جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

تارخ به سبک تاریخی


تارخ به سبک تاریخی

نگاهی به کارنامه بازیگری «امین تارخ», به بهانه پخش مجدد سریال «معصومیت از دست رفته»

امین تارخ در سریال «معصومیت از دست‌رفته» نقش شوذب را بازی می‌کند. . شوذب از یاران امام علی(ع)‌ است، مردی که خزانه‌دار است و امین دولت. در عین‌حال دین‌دار است و مومن. عاشق زنی مسیحی می‌شود و او را به‌اسلام دعوت می‌کند، اما زندگی‌اش با ورود زنی دیگر تغییر می‌کند و دیگر شوذب همان فرد سابق نیست و چهره ‌دیگری از او می‌بینیم. داستان این سریال، به سده نخست هجری برمی‌گردد و با محوریت شوذب شکل می‌گیرد ، میرباقری، شوذب را در میانه عشق بین دو زن ترسیم می‌کند.

یکی از زن‌ها ماریاست که زمانی مسیحی بوده است

● مهدی قنبر

امین تارخ توانسته به عنوان بازیگر و مدرس در طول سه دهه گذشته جایگاه مناسب و ارزشمندی را در عرصه سینما و تلویزیون کسب کند. بی‌شک نقش‌های شیخ حسن جوری در سربداران، بوعلی سینا، طاهر در دلشدگان و نقش‌های او در فیلم‌های سرب، سارا، و باقی سریال‌هایش مانند «معصومیت از دست رفته» و «سفر سبز» در ذهن‌مان مانده است.

تاریخ حضور در تلویزیون را با سریال ۱۵ قسمتی «شهر من شیراز» در سال ۱۳۵۵ با نویسندگی و کارگردانی زنده‌یاد کیهان رهگذار آغاز کرد. شش سال پس از آن نیز با فیلم «مرگ یزدگرد» به جرگه بازیگران سینما پیوست اما درخشش و کشف استعدادهایش را مرهون و مدیون سریال‌های «سربداران»، «بوعلی سینا» بود. نخستین سریال‌های تاریخی در شمار بهترین آثار او نیز به حساب می‌آیند. او در سینما شانس حضور در آثار بسیاری از کارگردان‌های موفق و صاحب سبک را داشت. کارگردان‌هایی مانند بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی و مسعود کیمیایی در شکل‌گیری موفقیت‌های حرفه‌ای این بازیگر سهم بسزایی داشتند.

● شیوه بازیگری

این بازیگر و استاد بازیگری کسی است که تعاریف مختلفی برای بازی و بازیگری دارد. او همان‌قدر که بر تکنیک کارش تسلط دارد. بازیگری تجربی، حسی و غریزی است. از آنجا که امین تارخ، تئوری و فن بازیگری را می‌داند می‌کوشد از تکنیک و حس به یک میزان در ایفای نقش‌هایش استفاده کند.

او با تلفیق دو سبک بازیگری «فاصله‌گذاری برشت» و «روش استانیسلاوسکی» به بهترین راه در رسیدن به نقش و خروج از آن دست یافته است. تارخ در شیوه بازیگری بر این نکته تاکید می‌کند که بازیگر هیچگاه نقش‌آفرینی و خلق شخصیت نمی‌کند. او به مقوله نقش‌آفرینی به دیده تردید می‌نگرد و کار بازیگر را خلق سلسله صفات شخصیت می‌داند، به عبارت دیگر هر آنچه یک بازیگر از نقش بروز می‌دهد، مجموعه خصوصیات فردی و شخصیتی است که از فیلتر ذهنی و شخصی‌اش عبور می‌دهد. به این ترتیب یک بازیگر با تمام مشخصه‌ها و شناسه‌های رفتاری‌اش یک شخصیت را بازی می‌کند. پس این امین تارخ است که نقش شیخ‌حسن جوری و بوعلی سینا را با تمام عناصر چهره و صدا و نوع راه رفتن و سخن گفتنش بازی می‌کند.

تجلی نقش در شخصیت بازیگری مانند امین تارخ نوعی از اجرا و ظهور ضمیر ناخودآگاه ذهنی در خودآگاه بازیگری است.

● تلفیق دو سبک بازیگری

پس این شیوه تلفیق، دو سبک کاملا متفاوت بازیگری است. امین تارخ همانند هواداران سبک برتولت برشت با نقش‌هایش فاصله دارد و هر آن بخواهد، از آن جدا می‌شود. اما از آنجایی که اصل باورپذیری برای مخاطب امری مهم در پذیرش شخصیت به حساب می‌آید، باید به نقشی که آن را بازی می‌کند اعتقاد داشته باشد و در خلق و اجرای طبیعی آن وفادار باشد. از این رو لازمه رسیدن به این نکته در وهله اول اجرای اصولی است که استانیسلاوسکی بنای آن را گذاشته است.

اما سبک استانیسلاوسکی برای امین تارخ تا جایی مورد تایید است که نقش، روح و روان بازیگر را تسخیر نکند و تنها به باورپذیری آن کمک کند و سبک حماسی تا جایی پذیرفتنی است که تماشاگر در هنگام تماشای بازی به این تفکر نرسد که بازیگر قصد فریبش را دارد. تارخ در بازیگری خود به نقش نگاهی متعادل دارد، اما در این تفکیک نباید نقش از حس تهی باشد.

● عنصر صدا

عنصر صدا مقوله بی‌چون و چرایی در عرصه بازیگری اوست و ابزار مناسبی برای یک بازیگر به حساب می‌آید. بعضی از بازیگران سینما و تلویزیون از این عنصر موثر بی‌بهره‌اند، به‌همین دلیل در مواردی به جای صدای این بازیگران از صدای صداپیشگان استفاده می‌شود.

اما امین تارخ از صدای خاص برخوردار است. صدای خاص به معنای استثنایی بودن صدا یا نامتجانس با فیزیک صورت نیست. صدای تارخ متناسب با فیزیک صورت و در خدمت بازی اوست. صدایی که مانعی در خلق شخصیت‌های متفاوت او نیست. همانطور که در طول سال‌های گذشته اتفاق افتاده، امین تارخ از قابلیت‌های این صدا برای اجرای نقش‌های چند وجهی، خاکستری، مثبت، تاریخی، ملودرام و حتی طنز استفاده فراوانی کرده است.

عنصر صدا برای وی در نقش‌های تاریخی بیش از دیگر گونه‌ها به کمک اجرای شخصیت‌ها و نقش‌هایش آمده است. چه بسا در سریال «سر‌بداران» این صدای او بود که سبب ساز حضورش در نقش «شیخ‌حسن جوری» شد. زیرا پیش از این قرار بود شخصیت محمد بیک پسر ارغون شاه مغول را بازی کند. نقشی که اساسا نقشی منفی بود اما متفاوت بودن جنس صدای او باعث شد نقش اول این سریال نصیب او شود تا به این ترتیب زندگی حرفه‌ای بازیگری او دست خوش تغییر شود.

● چهره‌ای متناسب

از طرف دیگر چهره امین تارخ برخلاف صدایش چهره خاصی نیست. او چهره‌ای کاملا معمولی دارد. چهره‌ای که مانند بسیاری از چهره‌ها برای ایفای نقش‌های رئال و گونه ملودرام مناسب است. چهره‌ای که امکان این را داشت در نقش‌های تاریخی با افزودن ریش و سبیل یا افزودن و کاستن موهای سر، کارگردان را به خواسته‌اش برساند. به‌عبارت دیگر امین تارخ حداقل از چهره متناسب برای بازیگری برخوردار است. چهره‌ای که به‌تنهایی نیز دافعه‌ای برای مخاطب نداشت.

این چهره معمولی در بسیاری از کارها و نقش‌های امین تارخ هیچ‌گاه دست‌خوش تغییر اساسی نمی‌شود. به‌همین سبب مخاطب همان چهره و فرم موهایی را که از امین تارخ در فیلم «مادر»، «مجسمه»، «پرنده کوچک خوشبختی»، «پاییزان»، «ساعت ۲۵»، «پرونده هاوانا» و همچنین سریال اخیرش «جراحت» دیده را در کارهای تاریخی و غیره تاریخی او نیز با اندکی تغییر می‌بیند. به عنوان مثال در سریال «بوعلی سینا» و «سربداران» تقریبا نوع چهره‌پردازی‌اش شباهت‌های ویژه‌ای با یکدیگر ندارند. در کارهای دیگر نیز همین طور است.

