جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فراسوی پست مدرنیسم


فراسوی پست مدرنیسم

پست مدرنیسم چیست در گذشته چه بود و اکنون چیست به نظر من تعریف پست مدرنیسم مانند رجعت مهار ناشدنی یک شبح است, به محض این که از دستش خلاصی یابیم, شبحش بازمی گردد, درست مانند یک شبح از تعریف گریزان است

●از پست مدرنیسم به پست مدرنیته: بافت محلی- جهانی

پست مدرنیسم چیست؟ در گذشته چه بود و اکنون چیست؟ به نظر من [تعریف] پست مدرنیسم مانند رجعت مهار ناشدنی یک شبح است، به محض این که از دستش خلاصی یابیم، شبحش بازمی گردد، درست مانند یک شبح از تعریف گریزان است. مسلماً من امروز در باره پست مدرنیسم، نسبت به سی سال قبل که شروع به نوشتن در باره آن کردم کمتر می دانم، دلیلش شاید این باشد که در این مدت، پست مدرنیسم تغییر کرده، من تغییر کرده ام و جهان نیز تغییر کرده است؛ اما این فقط تأیید نظرگاه نیچه است مبنی بر این که اگر مفهومی دارای یک تاریخ باشد، پیشاپیش تعبیری است که تابع تجدید نظرهای بعدی است. آنچه که از تعبیر و یا تعابیر متعدد می گریزد، صرفاً ایده ای افلاطونی یا مفهومی تحلیلی و انتزاعی مانند یک دایره و یا یک مثلث است. به هرحال رمانتیسم، مدرنیسم و پست مدرنیسم مانند امانیسم یا رئالیسم در طول زمان دائماً در حال تغییرند. به ویژه در عصر تضادها و کشمکش های ایدئولوژیک و توسعه وسایل ارتباط جمعی و رسانه ای؛ اما این مانع از ورود پست مدرنیسم به حوزه بحث در باره معماری، هنرها، علوم انسانی- اجتماعی و بعضاً حتی علوم طبیعی نیست. پست مدرنیسم نه تنها درباره مسایل دانشگاهی به بحث می پردازد بلکه همچنین در مورد تجارت، سیاست، وسایل ارتباط جمعی، صنایع بازی و سرگرمی و اموری چون زبان سبک های زندگی خصوصی، مثلاً آشپزی نیز بحث می کند با وجود این هنوز هیچ اتفاق نظری در این باره که واقعاً معنای پست مدرنیسم چیست؟ به وجود نیامده است.

این اصطلاح، صرف نظر از مفهوم آن، احتمالاً متعلق به همان چیزی است که فلاسفه آن را اساساً یک مقوله مناقشه آمیز می نامند، یعنی اگر شما مناظران اصلی معنای پست مدرنیسم- مثلاً لسلی فیدلر، چارلز جنکس، ژان- فرانسوا لیوتار، برنارد اسمیت، روزالین کراوس، فردریک جیمسون، مار جوری پرلاف، لیندا هاچن و خودمن- را در یک اتاق جای دهید و سپس در را قفل کنید و کلید آن را به دور بیاندازید، حتی پس از گذشت یک هفته نیز هیچ اجماعی در میان آنها حاصل نخواهد شد. تنها ممکن است یک قطره کمرنگ خون در زیرپایه در نمایان شود. در اینجا به ذکر برخی از کاربردهای رایج این اصطلاح می پردازیم:

۱- موزه گوگنهیم اثر فرانک گهری در بیلبای اسپانیا، سالن استوری اثر آشتون راگات مگ دوگال در ملبورن استرالیا و مرکز تسوکوبا اثر آرتا ایسوزاکی در ژاپن، به عنوان نمونه های بارز معماری پست مدرن لحاظ می شوند. آنها با هندسه های محضاً زاویه ای باوهاوس(Bauhaus) و قالب های شیشه ای و پولادین میس وان در روه(Mies Van der Rohe) تفاوت داشته و ضمن ترکیب عناصر تاریخی و ذوقی، با چند پارگی ها، تخیل و حتی جذابیت سطحی همراه می شوند.

