چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

طبیعت و همیارانش


طبیعت و همیارانش

سرمایه های انسانی و منابع طبیعی در محدوده جغرافیایی هر کشور جایگزین ندارند

طبیعت، نماد همیاری است. بال‌های گشاده بدون آسمان به چه کار می‌آیند؟ زمین بدون باران چگونه می‌تواند بار بیاورد؟ همیاری اولین نیاز و آخرین گام در مسیر تکاملی انسان است. انسان همیشه احساس می‌کند برای انجام کارهای بزرگ باید قوی‌تر و داناتر شود، اما هر چه پیش می‌رود ابعاد کارها را بزرگ‌تر از آن می‌یابد که قبلا یافته است.

شناخت تمام زوایای طبیعت و استفاده درست از آن، ازجمله مواردی است که به موازات کهنسالی زمین هر روز پیچیده‌تر شده و بر اهمیتش افزوده می‌شود. انسان امروز از پیامدهای بهره‌برداری‌های مفرط از طبیعت آنچنان به وحشت افتاده که حاضر است خود را از بهره‌برداری معقول هم محروم کند، در صورتی که رمز ماندگاری و خط قرمز طبیعت برای بهره‌برداری حفظ اصل سرمایه طبیعت است.

سرمایه طبیعت خیلی راحت در زیر پای تمام انسان‌ها گسترده شده، به طوری که می‌توانند نه به قدر توانایی که به قدر رفع نیازهای اولیه استفاده کنند. تمام مشکل طبیعت با انسان‌ها نیز در همین ۲ نکته یعنی «به قدر توانایی و به قدر رفع نیاز» نهفته است. پس چاره‌ای جز تمکین به خرد جمعی در قالب همیاری سازمان‌یافته وجود ندارد. باید بپذیریم که سرمایه انسانی و سرمایه منابع طبیعی در محدوده جغرافیایی هر کشور جایگزین ندارد و آنچه این دو سرمایه را در کنار هم پایدارتر می‌کند ایجاد فرهنگ و تفاهم اجتماعی براساس منافع اجتماعی است. همیاری، محصول تفاهم اجتماعی است.

تفاهم اجتماعی می‌گوید اگر به استمرار زندگی نیاز نداریم برای هر گونه رفتار با طبیعت مجاز هستیم. ما فاصله تولد تا مرگ را با طبیعت طی می‌کنیم. اگر بخواهیم در مورد طبیعت آن گونه که تا حالا فکر می‌کردیم فکر کنیم باید بدانیم طولی نخواهد کشید که در خاطره‌ها دنبال طبیعت خواهیم گشت.

تفاهم اجتماعی می‌گوید نمی‌توانیم کاری کنیم که مرغان حرص و طمع بالای سر ما پرواز نکنند، ولی می‌توانیم کاری کنیم که بالای سر ما آشیانه نسازند. پس باید سقف آرزوها و خواسته‌هایمان از طبیعت را آنقدر بالا ببریم که در طبیعت جا بگیرد. به قول گاندی، هیچ وقت نمی‌توان با مشت گره کرده دست یکی را به گرمی فشرد. در دنیایی که انسان‌های زیاده‌خواه برای ارضای هواهای نفسانی خود درختان و حیات وحش را از بین می‌برند مطمئن باشیم که اگر برای آگاه کردن آنها حرکت نکنیم به جای آن که فکر و هوش ما در دست آنها برای نجات طبیعت باشد آنها از طبیعت سلاحی برای کشتار ما خواهند ساخت.

بنابراین اگر برای کسب تفاهم اجتماعی در راستای حفظ طبیعت در مقابل سرمایه اجتماعی زانو نزنیم آن‌گاه باید در مقابل بلاها و قهر طبیعت زانو بزنیم. به مردم بگوییم که طبیعت همچون پروانه‌ای است که هرچه دنبالش کنیم از ما فرار خواهد کرد، اما اگر بنشینیم و نگاهش کنیم آرام در شانه ما خواهد نشست.

پس باید نگاهمان به همیاری باشد. همیاری ویژگی خاص انسان نیست. تمامی جانداران کره زمین به اقتضای طبیعتشان از همیاری سود می‌برند. حس همیاری ربطی به بزرگواری انسان ندارد، چون این حس ریشه در منطق و آینده‌نگری تمامی موجودات زنده دارد. مسلما ابعاد آینده‌نگری در انسان و سایر موجودات با هم فرق می‌کند. ‌همکاری ضرورتی برای ادامه بقاست. اگر در روی زمین همکاری وجود نداشت حیات از موجودات تک‌سلولی فراتر نمی‌رفت.

البته براساس تئوری تکامل که بر پایه جهش‌های ژنی و انتخاب طبیعی بنا شده آنهایی که بیشتر از دیگران با طبیعت و محیط‌ اطرافشان سازگار می‌شوند بقای خود را تضمین می‌کنند. همکاری و تعاون یکی از راه‌های کنترل رقابت است؛ رقابتی که قاتل طبیعت به شمار می‌رود. برخلاف عقاید گذشته اصل بقا بر فایده فردی استوار نیست، بلکه بر همیاری استوار است. آنچه بر حفظ و بهره‌برداری از همیاری قوام می‌بخشد فراگیری اهداف و انگیزه‌های همیاری است که در حال حاضر و آینده هیچ چیزی فراگیرتر از حفظ منابع خدادادی سراغ نداریم.

یوسف حسینعلی‌زاده

کارشناس ارشد منابع طبیعی