یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
«ناسپاس» داستانی قدیمی با شکلی امروزی

داستان فیلم «ناسپاس» که این روزها روی پرده نقره ای سینما جا گرفته، در دوران زندگی حضرت موسی(ع) می گذرد و در بستر بیان اختلافات قومی یهودیان، روایتی کلیشه ای از یک ابرشخصیت یهودی به نام «آمیل» را به نمایش در می آورد.
تفاوت نوع دیالوگ های بیان شده توسط بازیگران در این فیلم را می توان یکی از نکات قابل توجه برشمرد.
در «ناسپاس»، گاهی دیالوگ ها نثر گونه و کلاسیک است و به عبارت «تو را چه می شود» طعنه می زند.
در مقابل نیز برخی مواقع صحبت های رد و بدل شده بین بازیگران در قالب موقعیت های معاصر و بیشتر شبیه به دیالوگ های آثار گیشه ای و دختر- پسری است که از جمله آن می توان به گفت وگوی ۲ بازیگر زن در بخشی از این فیلم اشاره کرد که دیگری به دوست خود و در آشکار کردن علاقه خود به سوپر قهرمان داستان(آمیل) می گوید: «این پلنگ رو به چنگ میارم.»
سکانس زنده کردن مرده توسط حضرت موسی (ع) نیز از دیگر نکات قابل توجه «ناسپاس» است،همواره زنده کردن مرده از معجزات حضرت عیسی(ع) شناخته شده و چنین اعجازی توسط پیامبری دیگر دور از باور مخاطب است و بروز چنین اتفاقی بدون اشاره به مستندات تاریخی، سوالاتی را برای مخاطب به وجود می آورد.
شخصیت های فیلم نیز بسیار کلیشه ای طراحی شده اند و به فیلم های هالیوودی طعنه می زنند ضمن آن که گریم متفاوت پوریا پورسرخ در این فیلم نیز مخاطب را به یاد "آنتونیو باندراس" در فیلم "چهاردهمین سلحشور" می اندازد.
از این نکته غافل نشویم که فیلم سینمایی "ناسپاس" گوشه چشمی نیز به فیلم فارسی دارد، سکانس جدال یکی از شخصیت های اصلی فیلم در یکی ازکافه های آن زمان با افرادی که در حال میگساری هستند و نحوه ورود او به آن محل، دلیلی بر این مدعا است.
به هر حال "ناسپاس" در اکران است و باید دید مخاطبان چه استقبالی از آن خواهند کرد .
در فیلم "ناسپاس" که در بیست و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر روی صحنه رفت، پوریا پورسرخ، الناز شاکردوست، نیما شاهرخ شاهی، محمدعلی ساربان، مجید عبدالعظیمی، خسرو دستگیر، رویا خلیل آذر و مونا بیگی بازی می کنند. حسن هدایت که سابقه ساخت آثار تاریخی را در کارنامه خود دارد این بار سراغ قوم یهود می رود و کمی از تاریخ معاصر فاصله می گیرد. «ناسپاس»، قصه ۲ پسرعمو به نام های «آمیل» و «آشل» را روایت می کند که هر ۲ خواهان ازدواج با آنائل هستند. وقوع یک رخداد غیرمنتظره آرامش و آسایش قبایل و طوایف قوم یهود را بر هم می زند، اما با ورود حضرت موسی(ع) روایت سمت و سوی دیگر به خود می گیرد. «ناسپاس» یک ملودرام تاریخی است که البته بیشتر با مدیوم تلویزیون تناسب دارد تا سینما. شاید اگر این قصه در قالب یک سریال یا تله فیلم تلویزیونی روایت می شد مخاطب بیشتری داشت تا این که در قالب سینما بنشیند. «ناسپاس» در میان تصویر مذهبی، روایت عاشقانه و قصه ای تاریخی سرگردان است و گویی می خواهد هم یک فیلم دینی و معناگرا باشد و هم در ژانر تاریخی قرار بگیرد، اما بیش از هر چیز برقصه عاشقانه خود تاکید می کند.کارگردان تلاش می کند ملال یک روایت تاریخی را با تزریق عشق به درام بکاهد و شیرینی قصه را برای مخاطب افزایش دهد. در حالی که یک قصه تاریخی اگر واجد عناصر جذاب دراماتیک باشد به داستان های حاشیه ای نیازی ندارد.
در قصه ای که هدایت به تصویر کشیده، سرگذشت آمیل (پوریا پورسرخ)، آشل (نیما شاهرخ شاهی) و آنائل (الناز شاکردوست) را شاهد هستیم که این رابطه سه گانه منجر به شکل گیری یک مثلث عشقی می شود. براساس کلیشه این نوع قصه ها، یکی از اضلاع این مثلث، فرد فریبکار و بدطینتی است که از روش های ناجوانمردانه برای رسیدن به مقصودش استفاده می کند.در میانه راه آشل با دسیسه، آمیل را به قتل می رساند و به آنائل نزدیک می شود. پس از مدتی حضرت موسی(ع) دم گاوی قربانی را به جسد آمیل می زند و آمیل پس از زنده شدن، آشل را قاتل خود معرفی می کند و آشل به مجازات می رسد و آمیل و آنائل زندگی مشترک خود را از سر می گیرند.
در برنامه «هفت» فریدون جیرانی اشاره کرد که «ناسپاس» با سرمایه کمی ساخته شده است و کل بودجه ای که صرف آن شده، خیلی کمتر از سرمایه ای است که صرف فیلم های معمولی سینما می شود و این نیز خود یک تناقض بامزه است. فیلم های تاریخی عموما آثار پرهزینه و پر دردسری است.
یکی از ویژگی های بصری این فیلم ها، حضور انبوه سیاهی لشکر و یا هنروران است. در غیاب آن ها چگونه می توان نبردی تاریخی را تصور کرد؟ ابزار و ادواتی که اینان برای جنگ ها باید در اختیار داشته باشند یا لباس های خاصی که باید برایشان سفارش داده شود، ناخواسته فیلم را به اثری پرهزینه تبدیل می کند.
اما «ناسپاس» خالی از همه این ویژگی هاست. دکوری ندارد که بیانگر شرایط دوره ای از تاریخ باشد و نبردهایی که در فیلم نمایش داده می شود بدون حضور سیاهی لشکر است. اینجاست که از خودمان می پرسیم وقتی امکاناتی برای ساخت چنین فیلمی نیست، چرا باید یک کارگردان سرد و گرم چشیده مثل حسن هدایت پا به چنین وادی پرخطری بگذارد؟
یکی از مشکلات اساسی ژانر تاریخی ریتم کند روایت است که موجب کش دار شدن فیلم شده و با توجه به این که فضای داستان به دوره تاریخی دیگری غیر از تجربه های روزمره مخاطب تعلق دارد سنگینی زمان بیشتر احساس می شود و البته فیلم هم تماشاگرانش را از دست می دهد.
اما در «ناسپاس» ضرباهنگ، تقریبا منطقی است و مخاطب را خسته نمی کند. اما در گریم و چهره پردازی به ویژه درباره شخصیت های اصلی داستان یعنی پوریا پورسرخ و نیما شاهرخ شاهی و البته الناز شاکردوست و لیندا کیانی هیچ تمهید باورپذیری انجام نشده است انگار چند تا دختر و پسر مدرن شهری لباس تاریخی پوشیده اند و دغدغه آن ها مثل دختر و پسرهای بالای شهر است.امیدواریم «ناسپاس» به عنوان یک نمونه از فیلم های تاریخی مورد توجه اهالی سینما و مسئولان قرار بگیرد تا از این پس اگر قرار بر ساخت فیلمی مشابه بود، با در نظر گرفتن تمام جهات به تولید آن اقدام شود.
علی نژاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست