شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

دین و پیشگیری از جرم


دین و پیشگیری از جرم

تاریخ بشر نشان می دهد جرم جزء جدایی ناپذیر جوامع انسانی است, اما این پیوستگی هیچ گاه مانع از آن نشده است که انسان ها به شناسایی علل جرم و راههای پیشگیری از آن نپردازند

تاریخ بشر نشان می دهد جرم جزء جدایی ناپذیر جوامع انسانی است، اما این پیوستگی هیچ گاه مانع از آن نشده است که انسان ها به شناسایی علل جرم و راههای پیشگیری از آن نپردازند. توجه به این مهم مختص انسان های عادی نبوده، بلکه ادیان الهی و برگزیدگان خداوند نیز همواره به این مسئله توجه داشته اند، چنانکه دین اسلام به عنوان دین خاتم که همه ساز و کارهای زندگی بشری را با خود به همراه دارد، در بردارنده مفاهیم پیشگیری از گناه و جرم است.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: "از مستی گناه بپرهیز، زیرا گناه همچون شراب و بلکه شدیدتر از آن مستی می آورد". خدای تعالی می فرماید: " کر و لال و کورند، پس آنان (از کیفر به ایمان) باز نمی گردند"

۱) در جرم شناسی برای تبیین جرم از دیدگاههای متفاوتی استفاده می شود. از دید روانشناسی به رابطه فرد و دین پرداخته می شود و جامعه شناسی به جایگاه دین در زندگی اجتماعی، تحولات آن و ارتباطش با دین توجه می کند و سئوالاتی نظیر نقش دین در کاهش یا افزایش جرم در آن مطرح می شود .

در همین راستا برخی جرم شناسان به بررسی نقش دین مسیحیت در میزان جرم پرداخته اند و افرادی چون گابریل تارد، گرازمیک و دیوید ایوانز به این نتیجه رسیده اند که دین نقش مهمی در تعدیل تمایلات بشری داشته است و بین دینداری و جرم رابطه معکوس وجود دارد. چنانکه داستایوفسکی می گوید:

" اگر خدا را از جامعه برداریم هر عملی مجاز می شود".

ژورژ پیکا جرم شناس فرانسوی نیز به کم بودن جرم در جوامع مذهبی اشاره و بیان می کند: دین تکالیف و دستوراتی دارد که فاصله طبقاتی را کاهش می دهد و این باعث همگونی بیشتر افراد جامعه و کاهش جرم می شود. (البته وی به طور ویژه به آموزه های اسلامی تاکید می کند.)

از سویی افرادی نظیر انریکوفری دینداری را عامل افزایش ارتکاب جرم دانسته و خواستار از بین بردن کلیسا و صومعه ها بود. وی صومعه را کانون های وحشتناک هتک حرمت و گدایی می خواند. ‏

در اینجا ذکر این مسئله اساسی است که در نظرهای مذکور دین به صورت امر عینی که از جنبه آسمانی بودنش خارج شده و یک قالب اجتماعی پیدا کرده بررسی شده است. با این توضیح که جنبه آسمانی و محتوایی دین در سه بخش، اخلاقیات، اعتقادات و احکام ارائه می شود. تجلی دین در قالب نهادهای دینی نظیر مسجد، کلیسا، صومعه و حسینیه و اشخاص مبلغ آن صورت می گیرد. بدین ترتیب، دین فرایندی بشری می شود که پدر، مادر، روحانیت و ... آموزش آن را به مردم برعهده می گیرند. دین با کنترل افراد آنان را به سوی زندگی بدون جرم فرا می خواند؛ چرا که:

۱) دین نوعی ضمانت اجراهای درونی برای افراد به همراه دارد که وقتی با مقررات و نظارت های بیرونی جامعه جمع شود، بازدارندگی قوی برای افراد در برابر ارتکاب جرم ایجاد می کند. به‏‎ ‎عقیده علامه طباطبایی‎: ‎هر چند قوانین و مقررات عادلانه‏ای وضع شود و احکام جزئی سخت و تهدید کننده هم وجود داشته باشد، در عین حال، جلوی تخلف و ارتکاب جرم را‎ ‎جز به وسیله اخلاق فاضله انسانی نمی‏توان گرفت.‏

