سه شنبه, ۲۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 18 June, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ یکشنبه ۲۱ فروردین


امروز با سعدی ـ یکشنبه ۲۱ فروردین

تو را سری‌است که با ما فرو نمی‌آید
مرا دلی که صبوری ازو نمی‌آید
کدام دیده به‌روی تو باز باشد همه عمر
که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید؟
جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب
که مهربانی …

تو را سری‌است که با ما فرو نمی‌آید

مرا دلی که صبوری ازو نمی‌آید

کدام دیده به‌روی تو باز باشد همه عمر

که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید؟

جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب

که مهربانی از آن طبع و خو نمی‌آید

چه جور کزخم چوگان زلف مشکینت

براو فتادهٔ مسکین چو گو نمی‌آید؟

اگر هزار گزند آید از تو بر دل ریش

بد از من است که گویم نکو نمی‌آید

گر از حدیث تو کوته کنم زبان امید

که هیچ حاصل ازین گفتگو نمی‌آید

گمان برند که در عود سوز سینهٔ من

بمرد آتش معنی که بو نمی‌آید

چه عاشق است که فریاد دردناکش نیست؟

چه مجلسی است کزو های و هو نمی‌آید؟

بشیر بود مگر شور عشق، سعدی را

که پیر گشت و تغیّر درو نمی‌آید