● جراحت و امین تارخ

سریال اخیر امین تارخ نیز از همه این عناصر و خصوصیات بازیگری‌اش سود جسته است. شخصیت «بزرگ» در سریال «جراحت» بسیار مشوش، آشفته، بدون‌ثبات و مستاصل، است. او برخلاف اسمش فاقد بسیاری از تفکرات بزرگ‌منشانه‌ای است که سریال از آن سخن به میان می‌آورد. بزرگی او تنها در خاطرات «بزرگ» و «اسماعیل» و خانواده نمود پیدا می‌کند. بزرگی که می‌رود تا رنگ ببازد.

این تضاد شخصیتی با واکنش‌های مشوش و درماندگی‌های او در برابر مشکلات و اتخاذ تصمیمات غلط چیزی است که در برخورد‌های نخست، توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند.

جدای از ضعف اساسی فیلمنامه و پیشبرد قصه بر اساس اتفاق‌هایی پیاپی که تنها هدفش نگه داشتن مخاطب به هر شکلی پای داستان است، بازی سردرگم شخصیت «بزرگ» ما را به یاد سریال اغما می‌اندازد که در آن سریال هم شخصیت اصلی قصه تحت تاثیر شیطان فاقد اتخاذ تصمیمی درست بود. او تصمیمات غلط را با این توجه که صحیح‌ترین تصمیم است با اطمینان به نفس کاذبی به‌دست می‌آورد. بزرگ نیز تصمیماتش را با اطمینان به‌نفس غریبی اجرا می‌کند و چون بزرگ خاندان است خود را محق به اتخاذ آن می‌داند.

● بازی‌های حسی

بازی‌های حسی امین تارخ در زمانی که «بزرگ» در تصمیماتش شکست می‌خورد در نوع خود قابل توجه است. او که پرورش یافته عرصه تئاتر و نمایش است در مواقعی از نوعی غلو در اجرای این حس سود می‌جوید که از جمله آن می‌توان به بازی غلوآمیزش در صحنه‌های زیر باران و ایوان خانه‌اش اشاره کرد. البته در مواقعی نیز این استیصال را با دوختن نگاهش به یک نقطه خاص که از او بسیار سراغ داریم، دیده‌ایم. در این حالت او می‌کوشد تا مقابل دوربین و یک کلوز‌آپ و مدیوم‌شات بازی زیرپوستی از خود به نمایش گذارد.

او در این سریال برای بیرونی کردن حس از پرخاشگری و کشیده زدن استفاده کرده است. البته این نکته را نباید از یاد برد که برخلاف برخی از بازیگران که تنها برای بیرونی کردن حس‌شان به فریاد کشیدن روی می‌آورند، حسی که امین تارخ در فریاد کشیدن‌هایش آن را بیرونی می‌کند، حسی است که چون چشمه از درون او می‌جوشد به همین‌خاطر مخاطب آن را حس می‌کند. چرا که امین تارخ به خوبی این دو را از یکدیگر جدا می‌کند و راه و رسم هر کدام را به خوبی می‌داند. به عنوان مثال او در سال‌های دور، دو شخصیت «شیخ حسن جوری» و «بوعلی سینا» را بازی کرده است.

این دو بسیار به‌لحاظ شخصیتی از یکدیگر متفاوت بودند. شخصیت حسن، فردی برون‌گرا و بوعلی فردی آرام و درون‌گرا بود. او با تسلط بر بازی و احساس توانست با اجرای این حس در عناصر بازیگری‌اش آن دو را از یکدیگر تمایز بخشد. از این رو است که باید گفت حس‌هایی که از او در سریال «جراحت» و شخصیت «بزرگ» می‌بینیم درست بوده چرا که این قابلیت در مسیر بازیگری و نقش‌های او نیز دیده شده است.

● استاد مسلم بازیگری

تارخ در مسیر بازیگری‌اش به عنوان داور در فستیوال‌های فیلم «مسکو»، «ژاپن»، «آلمان» نیز بوده است. میل به تحصیل و تدریس باعث شد تا او چندی بعد یکی از بزرگ‌ترین آموزشگاه‌های بازیگری را تاسیس کند. تارخ همواره تشنه آموختن و آموزش دادن و تجربه کردن است.

این عطش سیری‌ناپذیر آموزش در کنار مقوله بازیگری و نقش‌های به‌یاد ماندنی، چهره او را همواره به عنوان استاد مسلم بازیگری تداعی می‌کند و جایگاه علمی و بازیگری‌اش را در تئاتر، سینما و تلویزیون تحکیم می‌بخشد.