شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تعلیق میان واقعیت و رویا


تعلیق میان واقعیت و رویا

نگاهی به چند نمایشگاه نقاشی در گالری های تهران

● مصطفی دشتی، گالری خانه هنر، ۱۵ تا ۲۹ آبان ۸۸

خانه هنر گالری تازه یی که با خوش سلیقگی در سه طبقه فضای هنری جذابی را برای نمایش آثار تجسمی فراهم کرده است، در دومین برنامه خود مجموعه نقاشی های مصطفی دشتی را به شکلی مفصل به نمایش درآورده است؛ مجموعه یی که نقاشی های سال های اخیر این نقاش- که پیش از این نیز در نمایشگاهی مجزا ارائه شده بود- را در کنار آثار تازه تر در معرض دید مخاطبان خود قرار داده است. در روندی کلی که از اواخر دهه ۷۰ آغاز شد، دشتی آرام آرام در نقاشی هایش از اتمسفر واقعی موضوع فاصله گرفت و نقاش بیابان های بی انتها به نقاشی های اکسپرسیو- انتزاعی مشغول شد؛ نقاشی هایی که اگرچه در برخورد اول یک سر انتزاعی به چشم می آمدند، اما می شد در آنها رد پای فضای واقعی تجربه شده توسط نقاش را دنبال کرد و در این مسیر خود نقاش نیز در گفته هایش با اشاره هایی آن را تایید می کرد؛ «حال در آستانه ۵۰ سالگی درست مثل روزهای اول بعد از اجرای کارم سرم را با دست می گیرم، روبه روی نقاشی می نشینم و فکر می کنم کی و کجا این را دیده بودم، کدام کوه، کدام دشت و دریا.»۱ با این همه و به رغم چنین مهر تاییدی بر واقعی بودن فضای کاری دشتی، گویی بیننده تمایل بیشتری بر انتساب آثار او به گستره هنر انتزاعی دارد؛ چیزی که در مواجهه با آثار تازه دشتی یک سر فرومی ریزد.

اگر دشتی در دوره های پیشین از بیابان های گسترده تاریک، لاستیک های آتش گرفته و آسمان های دودآلود در نقاشی هایش آشنایی زدایی می کرد تا بیننده را به صرافت دیدن تابلوهایی انتزاعی بیندازد، حالا در مجموعه تازه خود روندی معکوس در پیش گرفته است. گدازه های توده یی شکل عظیم و رنگ های غلیظ تیره که پیش از این در تعلیقی بین مفهومی از آسمان، زمین، کوه یا تنها فرمی آبستره به سر می بردند، حالا با اضافه کردن چند لکه کوچک به نشانه دسته پرندگان به فضایی به شدت واقعی بدل شده اند. دشتی در مجموعه تازه خود، در فضای تیره و روشن بوم های خود با چند ضربه قلم مختصر، گروه پرنده هایی را تصویر کرده است که گویی از این فضاهای سیاه و افق های پرابهام در حال کوچ اند. در تابلوهای دیگر در پس زمینه همان گدازه ها و توده های غلیظ رنگی، اندام تنه چند درخت پدیدار می شود. اگرچه دیدن کوچ دسته پرندگان بر بوم های عظیم دشتی همان نومیدی جاری در انتزاع نقاشی های پیشین اش را تداعی می کند، اما نمی توان منکر شد این تصاویر از جنسی دیگرند؛ گویی عظمت و لایتناهی بودن فضای شکل گرفته به سبب رنگ های غلیظی که آزادانه بر بوم های عظیم هنرمند جاری بودند، حالا با اضافه کردن چند لکه که موقعیتی واقعی را حاصل می دهد، کمرنگ شده است.

دشتی در این مجموعه جدا از کار روی پس زمینه آثار گذشته خود، تعدادی نقاشی با تکنیک آبرنگ و اکریلیک نیز به نمایش درآورده که در آنها نیز به فرم تکرارشده تنه درختان در فضایی خاکستری پرداخته است. جالب است که فضاهای خلق شده در نقاشی های دشتی پیش از این بسیار تلخ تر می نمود؛ تلخی و سیاهی نقاشی ها کمرنگ تر شده است یا چشم ما به دیدن تلخی ها خو گرفته است؟،

● علیرضا جدی، گالری آران، ۲۲ آبان تا ۵ آذر ۸۸

نقاشی های «علیرضا جدی» پرکار و پر از عناصر مختلف و گاه متضاد با استفاده از تکنیک طراحی مدادی- که غالباً اندازه هایی کوچک را می طلبد- در ابعادی بزرگ در گالری آران به نمایش درآمده است. «جدی» را عموماً به عنوان طراح می شناسیم با آثاری مملو از ریزه کاری و عناصر نا همگون. مجموعه یی که در نمایشگاه جدیدی به نمایش درآمده است، برگزیده یی از آثار مختلف او از دوره های کاری سال ۸۳ تا امروز است. نقاشی ها پر از تصویر و اشاره و استعاره اند؛ تصویرهایی از نقاشی کهن ایرانی و چاپ های سنگی دوره قاجار را می توان در آنها به راحتی پیدا کرد. در کنار آن، موجوداتی عجیب الخلقه در مرزی بین انسان و حیوان در صحنه نقاشی به بندبازی مشغولند؛ صحنه هایی که ذهن را به بی تعادلی و نامتوازنی هدایت می کنند. بیننده آثار «جدی» می تواند دقایقی طولانی پای آنها بایستد و به رمزگشایی بپردازد؛ فعلی که ممکن است هرگز به پایان نرسد. نقاشی های «جدی» حاصل ذهنی پرمشغله است؛ پر از نماد و استعاره، پر از کنایه و اشاره، و پر از تصویر که او با مهارت به تمامی این عناصر نامرتبط در صفحه کار سامان می بخشد. فضای آثار «جدی» آکنده از طنزی تلخ و سیاه است.

او گاه شخصیتی را با اشاراتی که او را برای مخاطب می شناساند، در موقعیتی طنزآمیز، هرچند سیاه و رعب آور قرار می دهد. از این رو او پنجره یی به جهانی یک سر بی ثبات، عاری از اطمینان و خالی از یقین و ایمان را پیش چشم مخاطب می گشاید. نقاشان زمانی که به بزرگ تر کردن قطع آثار خود دست می زنند، عموماً رها تر به خلق فضاهای خود می پردازند؛ نکته یی که در مورد «علیرضا جدی» صدق نمی کند. گویی توجه وسواس گونه به جزییات با استفاده از وسیله یی با اثرگذاری محدود- مثلاً مداد- حتی در ابعاد بزرگ نیز او را رها نمی کند. به نظر می رسد طراحی با چنین شیوه یی او را در مکاشفه یی عمیق فرومی برد که فعلاً هنرمند رهایی از آن را طلب نمی کند. علیرضا جدی متولد ۱۳۴۸ تاکنون در نمایشگاه های متعدد گروهی و انفرادی در ایران، فرانسه، کانادا، ایتالیا، ژاپن، چین و... شرکت داشته است و از سال ۷۳ تاکنون به تدریس در دانشگاه های هنری مشغول است. نمایشگاه حاضر، آثار او را از مجموعه های مختلفی همچون «دنیای بی توازن»، «شاهنامه» و «تولد- مرگ» دربرمی گیرد.

● حامد صحیحی، گالری طراحان آزاد، ۲۲ آبان تا ۴ آذر

حامد صحیحی دو مجموعه تازه را در گالری طراحان آزاد ارائه کرده است؛ «کتابخوان ها» و «سرها» که البته مجموعه دوم بخش اصلی نمایشگاه حاضر را تشکیل می دهد و نمایشگاه نیز به همین عنوان شکل گرفته است. «صحیحی» در سال های پیش نیز مجموعه یی تحت عنوان «کتابخوان ها» ارائه کرده بود؛ نقاشی هایی از انسان هایی در حال مطالعه در اتاق هایی ساده، خلوت و با کمترین اشیا. انسان هایش هم به عادت معمول بی چهره بودند. در مجموعه حاضر، همان فضاها در آثاری سه بعدی ساخته شده اند؛ انسان های بی چهره با فرم های به شدت ساده شده و در فضایی باز هم به همان سادگی با حذف زوایدی که ذهن را به حاشیه ببرد.

تمامی عناصر ساخته شده در اشل های بسیار کوچک روی کتابی نسبتاً قطور و بزرگ به عنوان پایه قرار گرفته اند. کتاب نسبت به عناصر حاضر در اثر تا اندازه یی بزرگ است که حکم زمینی را پیدا می کند که آنها را دربرگرفته است. مجموعه «سرها» نقاشی هایی از فیگور انسان هایی است در جهان خلوت، سرد و البته ویژه «صحیحی». عناصر حاضر در تابلوها به پرسوناژ اصلی نقاشی ها، بخشی از سایه آنها و گاه چیزکی مثل شاخه کوچک خشکیده یی یا یک توپ گرد یا موشکی کاغذی و عناصری در همین حد خلاصه می شود که نقاش در هر اثر تنها به آوردن یکی از آنها در کنار پرسوناژ اصلی اکتفا کرده است. آثار این مجموعه در فضایی بین دو بعد و سه بعد به سر می برند؛ انسان ها به شیوه معمول غهنرمندف نقاشی شده اند و سرها گاه توده هایی بی شکل برجسته در زمینه تابلوها هستند، گاه حجمی سه بعدی همچون منشور، مکعب و...، گاه حفره یی خالی شده درون بوم است و گاه شکافی که بر بوم ایجاد شده است.پس زمینه همان جهان ناکجاآبادی و نا معلوم «حامد صحیحی» را یادآوری می کند؛ جهانی که هیچ چیزش در آن ملموس و واقعی نیست- یا دست کم با دید معمول ما هماهنگ و آشنا نیست. از طرف دیگر با دقیق تر شدن به آن گویی همین جهان معاصرمان است و ما همین موجودات عجیب و غریب که از فرط عادت به شرایط موجود دیگر عجیب بودنش را احساس نمی کنیم تا زمانی که یک هنرمند پرده ها را از روی آن کنار بزند و ماهیت واقعی اش را نشان مان دهد. «صحیحی» که در مجموعه های قبلی- مثل مارکوپولو- پنجره یی را از بالا به دنیای بازتولیدشده بر بوم هایش باز کرده بود، بیننده را از زاویه یی به تماشای اثرش هدایت می کرد تا عجیب و غریب بودن فضا با تفاوت مقیاس ها و همچنین زاویه دید بیشتر احساس شود. در مجموعه «سرها» دیگر با چنان زوایایی روبه رو نیستیم؛ گویی هنرمند یقین پیدا کرده است مخاطب آثارش با فضای خاص ذهنی او آشنا شده است و حالا از فاصله یی نزدیک تر می توان به این موجود عجیب و غریب و در عین حال معاصر نگاه کرد.

● مسعود سعدالدین، گالری هما، ۱۵ تا ۲۶ آبان

مسعود سعدالدین از نقاشان هم دوره محمدعلی بنی اسدی، احمد امین نظر و رضا درخشانی است. از همان خطه هم می آید؛ از سمنان و گویا نقاشی برای او هم مثل دیگر هنرمندان این گروه از دوره های کانون پرورش فکری، برایش جدی ترین مساله زندگی شد. آشنایی با هنرمندانی که در کانون رفت و آمد داشتند، شرکت در جلسات بحث و گفت وگوهای سیاسی- اجتماعی و البته پیشینه فعالیت های اجتماعی خانواده و فامیل، مسعود سعدالدین را سرانجام به نقاشی اجتماعی بدل کرد. سعدالدین به فضای فیگوراتیو منتج از چنان حال و هوایی وفادار ماند، اما نقاشی های او ابداً به شکل بیانیه های اجتماعی یا سیاسی درنیامد، بلکه او توانست با هوشمندی مسائل اجتماعی انسان را درونی تر کند. او همواره در باب موضوعی چون «انسان» نقاشی کرد. پرسوناژهای نقاشی هایش اگرچه ظاهری معمولی و عام دارند، اما در ورای چهره شان شناخت روانشناسانه نسبت به انسان دیده می شود. سعدالدین به سبب مهاجرت به آلمان و زندگی در آنجا، طبعاً سوژه هایش را نیز از همان جغرافیا می گیرد، اما چنین امری به نقاشی های او برچسب زمانی و مکانی نمی زند. انسان های او می توانند در هر نقطه دیگری از این کره خاکی زندگی کنند. سعدالدین از شاگردان هانیبال الخاص است که با هوشمندی فضای نقاشی های خود را از گرفتار آمدن به حال و هوای آثار استاد نجات داد.

پی نوشت؛

۱- بخشی از متن بروشور نمایشگاه مصطفی دشتی، گالری ماه مهر، ۱۳۸۷