سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

عرفان عملی از دیدگاه شهید مطهری


عرفان عملی از دیدگاه شهید مطهری

برنامه انسان سازی ماه مبارک رمضان اساساً برنامه انسان سازی است, یعنی برنامه این است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای سالم و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند, برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است, برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است, برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده, بر شهوات نفسانی است, برنامه دعاست, برنامه پرستش حق است, برنامه پرواز به سوی خداست, برنامه ترقی دادن روح است, برنامه رقاءدادن روح است

● هدف روزه

برنامه انسان سازی ماه مبارک رمضان اساساً برنامه انسان سازی است، یعنی برنامه این است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای سالم و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند، برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده، بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاءدادن روح است. اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بی خوابی بکشد و مثلا شبها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزه ای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمی خواهد همین طور مردم دهانشان را ببندند، دهانشان را ببندند یا نبندند [برای اسلام فرق نمی کند] نه، با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیاری از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه، جز گرسنگی چیزی نیست؟ بستن دهان از غذای حلال برای این است که انسان همراه آن سی روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. (انسان کامل، ص۲۸)

● زمان عبادت هم احترام دارد

احترام ماه رمضان واجب و لازم است. کسانی که به عذر شرعی روزه نمی گیرند مثلا مسافر یا مریض می باشند، نباید در ملأعام و یا در یک مجلس عمومی غذا بخورند یا آب بنوشند، زیرا با شئون ماه رمضان منافی است. ماه رمضان زمان عبادت است. زمان عبادت مانند مکان عبادت لازم الاحترام است. (حکمت ها و اندرزها، ج۲، ص۲۰۴)

● معیاری برای ممنوعیت

اسلام با مستحباتی که روح عبادت یعنی تذکر را از میان می برد و غفلت ایجاد می کند نیز مبارزه کرده است. هر چه که موجب انصراف و غفلت انسان از خدا بشود به نوعی ممنوع (مکروه یا حرام) است، مثل افراط در خوردن، افراط در گفتن، افراط در معاشرت با افراد و افراط در خوابیدن. (تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۲۶)

● غفلت از غیر خدا در نماز

ما در عمر خود افرادی را دیده ایم که در حال نماز آنچنان مجموعیت خاطر و تمرکز ذهن داشته اند که به طور تحقیق از هر چه غیر خداست غافل بوده اند. استاد بزرگوار و عالیقدر ما مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی (اعلی الله مقامه) از این ردیف افراد بود. (ولاءها و ولایت ها، ص۲۰۰)

● زمینه تمرکز ذهن در نماز

توجه دل به خدا و تذکر اینکه در برابر رب الارباب و خالق و مدبر کل قرارگرفته است، زمینه تجمع خاطر و تمرکز ذهن را فراهم می کند. (ولاءها و ولایت ها، ص۲۰۰)

● عبادات فکری

از نظر اسلام، عبادت منحصر نیست به عبادات بدنی مانند نماز و روزه یا عبادات مالی مانند خمس و زکات؛ نوعی دیگر از عبادت هم هست و آن عبادت فکری است. تفکر یا عبادت فکری اگر در مسیر تنبه و بیداری انسان قرار گیرد از سالها عبادت بدنی برتر و بالاتر است. (انسان و ایمان، ص۶۴)

● هم علم است و هم عبادت

شک ندارد که اگر انسان در کار عالم و در نظامات عالم و در دقایق مخلوقات تامل و دقت کند و هدفش از این تامل و دقت و کشف رازهای عالم، این باشد که به حقیقت، بیشتر راه یابد و خدا را بیشتر بشناسد این، هم علم است و هم عبادت، تفکر علمی است و عبادت. (تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۴)

● بعد تربیتی عبادات

در اسلام، عبادات گذشته از اصالتی که دارند جزء برنامه تربیتی آن هستند. توضیح اینکه اصالت داشتن عبادت به معنی این است که قطع نظر از هر جهتی، قطع نظر از مسائل زندگی بشر، عبادت خودش جزء اهداف خلقت است: و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون. (ذاریات ۵۶) عبادت مرکبی است برای تقرب به حق و در واقع برای تکامل واقعی بشر. چیزی که خود مظهر تکامل بشر و خود هدف و غایت است، لزومی ندارد که مقدمه و وسیله چیز دیگر باشد. ولی در عین حال عبادات، گذشته از این اصالت، مقدمه چیز دیگر هم هستند، یعنی همان طور که عرض کردم خود برنامه تربیتی اسلامند به این معنی که اسلام که می خواهد افراد را چه از نظر اخلاقی و چه از نظر اجتماعی تربیت کند، یکی از وسایلی که برای این کار اتخاذ کرده- و از قضا این وسیله از هر وسیله دیگری در اخلاق و روح بشر موثرتر و نافذتر است- عبادت است. (آزادی معنوی، ۹۱۸)

● فلسفه عبادت

عبادت برای این است که حیات ایمانی انسان تجدید بشود، تازه بشود، طراوت پیدا کند، قوت و نیرو بگیرد. به هر اندازه که ایمان انسان بیشتر باشد، بیشتر به یاد خداست و به هر اندازه که انسان به یاد خدا باشد کمتر معصیت می کند. معصیت کردن و نکردن دایر مدار علم نیست، دایر مدار غفلت و تذکر است. به هر اندازه که انسان غافل باشد یعنی خدا را فراموش کرده باشد، بیشتر معصیت می کند و به هر اندازه که خدا بیشتر به یادش بیاید کمتر معصیت می کند. (آزادی معنوی،ص ۹۵)