‏ باید گفت تقویت و تربیت وجدان یا نفس سرزنشگر‎ ‎یکی از کارکردهای اساسی دین برای رویارویی با انحراف و پیشگیری‎ ‎از جرم است. ویژگی این نفس آن است که با انجام گناه و جرم، صاحبش را مورد سرزنش قرار می‏دهد و در نتیجه،‏‎ ‎سبب پشیمانی او می‏شود و زمینه را برای رهایی وی از انحرافات آماده می‏سازد. اهمیت‏‎ ‎این نفس تا آنجاست که خداوند در قرآن به آن سوگند یاد می‏کند و می‏فرماید: "وَ لا‎ ‎اُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَه ؛ و سوگند به نفس لوامه ( و سرزنشگر )". ‏‎ ‎اگر وجدان انسان همواره بر اساس آموزه های دینی تربیت شود، میزان گناه و‎ ‎جرم او به میزان فراوانی کاهش می یابد.‏

۲) اساساً دین ضمانت اجراهای قوی اخروی می آورد؛ آموزه های دین در رابطه با معاد و زندگی پس از مرگ و ترسیم انذار و تبشیر، پاداش و عقاب می تواند تاثیر زیادتری از ضمانت اجراهای دنیوی داشته باشد. دین با‎ ‎تبشیر و انذار و تأکید بر این نکته که انسان پاداش یا کیفر کارهای نیک و بد دنیوی‎ ‎را در روز حساب خواهد دید، انسان را ترغیب می‏کند که مراقب رفتارهای خویش باشد و‏‎ ‎خود را از لغزش‏ ها و جرم‏ ها که سبب گرفتاری او در روز رستاخیز خواهد شد، باز‎ ‎دارد. امام باقر (ع) می فرماید: تعجب است از کسی که به خاطر ترس از بیماری از خوردن غذا پرهیز می کند، چگونه از ترس آتش دوزخ از گناهان پرهیز نمی کند۲.‏‎ ‎فرهنگ سازی درباره اعتقاد به روزقیامت، یکی از عوامل سالم ‏سازی جامعه‎ ‎از ارتکاب جرم و بزه است‎.‎‏

در اینجا باید توضیح داد، یکی از پیام‏ های دین، یاد خداست،یاد خدا و حاضر و ناظر دانستن او به‎ ‎سبب حیامند ساختن انسان، وی را از بزه‏ها و جرم‏ها باز می‏دارد .‏‎

‎استاد شهید مرتضی مطهری در این باره می‏گوید‎: ‎‏"هر اندازه که ایمان‎ ‎مذهبی انسان بیشتر باشد، بیشتر به یاد خداوند است و هر اندازه که انسان به یاد‎ ‎خداوند باشد، کمتر معصیت می‏کند. معصیت کردن و نکردن، دایر مدار علم و آگاهی نیست،‎ ‎بلکه دایر مدار غفلت و تذکر است. به هر اندازه که انسان غافل باشد، یعنی خداوند را‎ ‎فراموش کرده باشد، بیشتر معصیت می‏کند و هر اندازه که خداوند بیشتر به یادش بیاید،‎ ‎کمتر معصیت می‏کند. عصمت، نهایت درجه ایمان است و ایمان به هر اندازه که بیشتر‎ ‎باشد، انسان بیشتر به یاد خداوند است.

اگر کسی دائم ‏الحضور باشد و همیشه خداوند در‎ ‎نظرش باشد، طبعا هیچ ‏وقت گناه نمی‏کند. البته ما یک چنین دائم ‏الحضوری غیر از‎ ‎معصومین علیهم ‏السلام نداریم... و عبادت برای این است که انسان زود به زود به یاد‎ ‎خداوند بیفتد و هر چه که انسان بیشتر به یاد خدا باشد، بیشتر پایبند اخلاق و حقوق‎ ‎خواهد بود‎.‎‏"‏‎ ‎اگر حس کنیم که چشمانی همیشه بیدار، همواره مراقب ماست، شرم حضور او‎ ‎ما را از هر آنچه سبب ناخشنودی اوست، باز می‏دارد‎.‎

۳) دین نوعی پیوستگی و نظارت بیرونی از سوی دینداران بر فرد ایجاد می کند، همان مسئله ای که ساترلند در نظریه معاشرت های ترجیحی خود مطرح می کند. وی معتقد است: ما انسان ها با هم معاشرت داریم، برخی از این معاشرت ها پیوستگی و برخی فراوانی بیشتر دارد. هر چقدر این معاشرت ها از مدت، شدت و تکرار زیادتری برخوردار باشد، در شکل گیری رفتار ما موثرتر است؛ لذا بزهکاران با کسانی معاشرت دارند که خودشان بزهکارند و معاشرت آنها با افراد ناباب، مدت، شدت و تکرار بیشتری دارد.

