سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
بنیادهای شکل گیری تمدن اسلامی
تمدن، محصول دانش و تعالی فرهنگی است و جامعهای که نظم اجتماعی را پذیرا شود و در یک زندگی جمعی، با بهرهگیری از علم، به رشد، تعالی و کسب فضایل انسانی بیندیشد، جامعهای متمدن خواهد بود.
تمدن اسلامی با تولد اولین حکومت اسلامی در مدینه پیامبرصلی الله علیه و آله شکل گرفت و با نهضتی علمی و بیمانند، به محوریت قرآن و سیره پیامبرصلی الله علیه و آله به اوج شکوفایی رسید. در واقع، دین اسلام، خالق تمدنی عظیم و همهجانبه شد و ملتهای گوناگون را به یکدیگر پیوند داد و این سرمایه را در کمک به علم و تمدن بشری هزینه کرد. با درنگ در تاریخ، به ارزش عظیم و غرورآمیز خدمات اسلام به تمدن بشری و دیون بسیار سنگین اروپای امروز به تمدن اسلامی پی میبریم.
مسلمانان با تکیه بر معارف دین، دوران اعجابآوری از اعتلا و شکوفایی را پشت سر گذاشتند و تمدنی بنا کردند که چندین قرن، مشعلدار تمدن بشری بود؛ اما دوری از روح و حقیقت اسلام، تمدن اسلام را در سراشیبی سقوط افکند و حکایت غمبار انحطاط آن را، قصه دوست و دشمن قرار داد.
این اعتلا و انحطاط، از دیرباز، همواره در اندیشه متفکران مصلح و دلسوز، جاری و مطرح بوده است. استاد شهید مرتضی مطهری، در عصر حاضر، یکی از پیشگامان واکاوی و پژوهش در این حوزه مطالعاتی است. با آغاز حرکت علمی استاد، او اصرار داشت که عظمت تمدن اسلامی و خدمات آن را به تمدن بشری، در دستنوشتههای خود نشان دهد و ضمن تأکید بر حیات اسلام، دردمندانه، علل انحطاط آن را تحلیل کند؛ اما این تلاش را کافی نمیدانست.
«اگر بنا شود تحقیقی کافی و عالمانه در این مطلب بشود، باید موضوعات فراوانی مورد بحث و تحقیق قرار گیرد و بررسی همه آنها از عهده یک فرد، خارج است ویا لااقل سالها وقت لازم دارد».
استاد همواره در اندیشه خلق یک اثر مستقل در «تمدن اسلامی» بود که نموداری از عظمت و انحطاط مسلمانان باشد؛ اثری که مطالب ذیل را شامل شود:
۱) پایه عظمت و رفعت تمدن اسلامی.
۲) علل و موجبات و مایههای تمدن اسلامی.
۳) تأثیر اسلام در اعتلای مسلمانان.
۴) اقتباس و مایهگیری تمدن جدید اروپایی از تمدن اسلامی.
۵) وضع حاضر جهان اسلامی از نظر مظاهر انحطاط و تأخر.
۶) نابودی تمدن اسلامی و حیات اسلام (اسلام به صورت نیرویی زنده و فعال و رو به گسترش، باقی مانده است و با نیرومندترین نیروهای نو اجتماعی و انقلابی رقابت میکند).
۷) بیداری ملل اسلامی.
او امید داشت که بتواند چنین اثری را تنظیم کند و آن را در دسترس عموم بگذارد؛ اما خود قربانی مروجان انحطاط تمدن اسلامی گردید.
گرچه خلاء عدم تدوین اثر دلخواه استاد، محسوس است، اما دغدغهها و دیدگاههای او را در لابهلای آثار به جایمانده از او میتوان جست و دیروز، امروز و فردای تمدن اسلامی را از نگاه دقیق او به نظاره نشست. «چگونگی شکلگیری تمدن اسلامی»، گوشه ای از نگاه این متفکر بزرگ اسلامی است.
● شکلگیری تمدن اسلامی
اسلام، دین رشد است و نشان داد که عملاً میتواند جامعه را به جلو ببرد. هرگاه انسانهایی، با هر نژادی، اسلام را از صمیم جان بپذیرند و به دستورات آن عمل کنند، همین خاصیت رشد، تکامل و روی پای خود ایستادن و دیگران را به حیرت واداشتن، در آن ملت، بروز خواهد کرد.
ویل دورانت در تاریخ تمدن خود مینویسد:
«تمدنی شگفتانگیزتر از تمدن اسلامی وجود ندارد. اگر اسلام طرفدار ثبات، جمود و یکنواختی میبود، باید جامعه را در همان حد اول جامعه عرب نگه بدارد؛ در حالی که [در طی کمتر از یک قرن] تمدنهای وسیع مجاور را در خودش جمع کرد و از مجموع آنها، تمدن عظیمتری را به وجود آورد».
اسلام، وابستگیهای بیهوده را از بین برد و وابستگیهایی پولادین به وجود آورد. غلبه اسلام، غلبه اندیشه نو بر اندیشه کهنه بود؛ نه غلبه قومی بر قوم دیگر. غلبه اسلام، غلبه عدالتخواهی و پرهیزکاری بر ستمگری و تبهکاری بود. اسلام به شکلهای زندگی توجه ندارد - به این که شکلی از شکلهای زندگی را تثبیت کند - بلکه همیشه به روح زندگی توجه کرده است و به همین جهت از تصادم با پیشرفتهای زندگی، پرهیز دارد؛ زیرا آن چه علم و صنعت و تکنیک آن را پیش میبرد، صورت زندگی و ابزار زندگی است.
آن چه رشد علمی و پیشرفتهای مادی را برای مسلمانان میسر ساخت، در حقیقت، همان اسلام بود که با تشویق مسلمین به علم و ترویج نشاط در زندگی، راه اعتدال و روح همکاری، توسعه و تکامل صنعت و علم انسانی را تسهیل کرد. اسلام در دنیایی دعوت خود را آغاز کرد که در حال رکود و جمود بود. اسلام با تعلیماتی مبتنی بر جست جوی علم و ترک تعصبات قومی و مذهبی و اعلام امکان همزیستی با اهل کتاب، به تعبیر قرآن، غلها و زنجیرهایی را که به دست و پا و گردن مردم بسته شده بودند، پاره کرد و زمینه رشد یک تمدن عظیم و وسیع را فراهم ساخت.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به علم و سواد تشویق میکرد و حتی به برخی از یارانش فرمان داد که زبان سریانی بیاموزند. به این سخنان رسول اکرم (ص) بنگرید:
۱) «طلب العلم فریضه علی کل مسلم»؛ جستوجو و طلب علم، بر هر مسلمان واجب است». مطابق این حدیث، فریضه علم، یک فریضه عمومی است و اختصاص به طبقهای یا صنفی یا جنسی خاص ندارد.
۲) «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد؛ از گهواره تا گور، در جستوجو و طلب علم باشید»؛ یعنی علم، فصل و زمان معینی ندارد و در هر زمانی، باید از این فرصت استفاده کرد.
۳) «اطلبوا العلم ولو بالصین؛ علم را به دست آوردید؛ اگر چه در چین باشد». ظاهراً نام چین به این دلیل ذکر شده که در آن روز از چین به عنوان دورترین نقاط جهان، نام برده میشد و یا این که در آن زمان، چین به عنوان یک مهد علمی و صنعتی، معروف بوده است؛ یعنی در فریضه علم، هیچ نقطه معینی در نظر گرفته نشده است و هر جا که علم هست، آن جا جای تحصیل و به دست آوردن است.
۴) «الحکمه ضاله المؤمن یأخذها اینما وجدها»، یا «کلمه الحکمه ضاله المؤمن فحیث وجدها فهو احق بها؛ حکمت، گم شده مؤمن است و هر کس که چیزی گم کرده، آن را در هر نقطه که بیابد، معطل نمیشود و برمیدارد».
