سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

با این علوم انسانی کسی انسان نمی شود


با این علوم انسانی کسی انسان نمی شود

بدون تردید یکی از مهم ترین و اساسی ترین مشکلات پیش روی دانشگاه های کشور در حال حاضر, بحث علوم انسانی و محتوایی است که در قالب آن تدریس می شود که از جهات گوناگونی دچار نقص ها و کمبودهای جدی است

بدون تردید یکی از مهم ترین و اساسی ترین مشکلات پیش روی دانشگاه های کشور در حال حاضر، بحث علوم انسانی و محتوایی است که در قالب آن تدریس می شود که از جهات گوناگونی دچار نقص ها و کمبودهای جدی است. در ادامه به گوشه ای از اشکالات وارده بر علوم انسانی که درحال حاضر در دانشگاه های ما تدریس می شود اشاره می کنم.

اینکه محتوای علوم انسانی که در دانشگاه های کشور تدریس می شود، فقط نقل صرف است و بدون هیچ کم و کاستی ارائه می شود یکی از جدی ترین اشکالات علوم انسانی ترجمه ای غربی است؛ علوم انسانی ترجمه شده از غرب، هیچگاه در دانشگاه های ما مورد نقادی قرار نمی گیرد و فقط همان مطالب ترجمه شده، در کلاس های درس ارائه می شود. از این رو استدلال و مباحث عقلانی جایگاهی در علوم انسانی که امروز در دانشگاه های ما تدریس می شود ندارند.

یکی از نقص های دیگر علوم انسانی این است که، مبانی علمی و تجربی ندارند و در واقع اصلاً ما مثلاً علم جامعه شناسی یا علم روان شناسی یا علوم سیاسی نداریم، بلکه آنچه در این حوزه ها تدریس می شود فقط مکاتب نظری هستند که هیچ کدام مبانی علمی و تجربی ندارند. مثلاً مکاتب روان شناسی یا مکاتب جامعه شناسی و... در واقع باید بگویم که آنچه امروز در قالب علوم انسانی در دانشگاه ها ارائه می شود حاصل تراوشات ذهنی و دیدگاه های فردی نظریه پردازان مکاتب مختلف است که فقط برای خودشان می تواند حجت باشد، و به هیچ عنوان جوابگوی فضای عمومی دانشگاه ها نمی باشد.

از عیب های دیگر علوم انسانی ترجمه شده از غرب این است که باتوجه به اینکه این مباحث و نظریه ها در بستر جغرافیایی و زمانی خاصی مطرح شده است، فقط جوابگوی فرهنگ حاکم بر همان جامعه می باشد و اصلاً در جوامعی با فرهنگ های متفاوت جوابگو نمی باشد، مخصوصاً در جامعه ما که خود دارای فرهنگ غنی و خاص است و مبانی حاکم بر آن که در تعارض جدی با مبانی حاکم بر جامعه غربی است، این مسئله بسیار جدی تر است و یقیناً بدون توجه به این مهم، ارائه مباحث این چنینی هیچ فایده ای نخواهد داشت.

یکی دیگر از ایرادات جدی علوم انسانی ترجمه ای این است که بسیاری از رویکردها و نظریه هایی که در دانشگاه های کشور تدریس می شود، نظریه های فرسوده و قدیمی هستند که سال ها پیش مطرح شده اند و بعد از آنها دیدگاه های زیاد دیگری مطرح شده اند که حتی آن مکاتب و نظریه های قبلی را هم زیر سؤال برده اند.

نقص دیگر اینکه مکاتب مختلف علوم انسانی مانند مکاتب جامعه شناسی یا روان شناسی و... خیلی ناقص و تک بعدی هستند و با اینکه انسان و روابط انسانی حوزه مورد مطالعه آنها است فقط از یک منظر خاص و محدود آن را مورد مطالعه و بررسی قرار داده اند.

اینکه مکاتب و دیدگاه های مختلف علوم انسانی ترجمه ای غربی، در بسیاری موارد در تناقض آشکار با هم هستند، از نقص های دیگر علوم انسانی امروز است. مثلاً در مواردی یک دیدگاه، دیدگاه دیگر را به طور کامل زیر سؤال می برد و آن را رد می کند.

از نقایص اصلی علوم انسانی امروز، این است که علی رغم اینکه از مکاتب مختلف و بعضاً هم متناقض تشکیل شده است، باز هم بسیار محدود هستند، بدین معنی که مثلاً اگر جامعه شناسی یا روان شناسی یا علوم سیاسی و دیگر مکاتبی را که در دانشگاه ها تدریس می شود ، مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم که سر و ته آن فقط از چند نظریه مختلف تشکیل شده است و بس. که بسیاری از این نظریه ها هم مربوط به سال ها قبل است.

باتوجه به نواقصی که بر علوم انسانی امروز وارد است و تنها به برخی از آنها اشاره شد، روشن است که این علوم انسانی با این محتوا هرگز کارآمد نخواهد بود و به هیچ عنوان جوابگوی نیازهای دانشگاهی و جامعه نیست. لذا لازم است اساتید و دانشجویان با اعتماد به نفس هرچه بیشتر این فضای بسته را بشکنند و نظریه های فرسوده و ناکارآمد علوم انسانی ترجمه ای را به چالش بکشند و موجبات پویایی فضای علمی و نظریه پردازی جامعه دانشگاهی را به وجود آورند.

علی اکبر عباسی

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه



همچنین مشاهده کنید