پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
طرحی برای آسایش
● نگاهی به مبانی نظری طرح ارتقای امنیت اجتماعی
اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی از سوی نیروی انتظامی،موافقان و مخالفانی در جامعه داشته است. نیاز شهروندان به امنیت اجتماعی جزو حقوق شهروندی آنان است كه از حاكمیت مطالبه می نمایند. پس از شروع طرح، بخشی از جامعه با خرسندی و ابراز رضایت، این نیرو را در راستای استمرار حركتش در این زمینه همراهی نمودند.
گروه موافقان بر این باورند كه در سالهای اخیر نبود فضای سالم اجتماعی آسیبهای جدی را متوجه آحاد شهروندان نموده است كه این وضعیت بیانگر عدم اجماع متولیان امور فرهنگی در خصوص چگونگی برخورد با مقوله یاد شده می باشد. همسویی دولت و مجلس و حضور اصول گرایان در مصدر قدرت از مسؤولیت سنگین این گروه در قبال حل معضلات اجتماعی حكایت می كند.
لذا نیروی انتظامی با مغتنم شمردن فرصت ایجاد شده در راستای انجام وظیفه، اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی را اعلام نمود. اكنون برای تبیین بیشتر، موضوع یاد شده مورد واكاوی قرار می گیرد.
«امنیت» در لغت به معنای ایمن شدن و در امان بودن است، «آرنولد ولفرز» در تعریف این واژه می گوید: امنیت در یك مفهوم عینی به فقدان تهدیدها نسبت به ارزشهای اكتسابی تلقی می شود. جان هروز می گوید: «امنیت عبارت است از رهایی از تردید، آزادی از اضطراب و بیمناكی و داشتن اعتماد و اطمینان موجه و مستند» در ارتباط با تعریف امنیت مباحث گوناگونی وجود دارد كه در این مجال فرصت پرداختن به همه آنان نیست، ولی شاید بتوان در یك تعریف مختصر امنیت را این گونه تبیین نمود كه امنیت به معنی ایمن شدن، در امان بودن، ... یا آرامش و آسودگی، این واژه در اصطلاح: «مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت است و در مورد افراد به معنای آن است كه مردم، هراس و بیمی نسبت به حقوق و آزادیهای مشروع خود نداشته و به هیچ وجه حقوق آنان به مخاطره نیفتد و هیچ عاملی حقوق مشروع آنان را تهدید ننماید. این تعریف، امنیت را از جهت حفظ و رعایت حقوق و آزادیهای فردی مورد توجه قرار داده است. اما امنیت انواع گوناگونی دارد كه به چند نمونه آن اشاره می شود.
آزادیهای فردی مورد توجه قرار داده است. اما امنیت انواع گوناگونی دارد كه به چند نمونه آن اشاره می شود.
امنیت را می توان به امنیت ملی، امنیت منطقه ای، امنیت بین المللی و یا این كه امنیت فردی، امنیت اجتماعی، امنیت ملی و... تقسیم كرد. در هر صورت، یكی از تقسیمهایی كه در باب مقوله امنیت انجام گرفت، امنیت را امنیت فردی، اجتماعی، و ملی تقسیم نموده است كه در این نوشتار آنچه مورد نظر ماست امنیت اجتماعی است.
همواره یكی از نیازهای اساسی انسان امنیت بوده و اهمیت این اصل برای انسان بسیار حیاتی است. در این مورد «آبراهام مازلو» یكی از روان شناسان معروف بر این نظر است كه در طبقه بندی نیازهای انسان، نیاز به امنیت، در درجه دوم اهمیت (بعد از نیازهای فیزیولوژیك و جهانی) قرار دارد. «مازلو» بر این نظر است تا انسان احساس امنیت نكند، نیازهای بالاتر درونی پدید نمی آید و به مراحل بالای نیاز، كه مرحله خودشكوفایی است، دست نمی یابد. از این رو، برآورده شدن نیاز امنیت یكی از زیربناهای پرداختن انسان به خودسازی و پرورش خلاقیت، استعداد و توانمندیهای وی می باشد و موجب می شود كه انسان عنصری مفید برای جامعه گردد.
از مهمترین كششها و تمایلهای انسانی، جستجوی امنیت است. «این كشش با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی دارد. حفظ ذات و صیانت نفس از اساسی ترین میلهای انسان است. انسانها در پی برآوردن نیازهای زیستی با یكدیگر وارد مناسبات گوناگون می شوند و جامعه تشكیل می دهند. مهمترین نیاز هر جامعه، خواه یك طایفه یا قبیله و خواه یك قوم یا كشور، تأمین امنیت جامعه و افراد آن است».
