یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
احیای ارکستر سمفونیک کاری ندارد
انتخاب «حسن روحانی» بهعنوان یازدهمین رییسجمهور ایران، امید را به دل بسیاری از هنرمندان ایرانی بازگرداند؛ چه هنرمندانی که ساکن ایران بودند و چه آنها که در خارج از مرزهای ایران سکونت دارند. یکی از این هنرمندان «علی رهبری» است؛ پرافتخارترین رهبر ارکستر تاریخ ایران که با وجود تجربه ناخوشایند آخرین حضورش در ایران، باز هم به آینده موسیقی ارکسترال ایرانی امیدوار شده است. رهبری هشت سال قبل و در آغاز کار دولت نهم، پس از ۳۰سال دوری از وطن به دعوت مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ایران بازگشت تا ارکستر سمفونیک و کر این ارکستر را مدیریت و رهبری کند. او موفق شد پس از تمرینهای فشرده با این ارکستر، برای نخستینبار پس از انقلاب، بهطور کامل چهار قسمت سمفونی نهم بتهوون را به روی صحنه ببرد و تحسین همگان را برانگیزد. اما این شادی دیری نپایید و او در شب آخرین اجرایش، روی سن تالار وحدت استعفا داد و در اعتراض به وضعیت موسیقی کلاسیک ایرانی، ایران را ترک کرد تا در نامهای سرگشاده به وزیر وقت ارشاد را ارشاد کند و از کاستیهای موجود بگوید. او سالهاست در اتریش زندگی میکند و نامش در دانشنامههای موسیقی جهان، بهعنوان یکی از رهبران موفق و معروف جهان ثبت شده و تقریبا هیچ هنرمندی از خاورمیانه نتوانسته به اندازه او افتخار کسب کند؛ در این چهار دهه فعالیت حرفهای، افتخاراتی همچون دریافت مدال طلای جهانی در مسابقات رهبری ارکستر، رهبری بیش از ۱۲۰ ارکستر مطرح دنیا تا دستیاری «هربرت فونکارایان» رهبر افسانهای جهان و ضبط حدود ۲۰۰ اثر موسیقی کلاسیک جهانی با حرفهایترین ارکسترها و اپراهای دنیا و...
با انتخاب «حسن روحانی» به ریاستجمهوری و انتشار نامه سرگشاده و سرشار از امید علی رهبری به او، بسیاری از نوازندگان و موسیقیدانان ایران، منتظرند تا با دعوت دوباره او به وطن، خون تازهای در کالبد بیجان موسیقی ارکسترال ایران جریان بگیرد. رهبری در تازهترین گفتوگویش عنوان کرده است، برای بهبود وضعیت موسیقی ارکسترال ایرانی و ارکستر سمفونیک تهران - که فعلا در اغماست - حاضر به هر نوع کمکی است؛ حتی اگر این کمک همچون هشتسال قبل، رهاکردن کارش در اروپا و پرواز به سمت تهران باشد. به همین بهانه با علی (الکساندر) رهبری به گفتوگو نشستهایم.
به تازگی در گفتوگویی عنوان کردهاید که حاضر هستید، کارهایتان را رها کنید و برای هر نوع کمکی به ایران بیایید درست است؟
بله این را گفتهام. البته باید بدانند که اصلا مرا برای چه کاری میخواهند. هر زمانی که بخواهند، با دل و جان هر کاری که از دستم بربیاید انجام میدهم. من سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) کار عجیبی کردم و تمام برنامههایم را لغو کردم که به ایران بیایم. البته این را بگویم که رهبری این ارکستر نه از نظر حرفهای و نه از نظر مالی به درد من نمیخورد و فقط میخواستم کار درجه یک انجام دهم. اما متاسفانه نتوانستم بمانم و به اروپا برگشتم و بعد هم نامهای سرگشاده به وزیر ارشاد وقت نوشتم. از ایران که بازگشتم تا چند ماه بیکار بودم، البته به سرعت دوباره برنامههایم پر شد. با این حال باز هم حاضرم این کار را تکرار کنم، کارهایم را رها کنم و به تهران بیایم. وقتی که آدم سن و سالش بالاتر میرود، علاقهمند میشود که شاید در وطن هم بتواند کاری کند.
قطعا از شما برای راهاندازی دوباره و بالاتربردن سطح ارکستر سمفونیک تهران استفاده خواهند کرد، با توجه به تجربهتان از کار با این ارکستر، مشکل اصلی آن را در چه میبینید؟
ارکستر سمفونیک تهران همیشه با دو مشکل اساسی روبهرو بوده، یکی مساله حقوق و درآمد نوازندگان و دیگری که از زمان تاسیس ارکستر سمفونیک تا حالا وجود داشته رهبری ارکستر است. اگر شما به نوازنده احترام نگذارید و پول کافی به او ندهید، اصلا نمیشود کار را شروع کرد. توسکانینی یکی از رهبران خوب جهان گفته است، ارکستر بد وجود ندارد، اما رهبر بد وجود دارد. یعنی نمیتوان تمام مشکلات ارکستر را گردن نوازندهها انداخت. به اعتقاد من بزرگترین مشکلی که در ۶۰ سال گذشته ارکستر سمفونیک داشته، این است که هیچوقت بهصورت صددرصد حرفهای کارش را انجام نداده. اشکال کار این است که هرکسی که بر سر کار آمده بهدنبال گذاشتن یک رهبر ایرانی بوده که متاسفانه بیشترشان هم آماتور بودهاند. هرکسی که سر این ارکستر میآمده، یا بدون دلیل هندوانه زیر بغل بچهها میگذاشته یا دایم آنها را تحقیر میکرده. هرکسی که مسوول تصمیمگیری برای این ارکستر است، باید دنبال یک رهبر حرفهای باشد، لازم هم نیست که حتما ایرانی باشد. بعد از مرحوم ناصری که هشت، ۹ سال رهبر ارکستر بودند که متاسفانه کار اصلیشان رهبری ارکستر نبود، اما به هرحال بهتر از دیگران ارکستر را حفظ کردند، اما بعد از ایشان همهچیز به هم ریخت. در تمام این سالها میتوانستند از کشورهای دیگر با قیمت خیلی پایین رهبری بیاورند که برای ارکستر برنامهریزی کند و به جای آنکه ارکستر شش هفته تمرین کند با یک هفته تمرین عالی روی صحنه بیایند. ما باید بدانیم که چه ثروتی در کشورمان داریم و چطور باید از آن استفاده کنیم. ببینید مثلا سطح مرحوم هوگو چاوز که از آقای احمدینژاد بالاتر نبود؛ منظورم از نظر موسیقی است. ولی فرقشان این بود که آقای چاوز فهمیده بود که یک ارکستر بااستعداد در کشورش دارد و یک رهبر خوب که میتواند از آنها استفاده کند. به ارکستر کمک کرد تا اینکه این ارکستر خیلی زود تبدیل به یکی از ارکسترهای خوب دنیا شد و الان در محافل هنری صحبت از این ارکستر است. شما ببینید ما امروز در ایران، حدود هفت، هشت ارکستر نظامی داریم که هیچکسی با آن کاری ندارد. چرا؟ چون از زمان ناصرالدین شاه تا امروز به آنها نیاز بوده و میدانستیم که چطور باید به موقع از آنها استفاده کنید.
به ارکسترهای نظامی اشاره کردید که اصلا کارشان اجرا در مناسبتهاست؛ اما اجراهای مناسبتی در این هشت سال همیشه مورد اعتراض نوازندگان این دو ارکستر بوده، البته غیر از مسایل مالی و حقوقشان.
ببینید شغل ما این است که برای مردم موسیقی اجرا کنیم تا آنها گوش کنند، کیف کنند یا بفهمند یا فرهنگشان بالاتر برود، در این شکی نیست. اما ارکستر یک چیز است و بنگاه شادمانی چیزی دیگر. یک ارکستر سمفونیک یک فرهنگ است، یک فرهنگ جهانی است و اروپایی و غیراروپایی ندارد. موتزارت، بتهوون و بزرگان دیگر و آثارشان نه آلمانی و اتریشی که جهانی است، همانطور که حافظ، سعدی و خیام هم جهانیاند. دولت هزینه میکند تا فرهنگ مردم بالاتر برود. حرف من این است که ما مدرسه موسیقی داریم، ارشاد هزینههای مختلفی هم در این زمینه انجام میدهد، اما بچهها که بیرون میآیند، نهتنها هیچ امکان تازهای برای اشتغال آنها نیست که اصلا در دو ارکستر مهم کشور را هم میبندد. یعنی همان وزارتخانهای که اینقدر هزینه کرده، دقیقا زمان برداشت محصولش، دست به چنین کارهایی میزند. چند سال پیش، خبرنگاری در خارج از کشور من پرسیدند که آقای احمدینژاد میگویند که باید موسیقی خوب داشته باشیم. من گفتم متاسفانه چون آقای احمدینژاد شغلشان این نیست، نمیدانند که اصلا موسیقی بد وجود ندارد؛ موسیقی سلیقه است. مادر من یک زن بیسواد، اما بسیار فهمیده بود، ارزش موسیقی را میدانست و مرا تشویق میکرد. حالا وزیر یا معاونی که میآید، باید علاقهمند باشد و بداند که موسیقی نهتنها برای چهره جهانی که فرهنگ مملکت اهمیت دارد. آن وقت است که میتواند کاری کند. امیدوارم تا ما زنده هستیم این اتفاق بیفتد.
چقدر امیدوار هستید که درهای ارکستر سمفونیک تهران دوباره باز و اصولا این ارکستر به سطوح حرفهای نزدیکتر شود؟
ایران میتواند یک ارکستر درجه یک و خوب و نوازندههای خوب داشته باشد، به شرط آنکه اساس کار حرفهای باشد. باید روزی باشد که در تهران یک رهبر و مدیر هنری واقعا حرفهای بیاید. ارکستر مثل یک خانه میماند و شما هر وقت که بخواهید میتوانید سقف و دیوارها را تعمیر کنید، کافی است که وضع مالیتان خوب باشد و اصولا بخواهید. اصلا نگران نباشید. درستکردن وضعیت ارکستر سمفونیک هیچ زحمتی هم ندارد و در عرض یک هفته میتوان این ارکستر را درست کرد. البته وضعیت ارکستر زمانی درست میشود که همهچیز از پایه درست شود. منظورم این نیست که همهچیز را از اول شروع کنند؛ از نوازندهها امتحان بگیرند و آنها را به سیخ بکشند؛ با عوضکردن نوازندهها که ارکستر درست نمیشود. درستکردن وضعیت ارکستر سمفونیک مثل هر کار حرفهای دیگری اصول مشخصی دارد و لازم نیست که شما یک آدم خاص و بااستعداد باشید. باید اصولی را رعایت کنید که در همه دنیا انجام میشود. کافی است برنامهریزی درستی انجام دهیم و مثلا مدلی از همان کشور همسایه ایران، ترکیه بگیریم. چون از بسیاری جهات شبیه ما هستند و من ۱۶، ۱۷ سال است برای رهبری به آنجا میروم. در ترکیه حضور ارکستر سمفونیک، یعنی جایی است که سرود ملی مملکت را اجرا میکند؛ همچون نهادهایی مثل بیمارستان، مدرسه، پلیس جزیی از زندگی مردم است و در قانون اساسی پیشبینی شده. بههمین دلیل هیچ وزیر یا مدیری نمیتواند آن را تعطیل کند. اگر ارکستر سمفونیک تهران هم چنین شرایطی پیدا کند، میتوان به ثبات تغییرات در آن امیدوار بود. این الگویی است که در تمام جهان تمام کارهای گروهی و حرفهای سامان میگیرد. سیاستمداران در کشور ما به ورزش و مثلا فوتبال اهمیت میدهند، اما ارکستر سمفونیک که بخشی از فرهنگ این کشور است، انگار آنقدرها اهمیتی ندارد، حداقل تا پیش از این که اینطور بوده. همین چند وقت پیش وقتی بسکتبال ایران قهرمان آسیا شد، همه مقامات به آنها تبریک گفتند، قطعا من هم مثل هر ایرانی دیگری خوشحال شدم، اما یادم آمد که وقتی من مدال طلای جهانی رهبر ارکستر را بردم، هیچکسی تبریک هم نگفت. (خنده) امیدوارم روزی برسد که این مسایل فرهنگی هم برای مملکت ما مهم باشد.
چرا پیش از این و حتی در آن ۳۰سال به ایران نیامدید؟
اگر دعوت میشدم، میآمدم. اما از من کمکی خواسته نشد که بیایم. طبق قانون اساسی ایران، هرکسی که شناسنامه ایرانی دریافت کرده تا آخر عمرش چه بخواهد و چه نخواهد ایرانی میماند، حتی اگر از کشورهای دیگر تبعیت دریافت کرده باشد، اما متاسفانه وزارت ارشاد، دستکم پیش از این، با هنرمندان جهانی ایران عکس این موضوع را رفتار میکرد و برای حفظ منافع معدود هنرمندی که عرصه موسیقی ارکسترال را قبضه کرده، حتی اسمی هم از افراد دیگر نمیآورد. در صورتیکه در کشورهای دیگر افتخار میکنند که این هنرمندان برای چند ماهی در مملکت آنها کار کنند. شرمآور است تاکنون حتی اسمی هم از «لطفی منصوری» که یکی از بزرگترین کارگردانهای اپرای دنیا هستند، آورده نمیشود. ایشان هیچگاه به ایران دعوت نشدند تا آنکه متاسفانه همین چند روز قبل در سانفرانسیسکو فوت شدند.
آقای رهبری غیر از موسیقی کلاسیک، موسیقیهای دیگری گوش میدهید؛ گروه یا موسیقی خاصی هست که دوستش داشته باشید.
اسم نمیتوانم ببرم؛ چون موسیقیهای دیگر را اتفاقی گوش میکنم؛ مثلا دوستانی دارم که موسیقیدان هم نیستند و وقتی دعوتم میکنند؛ قطعات مختلفی را میگذارند و با هم گوش میدهیم. غیر از موسیقی کلاسیک که شغلم بوده؛ در تمام این سالها موسیقی ایرانی را همچنان دوست دارم و علاقهام به آن عوض نشده؛ همینطور که اخلاقم هم عوض نشده. شاید تنها چیزی که عوض شده باشد، زبان فارسیام است که شاید ضعیف شده باشد. (خنده)
در سالهای اخیر که موسیقیهای دیگری اجازه ظهور پیدا کردهاند؛ بعضی موسیقیدانها به موسیقیهای پاپ، تلفیقی که همان پاپ ایرانی بود، به نوعی معترض شدهاند. شما چه فکر میکنید؟
ضربالمثلی در فارسی داریم که درخت هرچه بارش بیشتر شود، افتادهتر میشود. شما هر قدر که بالاتر بروید، از این انتقادهای کشکی کمتر میشنوید. من با بزرگترین پیانیستها و ویولنیست جهان کار کردهام؛ اما هیچوقت چنین چیزهایی نشنیدهام. تمام اینها از بیسوادی است. کسانی هم هستند که با چنین انتقادهایی میخواهند خودشان را مهم جلوه دهند. یک میلیونر، آبگوشت میخورد، خیلی هم لذت میبرد. یک تازهبهدورانرسیده است که میگوید واه واه آبگوشت دیگر چیست؛ در موسیقی هم همینطور است.
طاهره رحیمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست