یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی سوریه


دیپلماسی سوریه

بعد از سقوط عراق توسط آمریکایی ها, ایران و سوریه دشمنان اصلی منطقه ای اروپا و آمریکا شناخته می شدند و هدف اعلا م شده غربی ها این بود که بعد از عراق نوبت ایران و سوریه باشد

بعد از سقوط عراق توسط آمریکایی‌ها، ایران و سوریه دشمنان اصلی منطقه‌ای اروپا و آمریکا شناخته می‌شدند و هدف اعلا‌م‌شده غربی‌ها این بود که بعد از عراق نوبت ایران و سوریه باشد. در آن روزها سوریه بیشتر از ایران در معرض خطر بود چون هم، هم‌مرز لبنان و اسرائیل بود و هم، هم‌پیمان و پناهگاه گروه‌های فلسطینی بود و هم در پرونده قتل رفیق حریری متهم بود و هم چنانچه مشهور بود بیشترین تروریست‌ها را به داخل عراق اعزام می‌کرد. از همان موقع سوریه دیپلماسی فعالی را برای اینکه پرونده بعد از عراق شدن از روی میز آمریکایی‌ها برداشته شود انجام داد، کار مذاکره غیرمستقیم با اسرائیل را از طریق دولت مسلمان ترکیه آغاز کرد، در لبنان از همه ابزار‌های قدرتش استفاده کرد و با در دست داشتن آن ابزارها و پس از به رسمیت شناختن دیپلماتیک لبنان و تبادل سفیر به فرانسه دعوت و در کنار رهبران دیگری میهمان کاخ الیزه شد.

سوریه البته یک کارت مهم به نام ایران هم داشت و در همه مجامع بین‌المللی از آن بهره می‌برد. در دنیا به عنوان دوست ایران شناخته می‌شد و در همه جا از آن بهره می‌برد. در فرانسه از بشار اسد خواستند که خواست دنیا در مورد مسائل هسته‌ای دنیا را به ایران منتقل کند و ایشان نیز به ایران آمد و از این برگه به خوبی استفاده کرد. در اجلا‌س چهارجانبه چند روز گذشته دمشق نیز سارکوزی و امیر قطر و اردوغان، سوریه را پس از طی این مراحل اعتمادسازی به عنوان میزبان پذیرفتند و در همان شهر دمشق، پایتخت کشور برادر سوریه، ایران را تهدید به ضربه‌ای از سوی اسرائیل کردند و امیر قطر از سوی شورای همکاری خلیج فارس اعلا‌م موافقت با سپردن پرونده جزایر ایرانی به دادگاه بین‌المللی کرد و در نهایت از سوی سارکوزی پیشنهاد مذاکره مستقیم سوریه و اسرائیل شد. با همه اینها همچنان برگ ایران در دست سوری‌ها است. این برای سوریه و در چارچوب منافع ملی‌اش البته دیپلماسی موفقی بوده است.

در عین حال سوریه نه علیه حزب‌الله حرف زد و نه صحبتی از اخراج رهبران فلسطینی به میان آورد. ایران اما پس از آنکه اعلا‌م شد پرونده‌اش برای بعد از عراق روی میز است، امکانات دیپلماسی فراوانی در اختیار داشت. واقعا یک قدرت منطقه‌ای بود و نمی‌شد نقشش را در عراق و افغانستان و لبنان و در میان بسیاری از مسلمانان نادیده گرفت. ایران در قضیه عراق به صورت طبیعی این شانس را داشت که در عراق هم‌پیمانان و هم‌مسلکان عقیدتی‌اش به حکومت رسیده بودند؛ گروه‌هایی که سال‌ها در ایران بودند و تحت‌تاثیر معنوی ایران شناخته می‌شدند، از راه دموکراتیک و رای مردم قدرت را دست گرفته بودند. اکثریت عراق شیعه بودند و به صورت طبیعی با ایران شیعه رابطه حسنه داشتند.

ایران می‌توانست از طریق رسمی با همکاری با دولت بهترین رابطه را با دولت عراق برقرار کند. با پیروزی حزب‌الله در لبنان که عام و خاص می‌دانند حزب‌الله با کمک‌های معنوی ایران به این نقطه اوج رسیده دیپلماسی ایران می‌توانست از آن ورقه برای آرام کردن لبنان و منطقه و منافع ملی‌اش بهره بگیرد. همه چیز برای اینکه ایران بتواند در منطقه هم به قدرت برتر برسد و هم بتواند آرمان‌هایش را حفظ کند و هم حتی واسطه شود تا سوریه را نیز از خطر در نوبت بعد از عراق قرار گرفتن حفظ کند و هم الگوی موفقی برای سایر کشورهایی شود که می‌خواهند به آرمان‌های اسلا‌می پایبند باشند و هم پیروزی‌ها و قدرتی که در منطقه کسب نموده را حفظ کند، فراهم بود.

دیپلماسی فعال می‌توانست همه این نقطه‌های قوت را برای آرامش و رفاه مردم ایران به کار گیرد و در پرونده هسته‌ای که بزرگ‌ترین چالش سیاست خارجی بود از این عوامل استفاده مثبت کند و دشمنان بی‌منطقی که فقط درصدد بهانه‌جویی بودند را منزوی کند و همکار پرقدرت و نیرومند دنیا شود و حقوق ملت را استیفا نماید؛ کاری که اولین وظیفه هر حکومتی است اما چنین نشد. در عراق با اینکه هم‌پیمانان و دوستان قدیمی ایران به حکومت رسیده بودند، باز هم زمینه این فراهم شد تا به عنوان بزرگ‌ترین حامی تروریست در عراق معرفی شود و گفتند و فیلم نشان دادند که برای زدن آمریکایی‌ها نیرو اعزام کرده است و در برهه‌ای از زمان پرونده کشتار سربازان آمریکایی‌ها در عراق از پرونده هسته‌ای ایران در تبلیغات، پرسر و صداتر شد.

در لبنان هم همه اطراف ماجرا حضور رسمی و مردمی پیدا کردند جز ایران که یا مخفیانه از سوی گروه‌ها و مردم حمایت می‌شد و یا علنا با آن مخالفت می‌شد و به جای آنکه پیروزی حزب‌الله که همواره مورد کمک معنوی ایران بودند، ابزار قدرت چانه‌زنی شود، به نقطه فشار بیشتر تبدیل شد. تحریم‌های سازمان ملل یکی پس از دیگری به تصویب می‌رسد و اثرات آن در زندگی روزمره خود را به مردم تحمیل می‌کند. البته طبیعی است که بسیاری از این موارد نتیجه دشمنی دیرین کشورهایی مثل آمریکا و اسرائیل است اما هنر دیپلماسی این است که از این برگه‌های قدرت به نوعی بهره‌برداری شود که مخالفان نتوانند افکار عمومی را چنین سامان دهند.

سیاست خارجی و دیپلماسی موجود در سوریه در هیچ عرفی دیپلماسی ناموفق شناخته نمی‌شود. اینکه سوریه در سیاست خارجی توانسته این راه طولا‌نی را طی کند دلیل بسیار واضحی دارد؛ سوریه خود را تنها ملزم به حفظ منافع کشورش می‌داند و از همه برگه‌هایش و من‌جمله برگه گرانقیمت ایران برای این هدف بهره می‌برد. وقتی سوریه مشکلا‌ت خودش را با غرب حل می‌کند و وقتی لیبی که کاخ ریاست‌جمهوری‌اش توسط آمریکایی‌ها بمباران شده بود، دیگر احساس تهدید از سوی آمریکا نمی‌کند و رهبر لیبی با آن همه سوابق عملی علیه غرب ایران را نصیحت هم می‌کند، عملا‌ ایران تنها در وسط باقی می‌ماند.

رفع خطر از مردم هر کشوری وظیفه حکومت‌ها است که می‌توان با حفظ آرمان‌های دینی و ملی هم آن را به دست آورد.

محمدعلی ابطحی