یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اسرائیل در رویارویی با حقیقت


اسرائیل در رویارویی با حقیقت

پیروزی های مقاومت در فلسطین و لبنان می تواند واقعیت و شرایط جدیدی را خلق كند كه در آن عرب ها توانایی تحقق پیروزی و جنگ برای آزادی بشر را پیدا كنند و صهیونیست ها نیز خود را در معرض یك شكست روحی هولناك ببینند كه خطر آن بیش از شكست نظامی است

شاید نشانه شجاعت بیش از آنكه در رویارویی با دشمن باشد، در رویارویی با خویشتن است. رویارویی با خویشتن است كه فرد را وادار به تغییر كلی در رویكردهایش و همچنین آمادگی برای آینده می كند. در حال حاضر "اسرائیل" باید در نبرد جدید، با خویشتن رو به رو شود. بی گمان شكست در لبنان، تاثیر بسیار زیادی بر روحیه شهروندان صهیونیست خواهد گذارد ؛ افرادی كه سال های طولانی با اسطوره ارتش شكست ناپذیر زندگی می كردند، ولی الان می بینند كه این ارتش، شكست خورده، مهزوم، مایوس و ناامید و با كوله باری آكنده از خاطرات تلخ روزهای وحشت از مرزهای لبنان باز می گردد.

در پی شكست لبنان، شهروندان صهیونیست به این نتیجه رسیدند كه در یك خیال پوچ زندگی می كردند، امنیت برای شان یك سراب است، حیات شان در خطر است و سلاح های پیشرفته نمی تواند از آنها در مقابل مبارزانی كه به خدا ایمان دارند و به خاطر میهن شان می جنگند، محافظت كند.

●بی كفایت فرماندهان نظامی

صهیونیست ها بعد از شكست لبنان، به این نتیجه رسیدند كه فرماندهان ارتش نیز در مدیریت جنگ ناموفق عمل كرده و بی كفایت بوده اند. آنها به این نكته پی بردند كه رئیس ستاد مشترك ارتش شان به جای آنكه تمام هم و غم خود را صرف مدیریت جنگ كند، به فكر خرید و فروش سهام خود در بورس بود و از همین رو، دو سوم آنان خواستار محاكمه فرماندهان ارتش و در راس آنها رئیس ستاد مشترك شدند. سوال اینجاست، این محاكمه به چه خاطر خواهد بود؟

شاید موضوع این محاكمه عملكرد ناموفق و بی كفایتی در مدیریت جنگ و شكست در برابر دشمن باشد كه البته این كمترین چیزی است كه باید به خاطرش محاكمه شوند ؛ ولی چیزی كه باید بدان خاطر آنها را محاكمه كرد، جنایتی است كه در حق انسانیت مرتكب شده اند. فرماندهان نظامی صهیونیست به جای آنكه سربازان شان را جنگجو پرورش دهند، آنها را به جنایتكار بدل كردند. به هر حال، تمامی آنها ابزارهایی بودند كه رهبران خودسر و یاغی آمریكا و "اسرائیل" از آنها برای نسل كشی استفاده می كردند.

رژیم صهیونیستی ۱۵۰ هزار بمب را بر سر شهرهای لبنان ریخت و با نظر به این مسئله می توان گفت كه این رژیم در صدد جنگ نبوده، بلكه یك تجاوز وحشیانه و ددمنشانه را به راه انداخته كه هدف از آن ویران كردن شهرها و نسل كشی است. بی گمان كسی كه چندین تن مواد منفجره را بر سر شهرها می ریزد، قصد جنگ ندارد، بلكه یك جنایتكار سنگدل وحشی است.

بی گمان جنگ لبنان، طبیعت جنایتكار دولت و شهروندان صهیونیست را مشخص و ثابت كرد كه آنها ریختن خون انسان ها را جایز می دانند و این حق را برای خود قائلند كه دیگران را به خاك و خون بكشند. خاخام ها نیز با استفاده از متون تحریف شده و دروغین دینی، یهودیان را به جنایتكارانی حرفه ای بدل كردند. ایدئولوژی صهیونیسم نیز برای اشغال سرزمین فلسطین، احساسات انسانی را از یهودیان گرفت و آنها را به سمت ارتكاب جنایت ها، كشتارها و خلق فجایع انسانی كشاند.

پس در یك جمع بندی كلی باید گفت خاخام هایی كه قتل كودكان را برای سربازان صهیونیست جایز می دانستند و با استفاده از متون تحریف شده و دروغین دینی، یهودیان را به جنایتكاران و قاتلان حرفه ای بدل كردند، شایسته محاكمه هستند.

آری! آنچه شایسته محاكمه است اندیشه استعمارگر صهیونیستی است كه بنیاد اندیشه یهودیان را تشكیل داده و از آنان افرادی ساخته است كه هیچ توجهی به قوانین بین المللی، اخلاقیات انسانی و آموزه های آسمانی ندارند.

آری! جنایتی كه باید به خاطر انجام آن فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی "اسرائیل" را محاكمه كرد، جنایتی است كه در حق انسانیت و تمدن انسانی انجام داده اند. ریختن ۱۵۰ هزار بمب به سر ملت بی دفاع لبنان، یك جنایت تاریخی با ابعاد دینی، فرهنگی و سیاسی محسوب می شود. آیا می توان تصور كرد فردی كه ۱۵۰ هزار بمب را برای در هم كوبیدن ملت لبنان استفاده می كند، انسان است و گرایش هایی انسانی دارد.

آیا این ننگ برای انسانیت نیست كه این یهودیان وحشی ادعای انسان بودن كنند؟ احساسات، قلب و عقل این جنایتكاران قاتل به هیچ وجه ارتباطی با انسانیت ندارد. آنها یك ننگ بزرگ برای انسانیت به شمار می روند.

●و جنگ با ناكامی و شكست آنان پایان یافت

صهیونیست ها با وجود تمامی جنایت هایی كه مرتكب شدند، ولی باز هم بازنده جنگ بودند. بمب های آنان نتوانست اراده پولادین ملت و مقاومت لبنان را در هم بشكند. "اسرائیلی ها" توانستند ساختمان ها و تاسیسات زیربنایی لبنان را ویران كنند، ولی به هیچ وجه موفق به تخریب اراده و روحیه ملت نشدند.

دولت عبری در مقابل ایمان شكست خورد و ارتش "اسرائیل" نیز شكست خورده و مهزوم دمش را بر پشتش گذارد و از میدان جنگ خارج شد. سربازان صهیونیست در حالی از جنگ باز می گشتند كه جنایت هایی وحشیانه در حق انسانیت و تمدن انسانی مرتكب شده بودند. پس این حق شهروندان صهیونیست است كه رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی خود را به خاطر شكستی كه متحمل شده اند، محاكمه كنند و این حق انسانیت است كه آنها را به خاطر ارتكاب جنایت های شان محاكمه كند.

انسانیت باید به خاطر پیروزی مقاومت لبنان و خواری یاغیان جنایتكار صهیونیست به خود ببالد، زیرا كه شكست در جنگ كمترین مجازاتی بود كه جنایتكاران صهیونیست لیاقت آن را داشتند. پیروزی حق بر باطل یك دستاورد تمدنی و تاریخی بزرگ است كه راه پیشرفت و آزادی را برای مقاومت باز می كند.

مقاومت لبنان این درس را به همگان داد: "هر كس كه می خواهد آزاد و با سرافرازی زندگی كند، باید به مقابله با ظلم، بردگی و طاغوت "اسرائیل" و آمریكا بپردازد. پیروزی مقاومت لبنان بر طاغوت، در واقع پیروزی انسانیت است كه باید با تمام وجود به خاطر آن شادی كرد و خوشحال بود. این اسرائیل و آمریكای باطل بودند كه در لبنان، در مقابل حق شكست خوردند. در نبرد لبنان، مقاومت بر طاغوت و آزادی بر استبداد پیروز شد. طاغوت "اسرائیلی" نیز شكست خورده و مهزوم و در حالی كه جنایت های ضد انسانی فراوانی را مرتكب شده بود، از لبنان خارج شد.

●یك دادگاه انسانی جهانی

در حالی كه به خاطر پیروزی مقاومت شاد هستیم، باید در اندیشه ابزاری باشیم كه با استفاده از آن، دست طاغوت را برای انجام جنایت های وحشیانه و زشت در حق انسانیت ببندیم... این اجازه را به شهروندان صهیونیست بدهیم كه با شكست شان زندگی كنند و رهبران و فرماندهان شان را به خاطر شكست، فساد و دروغ محاكمه كنند ؛ ولی یك دادگاه دیگر وجود دارد كه مربوط به انسانیت و تمدن است كه وظیفه دارد "اسرائیل" و آمریكا را به خاطر جنایت های شان محكوم كند... آیا این امكان وجود دارد كه یك دادگاه انسانی جهانی برای بررسی پرونده آمریكا و "اسرائیل" تشكیل دهیم؟ عقل بشری وظیفه دارد كه برای مقابله با طاغوت و حفظ آینده انسان و تمدن انسانی به دنبال ابداع باشد و در جهان و در میان تمامی ملت ها، افرادی هستند كه از وجدانی بیدار برخوردارند و می توانند در فعالیت های جهانی كه برای پرده برداشتن از جنایت های صهیونیست ها صورت می گیرد، شركت و "اسرائیل" و آمریكا را به خاطر جنایت های شان محاكمه كنند. اشغالگران عبری با پرتاب ۱۵۰ هزار بمب، جنایتی را مرتكب شدند كه بیشترین قربانیان آن را كودكان و كارگران بخش كشاورزی تشكیل می دادند. آیا تاریخ جنایتی از این زشت تر سراغ دارد؟

دادگاه انسانی جهانی می تواند بر میزان آگاهی جهانی بر ضرورت رویارویی با نسل كشی ها و تخریب تمدن ها بیافزاید ؛ البته خود این دادگاه نیز به یك آگاهی كلی در مورد میزان تهدیدآفرینی این جنایت ها نیاز دارد و از همین رو، بنده از تمامی روزنامه نگاران، اصحاب رسانه می خواهم كه از حقیقت جنایت های رژیم صهیونیستی و ابعاد نظامی، دینی، فكری و سیاسی آن پرده بردارند تا در نتیجه آن افكار عمومی جهان برای محاكمه كامل و همه جانبه "اسرائیل" و آمریكا آماده شود و محكوم شدن جنایت های صهیونیستی از سوی افكار عمومی جهان خود می تواند، اساس تشكیل یك دادگاه انسانی جهانی علیه جنایت های صهیونیستی ـ آمریكایی باشد.

ضمنا برخی رسانه های گروهی از جمله الجزیره و برخی روزنامه نگاران در پرده برداشتن از این جنایات نقش داشته اند، ولی امروز باید به بررسی پایه های فكری، عقیدتی و استراتژیكی جنایت ها پرداخت.

در هر صورت، دادگاه انسانی جهانی كه رسانه های عربی و روزنامه نگاران عرب می توانند تشكیل دهند، در واقع دفاع از حق انسان در استفاده از حیات، پیشرفت، آزادی و آینده ای خوب است. آگاه كردن افكار عمومی جهان نسبت به جنایت های آمریكا و رژیم صهیونیستی در واقع نبردی برای حفظ آزادی است، نبردی كه اصحاب رسانه در سراسر جهان، به ویژه در جهان عرب وظیفه تلاش برای پیروزی در آن را دارند. بی گمان اگر افكار عمومی جهان جنایت های اشغالگران صهیونیست را محكوم كند، سپری را برای حمایت از آینده انسان در مقابل جنون قدرت و جنایت های ضد بشری طاغوت ها درست كرده است.

بنده از تمامی همكاران و شاگردانم كه در رسانه های عربی مشغول فعالیت هستند، می خواهم تا به وظیفه شغلی و حرفه ای خود عمل كرده و پرده از جنایت های هولناك و وحشیانه اشغالگران بردارند و از تمام تلاش خود برای آگاهی بخشی به افكار عمومی استفاده كنند.

از تمامی همكارانم، مدرسان دانشگاه كه در سرتاسر جهان عرب مشغول تدریس و آموزش هستند، می خواهم تا اولین روز درس خود را به برملا ساختن جنایت های اشغالگران اختصاص دهند و كلاس های درس دانشگاه را به دادگاه های محاكمه اشغالگران بدل سازد چرا كه این كار می تواند در شكل گیری درست افكار دانشجویان و همچنین افزایش آگاهی های سیاسی شان تاثیر بگذارد ؛ دانشجویانی كه آینده امت اسلامی هستند و می توانند در زمان های آتی دادگاهی را برای محاكمه "اسرائیل" و آمریكا تشكیل دهند.

