پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

روز جهانی زن و زنان ایرانی


پنجاه سال از تجربه برنامه ریزی توسعه محور در ایران می گذرد در نیم قرن گذشته تاكید بر رشد اقتصادی هدف غالب برنامه های توسعه كشور بوده است شاید در این مدت تصور غالب آن بوده كه توسعه اقتصادی و رشد درآمدها به تحقق برابری و عدالت در همه حوزه های سیاسی و اجتماعی از جمله عدالت و برابری جنسیتی, خواهد انجامید اما نه تنها تجربیات ملی بلكه بررسی هایی كه در سطح جهانی نیز انجام شده, نشان می دهد كه رشد اقتصادی گرچه شرط لازم است, اما جوابگوی تعارض ها و تبعیض های موجود نیست و قادر نخواهد بود نابرابری های جنسیتی را برطرف سازد

در بهترین و خوش بینانه ترین حالت، اثر گذاری مثبت رشد اقتصادی مستمر بر بهبود وضعیت زنان، حداقل به چند دهه زمان نیاز دارد. پررنگ شدن دیدگاه توسعه سیاسی در بینش برنامه ریزی كشور در برخی دوره ها هم به تنهایی به تحول در وضعیت زنان و پاسخی درخور به مطالبات آنها نینجامیده و بی توجهی یا كم توجهی به مباحث جنسیتی و نادیده گرفتن موانع پیش روی رشد زنان در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تداوم اعمال تبعیض و وجود ستم مضاعف بر زنان و به تبع آن عقب ماندگی كل جامعه را رقم زده است. ایران به عنوان یك كشور در حال توسعه از جهت شاخص توسعه جنسیتی در رتبه ۸۳ در میان ۱۴۷ كشور جهان قرار دارد. مقایسه این رتبه با رتبه همسایگانی چون بحرین (رتبه ۴۰)، امارات متحده عربی(رتبه ۴۷)، تركیه (رتبه ۷۱) و حتی عربستان سعودی(رتبه ۷۲) كه زنان آنها از بسیاری جهات از جمله برخورداری از الگوهای ممتاز در فرهنگ ملی و دینی، جایگاه فرودست تری نسبت به زنان ایرانی دارند، بیانگر این واقعیت است كه موانع جدی بر سر راه توسعه به ویژه در حوزه زنان و جنسیت وجود دارد. بررسی اطلاعات مربوط به زنان نشان می دهد كه زنان عمدتاً در زمره قشرهای كم درآمد و در حاشیه نظام تامین اجتماعی قرار دارند. زنان معمولاً از فرصت های اشتغال بیشتر محروم اند و با نرخ بیكاری بالا و عدم حمایت در زمینه سرمایه گذاری و كارآفرینی مواجه هستند. تغییرات نهاد خانواده نیز بدون تحول در حقوق قانونی زنان به تقویت این نهاد منجر نخواهد شد. در كشور ما به رغم گسترش دسترسی زنان به آموزش عالی طی سال های گذشته، به دلیل ضعف های ساختاری در نظام مدیریتی و اداری، كارایی زنان تحصیلكرده و متخصص هنوز پایین بوده و مانع بهره مندی مناسب دولت و كشور از توانایی های زنان شده است. پژوهش های جدید نیز هنوز نه تنها از قوت گزاره های بالا خبر نمی دهد بلكه بر دشواری های پیش روی جامعه زنان رنگی واقعی زده است. به رغم پیشرفت های صورت گرفته در زمینه آموزش ابتدایی و بهداشت زنان در مناطق محروم، آنان همچنان موفق به تامین نیازهای بهداشتی و تغذیه مناسب نمی شوند و دسترسی كمتری به آموزش در مقاطع ابتدایی و دبیرستان دارند. سهم زنان در بازار كار همچنان ناچیز است. میزان بیكاری زنان در تمامی سطوح تحصیلی تقریباً دو برابر مردان است. آن تعداد زنانی كه شاغل هستند، دستمزدهایی پایین تر از همتایان مرد خود دریافت می كنند و به نسبت تحصیلات و تجربیات خود، موقعیت های شغلی كمتری در بخش های عمومی یا خصوصی دارند. این مشكلات برای زنان سرپرست خانوار مضاعف است،آنان ناگزیرند در محیط های مردسالار، همه ناملایمات را تحمل كنند و سختی ها و دشواری ها را بپذیرند. حضور كم و یا كم تاثیر زنان در مدیریت های كلان و سیاستگزاری های كشور نكته ای است كه همواره فعالان مسائل زنان مطرح كرده اند اما غالباً با كم توجهی سیاستگزاران و برنامه ریزان مواجه شده است. سهم بسیار ناچیز زنان در سمت های مدیریتی یا تعداد اندك زنان نماینده مجلس نشان دهنده وضعیت نامطلوب زنانی ایرانی در این حوزه ها است. تعداد دختران دانش آموخته دانشگاه های دولتی و غیردولتی در ده سال اخیر روندی رو به رشد داشته و به حدود ۴۰ درصد كل تعداد دانش آموختگان رسیده است. این ارقام به همراه آمارهایی كه نشان می دهد سهم پذیرفته شدگان دختر در موسسات آموزش عالی به ۶۵ درصد رسیده است و پیش بینی می شود كه همچنان رو به فزونی باشد، امیدبخش است. اما شاخصی كه نشان می دهد تنها ۸/۲ درصد مدیران بخش های دولتی و عمومی زنان هستند، حاكی از بینش های نادرست دینی و سیاسی و مدیریتی و دوگانگی هایی است كه در این زمینه وجود دارد. دوگانگی كه میان میزان مشاركت اجتماع زنان در حوزه آموزش و میزان مشاركت اقتصادی و سیاسی - اجتماعی آنها رخ نموده است، به نظر می رسد كه یكی از مهم ترین چالش های موجود در حوزه مسائل بانوان كشور باشد. مخالفان حضور زنان در عرصه عمومی و مشاركت آنان در تصمیم گیری ها معمولاً دیدگاه های خود را برآمده از فرهنگ و سنت می دانند، درحالی كه در فرهنگ اسلامی و ایرانی خود ما نمونه های بسیاری از حضور زنان را در عرصه عمومی داریم.