۲- ژان پل دوم در یکی از بخشنامه های اخیر خود به نام ایمان و عقل کلمه پست مدرنیسم را به کار برد تا عملاً نسبی گرایی افراطی در ارزش ها و باورها، سخره گیری عقل و شک درباره آن و انکار هر گونه حقیقت انسانی یا الهی را محکوم کند.

۳- در نشریه مطالعات فرهنگی (یعنی) حوزه ای که امروزه شدیداً سیاسی شده، اصطلاح پست مدرنیسم غالباً در مقابل اصطلاح پسا استعماری بکار برده می شود که اصطلاح نخستین به لحاظ تاریخی، سست، بی اثر، غیرسیاسی و بدتر از آن به لحاظ سیاسی نادرست فرض شده است.

۴- در (نشریه) فرهنگ پاپ، پست مدرنیسم به رشته طویلی از پدیده ها دلالت دارد: از اندی وارهل گرفته تا تصویر مریم مقدس، از سالن پلاستر مونالیزا که من در آن یک آگهی درباره سالن بچینکو در توکیو را دیدم تا تصویر کارتنی و بسیار بزرگ داوود اثر میکل آنژ، عینک های مشبک و روزرنگ، قناری های کوچک، یک دوربین بدون جلد پرتاب شده، شانه های قوی- و یک آگهی درباره سفر کون تیکی در نیوزلند.

این موارد چه وجه مشترکی با یکدیگر دارند؟ چند پارگی، چندگانگی، نسبی گرایی، تقلید ادبی، نمایشی، استهزاءآمیزی، ایدئولوژی ستیزی و ابتناء بر هنرهای سطحی و دست جمعی بودن. در این صورت ما به گروهی از کلمات قابل اطلاق بر پست مدرنیسم که موجد یک زمینه اگر نه یک تعریف برای آن است دست یافته ایم. خوانندگان بلند طبع و ناشکیب ما می توانند ضمن مراجعه به کتاب مفهوم پست مدرن اثر هانس برتنس ، بهترین و دقیق ترین مقدمه (به زعم من) را درباره معنای پست مدرنیسم بدست آورند. اما من اکنون باید حرکت دوم خود را برای نزدیک شدن به پست مدرنیسم از منظر دیگری شروع کنم.

ایهاب حسن (IHAB HASSAN) در سال ۱۹۲۵ در قاهره پایتخت مصر به دنیا آمد او تحصیلات خود را در آنجا گذراند و در رشته مهندسی برق وارد دانشگاه قاهره شده و در سال ۱۹۴۶ کشورش را برای ادامه تحصیل به قصد ایالات متحده ترک کرد. او یکی از بزرگترین منتقدان و نظریه پردازان مطالعات ادبی و از نخستین مروجان و توسعه دهندگان مفهوم پست مدرن است. او در کنار ژان فرانسوا لیوتار، یکی از اولین دانشورانی بود که مفهوم انتقادی پست مدرنیسم را توسعه بخشید. وی همچنین از مفسران برجسته فرهنگ های پسااستعماری و پست مدرنیسم است. حسن بخش عمده ای از دوران حیات آکادمیک خود را وقف مباحث پست مدرنیسم کرده است. در مقاله حاضر او با ذکر اصطلاحات و تعابیری خاص به وضع اصطلاح بدیع « عدم تعین حضور » می پردازد و درباره معنای خاص آن سخن می گوید و در نهایت نیز نتیجه می گیرد که طرح پست مدرنیسم تنها برمبنای گونه ای معنویت است که می تواند بستری مناسب برای بقای ادبیات و هنرهای ما باشد و مهم ترین چیزی که ما هم اکنون برای حل معضلات و مشکلات فرهنگی و جهانی خود بدان نیاز داریم، رجوع به نفس یا روان معنوی است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.