بنابراین، یكی از نعمتهای مهم و با ارزشی كه انسانها همواره در دستیابی به آن تلاش می كنند و آن را برای زندگی شخصی و اجتماعی خود ضروری و اساسی می دانند، داشتن امنیت و آسودگی خاطر برای خود و خویشان است. آدمی مایل است علاوه بر جان و مال، از حیث مسكن، شغل، شخصیت اجتماعی از هر گونه تجاوز و تعرضی مصون باشد و نزدیكان او نیز از این نعمت برخوردار باشند. همچنین ماده یك اعلامیه حقوق بشر، امنیت را به عنوان یكی از ارزشهای چهارگانه و بزرگ بشری معرفی كرده است.
به طور خلاصه، امنیت یعنی این كه افراد از هر گونه تجاوز و تعرضی نظیر قتل، ضرب و جرح، حبس و به تعبیر دیگر هر عملی كه منافی شؤون و حیثیت انسانی اوست، نظیر فحشا، بهره كشی و... كه بر اساس موازین منطقی و قانونی نباشد، در امان بماند. در همین راست، می توان به حدیثی از امام صادق(ع) اشاره كرد كه می فرماید: «آسودگی و خوشی در دنیا دو چیز است: یكی امنیت و دیگری سلامت جسم و جان و تمام نعمتها در آخرت هم ورود به بهشت الهی است».
گرایش فطری انسانها به امنیت و دوری از وحشت، از جمله مسایلی است كه مورد توجه اندیشمندان و متفكران اجتماعی در طول تاریخ بوده است. به طور مثال، «توماس هابز» پیرامون پیدایش دولت این است كه هر فردی از افراد بشر فطرتاً در تمام اشیا سهیم و ذی نفع است، زیرا هدف همه ادامه حیات و بقاست. ولی چون افراد حدی برای تمایلات و شهوات خود قائل نیستند، از این رو در اجتماع دائماً در نزاع و كشمكش خواهند بود.
«هابز» سپس اظهار می دارد كه مردمان اولیه برای جلوگیری از این برخوردهای دائمی و به علت احتیاج به امنیت، صلح و نظم از حقوق طبیعی خود چشم پوشی نموده و با عقد یك قرارداد این حقوق را به یك فرد یا عده تفویض نموده اند و چون همه این حقوق به یك شخص واگذار شده، او رأس اصلی و صاحب سلطه و اقتدار خواهد بود كه سایرین باید از او اطاعت نمایند و اوست كه باید امنیت را برقرار كند.
بر اساس تقسیم بندیها، امنیت اجتماعی یكی از اقسام امنیت می باشد. گر چه فلسفه شكل گیری دولت ملی جلوگیری از تعرض به جان و مال شهروندان در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی است، اما در عصر كنونی با گسترش وظایف دولت و حكومتها، آنها علاوه بر انجام تكالیف گذشته خود، باید بستر لازم را برای آرامش و آسودگی خاطر شهروندان خویش در زمینه های شغلی، اقتصادی، روحی و بهداشتی فراهم آورند. بدین سان، وقتی بحث از امنیت اجتماعی مطرح می شود، مصادیق آن مثل امنیت شغلی، امنیت روانی، اقتصادی، سیاسی و قضایی مورد توجه قرار می گیرد.
به عنوان مثال، امروزه هیچ حكومتی نمی تواند نسبت به اشتغال شهروندان خود بی تفاوت باشد، زیرا شغل و فراهم آوردن آن برای هر انسانی در جامعه یكی از ابزارهای استقرار آرامش و آسایش در وجود انسان است. از این جهت، امنیت شغلی گونه ای از امنیت اجتماعی است كه با تأمین شغل در قبال تلاش عادلانه بخشی از آرامش و آسایش انسان را تأمین می كند. متقابلاً وجود بیكاری، هم اضطراب و تشویش خاطر انسانها و خانواده ها را به دنبال دارد و هم موجب بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی از قبیل بزه كاری، سرقت، اعتیاد و... است كه افزایش آن حتی امنیت ملی را نیز به مخاطره می اندازد.
در طرح اخیر نیروی انتظامی، امنیت اجتماعی و اخلاقی كه موارد گوناگونی برای آن تعریف شده است- از قبیل: اراذل و اوباش، معتادان و...- مظاهر تخلفات مشهود كه حقوق آحاد جامعه را نه تنها تضییع می نماید، بلكه تعرض اراذل و اوباش به مردم و ایجاد مزاحمتهایی برای نوامیس مردم، نیروی انتظامی را به عنوان بازوی اجرایی دولت در صیانت از حقوق شهروندان در برخورد با پدیده یاد شده مصمم می نماید.