هیرشی نیز در نظریه قیود اجتماعی خود، یکی از علل رفتار انسان را پیوستگی او با دیگران و نظارت آنها می داند. با این وصف انسان با دین وارد شبکه عظیمی از دینداران می شود که این پیوستگی، نظارت بیشتری را برای وی به همراه دارد و باعث دور ماندن او از انحراف و جرم می باشد. در اینجا می توان به اصل امر به معروف و نهی از منکر، که یکی از اصول عملی پیشرفته دین اسلام و‎ ‎واجب است، اشاره نمود. عملی‏شدن این اصل در جوامع اسلامی،‏‎ ‎ساز و کار بسیار نیرومندی برای کنترل کج روی‏های اجتماعی به وجود می‏آورد‎. ‎

در‎ ‎واقع، دین اسلام با سفارش به امر به معروف و نهی از منکر، افراد دیندار را موظف‎ ‎می‏کند در برابر رفتار مجرمانه افراد احساس مسئولیت کنند و سکوت اختیار نکنند و با‎ ‎گفتار و رفتار مناسب پاسدار فضیلت ‏ها و نیکی‏ ها در جامعه باشند و از گسترش هر گونه‎ ‎هنجارشکنی و کج روی و جرم و بزه در اجتماع پیشگیری کنند‎. ‎بی‏گمان، اگر دو واجب‎ ‎امر به معروف و نهی از منکر به درستی، صورت می‏گرفت، اکنون از بسیاری از جرم‏ها و‏‎ ‎بزه‏ها خبری نبود و دامان جامعه از بسیاری از آلودگی‏ های برخاسته از تبهکارها پاک‎ ‎بود‎. ‎در جامعه جرم‏ها و بزه‏های فراوانی رخ می‏دهد؛ زیرا دیگران در برابر آنها‎ ‎احساس مسئولیت نکرده و در نتیجه امر به معروف‎ ‎و نهی از منکر نمی‏کنند‎.‎

علاوه بر این، انسان شناسان نیز از تحلیل خود از نهاد اجتماعی دین، کارکردهای مثبتی را برای آن بیان نموده اند؛ از جمله :

۱) انضباط بخشی به افراد از طریق تقوی ، پرهیزکاری و ضبط نفس.

۲) حیات بخشی با ارزش های مثبت و جدیدی که دین به انسان می بخشد.‏

۳) خوشبختی بخشی از طریق آرامشی که دین به افراد تزریق می کند. ( الا بذکر الله تطمئن القلوب).‏

۴) انسجام بخشی با تاکید بر وحدت و گردهمایی های مذهبی ( افراد در عید فطر و کریسمس گرد هم جمع می شوند.‏)

انسان شناسان نیز ایجاد یک کنترل و مراقبت درونی برای انسان را از جمله کارکرد های مفید دین برمی شمارند. (کان علیکم رقیبا).‏

در پایان باید گفت علی رغم تحول و پیشرفت های فراوان علوم انسانی، تهیه برنامه پیشگیرانه از جرم بدون توجه به یک منبع همه جانبه مانند دین، که احاطه ای فراتر از انسان بر رفتار پیچیده نوع بشر دارد، کاری عبث و بدون نتیجه خواهد بود ؛ بنابراین توجه به منابع دینی و اعتقادی در هر کشور و ترویج مبانی مذهب در میان مردم می تواند باعث کاهش آمار جرم و ایجاد فضای سالم برای رشد و تکامل افراد شود.‏

سکینه رمضانیان

پی نوشتها: ‏

‏۱.البحار:۷۷/۱۰۲/۱.‏

‏۲.البحار:۶۲/۲۶۹/۶۰.‏

منابع:‏

‏۱.نظریه های جرم شناسی، فرانک پی. ویلیامز ماری لین دی. مک شین ترجمه دکتر حمیدرضا ملک محمدی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۳.

۲.تقریرات دکتر محمد علی حاجی ده آبادی، جزوه دانشکده حقوق ،دانشگاه قم، ۱۳۸۹.‏

‏۳.انسان در جستجوی معنا، ویلیام فرانکر، ترجمه علی اکبر متعارفی، نشر دانشگاه تهران.‏

‏۴.میزان الحکمه.