یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لبخندها و اشك های سینمای كودك


لبخندها و اشك های سینمای كودك

«آهای, آهای, خبر دارم, خبر» صدای جارچی شهر موش ها بود كه آمدن گربه سیاه اسمشونبر را درون كوچه های شهر فریاد می زد

سالهای خوب سینمای كودك

«آهای، آهای، خبر دارم، خبر» صدای جارچی شهر موش ها بود كه آمدن گربه سیاه - اسمشونبر - را درون كوچه های شهر فریاد می زد. موشهایی كه تا دیروز بر صفحه تلویزیون، پشت نیمكت های مدرسه نشسته بودند و شیطنت می كردند. از صفحه كوچك و شیشه ای تلویزیون به پرده بزرگ و جادویی سینما آمده بودند تا همراه بچه ها از شهر در حال ویرانی و گربه سیاهی كه می آمد تا رؤیاهای بزرگی آنها را با خود ببرد فرار كنند!صف طولانی بود از پدرهاو مادرها و بچه هایی كه این صف ها را هزاران بار بدون خستگی می رفتند و می آمدند تا ببینند چه وقت صندلی از این سینما نصیب شان می شود! كودك سال ۱۳۶۳ سینما را با شهر موشها شناخت و وقتی پا از سالن سیاه سینما بیرون می گذاشت فكر می كرد تا همیشه از این جادوی دوست داشتنی سهمی خواهد داشت. سهمی از سینمایی كه همراه با آن اشك ریخته بود و با فتح شهر جدیدش روی صندلی هایی كه متعلق به خودش بود ایستاده بود و فریاد شادی كشیده بود. این از خودپنداری سینما در ذهن كودكان با فیلم گلنار ساخته كامبوزیا پرتوی در سال ۱۳۶۷ ادامه پیدا كرد تا جایی كه این فیلم هم در این سال با بلیت ۲۰تومانی توانست ۱۷میلیون تومان بفروشد و پرفروش ترین فیلم سال شود. دزد عروسكها ساخته محمدرضا هنرمند دیگر فیلم سینمای كودك بود كه با استفاده از عناصر طنز و فانتزی و بازی اكبر عبدی به اثر ماندگار دیگری در دفتر كارهای سینمای كودك و نوجوان تبدیل شد. اما با شروع دهه هفتاد سینمای كودك در خم آرامشی افتاد كه با این سینما و مخاطبانش بیگانه بود. آرامشی كه با حیات و شور كودكی غریبه بود؛ آرامشی كه این سینما را به خواب می برد. در سال ۱۳۷۳ فیلم كلاه قرمزی و پسرخاله ساخته ایرج طهماسب و حمید جبلی بار دیگر با استفاده از رابطه احساسی كه بین بچه ها و شخصیت های تلویزیونی كلاه قرمزی و پسرخاله به وجود آمده بود توانستند هیاهو و شادمانی را به این سینما برگردانند و این فیلم پرفروش ترین فیلم آن سال شد.در سالهای اخیر با اینكه فیلمهای كودك و نوجوان با سطح كیفی خوبی تولید می شود و در جشنواره فیلم اصفهان به نمایش درمی آید و مورد توجه مخاطبان و منتقدان داخلی و خارجی قرار می گیرد و حتی بسیاری از آنها راهی جشنواره های خارجی می شوند، دست پر برمی گردند اما در زمان اكران با سكوت تبلیغی روبرو می شوند و سرانجام با عدم استقبال و سالنهای خالی از پرده سینماها كنار می روند. كودك سال۸۴ دیگر در خاطره تصویری اش صف های طولانی انتظار را كه برای دیدن فیلمی كه خاص او ساخته شده و به روی پرده رفته است را ندارد. كودك سالهای ،۸۰ كارخانه هیولاها را می شناسد و سری هری پاترها، فرار جوجه ای و عصر یخبندان و مرد عنكبوتی و هزاران شخصیت كارتونی دیگر را كه هیچ كدام در سرزمین او شكل نگرفته اند. كودك امروز دستگاه DVD و كامپیوتر را جانشین سالن سینما و روابط جمعی را جایگزین تنها در خانه فیلم دیدن كرده است! اگر خوابهای دیروز كودكان داستان ها و قصه سینمای خود او بود امروز نه تنها سینما در خوابهای او جایی ندارد كه سینما در واقعیت برایش جزو مكانهایی شده است كه به اجبار باید به همراه خانواده برود و به دیدن فیلمهایی چون بیدمجنون، رستگاری در ۸‎/۲۰ دقیقه، نوك برج و اسپاگتی بنشیند و از این میان فیلمهای مورد علاقه خود را پیدا كنند؟

خانواده سینمای كودك چه می گویند

اما اهالی سینمای كودك از این سینما چه دیده اند كه یا از این سینما بیرون كشیده اند و به سینمای دیگری پیوسته اند و یا با سكوت سینمای كودك هم آواز شده اند و سكوت پیشه كرده اند.

بیژن بیرنگ كارگردان سینما و تلویزیون و تهیه كننده خاطرات شیرین، خاطرات شیرین دریا و خانه سبز كه امسال از اعضای هیأت انتخاب فیلمهای ایرانی بیستمین جشنواره فیلم كودك و نوجوان اصفهان است سالهای ۶۰ را دوران طلایی سینمای كودك می داند و به خبرگزاری مهر می گوید: شرایط جنگ سینمای كودك را وارد حیطه ای كرد كه نسبت به فیلمهای بزرگسال حرفهای زیادی برای گفتن داشت و با فانتزی و فضای رمانتیك كودكانه بچه ها و خانواده را به سمت خود جلب می كرد حتی بسیاری از آدمهای صاحبنام سینما همچون عباس كیارستمی، امیر نادری و جعفر پناهی با این سینما و به موفقیت های جهانی دست یافتند. بیرنگ سینمای كودك این سالها را سینمایی آسیب خورده می نامد و می گوید: با تمام حمایت هایی كه از سینما به عمل می آید این حمایت ها سازنده نیست و باید برای كارهای خوب به تحقیق در زمینه مخاطب شناسی دست زد!

اما علیرضا خمسه (بازیگر) تنها تكه باقی مانده از سالهای خوب سینمای كودك را جشنواره اصفهان می داند و جامعه ۱۷میلیونی نوجوان امروز را در زمینه داشتن سینمایی مخصوص به خود ناكام می شمرد و این سینما را به بیماری بزك شده با رنگهای مصنوعی تشبیه می كند. محمدعلی طالبی كارگردان كیسه برنج، چكمه و شهر موشها (البته با همكاری مرضیه برومند) كه مدتی است در عرصه سینمای كودك فعال نیست در نقد این سینما در تاریخ ۸۴‎/۶‎/۸ به خبرگزاری فارس گفت: دیگر چه كسی به سینمای كودك فكر می كند؟ كسانی كه این سینما را با چنگ و دندان حفظ كرده اند دیگر در این سینما جایی ندارند و از آنها برای كار در سینمای كودك دعوت نمی شود. طالبی ادعای كمك به سینمای كودك را در این سالها از طرف مدیران تكذیب می كند و می گوید: اگر این حمایت ها صورت می گیرد چرا اغلب سینماگران كودك بیكار هستند و یا به تلویزیون پناه برده اند؟!

كارگردان فیلم چكمه عدم وجود این حمایت ها را باعث از بین رفتن انگیزه برای ساخت فیلم برشمرده است و گفته: حتی آموزش و پرورش هم كه یكی از حامیان اصلی این سینما است هیچ حمایت مؤثری از این سینما انجام نداده است. غلامرضا رمضانی كه فیلم حیات او در بسیاری از كشورها با موفقیت به نمایش درآمده این سینما را به خاطر طرح مضامین اخلاقی و تربیتی قابل دفاع نامید و گفت: در سالهای دهه ۶۰ حركتهایی در سینما صورت گرفت كه نوید آینده ای درخشان را می داد. او علت پایه های قوی و درست این سینما را در سالهای اول توجه متولیان این سینما به تمام جزئیات از جمله تهیه كننده و كارگردان و... عنوان می كند كه باعث تولید فیلمهای قابل قبولی در آن سالها شده بودند. رمضانی سینمای كودك دیروز را به فراموشی سپرده شده خواند و آنچه را كه امروز در این سینما باقی مانده است را حاصل تلاش كسانی دانست كه با وجود موانع و سختی های بسیار در حال فعالیت هستند. اما فریال بهزاد كارگردان آثاری چون كاكلی و دره شاپرك ها تخیل و فانتزی را در سینمای امروز جهان از اصل هایی دانست كه حرف اول را می زنند و ضعف تكنیكی را اساسی ترین مشكل سینمای كودك امروز دانست. بهزاد ضعف سینمای كودك را همگام نبودن با نیازهای امروز عنوان كرده و گفته است: نتوانسته ایم جذابیت تخیل و فانتزی را به شكل امروزی در سینمای كودك به كار ببریم در حالی كه سینمای انیمیشن ایران در قدم های اول خود است و مخاطبین این سینما بیشتر از خود سینما رشد كرده اند. اما یكی از فیلمهایی كه در جشنواره فیلم كودك سال قبل سروصدای بسیاری به راه انداخت و مورد توجه بسیاری از كارگردانان و منتقدان قرار گرفت و جایزه بهترین فیلم از نظر تماشاگران را با خود به خانه برد انیمیشن خورشید مصر ساخته بهروز یغمائیان و شهرام خوارزمی بود. اما با تمام جنبه های مثبتی كه این انیمیشن در نظر گروههای مختلف به دست آورد در اكران با شكست مواجه شد. فرشته طائرپور از تهیه كنندگان سینمای كودك اكران غریبانه این انیمیشن موفق را در حالی كه تنها دو ماه از جشنواره فیلم كودك اصفهان و هیاهوی جایزه و وعده های آموزش و پرورش - برای این فیلم - می گذرد را باعث از بین بردن امیدهایی دانست كه تازه داشت جان می گرفت.طائرپور در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۸۲ به ایسنا گفت: كسانی كه اصرار دارند فیلم كودك تولید شود و هر ساله در جشنواره فیلم كودك اصفهان حمایت ویژه از این فیلم ها را اعلام می كنند باید جوابگو باشند چرا فیلمی كه استعداد جان بخشی به جریان سینمای كودك را داشت و در اختیار حوزه هنری با امكانات فراوان بود با این عجله و بدون خبر و تبلیغات، بدون پوستر و پلاكارد اكران می شود. مرضیه برومند هم كه امسال فیلم تحسین شده مربای شیرین او به ششمین سال اكران نشدنش نزدیك می شود سینمای كودك را درگیر حرفهای زده شده و وعده های انجام نگرفته دانسته است. برومند به ایرنا گفته است: حق بچه ها در عرصه سینما باید داده شود و از تئوری پردازی و حرف زدن ها باید پرهیز شود.برومند عزم ملی، اقبال خانواده ها و همیاری دولت و سرمایه گذاری مناسب را تنها راه احیای سینمای كودك عنوان كرده است. اما علیرضا رئیسیان - رئیس كانون كارگردانان - از نبود ارتباط منطقی میان برخی اصناف و تشكل های سینمای كودك با بدنه مدیریت انتقاد كرده و به ایرنا گفته : نباید همه مصایب سینمای كودك را به حساب مدیریت دولتی گذاشت. اما معاون جدید امور سینمایی و سمعی و بصری وزارت ارشاد، محمدرضا جعفری جلوه سینمای كودك ونوجوان را یكی از زیرساخت های بنیادین سینما و بیانگر وجود، قدرت و ضعف و چگونگی جریان های فكری و اندیشه ای جامعه دانست و به ایسناگفت: بخش عمده ای از اعتبار جهانی سینمای ایران از طریق آثار كودكان و نوجوانان كسب شده و بی توجهی به این حوزه جایگاه بین المللی سینمای كشور را متزلزل می كند.

جعفری جلوه توسعه و بالندگی سینمای كودك را در راستای همكاری سازمان های فرهنگی و تربیتی اعم از ارشاد، آموزش و پرورش، كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، صدا و سیما و حتی سازمان تربیت بدنی دانست. معاون جدید سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شناسایی نیازهای متفاوت و تلاش برای پاسخگویی به آنها را منشأ سینمای كودك و نوجوان عنوان كرد و گفت: نباید مخاطبان كودك از فیلمهای آموزشی و تربیتی و داستانی خاص خود محروم شوند!

صدای زنگ جشنواره

اما مهرماه كه نزدیك می شود صدای زنگ مدرسه و همهمه بچه مدرسه ای ها نیامده در گوش می پیچد! اما مهرماه در سینمای ایران با صدای دیگری سالهاست كه آشنایی پیدا كرده! صدای زنگ جشنواره فیلم كودك اصفهان!علی شاه حاتمی (كارگردان) فیلم كولی، جشنواره كودك و نوجوان اصفهان را سالروز سینمای كودك و نوجوان لقب داده است و به مهر گفته است: سینمای كودك بهترین و سالم ترین گونه سینمایی است و باید به صورت جدی مورد توجه و حمایت گروههای مختلف قرار گیرد.این فیلمساز كه كولی را در كشورهای مختلف به نمایش درآورده و جایزه هایی را نیز برای این فیلم گرفته عمده موفقیت سینمای ایران را به واسطه فیلمهای كودك و نوجوان دانسته و توجه به سینمای كودك را تنها در دوران جشنواره اشتباه نامیده و خواستار تعمیم آن در تمام طول سال شده است. بیژن بیرنگ هم جشنواره اصفهان را حتی با همین تعداد آثار اندك مهم دانسته و گفته: وجود جشنواره بین المللی و بودن آن باعث آشنایی سینمای كودك دنیا با سینمای داخلی و مطرح شدن تولیدات داخلی در بین سایر كشورها می شود. رمضانی كارگردان فیلم چرخ، جشنواره فیلم كودك اصفهان را آینه ای برای مردم و مسؤولان توصیف كرده كه ازواقعیت یك ساله و حركتهای انجام شده در سینمای كودك مطلع شوند و گفته اگر جشنواره حذف شود حقیقت سینمای كودك برای همیشه كتمان می شود.صدای زنگ جشنواره فیلم كودك اصفهان برای بیستمین بار ۷مهرماه در شهر اصفهان می پیچد تا اهالی مدرسه سینمای كودك و نوجوان خمیازه ها را جمع كنند و به بادبادكها و پروانه هایی بیندیشند كه از سینما سهم دارند و سهم شان را می خواهند.

سارا جمال آبادی



همچنین مشاهده کنید