مروری بر زندگانی حضرت فاطمه زهرا(س) سرمشق های زن مسلمان چون حضرت خدیجه(س)، حضرت زینب كبری(س) و چگونگی حضور ایشان در عرصه هایی كه امروز از نگاه برخی، عرصه های مردانه به حساب می آید، نشان می دهد كه دیدگاه های تنگ نظرانه ای كه به حقوق فردی و اجتماعی زنان توجه ندارد، بیش از آنكه مبنای مذهبی و تاریخی داشته باشد، دلایل دیگری دارد كه حتماً پژوهندگان مسائل زنان به آن توجه دارند.

گذشته از این در سال های اخیر مراجع و علما و متفكران برجسته مسلمان كوشش كرده اند با طرح دیدگاه های نو، در فقه و حوزه های دیگر تفكر دینی به حقوق زنان توجه ویژه داشته باشند كه باید به این دیدگاه ها و دستاوردها هم به طور جدی تاكید كرد. در دوران اصلاحات نیز دولت و مجلس گام های موثری را برای كاستن از تبعیض ها یا فاصله های جنسیتی كه در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد برداشته اند، اما پیش بردن همه این زمینه های معنوی و مادی در صورتی راهگشا و مستمر خواهد بود كه از فرصت های مناسب ملی و بین المللی در جهت تحقق عدالت جنسیتی و بهبود وضع زنان به خوبی استفاده شود. همچنان كه میلاد خجسته حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن فرصتی ملی برای حرمت نهادن به نقش زن و توجه به جایگاه والای او در جامعه است، هشت مارس و روز جهانی زن نیز فرصتی دیگر برای پرداختن به مسائل زنان و همصدایی جهانی برای ارتقای منزلت معنوی و مادی او است. این روزها را به جد پاس بداریم و در شناخت حقوق زنان و تلاش برای احقاق آنها گامی به پیش برداریم.

دكتر مصطفی معین