شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ایران و عراق پس از سرنگونی صدام


ایران و عراق پس از سرنگونی صدام

تاریخ روابط ایران و عراق , تاریخ ویژه و پرفراز و نشیبی بوده است در حالی كه دو ملت در طول تاریخ به واسطه وجود عتبات عالیات و نقش علمای شیعه , مرزهای طولانی و ارتباطات فامیلی , از عمیق ترین پیوندهای باستانی , فرهنگی و دینی برخوردار و همواره با یكدیگر در تعامل بوده اند , لیكن به واسطه سیاست های تحمیلی ناشی از طرح های استعمار گران غربی و رفتار حاكمان مستبد گذشته و همچنین ژئوپلتیك دو اقلیم , روابط دو كشور همواره در وضعیتی پیچیده پر تلاطم و آسیب پذیر قرار داشته و تابعی از تحولات نظام بین الملل بوده است

● هم پیوندی

تاریخ روابط ایران و عراق ، تاریخ ویژه و پرفراز و نشیبی بوده است در حالی كه دو ملت در طول تاریخ به واسطه وجود عتبات عالیات و نقش علمای شیعه ، مرزهای طولانی و ارتباطات فامیلی ، از عمیق ترین پیوندهای باستانی ، فرهنگی و دینی برخوردار و همواره با یكدیگر در تعامل بوده اند ، لیكن به واسطه سیاست های تحمیلی ناشی از طرح های استعمار گران غربی و رفتار حاكمان مستبد گذشته و همچنین ژئوپلتیك دو اقلیم ، روابط دو كشور همواره در وضعیتی پیچیده پر تلاطم و آسیب پذیر قرار داشته و تابعی از تحولات نظام بین الملل بوده است .

فروپاشی امپراتوری عثمانی در قرن ۲۰ و ترسیم سرزمینی به نام عراق توسط انگلستان ، بدون توه به خصیصه های قومی و طایفه ای و همچنین نگرانی های دو قدرت منطقه ای ، مبنای مصائب و فجایعی شد كه به دست رژیم بعث عراق سالیان مدیدی بر ملت ها و دولت های منطقه به ویژه ایران تحمیل گردید و به انحای مختلف مورد بهره برداری قدرت های فرامنطقه ای قرار گرفت .

فروپاشی رژیم بعثی صدام در سال های آغازین قرن ۲۱ و ایجاد ساختارهای جدید سیاسی و مشروع در عراق ، فرصت تاریخی و گرانبهایی را پیش روی دو ملت ایران و عراق قرار داد . بدون تردید تأسیس عراقی دموكراتیك تكثر گرا و فدرال كه قانون اساسی آن بر خاسته از اراده ملت بوده و اسلام را مبنای قانونگذاری قرار دهد ، از مهم ترین و شگرف ترین تحولات خاورمیانه و خلیج فارس طی سالیان اخیر است كه متعاقباً بزرگ ترین و نزدیك ترین همسایه این كشور را نیز در وضعیت جدید قرار خواهد داد .

قبل از حمله نظامی آمریكا به عراق یكی از احتمالات ، تشكیل یك رژیم متمایل به آمریكا در این كشور و زمینه چینی برای افزایش تهدیدات امنیتی علیه ایران بود . اعتقاد دیگر این بود كه ایران به شدت از رژیم بعثی صدام آسیب دیده و هرگز با این سیستم نمی تواند روابط پایدار و مورد اطمینانی قرار سازد . لذا سقوط این رژیم متخاصم و كینه جو ، فرصت های بیشتری را برای ارتقای منافع ایران و احیای روابط تاریخی دو ملت ایجاد خواهد كرد . در مجموع ایران در آن شرایط بین دو گزینه بد و بدتر قرار گرفت و مجبور شد تا در قبال حمله نظامی به عراق سیاست بی طرفی مثبت و فعال اتخاذ كند تا از آسیب ها و عوارض ناشی از این حمله به مرزها و همچنین سرایت آن منطقه جلوگیری نماید .

● از تقابل تا تعامل

عراق در طول تاریخ روابط با ایران به ویژه بعد از كودتای ۱۹۶۸ حزب بعث بیشترین هزینه های امنیتی را متوجه لیكن سقوط رژیم بعثی صدام ، یكی از بزرگ ترین نگرانی های امنیتی ایران را رفع نموده و ملت داغدار ایران را بیش از پیش خوشحال كرد و روابط ایران و عراق را در موقعیت جدید و مناسبی قرار داد ، به گونه ای كه این روابط از وضعیت متقابل و رویارویی تاریخی دولتین ، به تعامل و احیای روابط تاریخی دو ملت تبدیل شد .

به قدرت رسیدن شیعیان در عراق و ایفای نقش برجسته مرجعیت شیعی از یك سو و حمایت های گسترده و بی دریغ ایران از نهادهای جدید التأسیس عراق به ویژه دولت و مجلس ملی این كشور ، فضای مناسبی را برای ارتقای منافع دو كشور به ویژه از كاهش نگرانی های امنیتی ایران از سوی همسایه غربی ایجاد نمود . لیكن در این میان هنوز چالش هایی در عراق جدید وجود دارد كه دولت و ملت ایران را نگران می سازد .

● گزینه های فرصت

در یك روند ، دموكراتیك و براساس آرای حاصله از انتخاباتی فراگیر ، آزاد و عادلانه حكومتی مردمی و مشروع در عراق كه در برگیرنده همه طوایف و قومیت ها است ، برقرار شده كه البته چندان خوشایند آمریكا و انگلیس و برخی طرف های منطقه ای نبوده است . در همین راستا تاكنون در مسیر پیشرفت عراق كارشكنی هایی صورت داده اند و امید است كه با گذشت زمان ، آن ها با این وضعیت و همچنین واقعیات عراق كنار آیند و شرایطی را بپذیرند كه به صلاح عراق و منطقه است .

تأسیس عراقی آزاد و با ثبات و مستقل برای ایران بزرگ ترین فرصت را به وجود خواهد آورد . چنین عراقی ، دستاوردهای امنیتی بسیار مثبت و ارزشمندی را برای ایران و همسایگان به ارمغان می آورد و آن ها را مجبور می سازد تا استراتژی روابط خود را با عراق بازتعریف نموده و براساس واقعیات جدید ، مناسبات خود را تنظیم كنند .

عراق جدید اگر به ثبات رسیده و به پیشرفت نائل شود ، نه تنها یك تهدید نیست بلكه یك موهبت و امتیاز برای منطقه است چرا كه در سایه مناسبات دوستانه عراق با هر كشوری ، آن كشور از موقعیت ژئوپلتیك و ژئواستراتژیك عراق ، منافع سرشاری را نصیب خود خواهد كرد . در این میان ایران به چند دلیل از موقعیت ممتازی برخوردار شده است .

۱) حكومت جدید عراقی حتی اگر یك حكومت سكولار و حامی غرب نیز باشد ، به واسطه ساختارهای جدید مدنی و مردمی اش ، تهدیدی به مراتب كمتر از تهدیدات رژیم صدام برای ایران خواهد بود . محتوا و مفاد قانون اساسی عراق جدید این امر را تأیید می كرد .

۲) عراق به سمتی پیش رفته كه سرنوشت دو ملت ایران و عراق را بیش از پیش به یكدیگر پیوند زده است . جدای از سیاست هایی كه حكام ستمگر و سكولار عراق در طول تاریخ علیه شیعیان منطقه اتخاذ كرده اند و جدای از تفرقه افكنی های كنونی اشغالگران آمریكایی و انگلیسی در عراق و طرح جنگ شیعه با سنی ، شیعیان همواره با كردها و اهل تسنن روابط صمیمی داشته و به صورت مسالمت آمیز می زیسته اند همچنان كه عتبات عالیات عراق همواره شاهد زائرین شیعه و سنی بوده است . طبیعتاً ملت ایران نیز فقط با شیعیان عراق قرابت و دوستی نداشته است . بلكه قومیت های كرد و اعراب سنی این كشور نیز روابط و تماس های دوستانه ای با ایرانیان داشته اند . در زمان مبارزه با استبداد رژیم بعث ، ایران میزبان آوارگان عراقی از همه قومیت ها و مذاهب بود . پنج استان ایران با استان های عراقی هم مرز بوده و شهروندان عراقی بالاجبار با استان های همجوار خود در ایران ارتباطات دیرینه ای برقرار ساخته اند . لذا هر تحولی كه در آن سوی مرزها رخ دهد ، استان های ایران را نیز متأثر می سازد .

۳) عراق زمان صدام پایین ترین سطح روابط تجاری را با ایران داشت ، ضمن این كه در اواخر حیات این رژیم ، دلارهایی كه از زوار ایرانی اخذ می شد ، در اختیار خاندان صدام قرار می گرفت و چیزی عاید ملت عراق نمی گردید . هم اینك بازار عراق و عرصه بازسازی اقتصادی این كشور به شدت نیازمند پتانسیل ها و همچنین تجربیات دوران سازندگی ایران است كه متعاقباً منافع سرشار اقتصادی را نصیب دولت خواهد ساخت . می توان گفت اقتصاد ایران و عراق در زمینه های بسیاری مكمل یكدیگرند .

۴) ملت عراق بعد از صنعت نفت شدیداً محتاج دلارهای ناشی از صنعت توریسم است . جمعیت مشتاق ایرانی ، همه هفته در انتظار سفر به عتبات عالیات عراق هستند كه این وضعیت در احیای صنعت توریسم عراق و بازسازی عتبات عالیات نقش بسزایی خواهد داشت .

۵) صنایع و اقتصاد ایران از طریق خاك عراق در كوتاه ترین و كم هزینه ترین مسیر به غرب و اروپا راه خواهند یافت ، ضمن این كه اقتصاد عراق از طریق بنادر و مسیرهای آبی و خاكی ایران احیا خواهد شد .

۶) قرابت فرهنگی دولت ایران و عراق ، به طور فزاینده ای امكان رشد و توسعه هر دو ملت را در زمینه های فرهنگی و اجتماعی در سایه روابط گسترده ، تبادل اندیشه و آرای متخصصین و پژوهشگران فراهم خواهد آورد . با نگاهی به گذشته در می یابیم كه حكام جور عراق با درك این وضعیت ، به دنبال ریشه كنی قرابت دو ملت بودند كه البته ناكام ماندند .

از دیگر گزینه های فرصت وضعیت آمریكا در عراق است . گرفتاری آمریكا در عراق و خطاهای استراتژیك این كشور و همچنین لبریز شدن صبر جامعه بین المللی از یكجانبه گرایی ها و یاغی گری های ‌آمریكا در خاورمیانه ، قویاً هژمونی این كشور را به چالش كشانده است . فشارهای احزاب و گروه های سیاسی ، افكار عمومی و مالیات دهندگان آمریكا بر كاخ سفید نیز افزایش یافته است . جایگاه تفكرات نو محافظه كاران جنگ طلب و ضد ایرانی در امریكا نیز كاهش یافته و مبارزه به اصطلاح جهانی با تروریسم كه به رغم بوش ، عراق خط مقدم آن است را با ناكامی مواجه ساخته است . دولت بوش به واسطه ناكامی هایش در عراق مجبور شده است به طور چشمگیری انتظارات خود را از آن چه در عراق قابل تحقق است كاهش داده و آماده پذیرش پیشرفت های به مراتب كمتر در مقایسه با پیش بینی های اولیه باشد . امریكا دیگر انتظار ندارد تا قبل از خروج ، خشونت های عراق را به طور كامل فرو نشاند و شاهد الگوی جدیدی از دموكراسی ، صنعت نفت خود كفا یا جامعه ای آرام و توسعه یافته در عراق باشند . نتایج برخی اشتباهات امریكا در عراق در آینده می تواند برای این كشور و دوستانش مخاطره آمیز باشد . در سایه تحولات عراق ، حملات ضد آمریكایی به ویژه انتحاری از سوی افكار عمومی منطقه قابل توجه محسوب می شود و ملل منطقه به طور جدی ضد آمریكایی شده اند . طبق نظرسنجی در پاكستان ۶۵ درصد ، در اردن ۵۵ درصد ، در مراكش ۴۵ درصد و حتی در تركیه كه القاعده در آن جا جداً نامحبوب است . ۳۱ درصد این اقدامات را قابل توجیه می دانند همچنین بر اساس نظر سنجی جهانی سال ۲۰۰۳ ، در حدود ۸۳ درصد از آمارهای ارسالی از اردن ، وجود احساسات بسیار مخالف امریكا را نشان می دهند . این در حالی است كه در تابستان ۲۰۰۲ این میزان ۵۷ درصد بوده است . این آمار در لبنان نیز از ۳۸ درصد به ۴۸ درصد افزایش یافته است . آمارگیری ها از درصد بسیار بالایی از مردم در سال ۲۰۰۳ نشان می دهد كه آن ها نسبت به آمریكا یا حس قدری مخالف محافظه یا حس بسیار مخالف داشته اند كه مجموعاً در مراكش ۶۶ در صد لبنان ۷۱ درصد ، منطقه خود گردان فلسطین ۹۸ درصد ، اردن ۹۹ درصد و حتی در كویت ۳۲ درصد بوده است . همچنین در نظرسنجی دیگری كه در منطقه درگیر با جنگ ضد تروریستی امریكا انجام شده است در صد بالایی از افكار عمومی معتقدند سیاست خارجی آمریكا بدون توجه به منافع دیگر كشورها تدوین می شود . ضمن این كه جنگ آمریكا با تروریسم با مخالفت زیادی روبرو است . آن هایی كه معتقدند امریكایی ها منافع كشورها را نه خیلی یا اصلاً مد نظر قرار نمی دهند در مراكش ۶۳ درصد در اردن ۸۰ درصد در لبنان ۸۱ درصد و در منطقه خود گردان فلسطین ۹۲ درصد بوده است . ضمن این كه میزان افرادی كه معتقدند سیاست های آمریكا در خاورمیانه ثبات منطقه را بر هم زده است زیاد است . این نكته مهم است كه این آمار بدون دو كشور مهم ایران و عربستان ارائه شده است كه احساسات ضد آمریكایی بالایی دارند .

در نهایت باید گفت كه جنگ آمریكا با تروریست های بعثی و القاعده و نیروهای مقاومت مردمی عراق ، فقط بخشی از یك دوره تداوم تنش و بحران در برخورد با مخالفت های منطقه ای است . حداقل این كه امریكا یك دهه با منازعه ایدئولوژیكی و سیاسی در منطقه روبرو خواهد بود ، لذا می توان پیش بینی كرد كه آمریكا از این پس تنها صحنه گردان تحولات منطقه ای نیست و فاكتورهای دیگری را نیز باید در نظر داشت ، ضمن این كه برای دولتمردان و رژیم های منطقه اثبات گردیده است كه تكیه كامل بر سیاست های دیكته شده آمریكا در منطقه مخاطره آمیز خواهد بود .

در مجموع درك و شعور سیاسی مردم عراق و سابقه متمدانه و ضد اشغالگری آن ها از عوامل مهم ناكامی های امریكا و انگلیس برای شكل دهی عراق مد نظر غرب سرمایه داری بوده است . در این راستا ایران به منظور استفاده از این فرصت ها می بایست بنیان جدیدی را در مناسبات دو كشور پایه گذاری كند . همچنین امكان هر گونه بهانه تراشی و سوء استفاده آمریكا و اشغالگران را سلب نماید و از همه مهمتر عراق جدید ، عرصه باز تعریف روابط ایران با همسایگان و دولت های عربی منطقه است . تحولات عراق تأثیر بسزایی بر قدرت های ایران و جایگاه منطقه ای و فرا منطقه ای ایران دارد . ارتقا یا كاهش روابط ایران با دولت های عربی منطقه نیز به طور فزاینده از تحولات عراق متأثر می شود . كمك به ثبات و بازسازی عراق در یك چهارچوب چند جانبه گرایانه و دسته جمعی روابط ایران و دولت های منطقه را عمیق تر خواهد ساخت .

قدرتمندی ایران در سایه تحولات عراق و به واسطه بروز و تقویت ژئوپلتیك شیعه ، این روزها در محافل سیاسی و خبری جهان بسیار مطرح است كه موجبات نگرانی امریكا و متحدین منطقه ای اش را فراهم كرده است . جنگ شجاعانه و جسورانه حزب الله با اسرائیل در جولای ۲۰۰۶ بازار این گونه مباحث و تحلیل ها را به طور فزاینده ای گرم نمود . شرایط گرچه به نفع ایران است ، لیكن حساسیت های منطقه ای از عوامل مخرب بر تحولات عراق و منطقه است كه ضرورت دارد نسبت به آن توجه كافی كرد . اگر چه تاریخ روابط سه دهه گذشته ایران با دولت های منطقه نشان داده است كه ایران برای منطقه یك تهدید نیست لیكن آمریكا و رژیم صهیونیستی به شیوه های گوناگون به دنبال القای تهدید فزاینده ایران برای منطقه هستند . در این راستا برخی از دولت های منطقه نیز بعضاً با سیاست های آمریكا در این خصوص همسو شده و علیه ایران حركت می كنند .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.