پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فرار دختران بحران ساز است


فرار دختران بحران ساز است

فرار دختران از خانه یکی از آسیب های اجتماعی جامعه ما محسوب می شود, چرا که دوری از خانواده می تواند مسائل و مشکلات متعددی را برای آنان در جامعه ایجاد کند

فرار دختران از خانه یکی از آسیب های اجتماعی جامعه ما محسوب می شود، چرا که دوری از خانواده می تواند مسائل و مشکلات متعددی را برای آنان در جامعه ایجاد کند. بسیاری از کودکان و نوجوانان با مسائلی مواجه می شوند که به نظر می رسد راه هایی برای پرداختن به آن وجود دارد اما کودکانی که به فرار از خانه فکر می کنند ممکن است ندانند چگونه مسائل دشوار را حل کنند یا والدینی برای کمک نداشته باشند.

متاسفانه مسائلی که کودکان امیدوارند با فرار از خانه از آنها رها شوند گاهی اوقات با مسائل بزرگ تر زندگی در خیابان ها جایگزین می شود.

باور غلط در مورد افراد فراری این است که آنها وقتی تصمیم می گیرند خانه را ترک کنند کاملاً در خطر نیستند، اما واقعیت این است که آنها غالباً به علت میزان خطری که زندگی در خیابان ها دارد در معرض خطر قرار دارند و غالب اوقات این افراد جوان به سوی سبک های زندگی کشیده می شوند که هیچ گاه انتخاب نکرده اند.

فرار در هر جامعه و فرهنگی صورت می گیرد. نوجوان گاهی به دلیل مشکلات حل نشده مزمن یا گاهی به دلیل یک مشاجره از خانه فرار می کند و برای یک یا چند روزی نزد دوست یا بستگان می ماند اما معمولاً افرادی که به دلیل مشکلات متعدد و حل نشده مدام از خانه فرار می کنند، به مدت بیشتری بیرون می مانند.هیچ جوان فراری خاصی وجود ندارد. آنها از محیط ها و زمینه های متفاوتی می آیند. بعضی از آنها به زور از خانه خارج شده اند یا به دلیل فشارهای حاصل از محیط زندگی شان فرار کرده اند.

فرار از خانه برای دختران در جامعه ما در صورتی که خانواده شان کارکرد سالم نداشته باشد یا در چنین شرایطی تحت حمایت نهادها و سازمان ها قرار نگیرند، می تواند بحران ساز باشد. فروپاشی ارزش های انسانی، ناکارآمدی قوانین حمایت از زنان، وجود بی عدالتی و نابرابری و بالا بودن ناامنی اجتماعی به آسیب های جسمانی و روانی افرادی که به دلایل متعددی محیط خانه را ترک می کنند، منتهی شده است.

پژمردگی شور کودکی و جوانی دختران در جامعه ما واقعیت دردناکی است که پرداختن به آن نشان دهنده عدم درک نیازهای زیستی و روانی- اجتماعی دختران و زنان از سوی خانواده ها، نهادها و سازمان ها است.سهم عوامل زیستی در ارزیابی اختلالات جسمانی و روانی برای متخصصان بهداشت روانی شناخته شده است، با این حال توجه به این مهم در بررسی عوامل سببی فرار دختران و زنان از خانه در پژوهش های انجام شده نادیده گرفته شده است. در بررسی های بالینی نگارنده قاعدگی زنان و عوارض حاصل از آن در بروز و تسهیل روند آسیب پذیری دختران و زنان به عنوان یک عامل مهم شناخته شده است.بررسی های بالینی نگارنده در مورد دختران آسیب دیده اجتماعی نشان می دهد که آنها درباره بدن خود و کارکرد اعضا کم اطلاعند.

این در حالی است که نادانی درباره چگونگی کار اعضای بدن موجب بالا رفتن آسیب پذیری دختران در دوران بلوغ شده بود. شیوه آسیب دیدگی جنسی، بارداری ناخواسته، بی مبالاتی جنسی و سقط جنین پیامدهای چنین وضعیتی ناگوار بود. تعدادی از دختران و زنان به دلیل وجود مجموعه علائمی که پیش از قاعدگی زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهند، در این دوران اقدام به فرار از خانه می کنند.

ارزیابی روان شناختی از دختران و زنانی که در اورژانس اجتماعی اقامت داشتند نشان می دهد که در بین آن عده از زنانی که به دلایل متعدد ترخیص آنها چندین ماه طول می کشید بیشترین علائم تحریک پذیری، تنش، دمدمی مزاجی، عصبانیت، خودآزاری، اقدام به خودکشی، بهانه جویی، تلاش برای فرار، درگیری فیزیکی، تهدید مددکاران، حالات افسردگی و تعدادی از علائم جسمی حدود ۴ تا ۸ روز قبل از قاعدگی رخ می داد.سندرم پیش از قاعدگی به دلیل پیامدهای خاص، ارزیابی دقیق تری از وضعیت بیماران را می طلبد.

بهروز معبودیان