● فرزندان ارزش نماز را از ما می آموزند

نمازخوان هایی که خودشان نماز را استخفاف می کنند یعنی کوچک می شمارند (نماز صبحشان آن دم آفتاب است، نمازظهر و عصرشان آن دم غروب است، نماز مغرب و عشاشان چهار ساعت از شب گذشته است و نماز را با عجله و شتاب می خوانند) تجربه نشان داده که بچه های اینها اصلا نماز نمی خوانند. شما اگر بخواهید واقعا نمازخوان باشید و بچه هایتان نمازخوان باشند، نماز را محترم بشمارید. نمی گویم نماز بخوانید؛ بالاتر از نماز خواندن، محترم بشمارید. اولا برای خودتان در خانه یک مصلایی انتخاب کنید (مستحب هم هست) یعنی در خانه نقطه ای را انتخاب کنید که جای نمازتان باشد، مثل یک محراب برای خودتان درست کنید. اگر می توانید (همان طوری که پیغمبر اکرم یک مصلی و جای نماز داشت) یک اتاق را به عنوان مصلی انتخاب کنید. اگر اتاق زیادی ندارید، در اتاق خودتان یک نقطه را برای نماز خواندن مشخص کنید. یک جانماز پاک هم داشته باشید. در محل نماز که می ایستید، جانماز پاکیزه ای بگذارید، مسواک داشته باشید، تسبیحی برای ذکر گفتن داشته باشید. وقتی که وضو می گیرید، این قدر با عجله و شتاب نباشد. (آزادی معنوی، ص ۸۶)

● مسئولیت در برابر خانواده

هر فردی از ما، هم مسئول نماز خودش است و هم مسئول نماز اهلش یعنی زن و بچه اش. خطاب به پیغمبر اکرم است: و امر اهلک بالصلوه و اصطبر علیها (ط۱۳۲)

ای پیامبر! خاندان خودت را به نماز امر کن و خودت هم بر نماز صابر باش. این اختصاص به پیامبر ندارد، همه ما به این امر موظف هستیم.

بچه ها را چه باید کرد؟ بچه ها را از کوچکی باید به نماز تمرین داد. دستور رسیده است که به بچه از هفت سالگی نماز تمرینی یاد بدهید. البته بچه هفت ساله نمی تواند نماز صحیح بخواند ولی صورت نماز را می تواند بخواند. از هفت سالگی می تواند به نماز عادت کند، چه پسر و چه دختر. یعنی همان اولی که بچه به دبستان می رود، باید نماز را در دبستان به او یاد بدهند، در خانواده هم باید به او یاد بدهند. ولی این را توجه داشته باشید که یاد دادن و وادار کردن با زور نتیجه ای ندارد.

کوشش کنید که بچه تان از اول به نماز خواندن رغبت داشته باشد و به این کار تشویق بشود. به هر شکلی که می توانید موجبات تشویق بچه تان را فراهم کنید که با ذوق و شوق نماز بخواند؛ زیاد به او بارک الله بگویید، جایزه بدهید، اظهار محبت کنید که بفهمد وقتی نماز می خواند، بر محبت شما نسبت به او افزوده می شود. دیگر اینکه بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد. به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمی شود، چون اصلا حضور در جمع مشوق انسان است. آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت می بیند، روح عبادت بیشتری پیدا می کند، بچه که دیگر بیشتر تحت تاثیر است. متاسفانه کم رفتن ما به مساجد و معابد و مجالس دینی و اینکه بچه ها کمتر در مجالس مذهبی شرکت می کنند، سبب می شود که اینها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند ولی این برای شما وظیفه است.

اما اسلام که می گوید بچه ات را وادار به نماز خواندن کن، نمی گوید آقامآبانه فرمان بده، تشر بزن، دعوایش کن؛ نه، از هر وسیله ای که می دانید بهتر می شود برای تشویق او به عبادت و نماز خواندن استفاده کرد، شما باید استفاده کنید. باید ما با بچه های خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشیم تا آنها با مساجد و معابد آشنا بشوند. ما خودمان که از بچگی با مساجد و معابد آشنا بودیم، در این اوضاع و احوال امروز چقدر به مسجد می رویم که بچه های ما- که هفت ساله شده اند، به دبستان رفته اند و بعد به دبیرستان و بعد به دانشگاه ولی اصلا پایشان به مساجد نرسیده است- بروند. اینها قهرا از مساجد فراری می شوند. حالا ممکن است بگویید وضع مساجد خراب است، کثیف است، یا مثلا یک روضه خوان می آید و حرف چنین و چنان می زند. آنها را هم وظیفه داریم که درست کنیم. وظیفه که در یک جا تمام نمی شود. وضع مساجد خودمان را هم باید اصلاح کنیم. پس این را هم هرگز فراموش نکنید که ما وظیفه داریم نماز بخوانیم و وظیفه داریم که خاندان خودمان را هم نمازخوان کنیم به شکلی که به نماز راغب و تشویق بشوند، فواید و خاصیت نماز خواندن و در حدودی که می توانیم فلسفه نماز خواندن را برای بچه ها بگوییم. (آزادی معنوی، ص ۱۰۵ و ۱۰۶)