیم و به سرعت به خانه برگشتیم. ولی آن شی هم دنبالمان آمد، دیگر مطمئن شده بودیم این نور متعلق به چیزی زمینی نیست. وقتی به خانه رسیدیم، هنوز آن جا بود.
روز بعد هوا با همیشه فرق میكرد. آن روز باد تندی میوزید و از صبح یك درخت شكسته روی جاده افتاده بود. نمیدانم آن چیزهایی كه در آسمان دیدیم چه بودند ولی برای پذیرفتن وجود موجودات فرازمینی برای من كافی بودند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست