پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

چادر مشكی از حجاب برتر تا تجارت میلیارد تومانی


چادر مشكی از حجاب برتر تا تجارت میلیارد تومانی

چادر مشكی در ایران بیشتر از آنكه یك پوشش باشد نشانه یك ایدئولوژی است شاید این جریان فكری به زمانی برگردد كه رضاخان دستور داد زن ایرانی چارقد و چادر از سر بردارد

چادر مشكی در ایران بیشتر از آنكه یك پوشش باشد نشانه یك ایدئولوژی است. شاید این جریان فكری به زمانی برگردد كه رضاخان دستور داد زن ایرانی چارقد و چادر از سر بردارد.

آنان ترجیح دادند كه خانه‌نشین شوند اما دست از چادر برندارند. همین زمان چادر نمادی از مقاومت شد. اما همین پوشش باستانی در طول تاریخ دستخوش تغییرات اساسی بود.

آنچه در كتاب‌های تاریخی آمده، قدمت چادر به زنان هخامنشیان می‌رسد. چادر برای اولین بار در یك اثر از ابنیه ارگیلی در شمال‌غربی آناتولی كه زنان را سوار بر اسب به تصویر كشیده و هم‌اكنون در موزه استانبول است، پوششی مانند چادر را به صورت ابتدایی آن مطرح می‌كند. البته این پوشش چادرمانند به صورت پارچه‌ای با حاشیه‌دوزی بسیار زیبا، آویزان از پشت تاج خانم‌های هخامنشی دیده می‌شود.

«جرجی زیدان» می‌نویسد: اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است این وضع پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور دیانت مسیح معمول بود و دیانت مسیح هیچ تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است. در فرهنگ معین برابر لغت چادر نوشته شده: «بالاپوشی كه زنان روی سر اندازند و همه اندام آنان را پوشاند.»

اما چادر به معنی حجاب از زمان صفویان رواج پیدا كرد. اولئاریوس می‌نویسد: «زنان سر خود را كاملا می‌پوشانند و روی آن پارچه‌ای می‌اندازند كه روی شانه‌هاشان می‌افتد و از جلو، گردن و گلو و سینه‌هایشان را می‌پوشاند (مقنعه) و آنگاه كه آهنگ بیرون رفتن می‌كنند با چادر سفید سراسر اندام خود را از سر تا پا می‌پوشانند و رویشان را چنان زیر نقاب پنهان می‌دارند كه جز مردمك چشمان چیزی دیده نمی‌شود.

بر اطلاق زنان ایرانی چهارپوشش جداگانه دارند كه از دو تای آنها در خانه و از دوتای دیگر بیرون از خانه استفاده می‌كنند.

نخست پوششی روسری‌مانند كه غالبا به منظور آرایش است و تا پشت اندام را می‌پوشاند. دوم چارقد كه پوششی سه‌گوشه است، میانش را روی سر می‌اندازند و وسط دو دامن آن را زیر چانه به نوعی گره می‌زنند كه دو دامن روی سینه را بپوشاند و دامن سوم پشت سر را مستور بدارد، پوشش سوم همان چادر است كه سراسر اندام را از سر تا پا می‌پوشاند و پوشش چهارم چیزی شبیه دستمال است كه صورت را می‌پوشاند و روی شقیقه بسته می‌شود. روی این روبند آنجا كه چشم است شبكه‌هایی برای دیدن تعبیه شده است.»

اما همانطور كه در روایت‌های تاریخی نقل شده است، چادر در آن زمان‌ها به رنگ‌های مختلف از جمله بنفش و آبی بوده است و فقط در ماه‌های محرم و صفر، زنان ایرانی برای شركت در روضه‌های عزای امام حسین(ع) از چادرهای مشكی استفاده می‌كردند.

راوندی می‌نویسد: «تا حدود ۱۸۸۰ میلادی (۱۲۹۸ هـ) چادرهای زنان رنگارنگ و بسیار زیبا بود. در این وقت سیاحان و جهانگردان فرنگی كه به استانبول می‌‌آمدند از زنان مسلمانی كه در قبرستان‌ها ایستاده بودند، عكسبرداری می‌كردند.

این امر و انتشار رمان پیرلوتی به نام‌ آزاده خانم كه داستان ارتباط یك نفر فرنگی با زوجه یك افندی مسلمان است موجب نارضایتی سلطان عبدالحمید‌خان شد و فرمود كه از این به بعد خانم‌ها چادر مشكی بپوشند و پیچه بزنند و این رسم كم‌كم به سایر بلاد از جمله تبریز سرایت كرد و بعدها در عهد آتاتورك و كشف حجاب نیز از ۱۹۲۴ میلادی (۱۳۴۳هـ) به بعد در استانبول معمول شد و بعد به تهران راه یافت.»

اما در همان زمان‌ها نیز چادر مشكی رواج پیدا نكرد. ایران كه از اقوام مختلف تشكیل شده و هر یك پوشش خاص خود را دارند هیچ‌گاه چادر را به عنوان پوشش قبول نكردند.مطالعه در پوشش اقوام ایرانی نشان می‌دهد كه چادر بیشتر در اقوام و شهرهایی كه به حاكمیت نزدیك بودند رواج داشت.

اقوام كرد، لر، تركمن، شمالی و... هیچ‌كدام چادر را به عنوان پوشش در پوشاك خود نداشتند. حتی در جنوب كشور و خوزستان هم كه چادر بود، شكل و شمایل چادر در شهرهای مركز را نداشته است.

دكتر درخشنده صادقی در پژوهشی با عنوان حجاب و زنان آورده كه«زنان طبقات كارگری در كشورهای مسلمان كه پایه اقتصاد كشاورزی داشتند بدون چادر در كشتزارها و چراگاه‌ها مشغول به كار بودند.

در ایران تا به امروز در كشتزارهای مرتع و چایكاری‌های شمال، چراگاه‌های غرب و در كارخانه‌های ریسندگی و قالی‌بافی‌ها شاهد این پدیده هستیم. دختران و زنان زحمتكش بدون پوشش چادرسیاه در این بخش‌ها برای گسترش نیروی اقتصادی كشور به كار می‌پردازند.»

● حجاب درگذر انقلاب

انقلاب اسلامی نقطه عطفی برای چادرمشكی بود. تمام زنان شهری كه تا آن زمان از چادرهای رنگی استفاده می‌كردند در بحبوحه انقلاب آن را كنار گذاشتند و چادرمشكی بر سر كرده و در راهپیمایی‌ها شركت كردند.

در تصاویری كه از روزهای انقلاب مانده، زنان ایرانی شركت‌كننده در تظاهرات‌ خیابانی همگی یكپارچه مشكی‌پوش شدند تا تصاویر آنان در تاریخ اینچنین ثبت شود و آغازگر یك جریان فكری باشند.

یكی از عكاسان خارجی كه در آن روزها از خیابان‌های تهران عكسبرداری می‌كرد، در توصیف آن می‌گوید: «زنان ایرانی با چادرهای مشكی مانند دریایی بودند كه رژیم شاه را بلعیدند. همانطور كه من در حین عكاسی از این زنان چادرمشكی به‌وحشت افتادم.»

پوشش زنان انقلابی در آن روزها به دو دسته بود: دسته اول كه بیشتر به محیط‌های دانشگاهی تعلق داشتند و افكار مدرن‌تری در سر می‌پروراندند از پوشش مانتو و روسری استفاده می‌كردند.

البته نه به شكل امروزی آن. آنان مانتوهای روشن می‌پوشیدند و روسری سرشان به غیر از گردی صورت‌شان را می‌پوشاند و دسته دوم كسانی بودند كه وجه مذهبی‌شان پررنگ‌تر بود، آنان بیشتر از خانواده‌های سنتی سربرآورده بودند و طبقه اجتماعی‌شان متوسط رو به پایین بود.

اما هرچه عمر انقلاب اسلامی بالا رفت، حجاب زن ایرانی بیشتر دستخوش تغییرات شد. با اجباری شدن حجاب هر طبقه جای خود را به طبقه قبلی داد. بی‌حجابان دیروز، مانتو و روسری بر تن كردند و از تعداد كسانی كه در انقلاب مانتو و روسری‌پوش بودند كاسته و به افراد چادری افزوده شد.

آن سال‌های اول چادرهای كیفی كه پارچه‌ای ساده و ارزان‌قیمت داشتند بر سر بیشتر خانم‌های چادری رفت، چادرهایی كه علاوه بر حجاب نمادی از ساده‌زیستی صاحبانشان نیزبودند. همان سال‌های اول بود كه در چادر ایرانی اولین تغییر رخ داد. دخترهای جوان‌تر برای آنكه هم حجاب داشته و هم راحت باشند به چادرها كش دوختند و همین كش آنان را از نسل قبلی خود یعنی مادران‌شان متمایز می‌كرد.

در همان زمان‌ها بود كه مادرانشان هم چادر كیفی را كنار گذاشتند و به برسر گذاشتن چادرهای «كلوكه» روی آوردند. دیگر زنان چادری یك‌دست نبودند. نوع چادری كه بر سر می‌كردند تلویحا طبقه اجتماعی را هم نشان می‌داد. هرچند كه چادر كیفی همچنان چادر كار و فعالیت خارج از خانه باقی ماند.

بعد از «كلوكه» چادرهای «شرمن» هم از راه رسیدند. پارچه‌های آنان براق بود و نقش‌ونگارهای درشتی داشت. این چادرهای شرمن خیلی زود جای كلوكه‌های سنگین را گرفته و شد مد جامعه.

فرزندان نسل دوم انقلاب كه روزی خود سنت‌‌شكنی كرده بودند و برخلاف مادران خود كه چادر رنگی بر سر می‌گذاشتند، چادر مشكی‌پوش شده بودند، وارد میدان حجاب شدند. نسل سوم انقلاب تفاوت اساسی با نسل‌های قبلی خود دارند؛ نسل سركشی كه دیگر حرف‌شنوی پیشینیان خود را ندارند.

سعیده اسلامیه


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.