حلقه اعتماد در دست شیرهای سپید

بررسی تاثیر حضور کاپلو بر عملکرد تیم ملی انگلیس

فتح نفس برای سر ادموند هیلاری، کسی که بلندترین قله جهان را فتح کرده از رسیدن به اوج قله اورست نیز مهمتر بود. این همان چیزی است که فابیو کاپلو به انگلیس آورد و از طریق آن باعث تواضع و فروتنی شاگردانش در عین اوج گیری سریع آنها بود. او با حضورش در جزیره به بازیکنان این تیم قدرت ذهنی و اعتماد به نفس بخشید تا به رفع تردید و انتقاداتی که از جام جهانی ۲۰۰۶ همواره آنها را آزار می داد کمک کند. ورود این مرد ایتالیایی به انگلیس تحسین همه و حتی بازیکنان خودش را به دنبال داشته است. ریو فردیناند چندی پیش از تیم ملی انگلیس تحت هدایت اسون گوران اریکسون به عنوان یک سیرک یاد کرد. سیرکی که نمایش های آن هیچ مفهومی نداشت و در آن بازیکنان سعی در یادگیری اصول اولیه بودند اما هیچ چیز عایدشان نشد.

اما کاپلو به طور صحیحی موفق شد نبود اعتماد به نفس که مشکل اصلی ناکامی های اخیر انگلیس به شمار می رفت را رفع کرده و بازیکنان تیم را در مسیر درست قرار دهد.

به غیر از انگلیس، اسپانیا قهرمان اروپا، تنها تیمی است که از ۴ بازی خود ۱۲ امتیاز به دست آورده است. البته هلند هم از تمام بازی های خود حداکثر امتیاز ممکن را به دست آورده اگرچه این تیم یک بازی کمتر ازانگلیس و اسپانیا انجام داده است. این موضوع نشان می دهد پس از ورود کاپلو به انگلیس این تیم در چه جایگاهی قرار گرفته است. او ماموریت نخستین سال مربیگری اش در جزیره را به نحو احسن تکمیل کرد. دن فابیو تا پایان سال جاری میلادی تنها یک بازی دوستانه با آلمان در تاریخ ۱۹ نوامبر در برلین برگزار خواهد کرد و این مربی از آن بازی به عنوان فرصتی برای افزایش تجاربش استفاده خواهد کرد. او در این مورد گفت: «اعتماد به نفس لازم را به دست آورده ایم. اکنون مهمترین چیز کسب تجربه است. اکنون به این باور رسیده ام که می توانیم از هر بازی امتیاز به دست بیاوریم. گروهی دشوارتر از گروه فعلی لازم داریم تا بازیکنان با اعتماد به نفس فرصت بازی کردن مقابل تیم های بزرگتر را داشته باشند. از همین رو است که می خواهم تجربه بازی مقابل آلمان را داشته باشیم.»

هسته تیم ملی انگلیس در ۴ بازی اخیر این تیم در مرحله مقدماتی جام جهانی تشکیل شده است. هر چند تقریبا تمام اعضای لیست ۲۳ نفره این تیم از کار کردن زیرنظر کاپلو بی بهره نبوده اند و به نگرشی متفاوت نسبت به بازی در تیم ملی دست یافته اند.

● دیوید جیمز

جیمز خیلی از ترکیب قدرتمند تیم ملی انگلیس فاصله دارد اما کاپلو ترجیح داده از دروازه بانی استفاده کند که اشتباهات مهره های قبلی را تکرار نکند. اشتباهات کسانی همچون پل رابینسون و اسکات کارسون که علی رغم نمایش ضعیف شان در دیدارهای انگلیس در مرحله مقدماتی یورو ۲۰۰۸ باز هم در سنگر سفیدپوشان می ایستادند. جیمز شاید در لیست برترین دروازه بانان جهان جایی نداشته باشد اما کاپلو او را به عنوان بهترین گزینه ممکن دانسته و به او برای حفاظت از سنگر تیمش اعتماد کرده است.

● وس براون

سمت راست دفاع منطقه ای است که انگلیس هنوز با آن مشکل دارد و مدت های طولانی است که از پس رفع آن برنیامده است. میکا ریچاردز از گزینه های پر کردن این منطقه از زمین است البته اگر کاپلو به این مهره جوان خود اعتماد کافی داشته باشد. گزینه دیگر بازگشت گری نویل است که اکنون دوباره برای منچستر یونایتد به میدان می رود. مخصوصا او بازیکنی است که می تواند با تجربه بیشتر خود ضعف عملکرد وس براون را در این منطقه جبران کند.

