چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

ادبیات کودک در ایران


ادبیات کودک در ایران

امروز روز کودک است. روز پاسداشت دورانی که همه انسان ها در همان بدو تولد با آن روبرو بوده اند. هرچند دوران خوب و به یاد ماندنی است اما برای بسیاری افراد این دوران توام با سختی ها …

امروز روز کودک است. روز پاسداشت دورانی که همه انسان ها در همان بدو تولد با آن روبرو بوده اند. هرچند دوران خوب و به یاد ماندنی است اما برای بسیاری افراد این دوران توام با سختی ها و مشکلات بسیاری بوده است ولی با این حال این دوران از ابعاد مختلف برای بزرگترها اهمیت خاصی داشته چنانچه در سایه سار این اهمیت دادن بزرگترها به دوران کودکی بسیار اتفاق افتاده به دوران کودکی برگشته و با ارتباط برقرار کردن با این دوران گونه ای از ادبیات را پدیدار ساخته اند که از آن می توان با عنوان ادبیات کودک یاد کرد؛ ادبیاتی که علی رغم داشتن فراز و نشیب های فراوان در سطح جهان از دیرباز شناخته شده و این چنین پای ثابت گونه ای از ادبیات به حساب می آید. حال این ادبیات در کشورهایی چون ایران از چه جایگاهی برخوردار بوده و هم اینک در کدام نقطه می باشد، موضوع نوشتاری است که در ادامه به رشته تحریر در می آید.

بی تردید کسی نمی تواند تاریخچه پیدایش ادبیات کودک را بیان کند. پس این امر در باب ادبیات کودک در ایران هم صادق است اما آنچه از شواهد بخصوص ادبیات فولکلوریک بر می آید این نوع ادبی در ایران و در عهد باستان به شکل شفاهی بوده و این ادبیات شفاهی اغلب در لالایی ها، ترانه های کودکانه، مثل ها، افسانه های عامیانه و قصه های مادربزرگ ها و پدربزرگ ها بیان می شده است. هرچند از دوران باستان و عهد ساسانیان، داستان به ظاهر مکتوبی با نام “درخت آسوریک” باقی مانده اما عمده ادبیات کودک به شکل شفاهی بوده و این چنین سینه به سینه نقل شده و جالب آنکه هم اینک به عنوان قصه های کهن و عامیانه از آنها یاد می شود.

بعد از ورود اسلام به ایران و مسلمان شدن ایرانیان، فراگیری علم و دانش از آن حالت اشرافی خودش خارج شد و با تاسیس مکتبخانه ها فصل دیگری از ادبیات کودک شکل می گیرد که از آن می توان با نام ادبیات اندرزگونه یاد کرد. این نوع ادبیات که اغلب به شکل شعر و در آثار شاعرانی چون نظامی، سعدی و جامی به چشم می خورد، نه برای کودک، بلکه در وهله اول برای بزرگترهاست اما در سایه دنیای بزرگترها، کودکان نیز مورد توجه قرار می گیرند. در این دوران ادبیات شفاهی کودک همچنان جایگاه خودش را حفظ می کند و کودکان پای ثابت قصه های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هستند اما در این میان بسیاری از افراد صاحب سواد جامعه با خواندن قصه های شاهنامه فردوسی برای کودکان، آنان را با فرهنگ و باورهای ایرانی آشنا می سازند.

ناگفته نماند در این دوران “موش و گربه” عبید زاکانی نمونه بارز ادبیات کودک است. هرچند اشعار طنز این کتاب انتقادی از دوران قرن هشتم هجری است اما به لحاظ پرداختن به موضوعات کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است.

انقلاب مشروطه رفت و آمد به فرنگ و ورود ادبیات مغرب زمین به ایران عامل بسیاری از تحولات در آن دوران است که به موازات آن ادبیات کودک نیز دچار دستخوش و تغییرات اساسی می شود. دیگر کودکان البته در شهرها چندان میل و رغبتی به شنیدن قصه های مادربزرگ ها و پدربزرگ ها ندارند و علاقه مند هستند این داستان ها را از طریق مجلات و کتاب هایی که بزرگترها به خانه می آورند بشنوند. از آن طرف بحث پرداختن به کودک و نوجوان و طریقه تربیت کردن آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود؛ چنانچه نخستین مطالب درباره تعلیم و تربیت اطفال را “میرزا تقی خان کاشانی” معروف به “حکیم باشی ظل السلطان” در روزنامه های فارسی به سال۱۲۸۹ ه . ق و فرهنگ به سال۱۲۹۶ ه . ق به چاپ می رساند. از آن طرف نیز در روزنامه های آن دوران، داستان هایی چون “رابینسون کروزوئه” و “سفرنامه گالیور” به چاپ می رسد که بسیار مورد توجه قرار می گیرد.

با برکناری حکومت قاجاریان، تحولات بسیاری در جامعه ایران رخ می دهد زیرا جامعه در آن دوران تلاش می کند تا بیش از پیش خودش را به اروپا برساند. پس در این رهگذر ادبیات کودک نیز دچار تغییرات اساسی می شود که ماحصل آن به وجود آمدن ادبیات کودک به شکل مدرن است. این دوران که از سال۱۳۰۰ ه . ش تا سال۱۳۴۰ ه . ش است، رادیو با پخش قصه های کودکان سهم بسزایی در شکل گیری و رونق جدی ادبیات کودک دارد. مجلات خاص کودکان چون “کیهان بچه ها” به چاپ می رسند و این چنین با گسترش مدارس و مراکز آموزشی مختلف رفته رفته لزوم آشنایی با زندگی شهری و توجه کردن به آ موزه های غربی در قالب ادبیات کودک و نوجوان ارائه می شود که این حرکت بعد از آن و تا سال۱۳۵۷ ه . ش به شکل جدی دنبال می شود اما با این حرکت شتاب زده، متاسفانه محتوای ادبیات کودک رشد چندانی نمی یابد و به جز مواردی چون پرداختن به کارهای پادشاهان ایرانی و چند مورد دیگر، آموزه های ملی و سنتی چندان حضور پررنگی در ادبیات کودک ندارند.

وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی می رسد در کنار تحولات نوینی که اتفاق می افتد ادبیات کودک هم تغییر می کند. یعنی در وهله اول به ادبیات کودک با جدیت پرداخته می شود و مراکزی چون “حوزه هنری” اقدام به چاپ آثار متعددی در این حیطه می کنند. البته مراکزی نیز چون “کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان” بیش از پیش به این مقوله توجه می کنند اما آنچه در این دوران اتفاق می افتد تغییرات محتوایی این نوع ادبیات است یعنی مقولاتی چون “جنگ”، “شهادت طلبی”، “ایثار” و ... در ادبیات کودک نمود پیدا می کنند که البته با پرداختن به شخصیت های بزرگ اسلامی و ایرانی این نوع ادبی رشد قابل ملاحظه ای پیدا می کند. جالب اینکه در این دوران نویسندگان بزرگی در دنیای ادبیات کودک پدیدار می شوند که هرکدام از آنها با خلق آثار ماندگار از پایه های ادبیات کودک به شمار می روند.

به هر حال آنچه بیان شد شمه ای کوتاه از ادبیات کودک در ایران بود، ادبیاتی که هرچند این روزها به خاطر حساسیت والدین نسبت به فرزندانشان همچنان اهمیت خودش را دارد اما باید به این نکته توجه داشت پرداختن به کمیت و غافل شدن از کیفیت این گونه ادبی چه بسا آثار نسبتا سوئی به دنبال داشته باشد.

اکبر خوردچشم