●دومین شكست "اسرائیل"

ما با آگاهی بخشی به افكار عمومی، می توانیم "اسرائیل" را علاوه بر آن شكست نظامی كه در لبنان متحمل شده است، با یك شكست جدید رو به رو كنیم، شكستی كه شاید بیشترین خطر را برای آینده اشغالگری های رژیم صهیونیستی داشته باشد و اساس مقاومت همه جانبه فرهنگی در مقابل تجاوزات صهیونیستی ـ آمریكایی باشد. شاید بسیاری از پیروزی هایی كه دشمن صهیونیستی در سال های گذشته به دست آورد، نتیجه چهره ای باشد كه "اسرائیل" از خودش و ارتش به اصطلاح شكست ناپذیرش ساخته بود، ولی همه دیدیم كه چگونه این ارتش شكست خورده و مهزوم از میدان جنگ گریخت و به دنبال آن، بتی كه از ارتشش ساخته بود، فرو ریخت.

در یك جمع بندی كلی می توان گفت كه شكست "اسرائیل" در برابر مقاومت لبنان، این امكان را به ما می دهد تا یك نسل عربی جدید تربیت كنیم كه حقیقت جنایت های استعمارگرایانه ای كه دشمن صهیوینستی با تشكیل دولت اسرائیل انجام داده است، را درك كند و ماهیت واقعی یهودیان جنایتكار، وحشی، سنگدل و گردن كلفت را در یابد.

شكست "اسرائیل" در مقابل مقاومت لبنان، عرب ها را از شكست روحی و ترس شان از تجاوزات صهیونیست ها رهاند. همان طور كه مشاهده كردید، صهیونیست ها با وجود جار و جنجال و غوغایی كه به پا كردند، باز هم شكست خورده و مهزوم، میدان نبرد را ترك گرفتند. وقت آن رسیده است تا چهره واقعی آمریكا و "اسرائیل" را آشكار كنیم و تمامی اوهام و اكاذیبی را كه باعث شده تا توانایی ما در پیروزی بر دشمن كم انگاشته شود، از بین ببریم.

آری! رسانه های مدت های طولانی در توصیف نبوغ صهیونیست ها به ما دروغ گفتند ... كجاست نبوغ صهیونیست ها؟ آنها تنها یك مشت جنایتكار آدم كش هستند و تنها كاری كه از عهده اش بر می آیند، تخریب تاسیسات زیربنایی یك كشور است.

یهودیان به هیچ وجه برای جنگ ساخته نشده اند زیرا شجاعت لازم برای ورود به عرصه یك جنگ حقیقی را ندارند و تنها كاری كه در جنگ اخیر خود كردند پرتاب ۱۵۰ هزار بمب آمریكایی بر روی لبنان، ویران كردن پل ها، پناهگاه ها و كارخانه ها و همچنین كشتن كودكان بود و بعد از آن نیز از صحنه جنگ گریختند.

فرهیختگانی كه به حق به امت عربی تعلق دارند، باید از تمام قدرت و توان خود در از بین بردن اسطوره ها و اكاذیبی كه باعث شكست روحی عرب ها شده است، استفاده كنند. فرهیختگان می توانند شكل واقعیت ها را تغییر دهند و عرب ها را از شكست های روحی كه گریبانگیرشان شده است، نجات بخشند و امید به پیروزی را به آنان بازگردانند و همان طور كه می بینید عملا شعاع خورشید پیروزی در افق ها درخشیدن گرفته است.

پیروزی های مقاومت در فلسطین و لبنان می تواند واقعیت و شرایط جدیدی را خلق كند كه در آن عرب ها توانایی تحقق پیروزی و جنگ برای آزادی بشر را پیدا كنند و صهیونیست ها نیز خود را در معرض یك شكست روحی هولناك ببینند كه خطر آن بیش از شكست نظامی است.

در شرایط كنونی و با پیروزی های مقاومت، یك فرد عرب چهره مبارزی را به خود گرفته است كه برای آزادی می جنگد و چهره یك سرباز شجاع را به خود گرفته است كه می تواند پیروز میدان باشد. ضمنا شرایط كنونی از یك صهیونیست، یك قاتل، ترسو و خونریز ساخته است كه نمی تواند با شرف و افتخار در میدان نبرد بجنگند و تنها به پرتاب ۱۵۰ هزار بمب بر سر لبنان اكتفا می كند و ناكام و مهزوم از میدان جنگ باز می گردد. "درود بر مقاومت كه آینده جدید انسان را می سازد.

نویسنده: سلیمان صالح

منبع: مركز اطلاع‌رسانی فلسطین



همچنین مشاهده کنید