● ریو فردیناند

«کاپیتان عالی کار کرد» این عبارتی بود که کاپلو در تمجید از ریوفردیناند مدافع مرکزی و کاپیتان تیمش پس از عملکرد فوق العاده ای که در بازی با بلاروس انجام داد عنوان کرد. در آن سو نیز فردیناند، کاپلو را باعث بازگردانده شدن اصول دفاعی و ایجاد نظم در این خط می داند. عملکرد فوق العاده خط دفاع انگلیس در حالی است که حتی جان تری به دلیل مصدومیت در آن حضور ندارد. از دیدگاه فردیناند کاپلو مربی است که برخلاف اریکسون مدافعان خود را وادار به دفاع کردن نمی کند بلکه شیوه اصولی و تاکتیک های دفاعی را به آنها آموزش داده است.

● جان تری / متیو آپسون/ جولئون لسکات

تری در ماه آگوست مجبور به تحویل دادن بازوبند کاپیتانی به ریوفردیناند شد و از این رو کاپلو همه را شگفت زده کرد. اما شگفتی بزرگتر زمانی ممکن بود رقم بخورد که سرمربی تیم احساس کند عملکرد تری کیفیت لازم را برای چنین رقابت های حساسی ندارد و او را از ترکیب تیم کنار بگذارد. یکی از بزرگترین موفقیت های کاپلو در نیمکت مربیگری انگلیس آن بود که موفق شد اعتماد به نفس را به بازیکنانش تزریق کند اما آنها را همواره نگران از دست دادن جایگاه ثابت شان در تیم نگه دارد. او با کنار گذاشتن مایکل اوون ثابت کرد که هیچ ابایی از عمل کردن به وعده هایش برای کنار گذاشتن مهره های بزرگ در صورت عدم ارائه عملکرد قابل قبول ندارد. از سوی دیگر این تصمیم باعث می شود بازیکنان ذخیره ای همچون آپسون و لسکات نسبت به حضور در ترکیب اصلی ناامید نشوند.

● اشلی کول / وین بریج

به نظر می رسید به میدان نرفتن کول برای بازی با بلاروس بهتر از بازی کردنش در این بازی بود مخصوصا بعد از اشتباهی که در بازی قبل از آن مقابل قزاقستان انجام داده بود. اوج گیری اشلی کول در این فصل بیشتر مرهون حضور اسکولاری در چلسی بود تا مربیگری کاپلو در تیم ملی. اما اسکولاری ممکن است خیلی زود متوجه شود دیگر مهره جانشین کول در سمت چپ خط دفاعش، وین بریج را دیگر در اختیار ندارد. تقاضای کاپلو از بازیکنانشان این است که به طور منظم در باشگاه هایشان بازی کنند و دلیل آن کاملا واضح است. بریج مسلما مهره ای بهتر از آن مدافعی است که در بازی با بلاروس در زمین حاضر شد. تنها نیاز او حضور مستمر و ثابت در ترکیب تیم است که تحقق این امر جز با ترک چلسی محقق نخواهد شد.

● تئووالکات / دیوید بکام

والکات در ۲ بازی اخیر انگلیس همچون بازی با کرواسی در زاگرب ظاهر نشد اما آیا کسی همین عملکرد را از او انتظار داشته است. اعتباری که والکات به دست آورد به دلیل اعتماد کاپلو به او برای بازی مقابل آندورا و پس از آن کرواسی به وجود آمد. کاپلو که به عنوان فردی مصلحت گرا شناخته می شود اعتقاد خاصی به والکات پیدا کرده و به نظر می رسد حتی اگر این بازیکن جوان نتواند به اوج آمادگی اش در این فصل برسد، وی اسلحه ای قوی و موثر برای انگلیس باشد زیرا تنها خاطره زاگرب می تواند او را به ارائه عملکردی مثبت ترغیب کند. عملکرد بهتر والکات به ایجاد فضاهای بیشتر برای وین رونی و هافبک های هجومی انگلیس منجر می شود. اما دیوید بکام که زمانی سمت راست خط میانی را در انحصار خود داشت دیگر انرژی لازم برای جنگ با مدافعان حریف را ندارد و می داند که جای خود را باید به بازیکنی همچون والکات بدهد که با سرعت و تشنگی اش برای گلزنی در اوج قرار دارد. حضور او اگر چه تاثیر چندانی در روند عملکرد انگلیس ندارد اما تجربه او می تواند به حفظ برتری و نتیجه ای که هم تیمی هایش به دست آورده اند کمک کند.

● فرانک لمپارد / گرت بری

در این فصل لمپارد بهترین مدافع انگلیس بوده است اما نقش و حضور او در بازی تیم ملی این کشور مقابل بلاروس کمتر به چشم آمد که علت آن را می توان به بیشتر شدن مسؤولیت های تدافعی او از سوی کاپلو دانست. در مینسک همچون زاگرب او وظیفه حمایت از ۴ مدافع پشت سر خود را داشت و به خوبی از پس این کار برآمد.

«بری» نیز ظاهرا از هافبک های یارکوب تیم ملی انگلیس به شمار می رود اما به نظر می رسد بازگشت اوون هارگریوز جایگاه او را به خطر می اندازد. البته هنوز جای خالی برای حضور کلود ماکلله انگلیسی در ترکیب تیم کاپلو وجود دارد.

‌ ● استیون جرارد

آیا این شروع جدید جرارد در تیم ملی انگلیس خواهد بود شاید بتوان پس از عملکرد قابل قبول او تا این لحظه در پستی که خودش نسبت به آن اظهار بی میلی می کند به این موضوع امیدوار بود. شاید جرارد تنها بازیکنی باشد که توانسته باشد اینچنین با پستی که به آن علاقه ای ندارد کنار بیاید. شروع بازی او از سمت چپ خط میانی است اما او این آزادی را دارد تا به جلو زده و مهاجمان را پشتیبانی کند که البته این تفاوت چندانی با بازی در پست موردعلاقه اش ندارد. غیبت او در بازی مقابل کرواسی یک توفیق اجباری بود زیرا به ذهن سپرد که مربی از او چه می خواهد. در بازی با بلاروس او وظیفه مهار الکساندر کالچی هافبک بلاروس را بر عهده داشت و به خوبی از پس آن برآمد. اگر کاپلو بتواند از این هافبک لیورپول نهایت استفاده را ببرد هر چیزی ممکن است برای شیرهای سپید رخ دهد.

● جو کول

کول که در بازی اخیر غیبت داشت تمام تلاش خود را خواهد کرد تا جایی ثابت در ترکیب اصلی تیم که همه اعضای آن آماده هستند به دست آورد. او بازیکنی است که کارهای هجومی و وظایف یک هافبک را به خوبی انجام می دهد. شاید کاپلو دیگر هرگز به او وظیفه بازیسازی پستی که خود به دنبالش است را ندهد اما باید پذیرفت که هیچ مربی دیگری نیز این پست را به او محول نکرده است.

● وین رونی

تیم ملی انگلیس بازیکنان طراز اول زیادی در اختیار دارد اما یکی از جوانترین آنها که وی را با پله اسطوره بزرگ فوتبال برزیل مقایسه می کنند بدون شک وین رونی است. او که در راه بازگشت به دوران اوجش قرار گرفته است از عوامل کلیدی موفقیت انگلیس محسوب می شود. کاپلو بدون شک اصلی ترین عامل در ارتقای سطح کیفی بازی رونی و همکاری مثبت او با امیل هسکی بوده است. ۵ گل در ۴ مسابقه رونی را به آقای گل و برترین مهاجم انگلیس در مرحله مقدماتی جام جهانی مبدل کرده است. کاپلو معتقد است رونی توانایی بازی در هر نقطه از خط حمله تیم را دارد اما بعید است که او در مکانی بسیار دور از امیل هسکی قرار بگیرد.

● امیل هسکی/ مایکل اوون

کاپلو از بدو ورودش به کادر فنی تیم ملی انگلیس نارضایتی خود را از عدم حضور مهاجمی با شیوه بازی لوکاتونی در خط حمله تیمش ابراز کرد اما اکنون او به مهره مورد نظر خود رسیده است. هسکی درست است که هرگز به پای مهاجمی همچون فرناندو تورس اسپانیایی نخواهد رسید اما ۱۴ گلی که تیم ملی انگلیس در ۴ بازی اخیرش به ثمر رسانده است نشان داد که لزومی ندارد مهاجم مرکزی الزما ماشین گلزنی باشد در حالی که سایر مهاجمان این توانایی را دارند. شاید روزی برسد که انگلیسی ها دلشان برای تمام کنندگی های حیاتی و ضروری مایکل اوون تنگ شود اما با شرایطی که این تیم در مرحله مقدماتی جام جهانی برخلاف انتظار در پیش گرفته است غیرمحتمل است که درآینده ای نزدیک شاهد بازگشت مهاجم کوتاه قامت نیوکاسل به ترکیب شیرهای سپید باشیم.

منبع: Times

یاسر احمدی