جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پژوهش موسیقی در ابتدای راه


پژوهش موسیقی در ابتدای راه

حوزه پژوهش موسیقی از حوزه های فراموش شده یا كمتر توجه شده در پژوهش كشور محسوب می شود و تا كنون پژوهش هایی كه در این حوزه همچون حوزه های دیگر پژوهش هنری, انجام شده, اغلب به صورت فردی و ذوقی بوده و كمتر به صورت سازماندهی شده و براساس هدفهای یك مركز پژوهشی یا پژوهشكده ای به انجام رسیده است

حوزه پژوهش موسیقی از حوزه‌های فراموش شده یا كمتر توجه شده در پژوهش كشور محسوب می‌شود و تا كنون پژوهش‌هایی كه در این حوزه همچون حوزه‌های دیگر پژوهش هنری، انجام شده، اغلب به صورت فردی و ذوقی بوده و كمتر به صورت سازماندهی شده و براساس هدفهای یك مركز پژوهشی یا پژوهشكده‌ای به انجام رسیده است. در این حوزه تعداد پژوهشگرانی كه تنها به كار پژوهشی موسیقی صرف بپردازند شاید به سختی به تعداد انگشتان دست برسد و اغلب كسانی كه در این بخش پژوهشی فعالیت می‌كنند علاوه بر آهنگسازی یا نوازندگی یا خوانندگی یا آموزش به این كار نیز همت می‌گمارند. با وجود نهاد صنفی همچون انجمن پژوهشگران موسیقی و خانه موسیقی متأسفانه هنوز فعالیت سازمان یافته‌ای در این بخش مشاهده نشده است و پژوهش‌های موسیقی هنوز بر همان شیوه و روشهای فردی انجام می‌شود. در دانشكده‌های هنری هم هیچ تلاشی برای تربیت پژوهشگران موسیقی انجام نمی‌شود و هنوز هیچ رشته جداگانه‌ای به نام پژوهش موسیقی یا نظیر آن درنظر گرفته نشده است. براساس این كمبودها و كاستی‌ها به سراغ چند تن از پژوهشگران موسیقی رفتیم و نظر آنها را دراین باره جویا شدیم و از آنها این سئوالات را پرسیدیم: ۱- وضعیت پژوهش موسیقی كشور را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ ۲- مهمترین اولویت‌های پژوهشی موسیقی را چه می‌دانید؟ ۳- موانع و مشكلات پژوهش موسیقی كشور را در چه می‌بینید؟ ۴- پژوهش‌های موسیقی در خارج در مقایسه با پژوهش‌های موسیقی كشور چه تفاوت‌ها و چه شباهت‌هایی دارد؟ ۵- كدامیك از زمینه‌های آهنگسازی، نوا زندگی ، خوانندگی، ترانه سرایی و تاریخنگاری موسیقی نیازمند پژوهشهای بیشتری است؟ امیدواریم با ارائه نظارت این پژوهشگران و صاحب‌نظران موسیقی بتوانیم شمایی از وضعیت پژوهش موسیقی را به همه دست‌اندركاران و فعالان و علاقه‌مندان موسیقی ارائه دهیم. مشروح این گزارش در پی می‌آید.

موسیقی به عنوان هنری پویا از موزه‌های هنری و فرهنگی كشور سبب می‌شود كه با وجود سابقه زیاد و درخشان روند پژوهش بیست و پنج ساله اخیر با چالش‌های فراوانی مواجه بوده و هست. طی ربع قرن اخیر در زمینه هنر موسیقی كتب و مقالات مختلفی به طبع رسیده اما آمار و ارقام درخصوص این حوزه ریشه‌دار هنری بیانگر پرفراز و نشیب بودن وضعیت انتشار و تغییرات فاحش در تعداد رسالات و كتب موسیقی است.

به عنوان مثال تعداد كتاب‌های موسیقی منتشر شده در فاصله سال‌های ۵۷ تا ۶۱ وضعیت نامطلوبی دارد. البته این وضعیت در سال ۷۰ نیز به چشم می‌خورد. حال آن كه در طی این سال‌ها به ترتیب فقط ۲ ،۴ ،۵ ،۳ ،۱ عنوان كتاب در زمینه موسیقی تألیفی وجود داشته است.

به طوركلی كل كتاب‌های انتشار یافته اعم از تألیفی و غیرتألیفی به بیش از ۸۴۵ هزار و ۹۰۰ عنوان رسید كه از این تعداد بیش از ۴۳۹ هزار و ۱۳۰ عنوان یعنی بیش از نیمی از این تعداد پژوهشی و تألیفی بود. همچنین براساس آمار موجود تعداد كتاب‌های انتشار یافته و تعداد عناوین كتب تألیفی موسیقی برحسب سال بدین شرح است: سال ۶۲، ۵ عنوان با تیراژ بیش از ۹۰۰۰ ‌/‌ سال ۶۳، ۱۱ عنوان با تیراژ ۱۶۸۰۰ ‌/‌ سال ۶۴ ،۶۴ عنوان با تیراژ ۳۱۶۰۰ ‌/‌ سال ۶۵ ، ۲ عنوان با تیراژ ۶۰۰۰ ‌/‌ سال ۶۶ ، ۲ عنوان با تیراژ ۴۵۰۰ ‌/‌ سال۶۷، ۹ عنوان با تیراژ ۱۸۸۰۰ ‌/‌ سال ۶۸ ، ۱۰ عنوان با تیراژ ۳۱۱۰۰ ‌/‌ سال ۶۸ ، ۱۹ عنوان با تیراژ ۵۳۳۳۰ ‌/‌ سال ۷۰ ، ۲ عنوان و تیراژ نامعلوم ‌/‌ سال ۷۱، ۱۱ عنوان با تیراژ بیش از ۳۴۸۰۰ ‌/‌ سال۷۲ ، ۱۵ عنوان و تیراژ ۵۳۷۰۰ ‌/‌ سال ۷۳، ۱۹ عنوان و تیراژ ۵۰۳۰۰ ‌/‌ سال ۷۴، ۱‌عنوان و تیراژ ۱۰۰۰ ‌/‌ سال ۷۵ ، ۴ عنوان و تیراژ ۹۹۰۰ ‌/‌ سال ۷۶، ۳عنوان و تیراژ ۸۳۰۰ ‌/‌ سال ۷۷ ، ۷ عنوان و تیراژ ۱۹۲۰۰ ‌/‌ سال ۷۸، ۴ عنوان و تیراژ ۱۱۲۰۰ ‌/‌ سال ۸۰، ۱۱ عنوان و تیراژ ۳۴۵۰۰ ‌/‌ سال ۸۱ ، ۴ عنوان و تیراژ ۹۲۰۰ ‌/‌ سال ۸۲ ، ۱۴ عنوان و تیراژ ۳۵۹۰۰ بوده است.

این آمار همچنین نشان می‌دهد كه سال‌های ۶۹ و ۷۳ دارای بیشترین رقم درخصوص تعداد عناوین كتاب‌های تألیفی و تیراژ و چاپ كتاب بوده است. این در حالی است كه با نگاه اجمالی و گذرا افت و خیز مشهودی را در زمینه تعداد و عناوین كتب چاپ شده می‌توان دریافت. در این میان تعداد ۶۲ مقاله و ۵۹ پایان‌نامه پژوهشی در زمینه موسیقی به ثبت رسیده نیز دیده می‌شود. نكته جالب این كه در تألیف و یا ترجمه كتاب‌های تألیفی فوق ۶ زن و ۱۹۲ مرد شركت داشتند. در یك جمع‌بندی ادامه وضعیت كنونی درخصوص ترویج و رشد این حوزه هنری به هیچ روی مناسب و سودمند نیست و همت عالی‌، توجهی وافر و استادانی دلسوز و مجرب در این حوزه را می‌طلبد. گزارش زیر نمایه‌ای كوچك اما ژرف از وضعیت، جایگاه، چالش‌ها و راهكارهای پیش‌روی هنر موسیقی سنتی است.

موسیقی كلاسیك ایران از پشتوانه‌های غنی و مطمئنی برخوردار است. این سخن به گزافه نیست زیرا سابقه طولانی این هنر و شكل‌گیری و بكارگیری آلات موسیقی ناب بویژه نوع ایرانی آن نظیر سنتور و حضور استادانی دل‌سوخته و گرانسنگ، گواهی بر این مدعا است. با این حال جایگاه این هنر ریشه دارو در عین حال ظریف و دلنواز در عرصه فرهنگی كشور چندان خوشایند نیست. البته این ناكارامدی علل گوناگون دارد. از یك‌سو هنوز تعریف مورد قبول و چارچوب مورد تأیید از موسیقی و به عبارت بهتر تشخیص سره از ناسره آن موجود نیست. بالطبع آنچه كه از این آشفته بازار حاصل شده تزلزل خاطری در میان هنرمندان و علاقه‌مندان این حیطه هنری‌است.

از سوی دیگر پژوهشگران، اندیشه‌وران و فعالان موسیقی بویژه نوع سنتی آن از همبستگی و اتحاد نظر برخوردار نیستند و مهمتر این كه تلاشی درخور برای اتفاق‌نظر آنان و در نتیجه كمك به رشد و ارتقای موسیقی نمی‌شود.

پژوهش در موسیقی ایرانی تاكنون در آغاز راهی دشوار و تحقیقات پیرامونی آن آنقدر كم است كه به اعتقاد بسیاری از دست‌اندركاران و متولیان موسیقی كشور حرف زیادی برای گفتن ندارد و حتی قیاس آن با پژوهش‌های مشابه فرامرزی كاری بیهوده به شمار می‌رود.

به نظر می‌رسد كه موسیقی پرظرافت و دلنشین ایرانی نیاز به بسترسازی مناسبی برای تجلی و تبلور خود دارد. این امر تلاش دوسویه‌، صادقانه و مجدانه‌ای را از دو گروه ارزشمند و ذی‌صلاح می‌طلبد. از یك طرف دولت و بخش‌های خصوصی و نیمه‌خصوصی دست‌اندركار موسیقی با پشتیبانی همه‌جانبه از پژوهشگران و استادان گرانقدر موسیقی و تجارب وزین آنها راه را برای خودنمایی این هنر كهن باز كنند و از طرف دیگر بر محققان، آهنگسازان با تجربه و مدرسان كهنه كار است كه با ایجاد فضایی پر از صداقت و همدلی به تعاملات اساسی و بویژه ارائه راهكارهای كاربردی برای كارآیی و بهره‌جویی بیش از پیش نسل حاضر اعم از دانشجویان، دوستداران و پژوهشگران امروزه و فردای این مرز و بوم بپردازند.

درخصوص این كه وضعیت پژوهش موسیقی در ایران چگونه است دكتر امیراشرف آریان‌پور مدیر گروه پژوهش هنر و موسیقیدان برجسته كشور می‌گوید: به قولی پژوهش در جامعه ما غریب است و با مشكلات زیادی روبه‌روست. این موضوع شامل موسیقی نیز می‌شود. موسیقیدانان ما غالباً نوازندگان خوب و پژوهشگران بدی هستند. سازشان را خوب می‌زنند اما بندرت به فكر نوآوری در موسیقی هستند. آنها معتقدند موسیقی ایران <سنت> است و <سنت> را نمی‌توان تغییر داد!

استاد شاهین فرهت از دیگر موسیقیدانان سرشناس پیرامون این موضوع تصریح می‌كند: مسأله پژوهش و مطالعه در هنر و بویژه موسیقی موضوع نو و تازه‌ای در ایران است. در تاریخ موسیقی ایران، موسیقی ردیفی و سنتی ما حالت سینه به سینه داشته و بیشتر بر روی نوازندگی و یادگیری دستگاه‌ها، آوازها و در نتیجه بداهه‌سرایی بر روی ملودی‌ها معطوف بوده كه پژوهش محسوب شده است. اما این كه ریشه اینها كجاست، با نگاهی به رسانه‌ها، آثار قدما و بررسی موسیقی نواحی مختلف می‌توان فهمید به دلیل كمبود ارتباطات در دوران‌های پیشین اطلاع زیادی میان نواحی مختلف ما وجود نداشته و احتیاجی نیز از این بابت احساس نمی‌شده است.

این پژوهشگر و فعال موسیقی همچنین می‌افزاید: در چند سال اخیر موسیقی مقامی ما مطرح شده كه در این میان فرهنگستان هنر رل بسیار مهمی در ارائه نقش دادن و پراهمیت كردن آن بازی كرده است. در طی نشست‌هایی بررسی و یافتن جایگاه انواع موسیقی انجام پذیرفته است. البته آهنگسازی و كمپوزیسیون در كشور ما یك چیز نو است در حالی كه قدمت تاریخی موسیقی اروپا به بیش از یازده قرن رسیده است. به طوركلی پژوهش، بررسی و مطالعه علمی بر روی اجزای تشكیل‌دهنده موسیقی و انواع آن در ایران جدید است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.