چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

لینوکس در نقش متعادل کننده


لینوکس در نقش متعادل کننده

لینوکس با همه حواشی و مخالف خوانی های آن, بخشی از ساختار داینامیک کسب و کار مدرن به شمار می آید

لینوکس با همه حواشی و مخالف‌خوانی‌های آن، بخشی از ساختار داینامیک کسب و کار مدرن به شمار می‌آید. با چنین دیدگاهی حتی استالمن همیشه‌مخالف نیز در این ساختار جا می‌گیرد.قانون ضدانحصار مانع همدستی تعداد اندکی از بنگاه‌های تجاری علیه بازار و مصرف‌کنندگان می‌شود، نقض این قانون تنها یک خلاف اداری یا اقتصادی نیست، بلکه یک جرم کیفری و جنایی محسوب می‌شود و نقض‌کنندگان این قانون نه تنها شرکت‌هایشان مورد تهاجم قضایی قرار می‌گیرد، بلکه افراد مرتکب این جرم نیز ممکن است تمام عمرشان را در زندان سپری کنند.

اما تنها راه کنترل شرکت‌های بزرگ برای عدم ایجاد انحصار در بازار، برخورد قضایی و پلیسی نیست. اکوسیستم تجاری و صنعتی بسیاری کشورها، راه‌های متنوع دیگری را نیز برای این منظور در نظر‌گرفته است. یکی از این راه‌ها امکان ایجاد رقابت‌هایی است که در عمل هم شرکت‌های بزرگ را کنترل می‌کند و هم در نهایت پویایی بازار و صنعت را تضمین می‌کند. یک نمونه برجسته این شیوه، شکل‌گیری، گسترش و رواج بیش‌از پیش نرم‌افزار‌های اپن‌سورس و به ویژه لینوکس است. اگرچه شاید در جایی به صراحت به این موضوع اشاره نشده باشد، اما به نظر من، با توجه به ویژ‌گی‌های کسب‌وکار در جوامع مدرن، این دیدگاه می‌تواند تا حدود زیادی مورد توجه قرار گیرد.

اجازه دهید، کمی به عقب برگردیم. نرم‌افزار در ابتدا در دانشگاه‌ها زاده شد، سپس به مؤسسات بزرگ صنعتی راه یافت. این شرکت‌ها از یک سو با محبوس‌کردن دانش در درون خود، امکان گسترش عمومی آن را محدود کرده و از سوی دیگر کاربر نیازمند را تنها به تولیدات خود وابسته می‌کردند، اما اکوسیستم تجاری صنعتی، تنها نظارگر این وضعیت نبود و در کنار تهدیدات حقوقی و اقدامات قضایی، فضایی را ایجاد کرد که از سرگرمی یک دانشجوی فنلاندی، رقیبی بزرگ و ترسناک برای شرکت‌های بزرگ که با سیستم بسته عمل می‌کردند، سربرآورد و چنین بود که قرعه این بار به نام لینوس توروالدز افتاد تا سیستم‌عاملی را ارائه کند که در نهایت شرکت‌های بزرگی مانند مایکروسافت و اپل را که سیستم‌عامل‌های اختصاصی خود را داشتند، به مبارزه بطلبد.

به هیج وجه معتقد نیستم، این جریان مانند توطئه‌ای علیه شرکت‌های بزرگ به صورت سازمان یافته انجام می‌شود، بلکه این مکانیزم‌های درونی اکو‌سیستم تجاری است که باعث می‌شود تا با پروبال دادن به افکار و ایده‌های کوچک، انرژی و پتانسیل نهفته در بخش‌هایی از جامعه را در مسیرهای سازنده رها کند، برخی از نارضایتی‌های موجود در وضع بازار و تجارت را کنترل کند و در نهایت هم، با ایجاد رقابت زمینه را برای ارتقای علمی و فنی کل بازار و نیز کنترل قیمت‌ها فراهم کند. در واقع می‌توان گفت، این مکانیزم درونی، از طریق حمایت از جریان اپن‌سورس و لینوکس به اهداف متعددی دست‌یافت که برآیند همه آن‌ها ایجاد نوعی توازن و تعادل در بازار و صنعت است. این درست است که امروز دنیا را بدون لینوکس نمی‌توانیم تصور کنیم، زیرا اگر لینوکس نبود، قطعاً این تعادل و توازن هم نبود. همچنین می‌توان ادعا کرد، نه‌تنها جامعه و کاربران از این امر آسیب می‌دیدند، بلکه حتی شرکت‌های بزرگ با ساختار بسته نیز از این آسیب در امان نبودند. لینوکس تنها یک هوای تازه در قلمرو نرم‌افزار نبود، بلکه پیامی قوی از سوی یک ساختار منعطف تجاری به فعالان بازار بود که بدانند این اقتصاد و این بازار، نه تنها از انحصار سودی نمی‌برد، بلکه تنها از طریق ایجاد رقابت است که می‌توان تعادلی جدید برپا کرد و نکته جالب توجه این که به گمان من خود شرکت‌های بزرگ «بسته» نیز این موضوع را دریافته‌اند.

نکته طنز ماجرا اما در این است که برخی شرکت‌های بزرگ که خود روزی از انحصارگران بودند، امروز در سلک حامیان لینوکس درآمده‌اند. امروز آی‌بی‌ام در آستانه صدسالگی خود یکی از قدرتمندترین آن‌ها است. این پشتیبانی تنها منحصر به شرکت‌ها نمی‌شود. امروز در جهان حتی کشورها نیز وارد این رقابت شده و تلاش دارند که از این رقابت به سود خود بهره گیرند.

کشورهای اتحادیه اروپا، چین و بسیاری از کشورهای دیگر بخش‌هایی از (و نه تمامی) زیرساخت‌های ارتباطی، اطلاعاتی خود را برپایه لینوکس بنا نهاده‌اند. این ماجرا ابعاد بسیار گسترده‌ای دارد که در حوصله و ظرفیت این یادداشت نیست، اما می‌تواند موضوع ده‌ها پایان‌نامه دکترا یا تحقیقات بزرگ‌تر باشد.

آری، این اکوسیستم تجاری، به مانند سیاست، مدیریت‌های کلان، امور مالی و... پیچیده است و گاه حتی متناقض به نظر می‌رسد. از یک سو تمام زیرساخت‌های لازم را برای رشد و شکوفایی یک شرکت – حتی با ساختار بسته –فراهم می‌آورد و از طرفی دیگر، با میدان دادن به ایده‌هایی مانند لینوکس آن‌ها را به چالش می‌گیرد تا هر چه آب‌دیده‌تر شوند و در عین حال نسل دیگری از افراد و شرکت‌ها را پدید می‌آورد که به گونه‌ای دیگر می‌اندیشند. در عین حال، در پیش گرفتن این سیاست باعث می‌شود، شرکت‌های بزرگ بسته نیز، قیمت‌های محصولات و خدمات خود را در حد معقولی نگه‌دارند و حتی در موارد بسیاری کاهش دهند. فروش ویندوز در کشورهای آسیایی گاه حتی تا یک سوم قیمت رسمی آن از سوی مایکروسافت، تنها به دلیل علاقه این شرکت به پیوستن این کشورها به قانون کپی‌رایت نیست، بلکه می‌تواند یکی از عواقب سیاست تعدیل‌کننده بازار باشد. سیاستی که لینوکس یکی از ابزارهای مهم آن است.

هرمز پوررستمی