شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

واجبات حج از دیدگاه قرآن


واجبات حج از دیدگاه قرآن

حج یکی از مهم ترین مناسک عبادی در اسلام است این فریضه در کنار نماز و روزه و جهاد و زکات قرار داده شده است تا نقش اساسی آن در میان فروعات اسلامی به خوبی نمایانده شود

حج یکی از مهم ترین مناسک عبادی در اسلام است. این فریضه در کنار نماز و روزه و جهاد و زکات قرار داده شده است تا نقش اساسی آن در میان فروعات اسلامی به خوبی نمایانده شود.

انجام مناسک حج، یک فرصت استثنایی برای جهان اسلام است تا حضور اجتماعی و سیاسی خویش را در کنار فعالیت های معنوی و فرهنگی به نمایش گذارد و تاثیرات شگرفی را در صحنه های سیاسی اقتصادی و نظامی پدید آورد. کنگره بزرگ حج بی گمان، از بزرگ ترین رخدادهای جهان اسلام بلکه جهان بشریت است. این رخداد زمانی که با ولایت آمیخته می شود، به کمال و تمام خود می رسد؛ زیرا فرصت بهره گیری از آن به شکل هدفمند و حکیمانه فراهم می آید و انرژی برآمده از حضور تقوایی در سرزمین وحی و خانه خدا، در مسیر تعالی انسان و جامعه جهانی به کار گرفته می شود.

برای دست یابی به این هدف می بایست هر شخصی که در کنگره عظیم حج گرد می آید، اموری را به عنوان واجبات شخصی و جمعی به جا آورد تا در یک برنامه ریزی دقیق آن هدف حکیمانه تحقق یابد. این جاست که واجبات حج، از جایگاه ویژه ای برخوردار می شود.

نویسنده دراین مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا برخی از این واجبات را شناسایی و معرفی نماید.

● حج، فرصت استثنایی

حج به معنای قصد خانه خدا کردن برای انجام اعمال و مناسک خاص در یک زمان خاص با شرایط خاص می باشد. هدف از انجام این عمل عبادی، رسیدن به شرایط مطلوب و دست یابی به تقوای الهی و حضور در یک کارگاه عظیم آموزشی و اردوی عبادی و نمایشی از قدرت و عظمت موحدان است.

آثار و ابعاد حج چنان عظیم و بزرگ است که همه جنبه های زندگی آدمی و جامعه را متاثر می سازد. در آموزه های قرآنی به این آثار و برکات حج اشاره شده است؛ زیرا آگاهی از فلسفه کاری، خود مهم ترین انگیزه و عامل در گرایش مردم به انجام آن می باشد.

آثار حج در ابعاد تحول شخصیت شخص تا نوعی ادراک شهودی و حضوری در حشر قیامت تا تاثیرات اقتصادی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نمایان می شود. براساس آموزه های قرآنی، حج تاثیرات شگرفی در آمرزش و بخشش گناهان انسان (بقره، آیه ۲۰۳)، رضایت و خشنودی خداوند (مائده، آیه ۲)، ره توشه آخرت (بقره، آیه ۱۹۷؛ حج، آیات ۲۷ تا ۳۰)، تقویت دین اسلام (مائده، آیه ۹۷؛ تفسیر عیاشی ج ۱ ص ۳۴۶ حدیث ۲۱۱)، لغو هرگونه امتیازات برگرفته از قدرت و ثروت (بقره، آیه ۱۲۵)، افزایش تعاملات اقتصادی و بهره وری از طریق دستگیری تنگدستان (حج، آیه ۲۸) و کسب منافع بسیار برای همگان (حج آیات ۲۷ و ۲۸) افزایش رشد اقتصادی و تجارت و بازرگانی و نیز رونق کسب و کار (بقره، آیات ۱۹۷ و ۱۹۸) و افزایش تجارت میان جوامع انسانی (همان؛ و نیز مائده، آیه ۲)، تقویت پایه فرهنگ جامعه پذیری و قوام جوامع و همبستگی اجتماعی آنها (مائده، آیه ۹۷)، برخورداری جوامع انسانی و اسلامی از برکات و منافع کوتاه و بلندمدت (حج، آیات ۲۷ و ۲۸)، رهایی جامعه اسلامی از تحریم های دشمنان با افزایش تبادل اطلاعات علمی و اقتصادی و تولید علم (توبه، آیه۲۸)، برنامه ریزی و تبادل اطلاعات در زمینه تنظیم امور اساسی جامعه بلکه حتی در حوزه فردی و شخصی (قصص، آیه۲۷) بسترسازی مناسب و تأثیرگذار برای همکاری های مختلف در حوزه های متعدد زندگی (مائده، آیه۲؛ و نیز توبه، آیه۳) و فراهم آمدن موقعیت برای افکار سازی و رسانه ای کردن مواضع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی و اعلان برائت از مشرکان و کافران و نیز مشخص کردن مرزهای خودی از غیرخودی و شفاف سازی در این مسایل (همان) و همچنین آثار و برکات دیگر در زندگی فردی و اجتماعی بشر از خود به جا می گذارد.

اینها تنها گوشه ای از آثار و برکات حج واقعی و ابراهیمی است که در آموزه های قرآنی به آن اشاره و در این جا از آنها یاد شده است. بنابراین، می توان با دلایل و شواهد بسیار براین نکته تأکید کرد که این کنگره بزرگ جهانی که هر ساله در ماه ذی الحجه در مکه مکرمه برگزار می شود، یک فرصت تاریخی و استثنایی برای امت اسلام است تا جامعه ایمانی و توحیدی را براساس آموزه های وحیانی قرآن و اسلام شکل دهد و به فلسفه آفرینش و تحقق آن یعنی متاله و ربانی شدن انسان و جامعه انسانی کمک نماید.

● وجوب حج بر مستطیع

براین اساس خداوند حج را بر همگان واجب دانسته است و آن را نشانه ای از پذیرش اسلام و صداقت در آن شمرده و به نام حجه الاسلام از آن یاد کرده است. البته از آن جایی که تکالیف در اسلام بر مدار و محور استطاعت می گردد، شرط استطاعت در این عمل عبادی نیز شرط دانسته شده است و حج تنها برای کسانی که توانایی انجام آن را دارند، واجب شده است. (آل عمران، آیه۹۷؛ حج، آیات ۲۶ و ۲۷) از این رو، واجب است که هر کسی که دارای استطاعت مالی، بدنی و دیگر شرایط است، حج را در زمان خودش به جا آورد (بقره، آیه۱۹۶) پس اگر کسی دیگر حاضر به تأمین هزینه های مالی آن شود و شخص از شرایط بدنی و مانند آن نیز برخوردار باشد، بر اوست که حج را به جا آورد. (آل عمران، آیه۹۷)

از امام صادق(ع) سؤال شد که اگر به کسی مالی برای انجام حج عرضه شد و او از پذیرش آن شرم نماید، مستطیع است یا نه؟ فرمود: آری! چرا باید شرم کند؟! (الکافی، ج۴، ص۲۶۶، حدیث۱)

براساس آموزه های قرآنی، شخص زمانی مستطیع می شود که توانایی مخارج اهل و عیال خویش را افزون بر هزینه حج داشته باشد. بنابراین، اگر شخص از عهده مخارج اهل و عیال خود در وطن برنیاید، بر او حج واجب نمی شود. امام باقر(ع) در بیان استطاعت حج فرمود: توسعه در مال (و داشتن مال به اندازه کافی) به نحوی که بتواند با مقداری از آن حج به جا آورد و مقداری را بگذارد تا خرج و هزینه خانواده اش تأمین شود، لازم است. (الکافی، ج۴، ص۲۶۷، حدیث۳؛ الاستبصار، شیخ طوسی، ج۲، ص۱۳۹، حدیث۱)

واجب است که شخص برای سفر حج زاد و توشه فراهم آورد (بقره، آیه۱۹۷) و حج بی زاد و توشه جایز نیست و خداوند در این آیه از این گونه سفر، باز داشته است. (مجمع البیان، ج۱و۲، ص۵۲۵) براساس گزارش های قرآنی، حج بر امت های پس از حضرت ابراهیم(ع) یعنی معتقدان به شریعت حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) واجب است (حج، آیه۲۷) از این رو خداوند از حضرت ابراهیم(ع) می خواهد تا مردم را به حج دعوت کند و از همگان بخواهد تا از این پس به این عمل عبادی نیز همانند نماز عمل کنند.

حج بر اهل استطاعت از داخل مکه و بیرون آن، از دور و نزدیک واجب است (حج، آیه۲۷) و لازم است مردم آن را در زمان مشخص انجام دهند. البته برخی از مناسک حج از جمله عمره را می توان در ماه شوال و ذی قعده به جا آورد ولی مناسک خاص حج اکبر را می بایست در همان ماه حج در دهه اول و دوم آن به جا آورد. (بقره، آیه۱۹۷؛ الکافی، ج۴، ص۲۸۹، حدیث۱)

بنابراین، عمره تمتع قبل از حج تمتع انجام می گیرد (همان) و کسانی که به حج می آیند می بایست عمره تمتع را در همان ماه های معلوم یعنی شوال، ذی قعده یا ذی حجه انجام دهند.

کسانی که در مکه گرد می آیند، می بایست مراعات حرمت یکدیگر را بکنند و نسبت به حجاج و زوار خانه خداوند حرمت نگه دارند (مائده، آیه۲) چنان که بر ایشان است تا حرمت مناسک حج را نیز حفظ نمایند. (همان و حج، آیات۳۰و ۳۲)

همچنین مناسک حج همواره می بایست با محوریت اخلاص (بقره، آیه۱۹۶؛ آل عمران، آیه ۹۷؛ مجمع البیان، ج۱ و ۲، ص۵۱۸) و قصد آن باشد. بنابراین، مناسک باید به قصد وجه الله باشد و تنها او مقصد و مقصود قرارگیرد. (زبده البیان، ص۳۰۶)

تجسم وجه الله براساس آموزه های قرآنی، اولیای کامل الهی هستند؛ از این رو لازم است تا مراسم حج با محوریت وجه الله یعنی رهبری الهی و به قصد او باشد. چنانکه در روایت آمده: من تمام الحج، لقاء الامام؛ از تمامیت حج لقاء الامام است؛ زیرا امام همان باطن حج و خانه خدا و حقیقت ولایت است. (حج، آیه۷۲) خداوند به صراحت در این آیه بیان کرده که مردم می بایست قصد رهبر کنند. از این رو خداوند می فرماید: یاتوک؛ دعوت به حج در میان مردمان کن تا به سوی تو آیند. در هر زمانی می بایست حاجی قصد امام زمان خود بکند که امروز، حجاج در صورتی حجشان تمام و درست است که قصد امام زمان(عج) نمایند، پس واجب، قصد رفتن به سوی امام زمان(عج) در حج است و هر کس خانه خدا و قصد مکه و کعبه کند، ولی قصد امام زمان(عج) نکند، قصد حج نکرده و حج وی ناقص و غیرکامل و نادرست است. بنابراین، هر کسی باید قصد امام زمان(عج) کند. البته این قصد وجه الله یعنی امام زمان(عج) اختصاص به این عبادت ندارد؛ بلکه همه عبادات از جمله نماز نیز به قصد وجه الله و امام زمان(عج) زمان درست است و این امری واجب است که از آن به خلوص برای وجه الله نیز یاد شده است.

کسی که قصد حج کرده چه واجب و چه مستحب می بایست آن را تمام کند و به طور کامل انجام دهد و نمی تواند نیمه کاره آن را رها سازد. (بقره، آیه۱۹۶؛ الکافی، ج۴، ص۲۶۵، حدیث۱) همچنین اگر کسی حج خویش را فاسد کرد یا باطل نمود، می بایست دوباره آن را به جا آورد (همان؛ کنزالعرفان، ج۱، ص ۲۷۳)

از آیات ۱۹۸ و ۱۹۹ سوره بقره به دست می آید که شخص همانند توده های مردم می بایست در مراسم حج شرکت نماید و هرگونه امتیازی که برخاسته از قدرت، ثروت یا مانند آن است باید به کناری نهد و به دور از هرگونه امتیازی در مراسم شرکت نماید. (بقره، آیات ۱۹۸ و ۱۹۹)

در گزارش های تفسیری آمده که قریش خود را اهل حرم خدا می دانستند و آن را امتیازی برای خویش می شمردند و از حرم به سوی عرفات که خارج از حرم بود بیرون نمی رفتند. از این رو خداوند از آنان خواست تا همانند دیگر مردم به عرفات روند و در آن جا وقوف نمایند. (مجمع البیان، ج۱ و ۲، ص ۵۲۷)

همچنین لازم است هر مسلمانی در هر پست و مقامی، در برقراری امنیت و حفظ آن بکوشد تا حاجیان در امنیت، حج بگزارند. (آل عمران، آیه ۷۹) زیرا در این آیه جمله خبریه در مقام انشاء است و همگان بویژه حاجیان می بایست در امنیت باشند و این وظیفه همگانی خصوصا دولتمردان است.

● واجبات حج از نگاه قرآن

در این جا به برخی از واجبات حج اشاره می شود تا حقیقت حج از طریق این واجبات دانسته شود. از جمله واجبات حج می توان به موارد زیر اشاره کرد.

نخستین عمل از مناسک واجب، احرام است (بقره، آیه ۱۹۷)؛ زیرا مقصود از فمن فرض فیهن الحج، کسی است که با احرام، حج را بر خود واجب می کند و روشن است که تحقق احرام در حج با لبیک گفتن است.

در حقیقت، به واسطه گفتن تلبیه یا اشعار یا تقلید است که شخص محرم می شود (همان) از این رو امام صادق(ع) فرمود مراد از فرض همان تلبیه، اشعار یا تقلید است که با به جا آوردن هر کدام از آنها شخص حج را بر خود فرض و واجب می کند. (الکافی، ج۴، ص ۲۸۹ ف حدیث۲؛ و البرهان، ج۱، ص ۴۲۶، حدیث۲)

پس از احرام، طواف کعبه از مناسک و واجبات حج است (بقره، آیه ۱۲۵؛ حج، آیات ۶۲ تا ۹۲) البته پس از تقصیر و خروج از احرام نیز طواف دیگری نیز واجب است که در آیات ۶۲ تا ۹۲ سوره حج به آن اشاره شده است.

از مناسک واجب حج، نماز طواف در نزد مقام ابراهیم است. (بقره، ۱۲۵)

پس از آن، سعی بین صفا و مروه از مناسک شمرده شده (بقره، آیه ۱۵۸) و این واجب از کوه صفا به طرف مروه انجام می گیرد و بدان خاتمه می یابد (بقره، آیه ۱۵۸)؛ امام صادق(ع) در تعلیل این حکم می فرماید: زیرا خداوند در این آیه باصفا شروع کرده است، پس آغاز سعی از صفا خواهد بود. (الکافی، ج۴، ص ۲۴۵، حدیث۴) از دیگر واجبات در مناسک حج می توان به حلق و تقصیر اشاره کرد. مراد از حلق تراشیدن موی سر و تقصیر و کوتاه کردن بخشی از مو یا ناخن است. (بقره، آیه ۱۹۶؛ حج، آیه ۹۲ و فتح، آیه ۷۲)

تقصیر با کوتاه کردن مو و ناخن تحقق می یابد. (فتح، آیه ۷۲) و عمل حلق و تقصیر پس از قربانی انجام می گیرد. (حج، آیات ۷۲ تا ۹۲)

البته حج گزار بیمار میان پرداخت صدقه، ذبح قربانی و گرفتن روزه در صورت حلق اضطراری مخیر است. (بقره، آیه ۱۹۶)

وقوف در عرفات و کوچ همراه دیگر حاجیان (بقره، آیه ۱۹۸ تا ۲۰۰؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۹۵، حدیث ۷۱۰ و مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص ۵۲۷)، و نیز وقوف در مشعرالحرام پس از وقوف در عرفات (همان) و سپس وقوف در منی در ایام تشریق یعنی روزهای یازدهم تا سیزدهم ذی الحجه (بقره، آیه ۲۰۳ و زبده البیان، ص ۳۵۹) از دیگر مناسک واجب حج است.

از دیگر مناسک واجب حج می توان به قربانی اشاره کرد. (همان؛ مائده، آیات ۲ و ۷۹؛ حج، آیات ۷۲ و ۸۲ و ۶۳) درباره قربانی مسایلی مطرح شده که از آن جمله سلامت و لاغر نبودن شتر اختصاص یافته برای قربانی است (حج، آیه ۶۳)؛ زیرا خداوند فرموده است: لکم فیها خیر؛ پس قربانی باید نقص عضو نداشته و لاغر نیز نباشد؛ زیرا در ناقص و لاغر خیری نیست. (کنزالعرفان، ج ۱، ص ۳۱۴)

باید حرمت قربانی را حفظ کرد (مائده، آیه ۲) و آن را در مکان مخصوص ذبح کرد و در صورت احصار نیز شرایط مراعات شود (بقره، آیه ۱۹۶) از این رو خداوند در آیاتی واجبات حج را قربانی در حد مقدور برای شخص محصر دانسته است. پس در زمانی که شخص در احصار است، گوسفند اقل قربانی است که باید ذبح کند. (بقره، آیه ۶۹؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۵، حدیث ۶۶۰)

دیگر آن که محل مخصوص برای قربانی حج گزار بیمار، منی و برای معتمر بیمار، مکه و برای محرم بازداشت شده به وسیله دشمن، همان محلی است که در آنجا ممنوع و بازداشت شده است. (مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص ۵۱۹) شخص محصور با قربانی کردن از احرام در می آید (بقره، آیه ۱۹۶) و روزه، صدقه و یا قربانی، کفاره سر تراشیدن قبل از قربانی برای چنین شخصی واجب است. (همان) چنان که وی پس از رسیدن قربانی به محل خود و تراشیدن سر، از احرام خارج می شود. (همان و زبده البیان، ص ۳۱۱ و ۳۱۷)

در قربانی شرط آن است که تهیه آن سهل و آسان باشد (بقره، آیه ۱۹۶) و هنگام ذبح و نحر، نام خداوند را بر زبان آورد (حج، آیات ۷۲ و ۸۲ و ۴۳ و ۶۳) و قربانی را به سه قسمت تقسیم کرده و بخشی را برای خود، بخشی هدیه به مؤمنان و بخشی را برای فقیران در نظر گیرد. (همان آیات) و به هنگام قربانی کردن تا گفتن تکبیر، تعظیم خداوند کند. (حج، آیه ۷۳؛ مجمع البیان، ج ۷ و ۸، ص ۱۳۸)

البته گاه قربانی به عنوان یکی از کفارات اعمالی از جمله کفاره تخییری صید عمدی در حال احرام مطرح می شود که خود واجب دیگری است. (مائده، آیه ۵۹) چنان که اگر حاجی ناتوان ازقربانی در حج باشد، بر اوست تا سه روز را در حج و هفت روز را پس از بازگشت به وطن روزه دارد. (بقره، آیه ۱۹۶ و کافی، ج ۴، ص ۵۰۸، حدیث ۳)

هم چنین می توان از واجب امنیت در حج نیز براساس آیات قرآنی سخن گفت. خداوند در آیه ۱۲۵ سوره بقره، ایجاد امنیت برای حاضران در محیط خانه خدا را واجب بر می شمارد و در آیات ۶۹ و ۷۹ سوره آل عمران حفظ امنیت حیوانات در حرم را خواستار شده و هرگونه آزار آنها را حرام می شمارد؛ زیرا مراد از من دخله کان آمنا، شامل وحوش و پرندگان و مانند آن نیز می شود. (کافی، ج ۴، ص ۲۲۶، حدیث ۱)

برقراری امنیت می بایست فراگیر باشد و افزون بر انسان ها و جانوران در ابعاد گوناگونی چون امنیت جانی، مالی و عرضی باشد. از این رو برقراری امنیت اقتصادی برای حجاج را امری واجب در ایام حج بر می شمارد. (مائده، آیه ۲) و لازم می داند که این امنیت برخاسته از باور قلبی و اعتقادات باشد. به این معنا که شخص می بایست همه شعایر اسلامی را به عنوان یک باور و اعتقاد پذیرفته و بدان باورمند بوده و در عمل نشان دهد.(حج، آیه ۲۳)

همچنین از واجبات حج به ویژه ایام تشریق آن است که ذکر خداوند را در این روزها بسیار داشته باشد. (بقره، آیه ۲۰۳؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۰۱، حدیث ۷۳۴)

هرگونه لهو و لغو و لعب بویژه غنا و موسیقی طربناک در این زمان حرام است و واجب است از آن اجتناب نماید (حج، آیه ۰۳) زیرا غنا از مصادیق بارز و آشکار قول زور است که خداوند خواهان اجتناب از آن شده است. (نورالثقلین، ج ۳۳، ص ۴۹۵، حدیث ۱۱۷ تا ۱۲۰)

کسانی که برخلاف واجبات و یا محرمات احرام، گام بردارند، بر ایشان کفاراتی واجب شده است که از جمله می توان به کفاره کشتن عمدی در حال احرام اشاره کرد. (مائده، آیه ۵۹) در این صورت لازم است که براساس یکی از واجبات تخییری کفاره عمل کند که شامل، قربانی کردن، تهیه غذا برای مساکین در حد قیمت حیوان صیده شده و روزه اشاره کرد. واجبات تخییری سه روز روزه، اطعام و صدقه به شش مسکین و ذبح یک گوسفند است. (مائده، آیه ۵۹؛ بقره، آیه ۱۹۶؛ تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص ۶۷۳ و کافی، ج ۴، ص ۳۵۸)

اینها بخشی از احکام واجب حج است که در این آیات به آن اشاره شده است. سخن در باب حج بسیار است و بقیه احکام و مسایل آن را باید با مراجعه به رساله های عملیه فراگرفت.

احمد میرزایی