مظاهر ناامنی اجتماعی و اخلاقی در سالهای اخیر، چهره ای ناخوشایند از جامعه اسلامی ایران در اذهان عموم ارائه نموده است كه در صورت استمرار وضعیت یاد شده، به تدریج دامنه ناامنی عینی و روحی روانی در حال گسترش می باشد كه خوشبختانه نیروی خدوم انتظامی با وظیفه شناسی خویش اقدامی شایسته را به عمل آورد كه خواسته ملت ایران را در این خصوص تا حدودی تأمین نمود.
اكنون عده ای زحمت و تلاش قابل تقدیر این نیرو را با دیده تردید نگریسته و ابهامهایی را پیرامون آن مطرح می نمایند.
برای پاسخ به ابهام و سؤال این طیف، باید اذعان نمود این برخورد و انجام وظیفه از مبانی نظری برخوردار می باشد كه ذیلاً به برخی از آنان اشاره می شود.
● بیانات امام خمینی(ره)
«...جمهوری اسلامی سعادت، خیر، صلاح برای همه ملت است. اگر احكام اسلام پیاده بشود، مستضعفان به حقوق خودشان می رسند. تمام اقشار ملت به حقوق حقه خودشان می رسند، ظلم و جور و ستم ریشه كن می شود، در جمهوری اسلامی زورگویی نیست، در جمهوری اسلامی ستم نیست...»
فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی در خصوص وصف نظام جمهوری اسلامی در فراز فوق بحثهایی از حقوق ملت را تبیین می نماید كه در نظام مذكور مردم سزاوار چنین حقوقی هستند و این وظیفه نظام است كه در تحقق آن جهت بهره مندی عموم بكوشد. اگر فراوانی سخنان امام را در طول حیات سیاسی پربارشان به از بین بردن ظلم و ستم مرتبط بدانیم، سخنی به گزاف نگفته ایم.
ایشان از بین رفتن ستم و زورگویی را یكی از ویژگیهای نظام اسلامی به شمار می آورند. توجه به حقوق مردم در خصوص برقراری نظم، امنیت و رفاه یكی از دغدغه های جدی بنیانگذار جمهوری اسلامی می باشد كه همواره از بدو ورود به صحنه های سیاسی تا واپسین لحظات حیات سیاسی شان، بدان اهتمام ورزیدند یا در جایی دیگر می فرمایند: «...حكومت اسلامی اگر آمد، این مفسده ها را از بین برمی دارد، نمی گذارد جوانهای ما فاسد شوند، نمی گذارد این فرهنگ عقب نگه داشته شود تا این كه نگذارد این جوانها رشد كنند...»
امام راحل در این فراز از سخنان گهربارشان فلسفه حكومت اسلامی را از بین بردن مفسده ها و ناهنجاریها می دانند كه اكنون با گذشت سالها از پیروزی انقلاب اسلامی، انتظارهای مردم برای ایجاد فضایی سالم و مبتنی بر هنجارهای اسلامی خواسته مضاعف نمی باشد. به سخن دیگر، مطالبات ملت از حاكمیت در خصوص فضاسازی مناسب متأثر از اندیشه های امام خمینی(ره) است.
بدین ترتیب، امام راحل بر اساس آموزه های دین مبین اسلام و از طریق ساز و كار حكومت اسلامی، جو سالم و توأم با آرامش روحی و روانی را كه مؤید تأمین بستر اخلاقی باشد، تجویز می نماید.
وضعیت موجود اجتماعی ظاهری نامناسب را در جامعه ترسیم نموده است كه به گونه ای بی توجه به قانون از سوی افراد متخلف است. در هر جامعه ای یك سلسله قوانین و مقررات مخصوص وجود دارد كه تمام افراد جامعه ملزم به رعایت آن هستند. نیازمندی به قانون كه ناشی از نیازمندی به زندگی اجتماعی است، همواره در زندگی بشر وجود دارد. این نیاز تا آنجاست كه حتی وحشی ترین اقوام تاریخ نیز، در زندگی خود از قوانین ویژه ای برخوردار و سخت به آن پایبند بودند.
امام خمینی(ره) می فرماید: «در تاریخ هست كه چنگیز با آن طبع وحشی گری و صحرایی كه داشته است، با آن خونریزیهایی كه كرده است، تابع یك قانون بوده است.»
ایشان حكومت اسلام را، حكومت مبتنی بر قانون الهی می دانند و دولت اسلامی را نیز مجری همان قانون و می فرمود: «در اسلام یك قانون است و آن قانون الهی حكمفرماست. یك چیز است قرآن حكم خدا، همه اجرای این حكم را می كنند.
عباس سعادتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست