دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

نقش ایرانیان در نهضت ترجمه و جنبش علمی مسلمانان


نقش ایرانیان در نهضت ترجمه و جنبش علمی مسلمانان

تحقیق در علوم عقلی اگر چه به چند قرن معین هم مقصور و منحصر باشد, در یك مقاله میسر نیست, این است كه نگارنده در این مقاله تنها به ذكر مقدمات و بحث در تاریخ حكمت در تمدن اسلامی و شرح مختصری از احوال دانشمندان و فرزانگان ایرانی و اسلامی در قرن سوم و چهارم خواهد پرداخت

تمدن اسلامی به درجه ای از عظمت و در مرتبتی از كمال و پهناوری است كه آگهی از همه‌ی ابواب و احاطه برهمه جهات آن به واقع دشوار است.

مهم‌ترین عنصر از عناصر این تمدن,علوم شرعی , عقلی و ادبی آن است كه به زبان های عربی و فارسی تألیف و تدوین شده و احاطه بر همه آن و اطلاع از تمامی كتب و علمای هر فن در این جا میسر نیست. بنابراین در مقاله ای كه پیش رو داریم, سعی شده, جنبش علمی مسلمانان و نهضت ترجمه در قرون سوم و چهارم هجری و قمری مورد بحث و بررسی قرار گیرد. با توجه به اینكه این دو قرن دوره طلایی علمی مسلمانان به ویژه ایرانیان شمرده می شود, دامنه ی بحث چنان گسترده است كه می‌توان در خصوص آن كتاب هایی تألیف نمود. اما قصد ما در این مقاله, پرداختن به بخشی از فعالیت و جنبش علمی مسلمانان كه ایرانیان نقش اساسی در آن دارند, می‌باشد.

چنانكه می دانیم، در تمدن اسلامی بر تمام انواع حكمت و اصول و فروع هر یك از چهار علم الهی, طبیعی , ریاضی، اخلاقی و علوم عقلی اطلاق می شود

پس معلوم می شود كه تحقیق در علوم عقلی اگر چه به چند قرن معین هم مقصور و منحصر باشد, در یك مقاله میسر نیست, این است كه نگارنده در این مقاله تنها به ذكر مقدمات و بحث در تاریخ حكمت در تمدن اسلامی و شرح مختصری از احوال دانشمندان و فرزانگان ایرانی و اسلامی در قرن سوم و چهارم خواهد پرداخت.

علوم عقلی در تمدن اسلامی كه در این مقاله مورد بحث و مطالعه ماست از آمیزش اطلاعات و آثار علمی چند قوم و اختلاط تمدن های یونانی و ایرانی و هندی و عربی پدید آمده است و در این امر بیش از همه, ایرانیان شركت داشتند و به همت آنان است كه بنیاد علوم درخشان اسلامی نهاده شده است.

پیش از آنكه دین اسلام از آسیای مركزی تا جبال پیرنه را تحت تسلط خود در آورد, در این قسمت از جهان متمدن آن روزگار چهار حوزه‌ی علمی عمده شهرت داشت كه نخست مركز علمی اسكندریه و دوم مراكز علمی شام و شمال بین النّهرین و متصرفات غربی ساسانیان و سوم دارالعلم گند شاپور و سایر مراكز تعلیم در ایران و چهارم هندوستان بود.

نظر به این‌كه در این مقاله مجال بحث و پرداختن به شرح و توضیح حوزه های علمی مذكور وجود ندارد بنابراین به اصل موضوع كه بررسی و تحقیق در خصوص علوم عقلی و ترجمه در قرون سوم و چهارم هجری و قمری است می پردازیم.

در دو قرن نخستین اسلام بنا به عللی پیشرفت چندانی در علوم و فنون صورت نگرفت اما از قرن سوم با تشكیل دولت عباسی و نفوذ ایرانیان در دستگاه خلافت, اندك اندك توجه به علوم آغاز شد. ابن خلدون می گوید: از امور غریب یكی این است كه حاملان علم در اسلام غالباً از عجم بودند.

بویژه كه ایرانیان ،بانیان و محرضان اصلی و واقعی بوده و در عین حال عده ی زیادی از آنان مباشرت عمل ترجمه و نقل و تدوین علوم را مستقیماً بر عهده داشته‌اند و در حقیقت ایرانیانند كه علوم اسلامی را پدید آورده و در همه ی علوم اعم از علوم لسانی, دینی, ادبی و عقلی پیشوا و موسس و بنیان گذار بوده اند.

علل اصلی تأثیر ایرانیان را در نقل و تدوین و نشر علوم در تمدن اسلامی می توان در موارد ذیل خلاصه كرد:

الف) راه یابی ایرانیان در دستگاه حكومت و به دست گرفتن قدرت دولتی.

ب) چون ایرانیان اهل بحث و نظر بوده, و در دوره ی ساسانی چنانكه سراغ داریم بر اثر رواج ادیان و مذاهب مختلف و ایجاد بحث های دینی آشنا به تحقیق در مسائل دینی شده بودند در اسلام نیز به سرعت آغاز مباحثات شدید كردند و در كشمكش های مذهبی وارد شدند مانند قدریه و مجبره و خوارج مشرق و غالب شعب شیعه و نزدیك به تمام معتزله... و این مبارزات مذهبی یكی از مهم ترین علل توجه مسلمین به علوم شد.

ج) ایرانیان پیش از اسلام با علوم مختلف از قبیل فلسفه و ریاضیات و طب آشنایی داشتند و پس از شروع نهضت نقل و ترجمه در عهد اسلامی قسمت بزرگی از آن ها را خواه آن ها كه اصلاً از یونانی و هندی به پهلوی نقل شده بود و خواه آن‌ها كه مستقیماً ایرانیان به پهلوی و سریانی نوشته بودند به زبان عربی نقل كردند و از این طریق سهم بزرگی در علوم اسلامی به دست آوردند و این غیر از تأثیری است كه در ادبیات و سایر شئون تمدن داشته‌اند.

● مقدمه:

تمدن اسلامی به درجه ای از عظمت و در مرتبتی از كمال و پهناوری است كه آگهی از همه‌ی ابواب و احاطه برهمه جهات آن به واقع دشوار است.

مهم‌ترین عنصر از عناصر این تمدن,علوم شرعی , عقلی و ادبی آن است كه به زبان های عربی و فارسی تألیف و تدوین شده و احاطه بر همه آن و اطلاع از تمامی كتب و علمای هر فن در این جا میسر نیست. بنابراین در مقاله ای كه پیش رو داریم, سعی شده, جنبش علمی مسلمانان و نهضت ترجمه در قرون سوم و چهارم هجری و قمری مورد بحث و بررسی قرار گیرد. با توجه به اینكه این دو قرن دوره طلایی علمی مسلمانان به ویژه ایرانیان شمرده می شود, دامنه ی بحث چنان گسترده است كه می‌توان در خصوص آن كتاب هایی تألیف نمود. اما قصد ما در این مقاله, پرداختن به بخشی از فعالیت و جنبش علمی مسلمانان كه ایرانیان نقش اساسی در آن دارند, می‌باشد.

چنانكه می دانیم در تمدن اسلامی بر تمام انواع حكمت و اصول و فروع هر یك از چهار علم الهی, طبیعی , ریاضی، اخلاقی و علوم عقلی اطلاق می شود.

پس معلوم می شود كه تحقیق در علوم عقلی اگر چه به چند قرن معین هم مقصور و منحصر باشد, در یك مقاله میسر نیست, این است كه نگارنده در این مقاله تنها به ذكر مقدمات و بحث در تاریخ حكمت در تمدن اسلامی و شرح مختصری از احوال دانشمندان و فرزانگان ایرانی و اسلامی در قرن سوم و چهارم خواهد پرداخت.

علوم عقلی در تمدن اسلامی كه در این مقاله مورد بحث و مطالعه ماست از آمیزش اطلاعات و آثار علمی چند قوم و اختلاط تمدن های یونانی و ایرانی و هندی و عربی پدید آمد و در این امر بیش از همه, ایرانیان شركت داشتند و به همت آنان است كه بنیاد علوم درخشان اسلامی نهاده شد.

پیش از آنكه دین اسلام از آسیای مركزی تا جبال پیرنه را تحت تسلط خود در آورد, در این قسمت از جهان متمدن آن روزگار چهار حوزه‌ی عمده شهرت داشت كه نخست مركز علمی اسكندریه و دوم مراكز علمی شام و شمال بین النّهرین و متصرفات غربی ساسانیان و سوم دارالعلم گند شاپور و سایر مراكز تعلیم در ایران و چهارم هندوستان بود.

نظر به این‌كه در این مقاله مجال بحث و پرداختن به شرح و توضیح حوزه های علمی مذكور وجود ندارد بنابراین به اصل موضوع كه بررسی و تحقیق در خصوص علوم نقلی و ترجمه در قرون سوم و چهارم هجری و قمری است می پردازیم.

آن گونه كه از تاریخ بر می‌آید تشكیل دهندگان امپراتوری اسلامی اطلاعات كمی از علوم و فنون رایج در میان سایر ملت ها داشتند. به طوری كه در تمام عربستان در پایان حیات حضرت رسول جز ده و اند تن خواندن و نوشتن می دانستند. با توجه به این اطلاعات عرب پیش از عهد اسلامی و آغاز اسلام در علوم بسیار ابتدایی و از مقوله ی اطلاعاتی بود كه سینه به سینه و دهان به دهان نقل شود و از طریق تجربه آموخته گردد از زمره ی علومی كه در مدارس فراگیرند و از آن میان باید اطلاعات آنان را در نجوم و طب ذكر كرد.

پس از رواج اسلام در عربستان قبایل پراكنده ی عرب متحد شدند چون حكومتی كه میان آنان پدید آمد و وسیله ی اتحاد و قدرت و سیادت ایشان شد مبتنی بر قرآن بود, طبعاً این كتاب مقدس مرجع تمام اعمال و نیات آنان قرار می گرفت.

در دو قرن نخستین اسلام بنا به عللی پیشرفت چندانی در علوم و فنون صورت نگرفت اما از قرن سوم با تشكیل دولت عباسی و نفوذ عنصر ایرانی در دستگاه خلافت, اندك اندك توجه به علوم آغاز شد. ابن خلدون می گوید: از امور غریب یكی این است كه حاملان علم در اسلام غالباً از عجم بودند.

بویژه كه ایرانیان با بانیان محرضان اصلی و واقعی بوده و در عین حال عده ی زیادی از آنان مباشرت عمل ترجمه و نقل و تدوین علوم را مستقیماً بر عهده داشته‌اند و در حقیقت ایرانیانند كه علوم اسلامی را پدید آورده و در همه ی علوم اعم از علوم لسانی, دینی, ادبی و عقلی پیشوا و موسس و بنیان گذار بوده اند.

علل اصلی تأثیر ایرانیان را در نقل و تدوین و نشر علوم در تمدن اسلامی می توان در موارد ذیل خلاصه كرد:

الف) راه یابی ایرانیان در دستگاه حكومت و به دست گرفتن قدرت دولتی.

ب) چون ایرانیان اهل بحث و نظر بوده, و در دوره ی ساسانی چنانكه سراغ داریم بر اثر رواج ادیان و مذاهب مختلف و ایجاد بحث های دینی آشنا به تحقیق در مسائل دینی شده بودند در اسلام نیز به سرعت آغاز مباحثات شدید كردند و در كشمكش های مذهبی وارد شدند مانند قدریه و مجبره و خوارج مشرق و غالب شعب شیعه و نزدیك به تمام معتزله... و این مبارزات مذهبی یكی از مهم ترین علل توجه مسلمین به علوم شد.

ج) ایرانیان پیش از اسلام با علوم مختلف از قبیل فلسفه و ریاضیات و طب آشنایی داشتند و پس از شروع نهضت نقل و ترجمه در عهد اسلامی قسمت بزرگی از آن ها را خواه آن ها كه اصلاً از یونانی و هندی به پهلوی نقل شده بود و خواه آن‌ها كه مستقیماً ایرانیان به پهلوی و سریانی نوشته بودند به زبان عربی نقل كردند و از این طریق سهم بزرگی در علوم اسلامی به دست آوردند و این غیر از تأثیری است كه در ادبیات و سایر شئون تمدن داشته‌اند.

از میان خلفای عباسی نخستین كسی كه به علوم توجه كرد ابوجعفر منصوربن محمد است كه به طب و نجوم اقبال بسیار داشت علت توجه وی به پزشكان آن بود كه او در اوان بنای بغداد گرفتار بیماری معده شده بود و اطبایی كه در خدمت او بودند از علاجش عاجز ماندند.

منصور روزی آنان را گرد آورد و از ایشان نشان طبیبی ماهر را در شهری جز بغداد خواست گفتند در عهد ما كسی در میان اطبا نیست كه با جورجیس رییس پزشكان گندت پور همسان باشد. این جورجیس پسر بختیشوع از پزشكان جندی شاپور و از طبیبان بزرگ آن شهر بود و تألیفاتی در طب به زبان سریانی داشت و مقام وی در این علم چندان شامخ بود كه سمت ریاست اطبای بیمارستان گند شاپور بزرگترین بیمارستان و مدرسه‌ی طب آن عهد را داشت. منصور او را نزد خود به بغداد خواند و او با دو تن از شاگردانش به آن شهر رفت و منصور را معالجه كرد و به خواهش خلیفه نزد وی بماند. جورجیس از دوستداران تألیف و ترجمه بود و خود زبان یونانی و سریانی و پهلوی و تازی می دانست و برای منصور كتبی از یونانی به عربی ترجمه و چند كتاب نیز به سریانی تألیف كرد.

توجه منصور به علم نجوم نیز بسیار بود. ابن خلدون می گوید (ابوجعفر منصور نزد ملك روم كسی فرستاد تا كتب تعالیم ترجمه را برای وی بفرستد و او كتاب اقلیدس و بعضی كتب طبیعیات را فرستاد مسلمین آن ها را خواندند و از مطالب آن ها آگهی یافتند.)

غیراز خلفای عباسی كه حامیان علوم و مشوقین ناقلان و مترجمان بوده اند رجال و خاندان های دیگری كه غالباً ایرانی بوده‌اند مترجمین را به ترجمه و نقل علوم ترغیب می كرده مبالغ كثیر در این راه صرف می نموده اند و از آن جمله اند.

آل برمك كه توجهی بسیار به علوم داشتند. از این خاندان یحیی بن خالد وزیر هارون و پسرانش فضل وجعفر و برادر یحیی محمدبن خالد به پرورش علم وعلما و تشویق شعرا و ادبا مشهور بوده اند. از دانشمندانی كه در خدمت این خاندان بسیار مورد توجه و علاقه بودند آل بختیشوع اند ترجمه كتب در تمدن اسلامی در آغاز امر مقصور بر كتب طب و نجوم بود و اندكی بعد خصوصاً بر اثر نفوذ معتزله و حاجت این فرقه در مقالات خود به اثبات و استدلال توجه به فلسفه و نقل كتب منطق و فلسفه آغاز شد و با سرعتی عجیب از اواسط قرن دوم تا اواخر قرن چهارم بسیاری از كتب طب و تشریح و دارو شناسی و فلسفه و نجوم و طبیعیات و كیمیا و ریاضیات و فلدحت و نظایر آنها مستقیماً به عربی و یا نخست به سریانی و سپس به عربی ترجمه شد.

تقدم در ترجمه همه این كتب با دو قوم ایرانی و سریانی است و از مابقی اقوام اگر اقدامی درین باب شده باشد چندان نیست كه به شمار آید و با زحمات این دو قوم سنجیده شود.

آزاداندیش و احترام به عقاید و ادیان متنوع در این عصر باعث شد كه گروهی بزرگی از دانشمندان و مترجمان ایرانی و سریانی به دربار خلفا روی آوردند و به كار ترجمه و تدوین كتب پردازند.

علوم اسلامی علی الخصوص در بغداد و ممالك شرقی خلفا تا پایان قرن چهارم و چند سالی از اوایل قرن پنجم در مدارج ترقی سیر می كرد. از این مدت قرن دوم و سوم را باید بیشتر عهد نقل و تدوین و تكوین علوم عقلی و قرن چهارم و اوایل قرن پنجم را عهد استحصال مهمین از زحمات دو قرن پیش و قرن طلایی علوم در تمدن اسلامی دانست مهم‌ترین عامل در سرعت انتشار و كثرت ترجمه و تدوین كتب علمی را در این مدت تشویق گروهی از خلفای عباسی و وزرا و امرای ممالك مختلف اسلامی باید دانست و رفتار نیكی كه با اربابان علم و دانش داشته اند كه در كتب گذشتگان مانند تاریخ بیهقی موجود است.

نویسنده : كریم شاكر

منابع

۱- اقبال‌ لاهوری‌، محمد، سر فلسفه‌ در ایران‌، ترجمه‌ ۱، ج‌، آریانپور، امیركبیر.

۲- اوشیدری‌، جهانگیر، دانشنامه‌ مزدینا، نشر مركز، چاپ‌ اول‌، تهران‌.

۳- بارون‌ كارادو وو، ترجم‌ آرام‌، احمد، متفكران‌ اسلامی‌، دفتر نشر فرهنگ‌ اسلامی‌، چاپ‌ اول.

۴- حلبی‌، علی‌ اصغر، تاریخ‌ علم‌ كلام‌ در ایران‌ و جهان‌ اسلام‌، انتشارات‌ اساطیر، چاپ‌ اول،‌۱۳۷۳.

۵- دامپی‌ پر، مترجم‌ آذرنگ‌، عبدالحسین‌، تاریخ‌ علم‌، سمت‌، چاپ‌ اول.

۶- سجادی‌، ضیاءالدین‌، گزیده‌ اشعار خاقانی‌ شروانی‌، شركت‌ سهامی‌، چاپ‌ دوم،‌ ۱۳۵۶.

۷- صفا، ذبیح‌اله‌، تاریخ‌ علوم‌ عقلی‌ در تمدن‌ اسلامی‌، امیر كبیر، چاپ‌ چهارم‌، تهران‌، ۱۳۵۶.

۸- معین‌، محمد فرهنگ‌ فارسی‌، امیركبیر، تهران‌، شش‌ جلدی.

۹- مصاحب‌، غلامحسین‌، (به‌ سرپرستی‌)، دایره‌المعارف‌ فارسی‌، كتاب‌های‌ جیبی‌، تهران.

۱۰- نصر، حسین‌، نظر متفكران‌ اسلامی‌ درباره‌ طبیعت‌، انتشارات‌ خوارزمی‌، چاپ‌ سوم‌ ۱۳۵۹.

۱۱- نصر، حسین‌، جوان‌ مسلمان‌ و دنیای متجدد. طرح‌ نو، چاپ‌ اول‌.

۱۲- نظامی‌ عروضی‌ سمرقندی‌، چهار مقاله‌، به‌ سعی‌ و اهتمام‌ و تصحیح‌ محمدبن‌ عبدالوهاب ‌قروینی‌، لیدن‌، ۱۳۲۷ ه۰۳۹;.ق.

۱۳- ۱۵-كرلوالفونسونلینو‌، مترجم‌ آرام‌، احمد، تاریخ‌ نجوم‌ اسلامی‌، كانون‌ نشر و پژوهش‌های‌ اسلامی‌.

۱۴- یاحقی‌، محمد جعفر، بهین‌نامه باستان، آستان‌ قدس‌، چاپ‌ سوم‌، مشهد.

۱۵- یونسكو، گزارش‌ علمی‌ جهان‌، انتشارات‌ همشهری‌، ۱۳۷۶.

۱۶- اخوان‌ الصفا، رسائل‌، جلد ۳ ص‌ ۳۶۶ (نقل‌ از حلبی‌، ص‌ ۱۹۷ تا ص‌ ۱۹۹) ۲- ۳-

۱۷- رساله‌ آثار علوی‌، ابراهیم‌ اسفزاری‌، ص‌ ۴۱.

۱۸- ترجمه‌ آثار الباقیه‌، ابوریحان‌ بیرونی‌، ص‌ ۳۴۹.

۱۹- كرجی‌، استخراج‌ آب‌های‌ پنهانی‌، ترجمه‌ خدیو جم‌، ص‌ ۳.

۲۰- اقبال‌ لاهوری‌، محمد، سیر فلسفه‌ در ایران‌، ترجمه‌ ۱.ج‌. آریان‌ پور، انتشارات‌ امیر كبیر.

۲۱- علم‌ و تمدن‌ در اسلام‌، سید حسین‌ نصر ص‌ ۲۵۷.

۲۲- نظامی‌ عروضی‌، چهار مقاله، صفحات‌ ۷۴ - ۷۶.

۲۳- سجادی‌، ضیاءالدین‌ شرح‌ دیوان‌ خاقانی‌ شروانی.

منبع : www.danaee.com


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.