«حکمت»، یعنی سخن محکم، متقن و منطقی و دریافت حقیقت. هر قانون و قاعدهای که با حقیقت وفق دهد و ساخته وهم و تخیل نباشد، حکمت است. بنابراین، در فرا گرفتن علم، یگانه شرط، این است که آن علم، درست و صحیح و مطابق با واقع و حقیقت باشد. شما به آن کسی که علم و حکمت را از او فرامیگیرید، کار نداشته باشید؛ البته آنان که اهل تشخیص نیستند، نباید به سخن هرکس گوش کنند و باید دقت کنند که تحت تأثیر و تلقین چه کسی هستند. اگر در این جهت دقت نکنند، ممکن است که گمراه شوند. ولی گاهی معلوم است که حرف درست است؛ مثل یک کشف علمی که قطعاً درست است.
این تأکیدها و تشویقها، سبب شد تا مسلمین با همت و سرعتی بینظیر، به جستوجوی علم در همه جهان بپردازند و آثار علمی را هر کجا یافتند، ترجمه کنند و خود به تحقیق پرداخته از این راه، علاوه بر این که حلقه ارتباطی میان تمدنهای قدیم و تمدن جدید اروپایی شدند، خود یکی از شکوهمندترین تمدنها و فرهنگهای تاریخ بشریت را آفریدند.
مسلمین در اقتباس علوم، تنگنظری نشان ندادند و به قول احمد امین، همان شور و نشاطی را که در فتح سرزمینها به خرج دادند، در اقتباس علوم نیز به خرج دادند و باید دانست که این، مولود وسعت نظر خود اسلام است.
مسلمین براساس آن چه از پیشوای عظیمالشأن خود آموخته بودند، خود را صاحب و وارث اصلی حکمتهای جهان میدانستند و آن را نزد دیگران امری عاریهای تصور میکردند.
مسلمین، دورانی از عظمت و افتخار را پشت سر گذاشتهاند که اعجابآور است. آنان تمدنی عظیم و با شکوه بنا کردند که چندین قرن ادامه یافت و مشعلدار بشریت بود. اکنون نیز این تمدن، یکی از حلقات درخشان تمدن بشر به شمار میرود و تاریخ تمدن، به داشتن آن میبالد. مسلمین، چندین قرن در علوم، صنایع، فلسفه، هنر، اخلاق و نظامات عالی اجتماعی، بر همه جهانیان برتری داشتند و دیگران از خرمن فیض آنها توشه برمیگرفتند. بیشک با احیای بنیادهای شکلگیری تمدن اسلامی، میتوان بر قله تمدن بشری صعود کرد و مشعلدار نهضت علمی جهان شد.
مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 پزشکیان ایران جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ مناظره مجلس شورای اسلامی
قتل آتش سوزی خودکشی هواشناسی تهران خانواده آموزش و پرورش شهرداری تهران سلامت سازمان هواشناسی پلیس محیط زیست
همراه اول دولت سیزدهم بازار سرمایه قیمت دلار قیمت طلا خودرو قیمت خودرو بازار خودرو بورس حقوق بازنشستگان قیمت سکه بازنشستگان
سینما علیرضا قربانی تخت جمشید سینمای ایران دفاع مقدس کنسرت تلویزیون رسانه ملی سید ابراهیم رئیسی
دانشگاه تهران دانش بنیان دانشگاه آزاد اسلامی ماهواره باتری
رژیم صهیونیستی آمریکا روسیه اسرائیل غزه فلسطین ترکیه جو بایدن جنگ غزه دونالد ترامپ لبنان چین
یورو 2024 فوتبال استقلال پرسپولیس فرانسه باشگاه استقلال لیگ برتر باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات علیرضا بیرانوند بازی لیگ برتر ایران
هوش مصنوعی نمایشگاه الکامپ سامسونگ ربات موبایل اپل گوگل ایرانسل وزیر ارتباطات
گرمازدگی آلزایمر سکته مغزی عشق